بوژان
فرهنگ اسم ها
معنی: نمو کردن، شکوفا شدن، بةخود بالیدن ( نگارش کردی
برچسب ها: اسم، اسم با ب، اسم پسر، اسم کردی
لغت نامه دهخدا
دانشنامه عمومی
بوژان (نیشابور). بوژان یا بِژو یا بِیجو ( گویش نیشابوری ) ، روستایی از توابع بخش مرکزی شهرستان نیشابور در استان خراسان رضوی ایران است. خانه های این روستا به شکل پلکانی است. بوژان در ۵ کیلومتری شمال شرقی شهر نیشابور و در دامنه ارتفاعات جنوبی رشته کوه بینالود، قرار دارد.
به دلیل موقعیت مناسب بوژان در میان رشته کوه بینالود، امکان دسترسی به ارتفاعات قله شیرباد، کلمیش، دریاچه مرتفع چشمه سبز، خط الراس پایور و … از این ناحیه فراهم شده است؛ بنابراین کوهنوردان زیادی از مسیر چشمه شکراب به قله شیرباد صعود می کنند. رشته کوه بینالود در محدوده بوژان دارای آبریزهای زیادی است که به صورت چشمه در سطح زمین جاری می شوند و تقریباً در تمامی مسیرهای کوهنوردی آن دسترسی به آب وجود دارد.
در مورد وجه تسمیه بوژان چندین نظریه موجود است. به یک معنا بوژان را رشد کرده می دانند، دوم اینکه نام گیاهی با برگ های ریز و ساقه های دراز است که در این روستا به وفور یافت می شود و سوم اینکه بوژان پسوند مناطقی به نام چشمه ساران یا مرغزاران است همچنین برخی معتقدند که به خاطر قرار گرفتن در قسمت شمالی روستای حصار که مناطقی توریستی همچون سد پرستو ( پلاسو ) و مزار را داراست، به این نام مشهور شده. همچنین روستای بسیار کوچک بوژآباد در توابع حصار وجود دارد.
بوژان در شیبی ملایم در دو سوی دره در میان باغات واقع شده و خانه ها در این شیب، به صورت پلکانی چیده شده اند. از دیگر جاذبه های روستا آبشارهای بوژان است که از ارتفاعات شمالی روستا و رشته کوه بینالود سرازیر می شود. این مناظر پس از طی چند ساعت پیاده روی از داخل روستا به سمت شمال قابل دسترس است. رودخانه بوژان یکی از رودخانه های این منطقه است که در انتهای آن آبشار بوژان قرار دارد و از قله شیرباد سرچشمه می گیرد.
اقتصاد روستای بوژان بر پایه فعالیت های زراعی، باغداری، دامداری، امور خدماتی و تولید صنایع دستی است و میوه جات باغات، مهم ترین محصول عمده زراعی این روستا است. آلبالو، گیلاس، گردو، آلو و زردآلو و انگور از محصولات روستا است و همچنین با توجه به تنوع گیاهی کوهستان اطراف، پرورش دام، تولید گوشت، پشم گوسفند و فرآورده های لبنی در روستا رواج زیادی دارد. زنان نیز در فعالیت های زراعی و دامداری، تولید صنایع دستی با مردان روستا همکاری می نمایند.
این روستا در دهستان فضل قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۹۸۷ نفر ( ۲۴۶خانوار ) بوده است. [ ۱]
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفبه دلیل موقعیت مناسب بوژان در میان رشته کوه بینالود، امکان دسترسی به ارتفاعات قله شیرباد، کلمیش، دریاچه مرتفع چشمه سبز، خط الراس پایور و … از این ناحیه فراهم شده است؛ بنابراین کوهنوردان زیادی از مسیر چشمه شکراب به قله شیرباد صعود می کنند. رشته کوه بینالود در محدوده بوژان دارای آبریزهای زیادی است که به صورت چشمه در سطح زمین جاری می شوند و تقریباً در تمامی مسیرهای کوهنوردی آن دسترسی به آب وجود دارد.
در مورد وجه تسمیه بوژان چندین نظریه موجود است. به یک معنا بوژان را رشد کرده می دانند، دوم اینکه نام گیاهی با برگ های ریز و ساقه های دراز است که در این روستا به وفور یافت می شود و سوم اینکه بوژان پسوند مناطقی به نام چشمه ساران یا مرغزاران است همچنین برخی معتقدند که به خاطر قرار گرفتن در قسمت شمالی روستای حصار که مناطقی توریستی همچون سد پرستو ( پلاسو ) و مزار را داراست، به این نام مشهور شده. همچنین روستای بسیار کوچک بوژآباد در توابع حصار وجود دارد.
بوژان در شیبی ملایم در دو سوی دره در میان باغات واقع شده و خانه ها در این شیب، به صورت پلکانی چیده شده اند. از دیگر جاذبه های روستا آبشارهای بوژان است که از ارتفاعات شمالی روستا و رشته کوه بینالود سرازیر می شود. این مناظر پس از طی چند ساعت پیاده روی از داخل روستا به سمت شمال قابل دسترس است. رودخانه بوژان یکی از رودخانه های این منطقه است که در انتهای آن آبشار بوژان قرار دارد و از قله شیرباد سرچشمه می گیرد.
اقتصاد روستای بوژان بر پایه فعالیت های زراعی، باغداری، دامداری، امور خدماتی و تولید صنایع دستی است و میوه جات باغات، مهم ترین محصول عمده زراعی این روستا است. آلبالو، گیلاس، گردو، آلو و زردآلو و انگور از محصولات روستا است و همچنین با توجه به تنوع گیاهی کوهستان اطراف، پرورش دام، تولید گوشت، پشم گوسفند و فرآورده های لبنی در روستا رواج زیادی دارد. زنان نیز در فعالیت های زراعی و دامداری، تولید صنایع دستی با مردان روستا همکاری می نمایند.
این روستا در دهستان فضل قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۹۸۷ نفر ( ۲۴۶خانوار ) بوده است. [ ۱]
wiki: بوژان (نیشابور)
پیشنهاد کاربران
بیشه. نیزه زار. بوته زار. مرتع
پوز، پوزه، پوژ، پوژه، بوژ، بوژه، بوز، بوزه، بوسه، پیز، پیک، بیز، بیزه، بوق، بیشه، تیز، تیر. . . همگی از ریشه پارسی پوز و هم معنی هستند و در لحجه های مختلف پارسی ترکی لری کردی. . . و حتی عربی و انگلیسی به این اشکال متفاوت بیان میشوند
... [مشاهده متن کامل]
به معنی نوک تیز و هر آنچه برجستگی دوکی یا قیفی شکل و نوک تیز و نیزه مانند داشته باشد.
در مقایسه با آن واژه کوز، کوژ، قوز، قوس . . . قابل توجه است به معنی هر آنچه برجستگی گرد و کروی شکل داشته باشد
پوزه: بخش دهانه بیرون زده چارپایان و پرندگان، منقار
پوزئیدون:یکی از اساطیر المپ نشین یونان که نیزه ای سه سر در دست دارد
پوژه:همان پوزه است و به ساقه های درخت و ساق پا که در قسمت انتهایی باریک میشودهم اطلاق میشود
پوژَن:پاژن یا پازن نام نوعی بز کوهی که شاخی نوک تیز دارد و نیز نامی پسرانه است
بوژ:تند شدن ناگهانی تب . گرداب که شکلی نوک تیز تو خالی ایجاد میکند
بوژه شهری در وارمی لهستان
بوز: زنبور که بدلیل نیش نوک تیز انتهای بدنش این نام را به خود گرفته است. در واقع بوز زن بوده به معنی نیش زن که به مرور زمان به زنبوز یا زنبور تغییر یافته است. همچنین به اسب تند و تیز و آدم تیز هوش هم بوز میگویند
بوزه:شراب برنج یا ارزن یا آبجو را گویند که در ایران و هند و ماوراءالنهر بسیار رایج بوده است. چون در ظروف سفالین ویژه ای به نام بوزه درست میشده که کف آن به جای مسطح، نوک تیز و قیفی شکل بوده بگونه ای که روی زمین نمی ایستاده و میبایست آن را در زمین چال میکردند تا هم عمل تخمیر بهتر انجام شود و هم درد آن در انتهای ظرف بهتر جمع شود، آبجوی حاصله نیز همان نام را به خود گرفته است. حال آنکه کوزه که از ریشه کوز گرفته شده ( بالاتر اشاره کردم ) دارای کفی مسطح و گرد است
خربوزه و کُمبوزه ( خربوزه کال و نرسیده ) نیز به واسطه ظاهر دوکی شکلشان این نام را گرفته اند. به معنی خر ( خیار ) بوزه ای شکل و کوم ( دل یا شکم ) بوزه ای شکل یا همان قلب هستند
کُمبوزه، کُمبوجیه، کامبوزیا، کُمبیزه به معنی دل یا قلب هستند که نام پسر اول کورش کبیر نیز بوده است نام بسیار زیبایی است
کماج نوعی کلوچه که مثل گنبد نوک نیزی پف میکند و وسط آن مثل قلب، پوک و توخالی میشود و نیز به
تخته چوب دایره ای شکلی که وسط آن مثل قلب سوراخ است و بالای ستون خیمه گذاشته و چادر خیمه را بر آن پهن میکنند
کمازان و کمیجان که نام روستاهایی در اطراف اراک و همدان هستند از همین ریشه است به معنی کومه هایی با سقف قیفی شکل از نی و شاخ و برگ گیاهان
بوسه:حالتی که لبها را برای تماس با مطلوب، نوک تیز و دوکی شکل به جلو آورند
سمبوسه:نوعی لقمه سرخ شده که نان آن را به شکل سه گوش نوک تیز بپیچند
پیز:ماهیچه دوکی شکل پشت ساق پا را گویند
پیک:نوک تیز تیر یا نیزه که به آن پیکان نیز گویند. پیک به حیوان پرنده یا کسی که خبری را به تندی و تیزی میرساند. این واژه اصیل پارسی به صورت pike . pike . به زبان انگلیسی و pique به زبان فروانسوی وارد شده که همان معنی نوک قله و راس و چیز نوک تیز میدهند
بیز:سیخ فلزی نوک تیز، درفش، جوالدوز، سوزن بزرگ چرم دوزی
بیزه:الک یا غربیل که دانه های درشت را در بالا نگه میدارد فعل بیختن از آن گرفته شده است
و نیز به فلفل های نیزه ای شکل میگویند و لذا پایتخت فلفل ایران روستای بیزه در سبزوار خراسان است
بیزه نبین چه ریزه بشکن ببین چه تیزه
ضرب المثلی که در شهر های دیگر فلفل جایگزین بیزه شده است
ویژه:دانه های درشت حاصل از بیختن هر جیز، افراد برجسته و متمایز در هر مجمع، هر جیز متمایز و خاص، جدا سوا شده، دستجین شده
بوق:به هر چیز قیفی شکل گویند. کوه بوقاز به معنی کوه قیفی شکل است
بیشه:نیزار یا جنگلی با بوته های خاردار و سوزنی
ویشکا:ویشَک یا بیشه ای زیبا در نزدیکی رشت
بوزان:نام بیشه ای در خُراسگان اصفهان
بوژان:نام بیشه ای زیبا در نیشابور و نیز در ترکمنستان در مجاورت مرز ایران
بیزان:نام بیشه ای در استانبول امروزی که امپراتوری بیزانس نام از آن دارد و چون اولین پادشاه آن ، پایتخت خود را در بیزان قرار داد سلسله پادشاهی اش این نام را به خود گرفت
بیژن: یا بیژان به معنی نیزه انداز ماهر، به معنی ویژه و برجسته نیز معنی میشود، نام پهلوانی ایرانی که در شاهنامه آورده شده است
پوز، پوزه، پوژ، پوژه، بوژ، بوژه، بوز، بوزه، بوسه، پیز، پیک، بیز، بیزه، بوق، بیشه، تیز، تیر. . . همگی از ریشه پارسی پوز و هم معنی هستند و در لحجه های مختلف پارسی ترکی لری کردی. . . و حتی عربی و انگلیسی به این اشکال متفاوت بیان میشوند
... [مشاهده متن کامل]
به معنی نوک تیز و هر آنچه برجستگی دوکی یا قیفی شکل و نوک تیز و نیزه مانند داشته باشد.
در مقایسه با آن واژه کوز، کوژ، قوز، قوس . . . قابل توجه است به معنی هر آنچه برجستگی گرد و کروی شکل داشته باشد
پوزه: بخش دهانه بیرون زده چارپایان و پرندگان، منقار
پوزئیدون:یکی از اساطیر المپ نشین یونان که نیزه ای سه سر در دست دارد
پوژه:همان پوزه است و به ساقه های درخت و ساق پا که در قسمت انتهایی باریک میشودهم اطلاق میشود
پوژَن:پاژن یا پازن نام نوعی بز کوهی که شاخی نوک تیز دارد و نیز نامی پسرانه است
بوژ:تند شدن ناگهانی تب . گرداب که شکلی نوک تیز تو خالی ایجاد میکند
بوژه شهری در وارمی لهستان
بوز: زنبور که بدلیل نیش نوک تیز انتهای بدنش این نام را به خود گرفته است. در واقع بوز زن بوده به معنی نیش زن که به مرور زمان به زنبوز یا زنبور تغییر یافته است. همچنین به اسب تند و تیز و آدم تیز هوش هم بوز میگویند
بوزه:شراب برنج یا ارزن یا آبجو را گویند که در ایران و هند و ماوراءالنهر بسیار رایج بوده است. چون در ظروف سفالین ویژه ای به نام بوزه درست میشده که کف آن به جای مسطح، نوک تیز و قیفی شکل بوده بگونه ای که روی زمین نمی ایستاده و میبایست آن را در زمین چال میکردند تا هم عمل تخمیر بهتر انجام شود و هم درد آن در انتهای ظرف بهتر جمع شود، آبجوی حاصله نیز همان نام را به خود گرفته است. حال آنکه کوزه که از ریشه کوز گرفته شده ( بالاتر اشاره کردم ) دارای کفی مسطح و گرد است
خربوزه و کُمبوزه ( خربوزه کال و نرسیده ) نیز به واسطه ظاهر دوکی شکلشان این نام را گرفته اند. به معنی خر ( خیار ) بوزه ای شکل و کوم ( دل یا شکم ) بوزه ای شکل یا همان قلب هستند
کُمبوزه، کُمبوجیه، کامبوزیا، کُمبیزه به معنی دل یا قلب هستند که نام پسر اول کورش کبیر نیز بوده است نام بسیار زیبایی است
کماج نوعی کلوچه که مثل گنبد نوک نیزی پف میکند و وسط آن مثل قلب، پوک و توخالی میشود و نیز به
تخته چوب دایره ای شکلی که وسط آن مثل قلب سوراخ است و بالای ستون خیمه گذاشته و چادر خیمه را بر آن پهن میکنند
کمازان و کمیجان که نام روستاهایی در اطراف اراک و همدان هستند از همین ریشه است به معنی کومه هایی با سقف قیفی شکل از نی و شاخ و برگ گیاهان
بوسه:حالتی که لبها را برای تماس با مطلوب، نوک تیز و دوکی شکل به جلو آورند
سمبوسه:نوعی لقمه سرخ شده که نان آن را به شکل سه گوش نوک تیز بپیچند
پیز:ماهیچه دوکی شکل پشت ساق پا را گویند
پیک:نوک تیز تیر یا نیزه که به آن پیکان نیز گویند. پیک به حیوان پرنده یا کسی که خبری را به تندی و تیزی میرساند. این واژه اصیل پارسی به صورت pike . pike . به زبان انگلیسی و pique به زبان فروانسوی وارد شده که همان معنی نوک قله و راس و چیز نوک تیز میدهند
بیز:سیخ فلزی نوک تیز، درفش، جوالدوز، سوزن بزرگ چرم دوزی
بیزه:الک یا غربیل که دانه های درشت را در بالا نگه میدارد فعل بیختن از آن گرفته شده است
و نیز به فلفل های نیزه ای شکل میگویند و لذا پایتخت فلفل ایران روستای بیزه در سبزوار خراسان است
بیزه نبین چه ریزه بشکن ببین چه تیزه
ضرب المثلی که در شهر های دیگر فلفل جایگزین بیزه شده است
ویژه:دانه های درشت حاصل از بیختن هر جیز، افراد برجسته و متمایز در هر مجمع، هر جیز متمایز و خاص، جدا سوا شده، دستجین شده
بوق:به هر چیز قیفی شکل گویند. کوه بوقاز به معنی کوه قیفی شکل است
بیشه:نیزار یا جنگلی با بوته های خاردار و سوزنی
ویشکا:ویشَک یا بیشه ای زیبا در نزدیکی رشت
بوزان:نام بیشه ای در خُراسگان اصفهان
بوژان:نام بیشه ای زیبا در نیشابور و نیز در ترکمنستان در مجاورت مرز ایران
بیزان:نام بیشه ای در استانبول امروزی که امپراتوری بیزانس نام از آن دارد و چون اولین پادشاه آن ، پایتخت خود را در بیزان قرار داد سلسله پادشاهی اش این نام را به خود گرفت
بیژن: یا بیژان به معنی نیزه انداز ماهر، به معنی ویژه و برجسته نیز معنی میشود، نام پهلوانی ایرانی که در شاهنامه آورده شده است
بیجو درمنطقه شیروان اذربایجان دیدم حالا به نیشاپور رسیدم معنی این کلمه در تاتی قفقاز به معنای اب معطر و خوشبو امده
نامه کلینیکه پوست ومو درشیراز نیز میباشد به معنی شکوفایی. . . . . .
خوشبو ، معطر