بسیم
مترادف بسیم: خرم، خوشحال، خندان، خوشرو، شادمان، گشاده رو، مسرور
معنی انگلیسی:
فرهنگ اسم ها
معنی: خوشحال، شادمان و خندان، خندان چهر، گشاده روی، شادمان، مسرور، خرم و خوشحال
برچسب ها: اسم، اسم با ب، اسم پسر، اسم عربی
لغت نامه دهخدا
شفیعمطاع نبی کریم
قسیم جسیم بسیم وسیم.
( گلستان ).
- بسیم بودن ؛ شادمان بودن. ( ناظم الاطباء ).|| متواضع. ( ناظم الاطباء ).
بسیم. [ ] ( اِ ) در تونس ، نوعی نخود. ( دزی ج 1 ص 87 ). رجوع به بسیل و بسیله شود.
بسیم. [ ب ُ س َ ]( ع اِ ) بُسَین. رجوع به بسین ، و دزی ج 1 ص 87 شود.
بسیم. [ ب َ ] ( اِخ ) ابراهیم افندی. منشی اول هیئت رئیسه جامع احمدی بود. او راست : ادب اللغة و ملکةالذوق ،سخنرانیی که وی در باشگاه کارمندان اسکندریه ایراد کرد و بسال 1328 هَ. ق. در 48 ص در مطبعه وطنیه اسکندریه چاپ گردید. ( از معجم المطبوعات ستون 565 ).
بسیم. [ ب َ ] ( اِخ ) صالح افندی از شعرای متأخر عثمانی و از مردم اسلامبول و از خواجگان بود و بسال 1243 هَ. ق. درگذشت. ( از قاموس الاعلام ترکی ج 2 ).
بسیم. [ ب َ ] ( اِخ ) محمد افندی از شعرای متأخر عثمانی و از موالی بود و بسال 1243 هَ. ق. درگذشت. ( از قاموس الاعلام ترکی ج 2 ).
فرهنگ فارسی
( صفت ) خوشروی خندان چهر گشاده روی شادمان مسرور خرم خوشحال .
صالح افندی از شعرای متاخر عثمانی و از موالی بود و بسال ۱۲۴۳ ق درگذشت ٠
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. خوش.
۳. خوشمزه، لذیذ.
دانشنامه عمومی
بسیم (خواننده). بسیم ( به انگلیسی: Basim ) ( زاده ۴ ژوئیه ۱۹۹۲ ) خواننده دانمارکی است.
او در مسابقه آواز یوروویژن ۲۰۱۴ نماینده دانمارک بود.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفاو در مسابقه آواز یوروویژن ۲۰۱۴ نماینده دانمارک بود.
wiki: بسیم (خواننده)
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید