[ویکی فقه] تُدْمیر، ناحیه (کوره)ای در جنوب شرقی اندلس در روزگار
امویان بود. نام این ناحیه برگرفته از تئودمیر، آخرین پادشاه ویزیگوت آنجاست.
تدمیر از غرب به حوزۀ کورۀ
جیّان می پیوست و با قرطبه پایتخت امیران اموی ۶-۷ روز برای سوارۀ میانه رو فاصله داشت.
یعقوبی، احمد، البلدان، ج۱، ص۱۹۳، همراه الاعلاق النفیسۀ ابن رسته، به کوشش دخویه، لیدن، ۱۸۹۱م.
از میان نویسندگان اسلامی، تنها
ابن دلایی تدمیر را مشروحاً وصف کرده است. به گزارش او تدمیر سرزمینی آباد و پر نعمت بود. دشت شَنقُنَیره با خاکی بارور به طول ۴۰ میل که از
قرطاجنه تا
لورقه گسترده بود، بخش هایی از اراضی این ناحیه را در بر می گرفت. زمین های کشاورزی تدمیر در بسیاری اوقات دستخوش تهاجم ملخ ها می شد و آسیب های بسیاری می دید، با این همه، بهترین میوه های اندلس از باغ های آن به دست می آمد و محصول گلابی، به و
انار آن معروف بود. رودخانۀ تدمیر زمین های کشاورزی این ناحیه را
آبیاری می کرد و بر روی آن چرخابه هایی برای آبیاری باغ ها کار گذاشته شده بود. شاخابه ای از این رود زمین های کشاورزی
مرسیه را آبیاری می کرد و مردم
اریوله هم برای بهره گیری از آب آن، نهری از این شاخابه به سوی اراضی خود کشیده بودند. ناحیۀ تدمیر از مراکز پرورش
اسب در اندلس بوده است و
گندم را در انبارهای آن جا برای
سال های درازی ذخیره می کرده اند.
ابن دلایی، احمد، ترصیع الاخبار، ج۱، ص۱-۲، به کوشش عبدالعزیز اهوانی، مادرید، ۱۹۶۵م.
براساس پاره ای روایات، تدمیر به هنگام لشکرکشی
طارق بن زیاد در ۹۲ق/۷۱۱م و ضمن نخستین فتوح
مسلمانان در اندلس به
صلح گشوده شد؛ ستونی از لشکریان همراه طارق پس از فتح البیره به قصد تدمیر به جانب شرق حرکت کردند و تئودمیر، پادشاه آن جا در برابر مسلمانان پایداری کرد، اما در
جنگ تلفات بسیار داد و به اریوله عقب نشست و توانست با پایداری و مقاومت، با مسلمانان پیمان صلحی با شرایط خوب ببندد و مردم شهر را از
اسارت و پرداخت
جزیه نجات دهد.
اخبار مجموعة، ج۱، ص۲۲-۲۳، به کوشش ابراهیم ابیاری، قاهره، ۱۴۱۰ق/ ۱۹۸۹م.
...