[ویکی فقه] بصیر احمد دولت آبادی. بصیر احمد دولت آبادی نویسنده معاصر افغانی است.
وی شرح حال خود را چنین بیان میکند: «در سال ۱۳۴۵ ش وارد مکتب ابتدایی قریه شدم. پس از ختم دوره ابتدایی آن زمان که ۶ سال بود، برای ادامه تحصیل به شهر مزارشریف رفته، سه سال دوره متوسطه را در مکتب نادرشاهی واقع در عزیز آباد عقب باغ حضور به پایان رساندم. در سال ۱۳۵۴ ش به تخنیکم نفت و گاز وارد شده و در رشته استخراج معادن جامد تا صنف ۱۴ درس خواندم. لازم به یاد آوری است که در صنف ۱۲ به لحاظ مشکلات اقتصادی که خانه ما در روستا بود و ما به شکل نهاری- با خرج خود درس می خواندیم- دو سال ترک تحصیل کردم و در این فرصت مدتی در مدرسه دینی دولت آباد صرف و نحو خواندم و بر خلاف دیگران که محضر فلان عالم را درک می کنند! من محضر کسی را درک نکردم، فقط زمینه ای شد که با نهج البلاغه آشنا شوم و این کتاب را بخوانم. چقدر این کتاب را فهمیدم و چه تاثیری رویم گذاشت، باید بگویم که بارها این کتاب را خواندم و هنوز هم می خوانم. در سال ۱۳۵۸ ش دوباره به تخنیکم برگشته از صنف ۱۲ شروع کردم. در اواخر سال ۱۳۶۰ ش بدون اینکه از پایان نامه ام دفاع کنم، نظر به شرایط، کشور را ترک گفته مثل میلونها هموطن دیگر، آواره شدم. در هجرت و آوارهگی، به کارهای فرهنگی مشغول شدم. تمام تحصیلات و پشت میز درس نشنی و به حر ف استاد گوش دادن من همین مقدار بود به اضافه یک دوره کوتاه آموزش روزنامه نگاری. اما در مورد کارهای علمی، واضح است کسی که مدرک علمی نداشته باشد، نمی تواند کار علمی انجام دهد! از این رو، شما هیچجا پیدا نمی توانید که من ادعای کار علمی کرده باشم، صرف از روی درد اوراقی را سیاه کرده ام که شاید شماها نیز دیده باشید. این تذکر را از آن جهت لازم دیدم که یکی از تحصیلات کرده های هموطن به کنایه گفته بود که من از کتاب های آقای یزدانی و دولت آبادی در پایان نامه ام استفاده کردم، ولی کتابهای اینها علمی نیستند. این پیغام را با واسطه برایم فرستاده بود، من به آن واسطه گفتم: به ایشان بگویید همین آثار غیر علمی که تعداد هموطنان را برای رسیدن به مدرک علمی کمک کرده، برای ما افتخار است».
فعالیتهای مطبوعاتی و روزنامه نگاری
۱- مدیر مسؤول و سردبیر مجله حبل الله از سال ۱۳۶۲ تا ۱۳۷۰ شمسی (۱۹۸۳ تا ۱۹۹۱ م) ۲- سردبیر مجله حبل الله از سال ۱۳۷۶ تا پایان نشر ۳- عضو مؤسس مرکز فرهنگی نویسندگان افغانستان (مرکز فرهنگی- اجتماعی سراج) ۴- مدیر مسؤول، سردبیر و عضو تحریریه مجله سراج، در برخی ادوار نشر این مجله ۵ عضو تحریریه هقته نامه وحدت، از سال ۱۳۷۷/ ۱۹۹۸ م تا پایان نشر هفته نامه وحدت درایران ۶ سردبیر نشریه عبرت ۷ عضو تحریریه مجله صراط در قم ۸- عضو تحریریه نشریه سپیده در امریکا ۹- همکاری قلمی با نشریات مختلف در ایران ، از قبیل نشرات: بعثت، همبستگی، اخوت، هاجر، توسعه، کتاب ماه و... و طلوع وحدت در پاکستان، ندای هزارستان در آلمان.
آثار
۱- شناسنامه افغانستان، ۱۳۷۱ ایران ۲- شناسنامه احزاب و جریانات سیاسی افغانستان، ۱۳۷۱ ۳- معرفی نامه افغانستان، ۱۳۷۲ ۴- طرح صلح و تفاهم ملی در افغانستان، ۱۳۷۵ ۵- افغانستان از ابدالی تا تره کی، ۱۳۷۷ ۶- شورای ائتلاف، ۱۳۷۸ ۷- هزاره ها، پناه گزینی و کتمان هویت، ۱۳۸۲ ۸- شناسنامه افغانستان، ۱۳۸۲ ۹- ملا فیض محمد کاتب هزاره، مورخ دوراندیش و هدفدار افغانستان
عناوین مرتبط
...
وی شرح حال خود را چنین بیان میکند: «در سال ۱۳۴۵ ش وارد مکتب ابتدایی قریه شدم. پس از ختم دوره ابتدایی آن زمان که ۶ سال بود، برای ادامه تحصیل به شهر مزارشریف رفته، سه سال دوره متوسطه را در مکتب نادرشاهی واقع در عزیز آباد عقب باغ حضور به پایان رساندم. در سال ۱۳۵۴ ش به تخنیکم نفت و گاز وارد شده و در رشته استخراج معادن جامد تا صنف ۱۴ درس خواندم. لازم به یاد آوری است که در صنف ۱۲ به لحاظ مشکلات اقتصادی که خانه ما در روستا بود و ما به شکل نهاری- با خرج خود درس می خواندیم- دو سال ترک تحصیل کردم و در این فرصت مدتی در مدرسه دینی دولت آباد صرف و نحو خواندم و بر خلاف دیگران که محضر فلان عالم را درک می کنند! من محضر کسی را درک نکردم، فقط زمینه ای شد که با نهج البلاغه آشنا شوم و این کتاب را بخوانم. چقدر این کتاب را فهمیدم و چه تاثیری رویم گذاشت، باید بگویم که بارها این کتاب را خواندم و هنوز هم می خوانم. در سال ۱۳۵۸ ش دوباره به تخنیکم برگشته از صنف ۱۲ شروع کردم. در اواخر سال ۱۳۶۰ ش بدون اینکه از پایان نامه ام دفاع کنم، نظر به شرایط، کشور را ترک گفته مثل میلونها هموطن دیگر، آواره شدم. در هجرت و آوارهگی، به کارهای فرهنگی مشغول شدم. تمام تحصیلات و پشت میز درس نشنی و به حر ف استاد گوش دادن من همین مقدار بود به اضافه یک دوره کوتاه آموزش روزنامه نگاری. اما در مورد کارهای علمی، واضح است کسی که مدرک علمی نداشته باشد، نمی تواند کار علمی انجام دهد! از این رو، شما هیچجا پیدا نمی توانید که من ادعای کار علمی کرده باشم، صرف از روی درد اوراقی را سیاه کرده ام که شاید شماها نیز دیده باشید. این تذکر را از آن جهت لازم دیدم که یکی از تحصیلات کرده های هموطن به کنایه گفته بود که من از کتاب های آقای یزدانی و دولت آبادی در پایان نامه ام استفاده کردم، ولی کتابهای اینها علمی نیستند. این پیغام را با واسطه برایم فرستاده بود، من به آن واسطه گفتم: به ایشان بگویید همین آثار غیر علمی که تعداد هموطنان را برای رسیدن به مدرک علمی کمک کرده، برای ما افتخار است».
فعالیتهای مطبوعاتی و روزنامه نگاری
۱- مدیر مسؤول و سردبیر مجله حبل الله از سال ۱۳۶۲ تا ۱۳۷۰ شمسی (۱۹۸۳ تا ۱۹۹۱ م) ۲- سردبیر مجله حبل الله از سال ۱۳۷۶ تا پایان نشر ۳- عضو مؤسس مرکز فرهنگی نویسندگان افغانستان (مرکز فرهنگی- اجتماعی سراج) ۴- مدیر مسؤول، سردبیر و عضو تحریریه مجله سراج، در برخی ادوار نشر این مجله ۵ عضو تحریریه هقته نامه وحدت، از سال ۱۳۷۷/ ۱۹۹۸ م تا پایان نشر هفته نامه وحدت درایران ۶ سردبیر نشریه عبرت ۷ عضو تحریریه مجله صراط در قم ۸- عضو تحریریه نشریه سپیده در امریکا ۹- همکاری قلمی با نشریات مختلف در ایران ، از قبیل نشرات: بعثت، همبستگی، اخوت، هاجر، توسعه، کتاب ماه و... و طلوع وحدت در پاکستان، ندای هزارستان در آلمان.
آثار
۱- شناسنامه افغانستان، ۱۳۷۱ ایران ۲- شناسنامه احزاب و جریانات سیاسی افغانستان، ۱۳۷۱ ۳- معرفی نامه افغانستان، ۱۳۷۲ ۴- طرح صلح و تفاهم ملی در افغانستان، ۱۳۷۵ ۵- افغانستان از ابدالی تا تره کی، ۱۳۷۷ ۶- شورای ائتلاف، ۱۳۷۸ ۷- هزاره ها، پناه گزینی و کتمان هویت، ۱۳۸۲ ۸- شناسنامه افغانستان، ۱۳۸۲ ۹- ملا فیض محمد کاتب هزاره، مورخ دوراندیش و هدفدار افغانستان
عناوین مرتبط
...
wikifeqh: بصیر_احمد_دولت_آبادی