[ویکی فقه] بی حیایی قوم لوط (قرآن). حیا عبارت است از حالت و خویی نفسانی در انسان که مانع ارتکاب اعمال زشت می شود. و از جمله افراد بی حیا و تبهکار در تاریخ قوم لوط بودند.
قوم لوط، مردمانی بی حیا و تبهکار بودند. «ولوطـا اذقال لقومه اتاتون الفـحشة ما سبقکم بها من احد من العــلمین• انکم لتاتون الرجال شهوة من دون النساء بل انتم قوم مسرفون• وما کان جواب قومه الا ان قالوا اخرجوهم من قریتکم انهم اناس یتطهرون؛ و (به خاطر آورید) لوط را، هنگامی که به قوم خود گفت: آیا عمل بسیار زشتی را انجام می دهید که هیچیک از جهانیان، پیش از شما انجام نداده است؟! • آیا شما از روی شهوت به سراغ مردان می روید، نه زنان؟! شما گروه اسرافکار (و منحرفی) هستید! • ولی پاسخ قومش چیزی جز این نبود که گفتند: اینها را از شهر و دیار خود بیرون کنید، که اینها مردمی هستند که پاکدامنی را می طلبند (و با ما همصدا نیستند!)» «ولما جاءت رسلنا لوطـا سیء بهم وضاق بهم ذرعـا وقال هـذا یوم عصیب• وجاءه قومه یهرعون الیه ومن قبل کانوا یعملون السیـات قال یـقوم هـؤلاء بناتی هن اطهر لکم فاتقوا الله ولا تخزون فی ضیفی الیس منکم رجل رشید• قالوا لقد علمت ما لنا فی بناتک من حق وانک لتعلم ما نرید؛ و هنگامی که رسولان ما (فرشتگان عذاب) به سراغ لوط آمدند، از آمدنشان ناراحت شد و قلبش پریشان گشت و گفت: امروز روز سختی است! (زیرا آنها را نشناخت و ترسید قوم تبهکار مزاحم آنها شوند.) • قوم او (بقصد مزاحمت میهمانان) بسرعت به سراغ او آمدند- و قبلا کارهای بد انجام می دادند- گفت: ای قوم من! اینها دختران منند برای شما پاکیزه ترند! (با آنها ازدواج کنید و از زشتکاری چشم بپوشید!) از خدا بترسید و مرا در مورد میهمانانم رسوا نسازید! آیا در میان شما یک مرد فهمیده و آگاه وجود ندارد؟! • گفتند: تو که می دانی ما تمایلی به دختران تو نداریم و خوب می دانی ما چه می خواهیم!» «فلما جاء ءال لوط المرسلون• وجاء اهل المدینة یستبشرون• قال ان هـؤلاء ضیفی فلا تفضحون• واتقوا الله ولا تخزون• قالوا او لم ننهک عن العــلمین• قال هـؤلاء بناتی ان کنتم فـعلین• لعمرک انهم لفی سکرتهم یعمهون؛ هنگامی که فرستادگان (خدا) به سراغ خاندان لوط آمدند. • .... . • (از سوی دیگر،) اهل شهر (از ورود میهمانان با خبر شدند، و به طرف خانه لوط) آمدند در حالی که شادمان بودند. • (لوط) گفت: اینها میهمانان منند آبروی مرا نریزید! • و از خدا بترسید، و مرا شرمنده نسازید! • گفتند: مگر ما تو را از جهانیان نهی نکردیم (و نگفتیم کسی را به میهمانی نپذیر؟! • گفت: دختران من حاضرند، اگر می خواهید کار صحیحی انجام دهید (با آنها ازدواج کنید، و از گناه و آلودگی بپرهیزید!) • به جان تو سوگند، اینها در مستی خود سرگردانند (و عقل و شعور خود را از دست داده اند).» «کذبت قوم لوط المرسلین• اذ قال لهم اخوهم لوط الا تتقون• اتاتون الذکران من العــلمین• وتذرون ما خلق لکم ربکم من ازوجکم بل انتم قوم عادون؛ قوم لوط فرستادگان (خدا) را تکذیب کردند، • هنگامی که برادرشان لوط به آنان گفت: آیا تقوا پیشه نمی کنید؟ • .... . • آیا در میان جهانیان، شما به سراغ جنس ذکور می روید (و همجنس بازی می کنید، آیا این زشت و ننگین نیست؟!) • و همسرانی را که پروردگارتان برای شما آفریده است رها می کنید؟! (حقا) شما قوم تجاوزگری هستید.»
← عمق آلودگی
قوم لوط، با مهمانان حضرت لوط (علیه السّلام) برخورد بی شرمانه کردند. «وجاءه قومه یهرعون الیه ومن قبل کانوا یعملون السیـات قال یـقوم هـؤلاء بناتی هن اطهر لکم فاتقوا الله ولا تخزون فی ضیفی... • قالوا لقد علمت ما لنا فی بناتک من حق وانک لتعلم ما نرید؛ قوم او (بقصد مزاحمت میهمانان) بسرعت به سراغ او آمدند- و قبلا کارهای بد انجام می دادند- گفت: ای قوم من! اینها دختران منند برای شما پاکیزه ترند! (با آنها ازدواج کنید و از زشتکاری چشم بپوشید!) از خدا بترسید و مرا در مورد میهمانانم رسوا نسازید! آیا در میان شما یک مرد فهمیده و آگاه وجود ندارد؟! • گفتند: تو که می دانی ما تمایلی به دختران تو نداریم و خوب می دانی ما چه می خواهیم!» «وجاء اهل المدینة یستبشرون• قال ان هـؤلاء ضیفی فلا تفضحون• قالوا او لم ننهک عن العــلمین؛ (از سوی دیگر،) اهل شهر (از ورود میهمانان با خبر شدند، و بطرف خانه لوط) آمدند در حالی که شادمان بودند. • (لوط) گفت: اینها میهمانان منند آبروی مرا نریزید! • .... • گفتند: مگر ما تو را از جهانیان نهی نکردیم (و نگفتیم کسی را به میهمانی نپذیر؟»
← نظر سوء به میهمانان لوط
۱. ↑ اعراف/سوره۷، آیه۸۰-۸۲.
...
قوم لوط، مردمانی بی حیا و تبهکار بودند. «ولوطـا اذقال لقومه اتاتون الفـحشة ما سبقکم بها من احد من العــلمین• انکم لتاتون الرجال شهوة من دون النساء بل انتم قوم مسرفون• وما کان جواب قومه الا ان قالوا اخرجوهم من قریتکم انهم اناس یتطهرون؛ و (به خاطر آورید) لوط را، هنگامی که به قوم خود گفت: آیا عمل بسیار زشتی را انجام می دهید که هیچیک از جهانیان، پیش از شما انجام نداده است؟! • آیا شما از روی شهوت به سراغ مردان می روید، نه زنان؟! شما گروه اسرافکار (و منحرفی) هستید! • ولی پاسخ قومش چیزی جز این نبود که گفتند: اینها را از شهر و دیار خود بیرون کنید، که اینها مردمی هستند که پاکدامنی را می طلبند (و با ما همصدا نیستند!)» «ولما جاءت رسلنا لوطـا سیء بهم وضاق بهم ذرعـا وقال هـذا یوم عصیب• وجاءه قومه یهرعون الیه ومن قبل کانوا یعملون السیـات قال یـقوم هـؤلاء بناتی هن اطهر لکم فاتقوا الله ولا تخزون فی ضیفی الیس منکم رجل رشید• قالوا لقد علمت ما لنا فی بناتک من حق وانک لتعلم ما نرید؛ و هنگامی که رسولان ما (فرشتگان عذاب) به سراغ لوط آمدند، از آمدنشان ناراحت شد و قلبش پریشان گشت و گفت: امروز روز سختی است! (زیرا آنها را نشناخت و ترسید قوم تبهکار مزاحم آنها شوند.) • قوم او (بقصد مزاحمت میهمانان) بسرعت به سراغ او آمدند- و قبلا کارهای بد انجام می دادند- گفت: ای قوم من! اینها دختران منند برای شما پاکیزه ترند! (با آنها ازدواج کنید و از زشتکاری چشم بپوشید!) از خدا بترسید و مرا در مورد میهمانانم رسوا نسازید! آیا در میان شما یک مرد فهمیده و آگاه وجود ندارد؟! • گفتند: تو که می دانی ما تمایلی به دختران تو نداریم و خوب می دانی ما چه می خواهیم!» «فلما جاء ءال لوط المرسلون• وجاء اهل المدینة یستبشرون• قال ان هـؤلاء ضیفی فلا تفضحون• واتقوا الله ولا تخزون• قالوا او لم ننهک عن العــلمین• قال هـؤلاء بناتی ان کنتم فـعلین• لعمرک انهم لفی سکرتهم یعمهون؛ هنگامی که فرستادگان (خدا) به سراغ خاندان لوط آمدند. • .... . • (از سوی دیگر،) اهل شهر (از ورود میهمانان با خبر شدند، و به طرف خانه لوط) آمدند در حالی که شادمان بودند. • (لوط) گفت: اینها میهمانان منند آبروی مرا نریزید! • و از خدا بترسید، و مرا شرمنده نسازید! • گفتند: مگر ما تو را از جهانیان نهی نکردیم (و نگفتیم کسی را به میهمانی نپذیر؟! • گفت: دختران من حاضرند، اگر می خواهید کار صحیحی انجام دهید (با آنها ازدواج کنید، و از گناه و آلودگی بپرهیزید!) • به جان تو سوگند، اینها در مستی خود سرگردانند (و عقل و شعور خود را از دست داده اند).» «کذبت قوم لوط المرسلین• اذ قال لهم اخوهم لوط الا تتقون• اتاتون الذکران من العــلمین• وتذرون ما خلق لکم ربکم من ازوجکم بل انتم قوم عادون؛ قوم لوط فرستادگان (خدا) را تکذیب کردند، • هنگامی که برادرشان لوط به آنان گفت: آیا تقوا پیشه نمی کنید؟ • .... . • آیا در میان جهانیان، شما به سراغ جنس ذکور می روید (و همجنس بازی می کنید، آیا این زشت و ننگین نیست؟!) • و همسرانی را که پروردگارتان برای شما آفریده است رها می کنید؟! (حقا) شما قوم تجاوزگری هستید.»
← عمق آلودگی
قوم لوط، با مهمانان حضرت لوط (علیه السّلام) برخورد بی شرمانه کردند. «وجاءه قومه یهرعون الیه ومن قبل کانوا یعملون السیـات قال یـقوم هـؤلاء بناتی هن اطهر لکم فاتقوا الله ولا تخزون فی ضیفی... • قالوا لقد علمت ما لنا فی بناتک من حق وانک لتعلم ما نرید؛ قوم او (بقصد مزاحمت میهمانان) بسرعت به سراغ او آمدند- و قبلا کارهای بد انجام می دادند- گفت: ای قوم من! اینها دختران منند برای شما پاکیزه ترند! (با آنها ازدواج کنید و از زشتکاری چشم بپوشید!) از خدا بترسید و مرا در مورد میهمانانم رسوا نسازید! آیا در میان شما یک مرد فهمیده و آگاه وجود ندارد؟! • گفتند: تو که می دانی ما تمایلی به دختران تو نداریم و خوب می دانی ما چه می خواهیم!» «وجاء اهل المدینة یستبشرون• قال ان هـؤلاء ضیفی فلا تفضحون• قالوا او لم ننهک عن العــلمین؛ (از سوی دیگر،) اهل شهر (از ورود میهمانان با خبر شدند، و بطرف خانه لوط) آمدند در حالی که شادمان بودند. • (لوط) گفت: اینها میهمانان منند آبروی مرا نریزید! • .... • گفتند: مگر ما تو را از جهانیان نهی نکردیم (و نگفتیم کسی را به میهمانی نپذیر؟»
← نظر سوء به میهمانان لوط
۱. ↑ اعراف/سوره۷، آیه۸۰-۸۲.
...
wikifeqh: بی_حیایی_قوم_لوط_(قرآن)