[ویکی فقه] بُهره (یا بُهره ها)، نام جماعتی از اسماعیلیان هند می باشد و از دو گروه شیعی (اکثریت) و سنی (اقلیت) تشکیل شده اند.
«بهره» مشتق از اصطلاح گجراتی «وهروو» به معنای «تجارت کردن» است. اسماعیلیان گجرات به این دلیل بهره نام دارند که در اصل تجارت پیشه بوده اند. بهره ها عمدتا اصل و نسب هندو دارند و از دو گروه شیعی (اکثریت) و سنی (اقلیت) تشکیل شده اند. شیعیان همگی اسماعیلی بوده (پیرو فرقه مستعلوی- طیبی که در مقابل اسماعیلیان نزاری قرار دارند) و بیشتر آنان بازرگانان هستند. اما سنیها بیشتر روستایی بوده و به کشاورزی اشتغال دارند. جمعیت بهره ها در ۱۳۸۲ش بالغ بر ۱۲۰۰۰۰۰ تن بوده که در هند و پاکستان، و شمار کمتری نیز در کشورهای شرق آفریقا ساکنند.
تاریخچه
در زمان خلافت مستنصر (حک: ۴۲۷ تا ۴۸۷ هـ ق) جماعت جدیدی از اسماعیلیه در گجرات، توسط داعیانی که از یمن بدانجا گسیل می شدند، پایه گذاری گردید و دعوت آنان با نظارت سلاطین صلیحی یمن، که تابع فاطمیان بودند، گسترش یافت و در مدت کمی جمعیت بزرگی از هندوها و بعضی از حکمرانان محلی به کیش اسماعیلی در آمدند. با مرگ مستنصر در ۴۸۷ هـ ق، که هیجدهمین امام فاطمیان و هشتمین خلیفه آنان بود، مساله جانشینی وی بزرگترین انشقاق را میان اسماعیلیان فاطمی بوجود آورد. او پسر بزرگش، نزار را امام آینده معرفی کرد. اما وزیر و فرمانده ارتش او، افضل بدرالجمالی، که در واقع تعیین کننده سیاست مصر بود، المستعلی، خواهرزاده و داماد خود و کوچکترین پسر مستنصر را بر تخت نشاند. اکثر اسماعیلیان مصر و تمامی اسماعیلیان در یمن و گجرات و بسیاری در شام امامت مستعلی را پذیرفتند، اما گروه بزرگی از اسماعیلیان شام و تمامی آنان در ایران و عراق و احتمالا بدخشان و ماوراءالنهر نزار را نوزدهمین امام خود و جانشین بر حق پدرش می دانستند. اما با مرگ الآمر (فرزند مستعلی و دهمین خلیفه فاطمی) در ۵۲۴ هـ ق، ملکه اروی (یا سیده) رهبر حکومت صلیحیون یمن مدعی شد که الآمر در نامه ای به وی تولد طیب فرزند خود را در ۵۲۴ هـ ق خبر داده و طیب در زمان مرگ پدر حدود شش ماه داشته است. بنابراین الحافظ، پسر عموی الآمر، که پس از الآمر به خلافت نشسته غاصب است و طیب امام بر حق می باشد و بدینسان مستعلیه نیز به دو فرقه منشعب شد: حافظی که از خلیفه فاطمی در قاهره تبعیت می کردند و طیبی که گفتند: امام راستین، طیب، صرفا در غیبت به سر می برد و داعی مطلق، کسی است که رهبری جماعت را در دوران غیبت امام به نمایندگی از او عهده دار است. ملکه اروی روابط یمن را با قاهره و دعوت حافظی قطع و دعوت طیبیه را در یمن پایه گذاری نمود. او در ۵۲۶ هـ ق ذؤیب بن موسی را با اختیارات کامل به عنوان داعی مطلق گمارد و امور دعوت را به نام امام غایب، طیب، به او سپرد. با انقراض دولت صلیحی، دعوت طیبی با عنوان «الدعوةالطیبیة» به رهبری داعی ذؤیب ادامه یافت و یمن تا چند قرن پایگاه اصلی دعوت طیبی بود. اسماعیلیان گجرات نیز ارتباط نزدیک خود را با یمن حفظ کرده و به پیروی از سیاست صلیحیون، در افتراق حافظی ـ طیبی از دعوت طیبی در یمن حمایت کردند. آنها با انقراض دولت صلیحی نیز تحت نظارت دقیق داعی مطلق و دستگاه مرکزی در یمن باقی ماندند. طی این دوره که مرکز دعوت در یمن قرار داشت و تا نیمۀ دوم قرن ۱۰هـ ق ادامه یافت، رئیس دعوت طیبی در هند که «والی» نام داشت از سوی داعی مطلق در یمن منصوب می شد.
اصل و نسب بُهره
بیشتر آنان به شاخه طیبی ـ مستعلوی متعلق اند و اصل و نسبی هندو دارند.
موقعیت کنونی بهره ها
...
«بهره» مشتق از اصطلاح گجراتی «وهروو» به معنای «تجارت کردن» است. اسماعیلیان گجرات به این دلیل بهره نام دارند که در اصل تجارت پیشه بوده اند. بهره ها عمدتا اصل و نسب هندو دارند و از دو گروه شیعی (اکثریت) و سنی (اقلیت) تشکیل شده اند. شیعیان همگی اسماعیلی بوده (پیرو فرقه مستعلوی- طیبی که در مقابل اسماعیلیان نزاری قرار دارند) و بیشتر آنان بازرگانان هستند. اما سنیها بیشتر روستایی بوده و به کشاورزی اشتغال دارند. جمعیت بهره ها در ۱۳۸۲ش بالغ بر ۱۲۰۰۰۰۰ تن بوده که در هند و پاکستان، و شمار کمتری نیز در کشورهای شرق آفریقا ساکنند.
تاریخچه
در زمان خلافت مستنصر (حک: ۴۲۷ تا ۴۸۷ هـ ق) جماعت جدیدی از اسماعیلیه در گجرات، توسط داعیانی که از یمن بدانجا گسیل می شدند، پایه گذاری گردید و دعوت آنان با نظارت سلاطین صلیحی یمن، که تابع فاطمیان بودند، گسترش یافت و در مدت کمی جمعیت بزرگی از هندوها و بعضی از حکمرانان محلی به کیش اسماعیلی در آمدند. با مرگ مستنصر در ۴۸۷ هـ ق، که هیجدهمین امام فاطمیان و هشتمین خلیفه آنان بود، مساله جانشینی وی بزرگترین انشقاق را میان اسماعیلیان فاطمی بوجود آورد. او پسر بزرگش، نزار را امام آینده معرفی کرد. اما وزیر و فرمانده ارتش او، افضل بدرالجمالی، که در واقع تعیین کننده سیاست مصر بود، المستعلی، خواهرزاده و داماد خود و کوچکترین پسر مستنصر را بر تخت نشاند. اکثر اسماعیلیان مصر و تمامی اسماعیلیان در یمن و گجرات و بسیاری در شام امامت مستعلی را پذیرفتند، اما گروه بزرگی از اسماعیلیان شام و تمامی آنان در ایران و عراق و احتمالا بدخشان و ماوراءالنهر نزار را نوزدهمین امام خود و جانشین بر حق پدرش می دانستند. اما با مرگ الآمر (فرزند مستعلی و دهمین خلیفه فاطمی) در ۵۲۴ هـ ق، ملکه اروی (یا سیده) رهبر حکومت صلیحیون یمن مدعی شد که الآمر در نامه ای به وی تولد طیب فرزند خود را در ۵۲۴ هـ ق خبر داده و طیب در زمان مرگ پدر حدود شش ماه داشته است. بنابراین الحافظ، پسر عموی الآمر، که پس از الآمر به خلافت نشسته غاصب است و طیب امام بر حق می باشد و بدینسان مستعلیه نیز به دو فرقه منشعب شد: حافظی که از خلیفه فاطمی در قاهره تبعیت می کردند و طیبی که گفتند: امام راستین، طیب، صرفا در غیبت به سر می برد و داعی مطلق، کسی است که رهبری جماعت را در دوران غیبت امام به نمایندگی از او عهده دار است. ملکه اروی روابط یمن را با قاهره و دعوت حافظی قطع و دعوت طیبیه را در یمن پایه گذاری نمود. او در ۵۲۶ هـ ق ذؤیب بن موسی را با اختیارات کامل به عنوان داعی مطلق گمارد و امور دعوت را به نام امام غایب، طیب، به او سپرد. با انقراض دولت صلیحی، دعوت طیبی با عنوان «الدعوةالطیبیة» به رهبری داعی ذؤیب ادامه یافت و یمن تا چند قرن پایگاه اصلی دعوت طیبی بود. اسماعیلیان گجرات نیز ارتباط نزدیک خود را با یمن حفظ کرده و به پیروی از سیاست صلیحیون، در افتراق حافظی ـ طیبی از دعوت طیبی در یمن حمایت کردند. آنها با انقراض دولت صلیحی نیز تحت نظارت دقیق داعی مطلق و دستگاه مرکزی در یمن باقی ماندند. طی این دوره که مرکز دعوت در یمن قرار داشت و تا نیمۀ دوم قرن ۱۰هـ ق ادامه یافت، رئیس دعوت طیبی در هند که «والی» نام داشت از سوی داعی مطلق در یمن منصوب می شد.
اصل و نسب بُهره
بیشتر آنان به شاخه طیبی ـ مستعلوی متعلق اند و اصل و نسبی هندو دارند.
موقعیت کنونی بهره ها
...
wikifeqh: بهره های_اسماعیلی