[ویکی فقه] در اسلام تشریع تکالیف با لحاظ شرایط و مصالح افراد است، از این رو آن جا که تکالیف شرعی در توان یا به مصلحت افراد نبوده، آن تکلیف ساقط یا تکلیفی دیگر جایگزین آن شده است.
در صورت اضطرار یعنی مجبور شدن به انجام عملی برخلاف میل باطنی فرد، تکلیف از عهده انسان ساقط می شود؛ مانند تجویز استفاده کردن از مردار ، خون و گوشت خوک در موارد اضطراری: «اِنَّما حَرَّمَ عَلَیکمُ المَیتَةَ والدَّمَ و لَحمَ الخِنزِیرِ و ما اُهِلَّ بِهِ لِغَیرِ اللّهِ فَمَنِ اضطُرَّ... فَلاَ اِثمَ عَلَیه». البته رفع موقت تکلیف و اباحه در این موارد، تنها در حدّ رفع اضطرار (مثلا نجات جان) است: «غَیرَ باغ ولاعاد».
اکراه
در صورت اکراه ، یعنی وادار کردن شخص بر انجام دادن کاری بدون میل باطنی، تکالیف الزامی رفع می شود؛ مانند جواز اظهار سخنان کفرآمیز در حال اکراه که در آیه ۱۰۶ نحل آمده است: «مَن کفَرَ بِاللّهِ مِن بَعدِ ایمانِهِ اِلاّ مَن اُکرِهَ و قَلبُهُ مُطمـَئِنٌّ بِالایمان». این آیه در مورد عمار یاسر نازل شد که بر اثر آزار و اذیت مشرکان سخنان کفرآمیز بر زبان جاری کرد و جان خود را نجات داد. پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) نیز کار او را تأیید فرمود. آیه ۳۳ نور نیز بر رفع تکلیف در حالت اکراه اشعار دارد.
ترس
ترس شدید در پاره ای موارد می تواند تکلیفی را ساقط کند؛ مثلا بنابر آیه ۱۰۱ نساء در صورت ترس نمازگزار، خواندن نماز کامل ساقط و نماز خوف جایگزین آن می شود: «فَلَیسَ عَلَیکم جُناحٌ اَن تَقصُروا مِنَ الصَّلوةِ اِن خِفتُم اَن یفتِنَکمُ الَّذینَ کفَرُوا» و مکلف می تواند نماز را به صورت نشسته یا خوابیده: «فَاذکروا اللّهَ قِیامـًا و قُعودًا وعَلی جُنوبِکم فَاِذا اطمَأنَنتُم فَاَقِیموا الصَّلوة» یا در حال حرکت، خواه پیاده یا سواره، به جا آورد: «فَاِن خِفتُم فَرِجَالاً اَو رُکبَانـًا». برخی با استناد به این آیه گفته اند که در چنین مواردی برخی اجزا و شرایط نماز، مانند روبه قبله بودن و رکوع و سجود نیز ساقط می شود همچنین در موارد تقیه ، که به سبب ترس از زیان جانی یا مالی بر خود و دیگران نمی توان به تکالیف اولیه خود عمل کرد، تکلیف نخستین رفع و وظیفه ای دیگر جانشین آن می شود. در آیاتی مانند آیه ۲۸ آل عمران و ۱۰۶ نحل، به این نکته اشاره شده است.
بیماری و ضعف
...
در صورت اضطرار یعنی مجبور شدن به انجام عملی برخلاف میل باطنی فرد، تکلیف از عهده انسان ساقط می شود؛ مانند تجویز استفاده کردن از مردار ، خون و گوشت خوک در موارد اضطراری: «اِنَّما حَرَّمَ عَلَیکمُ المَیتَةَ والدَّمَ و لَحمَ الخِنزِیرِ و ما اُهِلَّ بِهِ لِغَیرِ اللّهِ فَمَنِ اضطُرَّ... فَلاَ اِثمَ عَلَیه». البته رفع موقت تکلیف و اباحه در این موارد، تنها در حدّ رفع اضطرار (مثلا نجات جان) است: «غَیرَ باغ ولاعاد».
اکراه
در صورت اکراه ، یعنی وادار کردن شخص بر انجام دادن کاری بدون میل باطنی، تکالیف الزامی رفع می شود؛ مانند جواز اظهار سخنان کفرآمیز در حال اکراه که در آیه ۱۰۶ نحل آمده است: «مَن کفَرَ بِاللّهِ مِن بَعدِ ایمانِهِ اِلاّ مَن اُکرِهَ و قَلبُهُ مُطمـَئِنٌّ بِالایمان». این آیه در مورد عمار یاسر نازل شد که بر اثر آزار و اذیت مشرکان سخنان کفرآمیز بر زبان جاری کرد و جان خود را نجات داد. پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) نیز کار او را تأیید فرمود. آیه ۳۳ نور نیز بر رفع تکلیف در حالت اکراه اشعار دارد.
ترس
ترس شدید در پاره ای موارد می تواند تکلیفی را ساقط کند؛ مثلا بنابر آیه ۱۰۱ نساء در صورت ترس نمازگزار، خواندن نماز کامل ساقط و نماز خوف جایگزین آن می شود: «فَلَیسَ عَلَیکم جُناحٌ اَن تَقصُروا مِنَ الصَّلوةِ اِن خِفتُم اَن یفتِنَکمُ الَّذینَ کفَرُوا» و مکلف می تواند نماز را به صورت نشسته یا خوابیده: «فَاذکروا اللّهَ قِیامـًا و قُعودًا وعَلی جُنوبِکم فَاِذا اطمَأنَنتُم فَاَقِیموا الصَّلوة» یا در حال حرکت، خواه پیاده یا سواره، به جا آورد: «فَاِن خِفتُم فَرِجَالاً اَو رُکبَانـًا». برخی با استناد به این آیه گفته اند که در چنین مواردی برخی اجزا و شرایط نماز، مانند روبه قبله بودن و رکوع و سجود نیز ساقط می شود همچنین در موارد تقیه ، که به سبب ترس از زیان جانی یا مالی بر خود و دیگران نمی توان به تکالیف اولیه خود عمل کرد، تکلیف نخستین رفع و وظیفه ای دیگر جانشین آن می شود. در آیاتی مانند آیه ۲۸ آل عمران و ۱۰۶ نحل، به این نکته اشاره شده است.
بیماری و ضعف
...
wikifeqh: تبدیل_تکلیف