[ویکی فقه] تبری از معبودان مشرکان (قرآن). پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله و حضرت ابراهیم علیه السلام و حضرت هود علیه السلام، طبق فرمایش قرآن کریم از معبودان مشرکان برائت و تبری می جستند.
پیامبر صلی الله علیه وآله، از معبودهای مشرکان تبری و بیزاری می جست :... قل انما هو الـه وحد واننی بریء مما تشرکون.... بگو: «من هرگز چنین گواهی نمی دهم». بگو: «اوست تنها معبود یگانه و من از آنچه برای او شریک قرار می دهید، بیزارم!» قل یـایها الکـفرون• لا اعبد ما تعبدون• ولا انا عابد ما عبدتم• لکم دینکم ولی دین.بگو: ای کافران! آنچه را شما می پرستید من نمی پرستم! و نه من هرگز آنچه را شما پرستش کرده اید می پرستم، (حال که چنین است) آیین شما برای خودتان، و آیین من برای خودم!
← دیدگاه مفسرین
ابراهیم علیه السلام، هم از معبودهای مشرکان تبری می جست:فلما رءا الشمس بازغة قال هـذا ربی هـذا اکبر فلمآ افلت قال یـقوم انی بریء مما تشرکون.و هنگامی که خورشید را دید که (سینه افق را) می شکافت، گفت: «این خدای من است؟ این (که از همه) بزرگتر است! » اما هنگامی که غروب کرد، گفت: «ای قوم من از شریک هایی که شما (برای خدا) می سازید، بیزارم! واعتزلکم وما تدعون من دون الله وادعوا ربی عسی الا اکون بدعآء ربی شقیا• فلما اعتزلهم وما یعبدون من دون الله وهبنا له اسحـق ویعقوب وکلا جعلنا نبیا.و از شما، و آنچه غیر خدا می خوانید، کناره گیری می کنم و پروردگارم را می خوانم و امیدوارم در خواندن پروردگارم بی پاسخ نمانم!» هنگامی که از آنان و آنچه غیر خدا می پرستیدند کناره گیری کرد، ما اسحاق و یعقوب را به او بخشیدیم و هر یک را پیامبری (بزرگ) قرار دادیم! ولقد ءاتینآ ابرهیم رشده من قبل وکنا به عــلمین• اف لکم ولما تعبدون من دون الله افلاتعقلون.ما وسیله رشد ابراهیم را از قبل به او دادیم و از (شایستگی) او آگاه بودیم... اف بر شما و بر آنچه جز خدا می پرستید! آیا اندیشه نمی کنید (و عقل ندارید)؟! واتل علیهم نبا ابرهیم• اذ قال لابیه وقومه ما تعبدون• قالوا نعبد اصناما فنظـل لها عـکفین• فانهم عدو لی الا رب العــلمین.و بر آنان خبر ابراهیم را بخوان، هنگامی که به پدر و قومش گفت: «چه چیز را می پرستید؟!» گفتند: «بتهایی را می پرستیم، و همه روز ملازم عبادت آنهاییم.» همه آنها دشمن من هستند (و من دشمن آنها)، مگر پروردگار عالمیان! واذ قال ابرهیم لابیه وقومه اننی براء مما تعبدون.و به خاطر بیاور هنگامی را که ابراهیم به پدرش (عمویش آزر) و قومش گفت: «من از آنچه شما می پرستید بیزارم. قد کانت لکم اسوة حسنة فی ابرهیم والذین معه اذ قالوا لقومهم انا برءؤا منکم ومما تعبدون من دون الله کفرنا بکم و بدا بیننا و بینکم العدوة والبغضاء ابدا حتی تؤمنوا بالله وحده...برای شما سرمشق خوبی در زندگی ابراهیم و کسانی که با او بودند وجود داشت، در آن هنگامی که به قوم (مشرک) خود گفتند: «ما از شما و آنچه غیر از خدا می پرستید بیزاریم ما نسبت به شما کافریم و میان ما و شما عداوت و دشمنی همیشگی آشکار شده است تا آن زمان که به خدای یگانه ایمان بیاورید!... .
← تفسیر آیات
ابراهیم علیه السلام، از پرستش ستاره، ماه و خورشید برائت جست:فلما جن علیه الیل رءا کوکبا قال هـذا ربی فلمآ افل قال لا احب الافلین• فلما رءا القمر بازغا قال هـذا ربی فلمآ افل قال لئن لم یهدنی ربی لاکونن من القوم الضآلین• فلما رءا الشمس بازغة قال هـذا ربی هـذا اکبر فلمآ افلت قال یـقوم انی بریء مما تشرکون.هنگامی که (تاریکی) شب او را پوشانید، ستاره ای مشاهده کرد، گفت: «این خدای من است؟» اما هنگامی که غروب کرد، گفت: «غروب کنندگان را دوست ندارم!» و هنگامی که ماه را دید که (سینه افق را) می شکافد، گفت: «این خدای من است؟» اما هنگامی که (آن هم) غروب کرد، گفت: «اگر پروردگارم مرا راهنمایی نکند، مسلما از گروه گمراهان خواهم بود.» و هنگامی که خورشید را دید که (سینه افق را) می شکافت، گفت: «این خدای من است؟ این (که از همه) بزرگتر است! » اما هنگامی که غروب کرد، گفت: «ای قوم من از شریکVهایی که شما (برای خدا) می سازید، بیزارم!
← تفسیر آیات
...
پیامبر صلی الله علیه وآله، از معبودهای مشرکان تبری و بیزاری می جست :... قل انما هو الـه وحد واننی بریء مما تشرکون.... بگو: «من هرگز چنین گواهی نمی دهم». بگو: «اوست تنها معبود یگانه و من از آنچه برای او شریک قرار می دهید، بیزارم!» قل یـایها الکـفرون• لا اعبد ما تعبدون• ولا انا عابد ما عبدتم• لکم دینکم ولی دین.بگو: ای کافران! آنچه را شما می پرستید من نمی پرستم! و نه من هرگز آنچه را شما پرستش کرده اید می پرستم، (حال که چنین است) آیین شما برای خودتان، و آیین من برای خودم!
← دیدگاه مفسرین
ابراهیم علیه السلام، هم از معبودهای مشرکان تبری می جست:فلما رءا الشمس بازغة قال هـذا ربی هـذا اکبر فلمآ افلت قال یـقوم انی بریء مما تشرکون.و هنگامی که خورشید را دید که (سینه افق را) می شکافت، گفت: «این خدای من است؟ این (که از همه) بزرگتر است! » اما هنگامی که غروب کرد، گفت: «ای قوم من از شریک هایی که شما (برای خدا) می سازید، بیزارم! واعتزلکم وما تدعون من دون الله وادعوا ربی عسی الا اکون بدعآء ربی شقیا• فلما اعتزلهم وما یعبدون من دون الله وهبنا له اسحـق ویعقوب وکلا جعلنا نبیا.و از شما، و آنچه غیر خدا می خوانید، کناره گیری می کنم و پروردگارم را می خوانم و امیدوارم در خواندن پروردگارم بی پاسخ نمانم!» هنگامی که از آنان و آنچه غیر خدا می پرستیدند کناره گیری کرد، ما اسحاق و یعقوب را به او بخشیدیم و هر یک را پیامبری (بزرگ) قرار دادیم! ولقد ءاتینآ ابرهیم رشده من قبل وکنا به عــلمین• اف لکم ولما تعبدون من دون الله افلاتعقلون.ما وسیله رشد ابراهیم را از قبل به او دادیم و از (شایستگی) او آگاه بودیم... اف بر شما و بر آنچه جز خدا می پرستید! آیا اندیشه نمی کنید (و عقل ندارید)؟! واتل علیهم نبا ابرهیم• اذ قال لابیه وقومه ما تعبدون• قالوا نعبد اصناما فنظـل لها عـکفین• فانهم عدو لی الا رب العــلمین.و بر آنان خبر ابراهیم را بخوان، هنگامی که به پدر و قومش گفت: «چه چیز را می پرستید؟!» گفتند: «بتهایی را می پرستیم، و همه روز ملازم عبادت آنهاییم.» همه آنها دشمن من هستند (و من دشمن آنها)، مگر پروردگار عالمیان! واذ قال ابرهیم لابیه وقومه اننی براء مما تعبدون.و به خاطر بیاور هنگامی را که ابراهیم به پدرش (عمویش آزر) و قومش گفت: «من از آنچه شما می پرستید بیزارم. قد کانت لکم اسوة حسنة فی ابرهیم والذین معه اذ قالوا لقومهم انا برءؤا منکم ومما تعبدون من دون الله کفرنا بکم و بدا بیننا و بینکم العدوة والبغضاء ابدا حتی تؤمنوا بالله وحده...برای شما سرمشق خوبی در زندگی ابراهیم و کسانی که با او بودند وجود داشت، در آن هنگامی که به قوم (مشرک) خود گفتند: «ما از شما و آنچه غیر از خدا می پرستید بیزاریم ما نسبت به شما کافریم و میان ما و شما عداوت و دشمنی همیشگی آشکار شده است تا آن زمان که به خدای یگانه ایمان بیاورید!... .
← تفسیر آیات
ابراهیم علیه السلام، از پرستش ستاره، ماه و خورشید برائت جست:فلما جن علیه الیل رءا کوکبا قال هـذا ربی فلمآ افل قال لا احب الافلین• فلما رءا القمر بازغا قال هـذا ربی فلمآ افل قال لئن لم یهدنی ربی لاکونن من القوم الضآلین• فلما رءا الشمس بازغة قال هـذا ربی هـذا اکبر فلمآ افلت قال یـقوم انی بریء مما تشرکون.هنگامی که (تاریکی) شب او را پوشانید، ستاره ای مشاهده کرد، گفت: «این خدای من است؟» اما هنگامی که غروب کرد، گفت: «غروب کنندگان را دوست ندارم!» و هنگامی که ماه را دید که (سینه افق را) می شکافد، گفت: «این خدای من است؟» اما هنگامی که (آن هم) غروب کرد، گفت: «اگر پروردگارم مرا راهنمایی نکند، مسلما از گروه گمراهان خواهم بود.» و هنگامی که خورشید را دید که (سینه افق را) می شکافت، گفت: «این خدای من است؟ این (که از همه) بزرگتر است! » اما هنگامی که غروب کرد، گفت: «ای قوم من از شریکVهایی که شما (برای خدا) می سازید، بیزارم!
← تفسیر آیات
...
wikifeqh: تبری_از_معبودان_مشرکان_(قرآن)