[ویکی فقه] مـسلمانان در صدر اول، قرآن را به نحوی که از اصحاب پیامبر (صلی الله علیه واله) می شنیدند وفرا می گرفتند، قـرائت می کـردنـد و پـس از صحابه، از تابعین و پیشوایان بزرگی که درشهرهای آنان به سر می بـردنـد، قرآن را می آموختند.
مـسلمانان قرآن را بعد از صـحـابه و تابعین و پیشوایان بزرگی که درشهرهای آنان به سر می بـردنـد، قرآن را می آموختند، از جمله این افراد:قرا صحابه و تابعین در مدینه:سعیدبن المسیب، عروة بن الزبیر، سالم بن عبدالله العدوی، معاذبن الحارث، عبدالرحمان بن هرمز، محمدبن مسلم بن شهاب، مسلم بن جندب و زیدبن اسلم را نام برد.در مکه عبیدبن عمیر، عطا، طاووس، مجاهد، عکرمه و عبدالله بن ابی ملیکه.در کوفه علقمه، اسود، مسروق، عبیده، عمروبن شرحبیل، حارث بن قیس، ربیع بن خثیم، عمروبن میمون، ابوعبدالرحمان السلمی، زر بن حبیش، عبیدبن نضله، ابوزرعه، سعیدبن جبیر، ابراهیم نخعی و شعبی.در بصره عامربن عبد قیس، ابوالعالیه، ابورجا، نصربن عاصم، یحیی بن یعمر و جابربن زید.در شام ابن ابی شهاب و خالدبن سعید، مصاحب ابوالدردا، را می توان نام برد.اینان و نظایرشان، علما و دانشمندان امت در بلاد و مرجع مسلمانان درزمینه های مختلف معارف اسـلامـی آن روز بـه شمار می آمدند اما برجستگی این گونه افراد در یک زمینه خاص نظیر قرائت قرآن نبود، بلکه اینان به طور عام علمای آن دوره شناخته می شدند.
قرائت رشته اختصاصی
پـس از گـذشت آن دوره، گروهی فن قرائت و فراگرفتن و آموختن آن را رشته اختصاصی خود قرار دادند و به این رشته توجهی خاص مبذول داشته و در قرائت قرآن و آموزش آن شهرت یافتند، تـا ایـن کـه در مـقام امامت فن قرارگرفتند که پیشوایی مردم را در این زمینه به عهده داشتند و مردم از مناطق مختلف به سوی آنان می شتافتند و معارف قرآن را از آنان می آموختند.روش همه مسلمانان در مناطق مختلف بر این بود که مردم هر شهری قرآن را ازقاری همان شهر فـرا می گـرفتند و تنها قرائت او را می پذیرفتند و چون اینان تصدی امر قرائت را عهده دار بودند، قرائت به آنان نسبت داده شد.کسانی که از این قبیل در مدینه شهرت یافتند عبارتند از: ابوجعفریزیدبن القعقاع، شیبة بن نصاح و نافع بن ابی نعیم.در مکه عبدالله بن کثیر، حمیدبن قیس و م حمدبن محیصن.در کوفه یحیی بن وثاب، عاصم بن ابی النجود، سلیمان الاعمش، حمزه و کسائی، به این مقام دست یافتنددر بصره عبدالله بن ابی اسحاق، عیسی بن عمر، ابو عمرو بن العلا، عاصم الجحدری و یعقوب الحضرمی.در شام عبدالله بن عامر، عطیة بن قیس، عبدالله بن المهاجر، یحیی بن ابی الحارث الذماری و شریح بن یزید الحضرمی.
اختلافات بین قرا
پـس از ایـن افراد، تعداد قاریان رو به فزونی نهاد و قاریان در مناطق مختلف جهان اسلام پراکنده شـدنـد و طبقه ای پس از طبقه دیگر به جانشینی آنان نایل آمدند ولی همان گونه که قبلا اشارت رفت، اینان در فرا گرفتن و آموختن قرآن و قرائت اختلاف نشان داده و روش های مختلف داشتند بـرخـی از آنـان در تلاوت قرآن استوار و به رعایت روایت و درایت شهرت داشتند و برخی در این موارد کوتاهی می کردند از این جهت اختلافاتی بین آنان پـدیـدآمد به تدریج ضبط قرائات رو به کاستی و سستی نهاد و زیاده روی و کارهای بی رویه، رو به فـزونـی گـذاشـت و بـه تـعـبـیـر ابن جزری (بـیـم آن می رفت که باطل در لباس حق جلوه کند) لذا علمای برگزیده امت و بزرگان به پا خواسته و تمام کوشش خود را در تحقیق و تمیز درست از نادرست و مشهور از غیر مشهور به کارگرفته و اصول و قواعدی برای قرائت وضع کـردند در اثر این کوشش ها قرائت به عنوان فنی از فنون که دارای قواعد و اصولی محکم و استوار بود درآمد درچارچوب این اصول، اجتهاد و انتخاب نیز به کار رفت، که در مباحث سابق شمه ای از آن تشریح گردید.
اولـیـن امـامان در ضبط قرائت
...
مـسلمانان قرآن را بعد از صـحـابه و تابعین و پیشوایان بزرگی که درشهرهای آنان به سر می بـردنـد، قرآن را می آموختند، از جمله این افراد:قرا صحابه و تابعین در مدینه:سعیدبن المسیب، عروة بن الزبیر، سالم بن عبدالله العدوی، معاذبن الحارث، عبدالرحمان بن هرمز، محمدبن مسلم بن شهاب، مسلم بن جندب و زیدبن اسلم را نام برد.در مکه عبیدبن عمیر، عطا، طاووس، مجاهد، عکرمه و عبدالله بن ابی ملیکه.در کوفه علقمه، اسود، مسروق، عبیده، عمروبن شرحبیل، حارث بن قیس، ربیع بن خثیم، عمروبن میمون، ابوعبدالرحمان السلمی، زر بن حبیش، عبیدبن نضله، ابوزرعه، سعیدبن جبیر، ابراهیم نخعی و شعبی.در بصره عامربن عبد قیس، ابوالعالیه، ابورجا، نصربن عاصم، یحیی بن یعمر و جابربن زید.در شام ابن ابی شهاب و خالدبن سعید، مصاحب ابوالدردا، را می توان نام برد.اینان و نظایرشان، علما و دانشمندان امت در بلاد و مرجع مسلمانان درزمینه های مختلف معارف اسـلامـی آن روز بـه شمار می آمدند اما برجستگی این گونه افراد در یک زمینه خاص نظیر قرائت قرآن نبود، بلکه اینان به طور عام علمای آن دوره شناخته می شدند.
قرائت رشته اختصاصی
پـس از گـذشت آن دوره، گروهی فن قرائت و فراگرفتن و آموختن آن را رشته اختصاصی خود قرار دادند و به این رشته توجهی خاص مبذول داشته و در قرائت قرآن و آموزش آن شهرت یافتند، تـا ایـن کـه در مـقام امامت فن قرارگرفتند که پیشوایی مردم را در این زمینه به عهده داشتند و مردم از مناطق مختلف به سوی آنان می شتافتند و معارف قرآن را از آنان می آموختند.روش همه مسلمانان در مناطق مختلف بر این بود که مردم هر شهری قرآن را ازقاری همان شهر فـرا می گـرفتند و تنها قرائت او را می پذیرفتند و چون اینان تصدی امر قرائت را عهده دار بودند، قرائت به آنان نسبت داده شد.کسانی که از این قبیل در مدینه شهرت یافتند عبارتند از: ابوجعفریزیدبن القعقاع، شیبة بن نصاح و نافع بن ابی نعیم.در مکه عبدالله بن کثیر، حمیدبن قیس و م حمدبن محیصن.در کوفه یحیی بن وثاب، عاصم بن ابی النجود، سلیمان الاعمش، حمزه و کسائی، به این مقام دست یافتنددر بصره عبدالله بن ابی اسحاق، عیسی بن عمر، ابو عمرو بن العلا، عاصم الجحدری و یعقوب الحضرمی.در شام عبدالله بن عامر، عطیة بن قیس، عبدالله بن المهاجر، یحیی بن ابی الحارث الذماری و شریح بن یزید الحضرمی.
اختلافات بین قرا
پـس از ایـن افراد، تعداد قاریان رو به فزونی نهاد و قاریان در مناطق مختلف جهان اسلام پراکنده شـدنـد و طبقه ای پس از طبقه دیگر به جانشینی آنان نایل آمدند ولی همان گونه که قبلا اشارت رفت، اینان در فرا گرفتن و آموختن قرآن و قرائت اختلاف نشان داده و روش های مختلف داشتند بـرخـی از آنـان در تلاوت قرآن استوار و به رعایت روایت و درایت شهرت داشتند و برخی در این موارد کوتاهی می کردند از این جهت اختلافاتی بین آنان پـدیـدآمد به تدریج ضبط قرائات رو به کاستی و سستی نهاد و زیاده روی و کارهای بی رویه، رو به فـزونـی گـذاشـت و بـه تـعـبـیـر ابن جزری (بـیـم آن می رفت که باطل در لباس حق جلوه کند) لذا علمای برگزیده امت و بزرگان به پا خواسته و تمام کوشش خود را در تحقیق و تمیز درست از نادرست و مشهور از غیر مشهور به کارگرفته و اصول و قواعدی برای قرائت وضع کـردند در اثر این کوشش ها قرائت به عنوان فنی از فنون که دارای قواعد و اصولی محکم و استوار بود درآمد درچارچوب این اصول، اجتهاد و انتخاب نیز به کار رفت، که در مباحث سابق شمه ای از آن تشریح گردید.
اولـیـن امـامان در ضبط قرائت
...
wikifeqh: تدوین_قرائت های_معروف