تحصن

/tahasson/

مترادف تحصن: بست، بست نشینی، پناه جویی، دژنشینی، بست نشستن، پناه جستن

برابر پارسی: بست، بست نشینی، پناه بردن، پناهش، پناهنده شدن

معنی انگلیسی:
taking refuge in a sanctuary

لغت نامه دهخدا

تحصن. [ ت َ ح َص ْ ص ُ ] ( ع مص ) حصار گرفتن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( زوزنی ). در حصن شدن. ( منتهی الارب ). در حصار شدن. ( غیاث اللغات ). در حصن داخل شدن. ( ناظم الاطباء ). حصن گرفتن مرد برای خود. ( اقرب الموارد ) ( قطر المحیط ). || به جایی که مورد احترام است پناه جستن ، مانند مزار ائمه یا خانه شاهی یا وزیری یا عالمی. بست نشستن. || حِصان گردیدن. ( منتهی الارب ). حصان گردیدن اسب. ( اقرب الموارد ) ( قطر المحیط ). شایسته و حصان یعنی فحل نجیب گردیدن اسب. ( ناظم الاطباء ). || عفت نمودن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی ) ( مجمل اللغة ). حَصان گردیدن زن. ( اقرب الموارد ) ( قطر المحیط ). پارسا گردیدن یا شوهر کردن زن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

درحصارشدن، بجائی پناهنده شدنبست نشستن
۱- ( مصدر ) در پناه شدن پناه جستن . ۲- بدزنشستن در قلعه پناه گرفتن . ۳-( اسم ) دز نشینی دژ نشینی . جمع تحصنات .

فرهنگ معین

(تَ حَ صُّ ) [ ع . ] (مص ل . ) به جایی پناه بردن ، بست نشستن .

فرهنگ عمید

۱. (سیاسی ) به جایی پناهنده شدن.
۲. (سیاسی ) بست نشستن.
۳. [قدیمی] در حصار شدن.
۴. [قدیمی] در جای استوار و محکم قرار گرفتن.

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] پناه بردن به جای مورد احترام مانند مزار امام و امامزاده، و نیز نوعی اقامت یا توقف دسته جمعی در یک مکان مهم مانند خانه شاه یا وزیر یا عالم، به نشانه اعتراض سیاسی را تحصن گویند.
این واژه در لغت به معنای پناه گرفتن در قلعه و در حصارشدن است.
تحصن با مفاهیم بست و بست نشینی قرابت معنایی دارد و گاه به معنای بَست و بست نشینی آمده است.

پیشینه تحصن
تحصن ابتدا به مفهوم بست نشینی بود ، اما به مرور زمان مفهوم متمایزی پیدا کرد و بیش تر در قالب اعتراض سیاسی ظاهر شد، هرچند که بست نشینی نیز گاه همین کارکرد را داشت.
بست نشینی در ابتدا به مفهوم پناه بردن افراد مجرم یا مغضوب یا مظلوم به مکان محترم و غالباً مقدّس، برای دادخواهی یا مصون ماندن از تعرض بود.
بتدریج در مکانهای خاص دیگری، همچون زرادخانه ها و اصطبلها و طویله های شاهان و اعیان و سفارتخانه ها و تلگرافخانه ها، نیز بست نشینی می شد.
در طی زمان از مفهوم بست نشینی مفاهیم دیگری، همچون تحت الحمایگی و مصونیت و اعتصاب و امان و کاپیتولاسیون و بیمه و تحصن، پدیدار شد که شکل رسمیتر و قانونیتر یافتند.
تحت الحمایگی و کاپیتولاسیون در چارچوب حقوق بین الملل و اعتصاب و بیمه و تحصن در قوانین اساسی داخلی، حدود قانونی دارند.

← در دوره قاجار
مهم ترین تحصنهای سیاسی، در دوره قاجار و قبل از مشروطیت بود که در پیروزی نهضت مشروطه اثر مهمی داشت و از جمله آنهاست تحصن تجار در سفارت انگلیس به منظور درخواست از مظفرالدین شاه (حک : ۱۳۱۳ـ۱۳۲۴) برای تأسیس مجلس و اجرای احکام شرع و برقراری عدل و آزادی .

← تحصن در سفارت انگلیس
...

[ویکی اهل البیت] این صفحه مدخلی از دانشنامه جهان اسلام است
تَحَصُّن. پناه بردن به جای مورد احترام مانند مزار امام و امامزاده و نیز نوعی اقامت یا توقف دسته جمعی در یک مکان مهم مانند خانه شاه یا وزیر یا عالم، به نشانه اعتراض سیاسی.
این واژه در لغت به معنای پناه گرفتن در قلعه و در حصارشدن است. تحصن با مفاهیم بست و بست نشینی قرابت معنایی دارد و گاه به معنای بَست و بست نشینی آمده است.
تحصن ابتدا به مفهوم بست نشینی بود، اما به مرور زمان مفهوم متمایزی پیدا کرد و بیشتر در قالب اعتراض سیاسی ظاهر شد، هر چند که بست نشینی نیز گاه همین کارکرد را داشت. بست نشینی در ابتدا به مفهوم پناه بردن افراد مجرم یا مغضوب یا مظلوم به مکان محترم و غالباً مقدّس، برای دادخواهی یا مصون ماندن از تعرض بود. بتدریج در مکانهای خاص دیگری همچون زرادخانه ها و اصطبلها و طویله های شاهان و اعیان و سفارتخانه ها و تلگرافخانه ها نیز بست نشینی می شد.
در طی زمان از مفهوم بست نشینی مفاهیم دیگری، همچون تحت الحمایگی و مصونیت و اعتصاب و امان و کاپیتولاسیون و بیمه و تحصن، پدیدار شد که شکل رسمیتر و قانونیتر یافتند. تحت الحمایگی و کاپیتولاسیون در چارچوب حقوق بین الملل و اعتصاب و بیمه و تحصن در قوانین اساسی داخلی، حدود قانونی دارند.
تا اواسط دوره قاجار غالباً برای دادخواهی بست نشینی می شد، اما با تحولات سریع و رشد آگاهیهای سیاسی و اجتماعی ــ که عمدتاً بر اثر تماس با غرب صورت گرفت ــ مکانهای امن و خاص، محل اعتراضهای سیاسی علیه دولت شد.
علاوه بر این، برخی از مراکز همچون سفارتخانه ها و تلگرافخانه ها ــ که از طریق امتیازات اقتصادی به کشورهای خارجی واگذار شده بود ــ به تدریج به عنوان مراکز تبلیغاتی آن کشورها به محل تحصن مخالفان دولت تبدیل شد. نفوذ اندیشه های تجددطلبی از کشورهای اروپایی و قفقاز، زمینه ساز ایجاد و گسترش تشکلها و اتحادیه های سیاسی و اقتصادی شد که از آن به بعد هستة اصلی مبارزات سیاسی را در قالب اعتصاب و تحصن شکل دادند.
در 1264/1848 اعیان و بزرگان کشور از ظلم حاجی میرزا آقاسی، وزیر محمدشاه به سفارت انگلیس و روس پناهنده شدند و در آنجا بست نشستند و خواستار عزل او از محمدشاه شدند. از آن زمان تحصن در سفارتخانه ها برای اعتراض به دولت رایج گردید.

دانشنامه آزاد فارسی

تحصّن
رجوع شود به:بست نشینی

مترادف ها

refuge (اسم)
پناه، پناه گاه، پناهندگی، مفر، ملجا، تحصن

self-defense (اسم)
تحصن، خود پدافند، دفاع از نفس، دفاع از خود یا اموال خود

فارسی به عربی

( تحصّن ) اِجْتِماعٌ سِلْمی
ماوی

پیشنهاد کاربران

تحصن در ادبیات سیاسی انگلیسی sit - in یا sit - down میشود که غالبا بصورت جمع بکار می رود.
sit - ins
اعتصاب
تحصن : بست نشستن
پناه بردن به مکان های مقدس یا خانه بزرگان به منظور حفظ جان یا دادخواهی در دوره قاجار یا حتی پیش از آن
دوره هم نشستن
مقیاست

بپرس