بندهشن

فرهنگ فارسی

کتابی است به زبان پهلوی و آن خلاصه ایست از اوستای ساسانی و زند در موضوع تکوین جهان و قصص و اساطیر و طبیعات و غیره .

فرهنگ معین

(بُ دَ هِ شْ )۱ - اصل آفرینش ، آفرینش نخستین . ۲ - نام یکی از کتاب های دینی زرتشتی که حاوی اساطیرِ مربوط به خلقت جهان می باشد. از این کتاب دو نسخه موجود است . یکی بندهشن هندی و یکی بندهشن ایرانی .

دانشنامه عمومی

بُنْدَهِشْن یا بُنْدَهِش نام کتابی است به پهلوی که تدوین نهایی آن در سدهٔ سوم هجری قمری انجام شده است ولی اصل آن در اواخر دورهٔ ساسانی تألیف شده بود. نویسنده ( تدوین کنندهٔ نهایی ) آن «فَرْنْبَغ»، فرزند «دادویه» نام داشت. [ ۱]
بندهشن به معنی «آفرینش آغازین» یا «آفرینش بنیادین» است. نام اصلی کتاب، چنان که در ابتدای متن کتاب آمده، [ ۲] احتمالاً «زند آگاهی» به معنی «آگاهی مبتنی بر زند» بوده است. این خود می رساند که نویسنده اساس کار خود را بر تفسیر اوستا قرار داده است. مطالب کتاب در سه محور اصلی است:
• آفرینش آغازین
• شرح آفریدگان
• نسب نامهٔ کیانیان.
از این کتاب دو تحریر موجود است اولی موسوم به بندهشن هندی که مختصرتر است و دومی موسوم به بندهشن بزرگ یا بندهشن ایرانی که مفصل تر است. صفت هندی یا ایرانی از آن رو بر آن دو نهاده شده است که نسخ اولی در هند استنساخ شده است و نسخ دومی در ایران. ∗ نسخهٔ کامل این کتاب را تهمورث دیشانجی انکلساریا در سال ۱۹۰۸ چاپ کرده است.
بندهشن در ۳۶ فصل نوشته شده و بخش های این کتاب در ویرایش مهرداد بهار این گونه است:
بخش نخست: سرآغاز
بخش دوم: دربارهٔ آفرینش مادی
بخش سوم: دربارهٔ فراز آفریدن روشنان
بخش چهارم: دربارهٔ چگونگی و علت آفریدگان برای نبرد
بخش پنجم: تازش اهریمن بر آفرینش
بخش ششم: دربارهٔ دشمنی دو مینو
بخش هفتم: دربارهٔ زیج گیهان که چگونه اتفاق افتاد
بخش هشتم: دربارهٔ نبرد کردن آفریدگان گیتی با مقابلهٔ اهریمن
بخش نهم: دربارهٔ نحوهٔ آن آفرینش
دربارهٔ چگونگی زمین ها/ دربارهٔ چگونگی کوه ها/ دربارهٔ چگونگی دریاها/ دربارهٔ چگونگی رودها/ دربارهٔ رودهای نامور/ دربارهٔ چگونگی دریاچه ها/ / دربارهٔ چگونگی جانوران به پنج شکل/ دربارهٔ چگونگی مردمان/ دربارهٔ چگونگی زنان/ دربارهٔ چگونگی زایش هر سرده/ دربارهٔ چگونگی گیاهان/ دربارهٔ سروری مردمان و گوسفندان و هر چیزی/ دربارهٔ چگونگی آتش/ دربارهٔ چگونگی خواب/ دربارهٔ چگونگی بانگ ها/ دربارهٔ چگونگی باد، ابر، باران/ دربارهٔ چگونگی خرفستران/ دربارهٔ چگونگی گرگ سردگان/ دربارهٔ چیز چیز که به چه گونه ای آفریده شده است
بخش دهم: دربارهٔ سال دینی
بخش یازدهم: دربارهٔ بزرگ کرداری ایزدان مینوی
طبقه بندی گیاهان بیش از ۲۰۱۰ سال پیش:
باشد که گیاه این چند گونه است: دار، درخت، میوه، دانه، گل، اسپرغم، تره، افزار، گیاه، نهال، دارو، چسب، هیزم، بوی، روغن، رنگ و جامه.
عکس بندهشنعکس بندهشنعکس بندهشن
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

بُن ده شِن : پسوند شِن اشاره به ذرات شن داشته و به زبان تمثیل به معنای گوهر، جوهر، مراورید یا بعُد و پیشوند بُن به معنای پایه و اساس و ده همان عدد ۱۰. منظور اینکه هر فرد انسانی ( منجمله هر موجود دیگری در این جهان ) دارای ده پایه یا بنیاد می باشد، مانند یک ساختمان که بر روی ده ستون ساخته شده باشد. از دیدگاه فردی من ( با نام های مستعار قدیمی از قبیل قندی و . . . ) ما انسان ها از نسل دو موجود خیالی اوهامی تحت نام های آدم و حوا نیستیم بلکه در آفرینش اولیه یا مبدئی و ازلی همین عالم یا دنیا به شکل این آسمان و زمین و هرآنچه که بین آنهاست، در نهایت کمال ایده آل خوبی و زیبایی، اعتدال و نظم و هماهنگی با کمیت و کیفیت بهشت برین، بطور مطلق همزمان و همسن و در یک سن معتدل ملکوتی یا آسمانی و هرکدام به شکل خانواده های ده عضوی مشتمل بر پنج مرد و پنج زن خودی و یا به بیانی دیگر هرکدام بصورت پنج زوج مشتمل بر ده نیمزوج آسمانی و هرکدام در نهایت کمال ایده آل خوبی و زیبایی، توانائی و دانائی و هنرمندی و هوشمندی و دانش کامل آفریده شده و از عشق و زندگی جاودانه برخوردار گردیده ایم. نکته بسیار مهم در این زمینه اینست بدانیم که آن ده انسان های آسمانی در طول این سفر بسیار طولانی و دایره وار دنیوی، مقطعی، نزولی و صعودی محتوای کیهان یا جهان بین دو بهشت برین متوالی یعنی بین مبدء و معاد حقیقی و واقعی ( منظور از دیدگاه علمی و نه دینی ) در طول هم و پشت سر همدیگر و بطور سلسله وار در ۱۰ دنیا زیر سقف ۱۰ آسمان و روی ۱۰ کره زمین به ظهور و پیدایش نمیرسند بلکه در ۷ عالم یا دنیا زیر سقف ۷ آسمان و روی ۷ کره زمین و آنهم هر کدام در طول این سفر نه فقط یک یا صد و یا هزار و یکبار بلکه هرکدام دقیقا به تعداد یک هفتم کلیه ی حلقه های زنجیره دایره وار علت و معلول و یا به بیانی دیگر هرکدام به تعداد یک هفتم کنگره های سلسله دایره وار دهّر ها و یا به عبارتی دیگر هرکدام به تعداد یک هفتم کلیه مدارات، مراتب یا درجات فراوان تکاملی بین دو حد دنیوی؛ یکی نهایت نقصان و امکان اخس در پایین ترین حالت نشئگی طبیعی و دیگری نهایت کمال و امکان اشرف دنیوی در بالاترین حالت نشئگی طبیعی قبل از بازگشتن به حالت آفرینش بهشت برین اولیه. و آنهم فقط از یک راه و به یک روش یعنی از طریق گردش دایره وار وقوع مهبانگ های هفتگانه بر اثر نوسانات خودکار و متوالی انبساط و انقباض در چارچوب طرح مطلق آفرینش و بر اساس قوانین جاودانه و آئین نامه های اجرایی ثابت و پایدار و تغییر ناپذیر آن و نه از راه و به روشی دیگر . در این زمینه لازم به اشاره میدانم که یکی از فرمولبندی های کلامی ژرف و بنیادی و بسیار مهم قرآنی به شکل 《السموات سبع و الارض 》 یعنی هفت آسمان طبقه بر طبقه یا محیط و محاط و یک زمین ( در مرکز مشترک آنها ) حقیقت ندارد بلکه بصورت 《 السماوات و الارضین سبع》یعنی آسمان ها و زمین های هفتگانه . همچنین برای امروز و آینده شاید مفید و ثمر بخش و راه گشا باشد بدانیم که تصویر آسمانی - وحیانی - قرآنی در قالب سه کلمه به شکل 《 دنیا - برزخ - آخرت 》 حقیقت ندارد، زیرا پایان عالم یا حالت برزخ برای هر فرد انسانی در طول این سفر بسیار طولانی و دایره وار دنیوی همیشه مصادف خواهد بود با بسته شدن مجدد نطفه در رحم مادر و بیداری و تولد دوباره در همین دنیا در مداراتی برتر و نه وقت رسیدن به معاد و برپائی قیامت کبری و فصل برداشت محصول در آخرت. این عالم یا دنیا به شکل این آسمان و زمین و هرآنچه که بین آنهاست، در طول این سفر همیشه پس از وقوع مهبانگ های هشتم ( ۸م ) در یک درجه تکاملی برتر از قبل از نو آفریده میشود. ضمنن در لحظه جاودانه حال هفت عالم یا حالت برزخ بطور همزمان و ادغام در هم بصورت یک عالم عظیم غیبی وجود دارند. این دنیای بزرگ غیبی در طول این راه و سفر دایره وار همیشه حائل بین مبدء و معاد حقیقی و واقعی یعنی حائل بین دو بهشت برین متوالی می باشد، اما هرکدام از برزخ های هفتگانه همیشه و تا پایان سفر حائل بین لحظه مرگ و لحظه تولد دوباره در عالم یا دنیای خاص و ویژه خویش خواهند بود. یکی از امتیازات برجسته ی محمّد پیامبر دین اسلام در مقایسه با بنیانگذاران پیشین آئین ها و ادیان و مخترعین یوغ های سنگین و سبک شرایع آئینی و دینی از قبیل موسا، زرتشت، بودا و ایسا اینست که به عالم میانی تحت عنوان برزخ باور پیدا کرده است. اما متاسفانه به اندازه کافی صبر بخرج نداده است تا آن باور حقیقی پخته شود و برسد و میوه های شیرین و خوشمزه ثمر دهد و لذا بر اثر عدم صبر عجولانه حکم دنیا - برزخ - آخرت را صادر نموده.
...
[مشاهده متن کامل]

برای دوستان عزیزی که از من خواهان ارائه ی منبع میباشند: اگر اندیشمندان، متفکرین، خیال پردازان و تصویر سازان پیرو سه دین ابراهیمی یعنی یهودیت و مسیحیت و اسلام، بطور روشن توانستند ثابت کنند که محتوای کتب دینی آنان وحیانی و ریشه در آسمان دارند، آنگاه من هم به رسم و روشی معقول و منطقی تر از رسم ها و روش های آنان به روشنی اثبات خواهم نمود که محتوای این متن ریشه ی آسمانی دارد و آنهم بدون ادعای پیامبری و رسالت به تقلید طوطی وار از موسا و ایسا و محمّد و امثالهم.
در همین زمینه شاید مفید باشد بدانیم که پیام آسمانی هفت سین خود ما ایرانیان، یک معنای ژرف و حقیقی و یقینی بوده و می باشد و مراسم چیدن سفره یا میز هفت سین ظرف نگهدارنده و محافظ آن و آن معنا تاکنون توسط خود ایرانیان و هیچ قوم دیگری کشف نگردیده است. خردمندان گمنام ایرانی در اعصار دور دست تاریخ فرا باستان بر اثر دریافت این پیام آسمانی ( از راه القاء و الهام درونی یا باطنی و نه از طریق دریافت وحی به گوش سر به رسم یا سنت حکیمان اقوام یهود و عرب ) به این باور حقیقی رسیده یا دست یافته اند که این گیتی یا کیهان و یا این جهان دارای هفت سامان یا نظام کلی می باشد در قالب هفت عالم یا دنیا به شکل آسمان ها و زمین های هفتگانه و هرآنچه که بین آنهاست.
لفظ، کلمه و یا واژه ی " دهریون " در اصل و ریشه به شکل ده رهیون تلفظ و بیان میشده به معنای باور مندان به راه های دهگانه و نه روزگار پرستان و کلمه فارسی ماده از دیدگاه آن خردمندان گمنام به معنای خمیر مایه ساختاری واقعیت نبوده بلکه به شکل 《ما ۱۰ 》 تلفظ و بیان میشده به همان معنای اشاره شده در بالا و واژه ایده هم یونانی نبوده بلکه فارسی به شکل ای ده مخفف 《 این ۱۰ 》 بیان میشده و ضمیر دوم شخص مفرد این، اشاره به هرفرد انسانی منجمله هر موجود دیگری داشته. لفظ معمائی، رمزی و راز آلود مائده قرآنی هم در اصل و ریشه به معنای خوان یا سفره و طعام آسمانی نبوده بلکه به شکل 《ما آ ۱۰ 》 تلفظ و بیان میشده یعنی هرکدام از ما افراد انسانی ده تائی آفریده شده ایم و این لفظ قرآنی در لفافه و پنهانی رد کننده داستان آدم و حوا بوده است.
حدیث از مُطرب و مَی گو و راز دهّر کمتر جو / که کس نگشود و نگشاید به حکمت این معما را/ حافظا!!!؟/ بیا تا باهم پیاله ای از شراب کودکانه این حکیمک نوشیم در همین جا و حال بر گرد این میز زرین/ که به قول سخنان شیرین و رندانه خود نمونه اش را نیابی در قنات کوثر و جویبار زمزم در بهشت برین/. . .

قندی عزیز سپاس از قلم فرسایی تان و نکات جالبی که در نوشتار خود اشاره فرمودید. برای شناخت بیشتر خوانش چه منبعی را پیشنهاد می کنید؟
نام دادویه پدر فرانباغ ( فران باغ ) در اصل و ریشه به معنای " وی داده " بوده است یعنی خدا داده.
سانسکریت در اصل و ریشه به زبان فارسی و به شکل " زان سِکری ت " به معنای دانش رمزی یا محرمانه بوده است. محور اصلی یا ستون ها یا پایه ها و یا اصول بنیادی و استوار و تزلزل ناپذیر محتوای آن دانش رمزی عبارت بوده است از راز ها و معانی ژرف و نهفته در پشت پرده ظاهر دو سمبل ؛ یکی گردونه مهر ایرانیان و چرخه تولد و مرگ هندوان و دو نشان کوچکتر روی آندو سمبل بزرگ یعنی چلیپا و سواستیکا یا صلیب شکسته ( در اصل صلیب غلابی یعنی به شکل غلاب ماهیگیری ) و رسم هفت سین و چند واژه و عبارت.
...
[مشاهده متن کامل]

در آن دانش رمزی و یا علم حضوری و حقیقی و روشن، راز و معنای نهفته در پشت پرده ظاهر لفظی اعداد بخصوص اعداد ۷ و ۱۰ نقش مهمی را بازی میکرده است. بینش معمولی بر این است که عدد صفر برای اولین بار توسط هندوان و در سرزمین هندوستان کشف یا اختراع گردیده در صورتی ایرانیان قبل از پیدایش اعداد یک رقمی با عدد صفر شمارش اشیاء و موجودات را انجام می داده اند . یک صفر ( در عمل یک مهره سنگی یا گلی ) معادل یک و دو صفر معادل دو الا آخر ، قبل از اینکه هندوان نمادهای ۱ و ۲ و ۳ و. . . را تولید کنند.
واژه Dhr با تلفظ دهر ( به شکل جمع : dhar با تلفظ دهار یعنی دهر ها ) هم یکی از کلمات آن دانش رمزی بوده است که از دیدگاه هندوان و بودائیان امروز به معنای نظم کیهانی و نظم های جوامع زنده نباتی و حیوانی و انسانی می باشد. اما راز نهفته در پشت ظاهر این لفظ یا کلمه یا واژه به شکل زیر بوده است : حرف h یا ه از سمت راست به حرف r یا را و از سمت چپ به d یا دال تعلق دارد و لذا این کلمه را می توان از هم تفکیک نمود و آنرا به شکل دو کلمه مستقل در کنار هم نوشت : ده ره .
به این معنا که راه واحد و یگانه هر فرد انسانی در منبع یا سرچشمه قبل از آغاز سفر ده رشته بوده است و در طول سفر یک رشته قطور است و در پایان سفر دو باره به ده رشته مستقل تبدیل خواهد شد. در فکر و خیال چند لحظه یک رَسَن یا طناب و یا ریسمان درشت یا ضخیم ( به زبان پارسی : کلفت ) را تصور نمایید که از ده تا رشته یا نخ باریکتر ریسیده شده باشد و در ابتدا یا سر و در انتها یا ته آن ، ده رشته جدا از هم و هرکدام بطور مساوی به طول چند سانتیمتر قابل روئیت و شمارش باشند. در همین رابطه در بحث دیگری اشاره به تمثیل " نخ و قرقره " ( یا غر غره ؟ ) نموده ام .
نام بودا با حروف لاتین به شکل Buddah در اصل و ریشه به شکل " بود ده " بوده است . این نام و یکی از نام های زرتشت به شکل " سر ده ست " گرچه هزاران سال بعد به پیدایش رسیده اند، با این وجود می توان آنها را در محتوای آن دانش رمزی گنجاند یا از درون متون های تدوینی ، این نام را استخراج یا نتیجه گیری نمود.
کلام بعضی انسان ها را می توان ختم کلام بعضی از انسان های قبلی در نظر گرفت ، اما نه کلام خداوند را که نه آغاز دارد و نه پایان.
شاید مفید باشد که گاهی اوقات در طی تمرین یوگای فکری - خیالی برای چند لحظه هم که شده روی تصویر دو عبارت یا چرخه یا گردونه زیر تامل نمائیم :
الف : تولد - زندگی - مرگ
ب : مرگ - زندگی - تولد.
شناخت حسی و تجربی تصویر اول را در عمل و در طول تاریخ تاکنون به انسان آموخته و می آموزد ، اما فهم و درک تصویر دوم ، خارج از توان شناخت حسی و تجربی می باشد و در حیطه فهم و عقل محض قرار دارد و اگر فهم و عقل محض ریشه فعالیت های خود را از قضاوت ها و نتیجه گیری های فهم و عقل عملی و بخصوص علمی به بُرد و به قول کانت بر فراز شناخت تجربی و حسی به پرواز درآید و از مرز آن پا فرا تر نهد، آنگاه با اشباح یا موجودات اوهامی مواجه خواهد شد از قبیل ملائکه یا فرشتگان و اجنه و ارواح خبیثه یا ارواح پاک و انوار و عقول مجرده .

نام فرنبع به این شکل برای من ایرانی و دوستدار زبان فارسی ( و نه زبان پارسی ) تهی یا خالی از معنا می باشد. اما به شکل فران باغ مرا به یاد باغ بالایی یا فرائی یا ماورائی میاندازد. یعنی باغ پارادیز یا پردیز یا فردوس یا جنت و یا بهشت. پسوند بَغ یا بُغ هم مرا نه بیاد بزرگ و نه بیاد مُغ می اندازد.
...
[مشاهده متن کامل]

بُن ده اش : این عبارت بصورت پیوسته و به شکل بندهش در اصل و ریشه به معنای آفرینش اولیه یا آغازین نبوده است بلکه به معنای آفرینش آغازین یا اولیه هرکدام از افراد انسانی در بطن آفرینش اولیه یا آغازین همین واقعیت و طبیعت و کیهان در سطح کمال ایده آل خوبی و زیبایی با کمیت و کیفیت بهشت برین، به شکل خانواده های خودی و بنیادی ده عضوی مشتمل بر پنج مرد و پنج زن بطور همزمان و هم سن و در یک سن معتدل ملکوتی یا آسمانی و هر کدام از آنها در نهایت کمال ایده آل خوبی و زیبایی و هنرمندی و دانایی و توانایی و برخورداری از حیات یا زندگی و عشق جاودانه و در قدم اول با هدف زوجیت هر فرد انسانی با خود و تجربه عشق خویشتن به پنج روش مختلف در قالب پنج زوج بنیادی هم به روش غیر همجنس ( یا هترو ) و هم به روش همجنس ( یا هُمو ) . در آفرینش اولیه یا آغازین همه موجودات زنده مفید و تک تک افراد انسانی بطور همزمان آفریده شده اند و لذا تکثیر آنان از طریق آمیزش جنسی صورت نگرفته ( و یا به لسان قرآنی از ذریه یا صلب آدم بیرون کشیده نشده اند ) و پدیده های تولید مثل و تکثیر از طریق آمیزش جنسی و زوجیت با غیر و عشق ورزیدن به غیر فقط به طول راه و سفر نزولی و صعودی تعلق دارند.
سر ده ست : یکی از نام زرتشت می باشد و کلمه سر در این نام به معنای وان یا منبع و یا سرچشمه بوده است. یعنی در ازل یا آغاز ده تائی آفریده شده است و بصورت سِر ده ست ، به معنای راز ژرف نهفته در پشت عدد ۱۰ و آنهم نه اعداد یک رقمی از صفر تا نُه
( ۰ تا ۹ ) و یا انگشتان دهگانه دست و پا بلکه کاتِگوری های دهگانه نفسانی افراد انسانی مشتمل بر پنج نفس مجرد مردانه و پنج نفس مجرد زنانه بر اساس کاتگوری های پنجگانه امیال و سرنوشت های جنسی هرکدام از افراد انسانی. در این زمینه مقولات یا مفاهیم پنجگانه افلاطون و دهگانه ارسطو در باب شناخت هستی و وجود و قوانین حاکم بر فکر و زبان ، تفاسیر اشتباهی از راز و معنای نهفته در پشت پرده ظاهر واژه فارسی ( نه پارسی ) کاتِ گوری و دو واژه دیگر به زبان فارسی ؛ یکی فنومن و دیگری نوومن بوده و می باشند و علت اصلی و ریشه ای کج روی ساختمان فلسفه غرب بسوی خوشه ثریا یا پلیاد ( یاد پله ها یا منازل هفتگانه سفر ) از زمان افلاطون تاکنون ریشه در همان تفسیر های اشتباه افلاطون و ارسطو از آن واژه های فارسی داشته و دارد.
زایش هر سر ده : این عبارت در کتاب بُن ده اش و یا بندهش اشاره به حقایق اشاره شده در بالا داشته است. هر یعنی هر فرد انسانی و هرسرده یعنی هرفرد انسانی در بنیاد و اصل و ریشه ده جنبه ای یا ده بُعدی و یا ده تائی آفریده شده است.
واژه باستانی - اوستائی " خویدوده " هم از دیدگاه خردمندان گم نام ایرانی ( هزاران سال قبل از تولد زرتشت و ظهور و پیدایش خط و زبان اوستایی ) در دو زمینه کلی خود شناسی و انسان شناسی خطاب به تک تک افراد انسانی به معنای زیر بوده است:
خود تو ده تائی. یعنی من و تو چه مرد و چه زن هرکدام در اول و آغاز ده تائی آفریده شده ایم یعنی به شکل خانواده و تنها و منزوی و نه به معنای اشتباه و عاطل و باطل و انحرافی ازدواج با محارم.
عبارت دیگری در اوستا یعنی " آژی ده اکه " در اصل و ریشه اشاره به زندگی های دهگانه معین اولیه و آغازین هرفرد انسانی داشته است در سطح کمال ایده آل خوبی و زیبایی با کمیت و کیفیت بهشت برین و قبل از آغاز سفر. و نه اژدها یا ضحاک مار بردوش .
گردونه مهر ایرانیان و چرخه تولد - زندگی - مرگ هندوان ( و چرخه تکمیلی و مدرن خود من به شکل مرگ - زندگی - تولد پشت سرهم و در طول همدیگر ) در اعصار دور دست باستان و قبل از پیدایش خطوط میخی سه گانه سومری و ایلامی و اُگاریتی و خط هیروگلیف مصریان ، اشاره به این حقیقت ژرف و بنیادی داشته است که زندگی و عشق انسانی بصورت خطی و پیوسته جاودانه نمی باشد بلکه منقطع و ناپیوسته و دایره وار و پشت سر هم و در طول همدیگر و هربار در یک مدار برتر و کمال یافته تر از مدار قبلی یا پیشین تا بازگشت مجدد یا دوباره همین واقعیت و طبیعت و کیهان به حالت بهشت برین اولیه و آغازین. لذا پیام جاودانه بودن عشق و زندگی به عنوان برترین هدیه معنوی و امید بخش توسط سه دین به اصطلاح توحیدی ابراهیمی یعنی یهودیت و مسیحیت و اسلام برای انسان به ارمغان آورده نشده است بلکه ریشه در سرزمین های ایران و هندوستان دارد در اعصار دور دست باستان و دو داستان بنیادی و مشترک این سه دین ؛ یکی آفرینش شش روزه جهان و دیگری بابا آدم و ننه حوای موسا و ایسا و محمّد، دو افسانه تخیلی و توهمی بیش نمی باشند و محتوای آنها از طرف خداوند متعال و در قالب وحی به گوش سر سرایندگان آن ابلاغ نگردیده است. در سرزمین های ایران و هندوستان علم یا دانش حضوری و حقیقی و روشن وجود داشته است که نور و روشنایی آن با پیدایش خط و پیچیدگی زبان و ظهور و پیدایش ودا های چهارگانه و اوپانی شادها و اوستای نوشتاری به تدریج زیر انبوهی بزرگ از شاخ و برگ های اضافی و خروار ها خاکستر مملّو از ستایش و پرستش و نیایش و مناجات و دعا و عبادات و طاعات و بندگی دفن گردیده است. لذا دوستداران زبان پارسی و زبان فارسی باید بتوانند مشروط بر اینکه بخواهند، آن ایده های حقیقی و طلائی و منور و درخشان را از زیر این شاخ و برگ های انبوه و تنیده و بافته در هم و این همه خاکستر انباشته بر روی آن گواهر و جواهر و مروارید های پر بها و ارزشمند بیرون بکشند و آنها را به زبان و روش علمی از نو شهر دهند و بدانند که حرکت دایره وار گردونه مهر و چرخه تولد و مرگ هردو هم معنا و یک پدیده واقعی و طبیعی می باشند و باطل بودن شرح و توضیح چرخه تولد و مرگ از راه یا طریق چرخه یا گردش حلول روان یا تناسخ به معنای باطل بودن حرکت خود واقعیت و طبیعت نمی باشد. و ما ایرانیان امروز و آینده بدانیم و واقف و آگاه و بیدار و هوشیار باشیم که زندگی و عشق ما از طریق قبض یا جدایی روح بطور دائم از کالبد به اصطلاح مادی و صعود و معراج آن در قالبی مثالی به عالم میانی تحت عنوان برزخ و الا آخر بر اساس بینش و باور دینی، جاودانه نمی باشد بلکه از راه علمی اشاره شده در بالا.
یا باید زیر سایه سنگین ولایت فقیه و تحمل تحمیل های بیرحمانه و ظالمانه و همه جانبه امر به معروف و نهی از منکر دینی به رسم و روش سنی و شیعی بر کلیه تار و پود های جامعه از یک طرف و سایه سنگین آتئیزم و کمونیزم نوع ایرانی از طرفی دیگر، زندگی دنیوی خود را با خیر و خوشی سپری نماییم یا اینکه داستان یا افسانه آفرینش جهان و انسان را از نوع برای خود و این دو جناح تاریک و ظلمانی بسرائیم. چه راه سالم و مسالمت آمیز دیگری در پیش پا و روی خود داریم غیر از این سرایش نوین به عنوان ملودی یا آهنگ جنبی و همراه و یا ترکه پشت دُهل پیشرفت های همه جانبه علمی بهمراه فن آوری های مفید صنعتی و خلاقیت های مدرن هنری؟

بندهشن به معنی آفرینش آغازین یا آفرینش بنیادین است، مطالب کتاب در سه محور اصلی است:
آفرینش آغازین_شرح آفریدگان_نسب نامهٔ کیانیان.
بُنْدَهِشْن یا بُنْدَهِش نام کتابی است به پهلوی که تدوین نهایی آن در سدهٔ سوم هجری قمری انجام شده است ولی اصل آن در اواخر دورهٔ ساسانی تألیف شده بود.
...
[مشاهده متن کامل]

نویسنده ( تدوین کنندهٔ نهایی ) آن فَرْنْبَغ، فرزند دادویه نام داشت.

بُندهشن ترکیبی از دو واژه پهلوی بُن ( پایه ، پایه ای ، آغازین ) و دهشن ( دهش ) به معنای آفرینش می باشد.
بُنْدَهِشْن نام کتابی است به پهلوی که تدوین نهایی آن در سدهٔ سوم هجری قمری رخ داده است. *[۱] نام این کتاب در فارسی به صورت بندهش هم آمده است. نویسنده ( تدوین کنندهٔ نهایی ) آن «فَرْنْبَغ» نام داشت.
«بندهشن» به معنی «آفرینش آغازین» یا «آفرینش بنیادین» است. نام اصلی کتاب احتمالأ «زندآگاهی» به معنی «آگاهی مبتنی بر زند» بوده است چنان که در ابتدای متن کتاب آمده است. این خود می رساند که نویسنده اساس کار خود را بر تفسیر اوستا قرار داده است. ∗ بندهشن در ۳۶ فصل نوشته شده است. مطالب کتاب در سه محور اصلی است:
...
[مشاهده متن کامل]

آفرینش آغازین
شرح آفریدگان
نسب نامهٔ کیانیان. ∗
از این کتاب دو تحریر موجود است اولی موسوم به بندهشن هندی که مختصرتر است و دومی موسوم به بندهشن بزرگ یا ایرانی که مفصل تر است. صفت هندی یا ایرانی از آن رو بر آن دو نهاده شده است که نسخ اولی در هند استنساخ شده است و نسخ دومی در ایران. ∗
پانویس
^ کتاب بر اصلی بسیار قدیمی تر استوار است.
^ تفضلی: تاریخ ا. ص ۱۴۱
^ تفضلی: تاریخ ا. ص ۱۴۲
^ تفضلی: تاریخ ا. ص ۱۴۵
فهرست منابع و مآخذ
تفضلی، احمد. تاریخ ادبیات ایران پیش از اسلام به کوشش ژاله آموزگار - تهران: سخن ۱۳۷۶ چاپ سوم ۱۳۷۸ ISBN 964 - 5988 - 14 - 2

بپرس