این مقاله به تاریخ گیلان در قرن نوزدهم میلادی می پردازد.
در قرن نوزده در اثر منافع استعماری روسیه و بریتانیا ایران دچار تغییرات عمده سیاسی اقتصادی و اجتماعی شد. در گیلان که در حوزه تأثیرات روسیه بود ارتباطات فزاینده با این کشور منجر به تحولات عمده ای در قرن نوزده و اوایل قرن بیستم داشت. از جمله تجارت خارجی افزایش یافت، حمل و نقل دریایی و اثر آن بر واردات و صادرات و مصرف زیاد شد. نتیجتاً راه ارتباطی بین تهران به انزلی از طریق قزوین و رشت منجر به افزایش عبور مسافرین به اروپا از خط انزلی باکو شد. [ ۱]
به دلیل جدا بودن با کوه ها از بقیه کشور، حیات سیاسی و اجتماعی در گیلان همواره اگر به وسیله موقعیت جغرافیایی اش تعیین نشده باشد، این عامل حتماً بر ان اثرگذار بوده است. تاریخ قرن نوزدهم گیلان با ادامه یافتن دو بخش بیه پیش و بیه پس و حکمرانی خاندانای محلی شروع شد؛ ولی تدریجاً این وضعیت در نیمه دوم قرن تغییر کرد و افزایش تجارت خارجی و توسعه سریع حمل و نقل در خزر و سیل مسافر و بار در راه ترانزیتی تهران - انزلی عمده عوامل مؤثر در جدابودن ایالت را از بین برد و آن را به مدار اقتصاد نوظهور جهانی و قدرت مرکزی آورد. گیلان با تبدیل شدن به مرکز تماس سیاسی اقتصادی و اجتماعی با غرب در واپسین دهه های قرن نوزده، تبدیل به میدانی برای شماری از جنبش های شورشی مهم رادیکال در دوره ۱۹۰۵ تا ۱۹۲۱ تبدیل شد. [ ۱]
قاجاریان موفق شدند بر آشوب قرن هجده با ایجاد امنیت نسبی و کنترل بر ایالات فائق ایند. دو مجموعه موقت و ثابت، اداره ایالتی را تشکیل مداد. فرماندار کل و وزیر که از تهران تعیین می شد و شاه و دولت مرکزی را نمایندگی می کرد و اغلب موقتی بود دیگری مسئولین محلی که عمدتاً وراثتی و دائم بودند و خان ها و حاکمان و نایب الحکومه ها و کلانتران را شامل می شد. [ ۱] آغا محمد خان و فتحعلیشاه سنت سلجوقی گماردن شاهزادگان با نسب شاهی بر حکومت ایالات را زنده کردند، ولی آنان از گماردن حکام شاهزاده بر ایالت مرزی حساس گیلان در هراس بودند. نتیجتاً برای گیلان فقط در نیمه واپسین حکومت فتحعلیشاه مجموعاً به مدت سی و هفت سال حاکم شاهزاده تعیین شد. در اولین و آخرین دهه حکومت ناصرالدین شاه، و در نخستین سال های حکومت مظفرالدین شاه در قرن نوزدهم گیلان توسط سی حاکم و شماری وزیر اداره شد: پنج حاکم حدود ده سال حکومت کردند، شش حاکم حد. د پنج سال حکومت کردند، و باقی بیست حاکم یک یا دو سال حکومت کردند. [ ۱] نقش اصلی حکام و وزرایشان، جدا از اجرای قانون، جمع آوری مالیات تعیین شده از رعایا با کمک خان ها و کلانترها و انتقال آن به خزانه سلطنتی بود. فروش حکومت ایالات، که در دوره ناصر الدین شاه رواج یافت این مسئولیت را بیشتر کرد. بیشتر جکام می خواستند تا جای ممکن مالیات بیشتری به دست آورند. با در نظر گرفتن این که بیشتر حکام برای یک یا دو سال در صدر بودند و باید از تجار قرض می کردند تا حکومت شان را بخرند، مجبور بودند مالیا اضافی وضع کنند تا قرض شان را بدهند. مالیات های سنگین باعث بروز یک سری قیام ها در گیلان شد. [ ۱]
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفدر قرن نوزده در اثر منافع استعماری روسیه و بریتانیا ایران دچار تغییرات عمده سیاسی اقتصادی و اجتماعی شد. در گیلان که در حوزه تأثیرات روسیه بود ارتباطات فزاینده با این کشور منجر به تحولات عمده ای در قرن نوزده و اوایل قرن بیستم داشت. از جمله تجارت خارجی افزایش یافت، حمل و نقل دریایی و اثر آن بر واردات و صادرات و مصرف زیاد شد. نتیجتاً راه ارتباطی بین تهران به انزلی از طریق قزوین و رشت منجر به افزایش عبور مسافرین به اروپا از خط انزلی باکو شد. [ ۱]
به دلیل جدا بودن با کوه ها از بقیه کشور، حیات سیاسی و اجتماعی در گیلان همواره اگر به وسیله موقعیت جغرافیایی اش تعیین نشده باشد، این عامل حتماً بر ان اثرگذار بوده است. تاریخ قرن نوزدهم گیلان با ادامه یافتن دو بخش بیه پیش و بیه پس و حکمرانی خاندانای محلی شروع شد؛ ولی تدریجاً این وضعیت در نیمه دوم قرن تغییر کرد و افزایش تجارت خارجی و توسعه سریع حمل و نقل در خزر و سیل مسافر و بار در راه ترانزیتی تهران - انزلی عمده عوامل مؤثر در جدابودن ایالت را از بین برد و آن را به مدار اقتصاد نوظهور جهانی و قدرت مرکزی آورد. گیلان با تبدیل شدن به مرکز تماس سیاسی اقتصادی و اجتماعی با غرب در واپسین دهه های قرن نوزده، تبدیل به میدانی برای شماری از جنبش های شورشی مهم رادیکال در دوره ۱۹۰۵ تا ۱۹۲۱ تبدیل شد. [ ۱]
قاجاریان موفق شدند بر آشوب قرن هجده با ایجاد امنیت نسبی و کنترل بر ایالات فائق ایند. دو مجموعه موقت و ثابت، اداره ایالتی را تشکیل مداد. فرماندار کل و وزیر که از تهران تعیین می شد و شاه و دولت مرکزی را نمایندگی می کرد و اغلب موقتی بود دیگری مسئولین محلی که عمدتاً وراثتی و دائم بودند و خان ها و حاکمان و نایب الحکومه ها و کلانتران را شامل می شد. [ ۱] آغا محمد خان و فتحعلیشاه سنت سلجوقی گماردن شاهزادگان با نسب شاهی بر حکومت ایالات را زنده کردند، ولی آنان از گماردن حکام شاهزاده بر ایالت مرزی حساس گیلان در هراس بودند. نتیجتاً برای گیلان فقط در نیمه واپسین حکومت فتحعلیشاه مجموعاً به مدت سی و هفت سال حاکم شاهزاده تعیین شد. در اولین و آخرین دهه حکومت ناصرالدین شاه، و در نخستین سال های حکومت مظفرالدین شاه در قرن نوزدهم گیلان توسط سی حاکم و شماری وزیر اداره شد: پنج حاکم حدود ده سال حکومت کردند، شش حاکم حد. د پنج سال حکومت کردند، و باقی بیست حاکم یک یا دو سال حکومت کردند. [ ۱] نقش اصلی حکام و وزرایشان، جدا از اجرای قانون، جمع آوری مالیات تعیین شده از رعایا با کمک خان ها و کلانترها و انتقال آن به خزانه سلطنتی بود. فروش حکومت ایالات، که در دوره ناصر الدین شاه رواج یافت این مسئولیت را بیشتر کرد. بیشتر جکام می خواستند تا جای ممکن مالیات بیشتری به دست آورند. با در نظر گرفتن این که بیشتر حکام برای یک یا دو سال در صدر بودند و باید از تجار قرض می کردند تا حکومت شان را بخرند، مجبور بودند مالیا اضافی وضع کنند تا قرض شان را بدهند. مالیات های سنگین باعث بروز یک سری قیام ها در گیلان شد. [ ۱]