[ویکی فقه] بهشتی شدن با انابه (قرآن). از صفاتی که موجب بهشتی شدن اهل ایمان می شود این است که از اعمال خطا و اشتباه خود توبه کرده و به سوی خداوند متعال باز گردند.
بهشت، جایگاهی حتمی برای صاحبان قلب انابه کننده:«و ازلفت الجنة للمتقین غیر بعید هـذا ما توعدون لکل اواب حفیظ من خشی الرحمـن بالغیب و جاء بقلب منیب.» «و بهشت را برای پرهیزگاران نزدیک گردانند بی آنکه دور باشد (و به آنان گویند) این همان است که وعده یافته اید (و) برای هر توبه کار نگهبان (حدود خدا) خواهد بود آنکه در نهان از خدای بخشنده بترسد و با دلی توبه کار (باز) آید.» " و ازلفت الجنة للمتقین غیر بعید" از این آیه شروع می شود به توصیف حال متقین که در روز قیامت چه وصفی دارند و معنای آیه این است که: در آن روز بهشت برای مردم با تقوی نزدیک می شود، در حالی که در جای دوری قرار نگیرد، یعنی در پیش رویشان باشد و داخل شدنشان در آن زحمتی نداشته باشد. و معنای آیه این است که: در آن روز بهشت برای مردم با تقوی نزدیک می شود، در حالی که در جای دوری قرار نگیرد، یعنی در پیش رویشان باشد و داخل شدنشان در آن زحمتی نداشته باشد. " من خشی الرحمن بالغیب و جاء بقلب منیب" این آیه جمله" لکل اواب" را بیان می کند و منظور از" خشیت به غیب " ترس از عذاب خدا است، در حالی که آن عذاب را به چشم خود ندیده اند. و کلمه" منیب" از مصدر" انابه" است که آن نیز به معنای رجوع است و منظور از اینکه فرمود" جاء بقلب منیب- با دلی رجوع کننده بیاید" این است که عمر خود را با رجوع به خدا بگذراند و در نتیجه هنگام مرگ با قلبی به دیدار پروردگارش رود که انابه و رجوع به خدا در اثر تکرار شدنش در طول عمر، ملکه و صفت آن قلب شده باشد. از آن نعمتهایی که برای پرهیزکاران آماده ساخته است خبر داده می فرماید:«و ازلفت الجنة للمتقین» یعنی: بهشت برای آنان که از شرک و گناهان دوری جسته اند نزدیک شده و آراسته گردیده است تا در آن از نعمتهای خداوندی برخوردار گردند، (و جنة) باغی را گویند که در آن انواع و اقسام لذتها از نهرهای روان و درختان و میوه های پاکیزه و همسران نیکو و حوریان ماه طلعت و خدمتگزاران جوان و بناهای فاخر و تزیین شده به یاقوت و زمرد و طلای ناب، از درگاه الهی خواستاریم که ما را موفق سازد به آنچه که موجب رضایت و تقرب به او است.«غیر بعید» یعنی: این بهشت به آنان نزدیک است و در رسیدن به آن هیچ ضرر و مشقتی نخواهند دید.«هذا ما توعدون» یعنی: آنچه را که ما از آن یاد کردیم همان است که بر زبان پیامبران به عنوان پاداش به شما وعده داده اند.«لکل اواب» از ضحاک و ابن زید نقل شده است که اواب یعنی: بسیار توبه کننده و بازگشت کننده به فرمان الهی، و از ابن عباس و عطاء نقل شده است که اواب بمعنی تسبیح کننده است.«حفیظ» آنچه را که خداوند فرمان داده است حفظ می کند و از انجام دادن کارهایی که جایز نیست مانند گناهی که دامنش را آلوده سازد یا خطایی که از ارزش او بکاهد خویشتن داری می کند.«من خشی الرحمن بالغیب» یعنی: او کسی است که از خدا می ترسد و فرمان او را می برد و به ثواب و عقاب ایمان دارد با اینکه او را ندیده است.و از ضحاک و سدی نقل شده است که (... بالغیب) یعنی در پنهان، آنجا که کسی او را نبیند از خدا می ترسد.«و جاء بقلب منیب» یعنی: بر این پرهیزکاری و ترس از خدا ادامه داده تا اینکه با قلبی که رو بر طاعت خدای نهاده و با نهانی های درونی به سوی او توجه دارد وارد جهان دیگر می شود.
عوامل دستیابی به بهشت
ایمان، عمل صالح و انابه به سوی پروردگار، عامل راهیابی به بهشت:«ان الذین ءامنوا و عملوا الصـلحـت و اخبتوا الی ربهم اولـئک اصحـب الجنة هم فیها خــلدون.» «بی گمان کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته کرده و (با فروتنی) به سوی پروردگارشان آرام یافتند آنان اهل بهشتند و در آن جاودانه خواهند بود.» برداشت بر این اساس است که «اخبتوا» به معنای «انابه» باشد. منظور از" اخبات مؤمنین به سوی خدا"، اطمینان و آرامش یافتنشان به یاد او و تمایل دلهایشان به سوی او است، بطوری که ایمان درون دلشان متزلزل نگشته، به این سو و آن سو منحرف نشوند و دچار تردید نگردند، همانطور که زمین محکم این چنین است و اشیایی را که بر گرده خود دارد نمی لغزاند. در این آیه خدای تعالی ایمان و عمل صالح را مقید کرده به اخبات و این دلالت دارد بر اینکه منظور از این مؤمنین عموم دارندگان ایمان نیست، بلکه طایفه خاصی از مؤمنین است و آن افراد خاصی از مؤمنین هستند که اطمینان به خدا دارند و دارای بصیرتی از ناحیه پروردگار خویشند.
بهشت، جایگاهی حتمی برای صاحبان قلب انابه کننده:«و ازلفت الجنة للمتقین غیر بعید هـذا ما توعدون لکل اواب حفیظ من خشی الرحمـن بالغیب و جاء بقلب منیب.» «و بهشت را برای پرهیزگاران نزدیک گردانند بی آنکه دور باشد (و به آنان گویند) این همان است که وعده یافته اید (و) برای هر توبه کار نگهبان (حدود خدا) خواهد بود آنکه در نهان از خدای بخشنده بترسد و با دلی توبه کار (باز) آید.» " و ازلفت الجنة للمتقین غیر بعید" از این آیه شروع می شود به توصیف حال متقین که در روز قیامت چه وصفی دارند و معنای آیه این است که: در آن روز بهشت برای مردم با تقوی نزدیک می شود، در حالی که در جای دوری قرار نگیرد، یعنی در پیش رویشان باشد و داخل شدنشان در آن زحمتی نداشته باشد. و معنای آیه این است که: در آن روز بهشت برای مردم با تقوی نزدیک می شود، در حالی که در جای دوری قرار نگیرد، یعنی در پیش رویشان باشد و داخل شدنشان در آن زحمتی نداشته باشد. " من خشی الرحمن بالغیب و جاء بقلب منیب" این آیه جمله" لکل اواب" را بیان می کند و منظور از" خشیت به غیب " ترس از عذاب خدا است، در حالی که آن عذاب را به چشم خود ندیده اند. و کلمه" منیب" از مصدر" انابه" است که آن نیز به معنای رجوع است و منظور از اینکه فرمود" جاء بقلب منیب- با دلی رجوع کننده بیاید" این است که عمر خود را با رجوع به خدا بگذراند و در نتیجه هنگام مرگ با قلبی به دیدار پروردگارش رود که انابه و رجوع به خدا در اثر تکرار شدنش در طول عمر، ملکه و صفت آن قلب شده باشد. از آن نعمتهایی که برای پرهیزکاران آماده ساخته است خبر داده می فرماید:«و ازلفت الجنة للمتقین» یعنی: بهشت برای آنان که از شرک و گناهان دوری جسته اند نزدیک شده و آراسته گردیده است تا در آن از نعمتهای خداوندی برخوردار گردند، (و جنة) باغی را گویند که در آن انواع و اقسام لذتها از نهرهای روان و درختان و میوه های پاکیزه و همسران نیکو و حوریان ماه طلعت و خدمتگزاران جوان و بناهای فاخر و تزیین شده به یاقوت و زمرد و طلای ناب، از درگاه الهی خواستاریم که ما را موفق سازد به آنچه که موجب رضایت و تقرب به او است.«غیر بعید» یعنی: این بهشت به آنان نزدیک است و در رسیدن به آن هیچ ضرر و مشقتی نخواهند دید.«هذا ما توعدون» یعنی: آنچه را که ما از آن یاد کردیم همان است که بر زبان پیامبران به عنوان پاداش به شما وعده داده اند.«لکل اواب» از ضحاک و ابن زید نقل شده است که اواب یعنی: بسیار توبه کننده و بازگشت کننده به فرمان الهی، و از ابن عباس و عطاء نقل شده است که اواب بمعنی تسبیح کننده است.«حفیظ» آنچه را که خداوند فرمان داده است حفظ می کند و از انجام دادن کارهایی که جایز نیست مانند گناهی که دامنش را آلوده سازد یا خطایی که از ارزش او بکاهد خویشتن داری می کند.«من خشی الرحمن بالغیب» یعنی: او کسی است که از خدا می ترسد و فرمان او را می برد و به ثواب و عقاب ایمان دارد با اینکه او را ندیده است.و از ضحاک و سدی نقل شده است که (... بالغیب) یعنی در پنهان، آنجا که کسی او را نبیند از خدا می ترسد.«و جاء بقلب منیب» یعنی: بر این پرهیزکاری و ترس از خدا ادامه داده تا اینکه با قلبی که رو بر طاعت خدای نهاده و با نهانی های درونی به سوی او توجه دارد وارد جهان دیگر می شود.
عوامل دستیابی به بهشت
ایمان، عمل صالح و انابه به سوی پروردگار، عامل راهیابی به بهشت:«ان الذین ءامنوا و عملوا الصـلحـت و اخبتوا الی ربهم اولـئک اصحـب الجنة هم فیها خــلدون.» «بی گمان کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته کرده و (با فروتنی) به سوی پروردگارشان آرام یافتند آنان اهل بهشتند و در آن جاودانه خواهند بود.» برداشت بر این اساس است که «اخبتوا» به معنای «انابه» باشد. منظور از" اخبات مؤمنین به سوی خدا"، اطمینان و آرامش یافتنشان به یاد او و تمایل دلهایشان به سوی او است، بطوری که ایمان درون دلشان متزلزل نگشته، به این سو و آن سو منحرف نشوند و دچار تردید نگردند، همانطور که زمین محکم این چنین است و اشیایی را که بر گرده خود دارد نمی لغزاند. در این آیه خدای تعالی ایمان و عمل صالح را مقید کرده به اخبات و این دلالت دارد بر اینکه منظور از این مؤمنین عموم دارندگان ایمان نیست، بلکه طایفه خاصی از مؤمنین است و آن افراد خاصی از مؤمنین هستند که اطمینان به خدا دارند و دارای بصیرتی از ناحیه پروردگار خویشند.
wikifeqh: بهشتی_شدن_با_انابه_(قرآن)