[ویکی فقه] بُزُرْگْمِهْر، پسر بُختَگ ، وزیر و حکیم روزگار خسرو اول انوشیروان ساسانی (سل ۵۳۱ - ۵۷۹م ) در بعضی از متون ادبی و تاریخی بود.
بزرگمهر عنوانی است که در متون پهلوی به صورت وُ چورْگْمِتْر و وُزُرگمهرِ بُخْتَگان ، و در متون فارسی و عربی دوره اسلامی به صورت های گوناگون همچون بزرگمهر، بزرجمهر ، بوذرجمهر و ابوذرجمهر آمده است . از بررسی فرهنگ شاهنامه چنین بر می آید که این نام در شاهنامه فردوسی - به سبب سازگاری با بحر متقارب - همواره به صورت بوزرجمهر به کار رفته است . تلفظ امروزی این نام بزرگمهر، و در لغت به معنی آفتاب بزرگ ، یا صاحب محبت بزرگ است و از نظر ریشه شناسی ، مصحّف بُرْزمِهر یا داد بُرْزمهر است که به صورت زرمهر هم نوشته شده ، و شاید شکل صحیح آن دات بُرْژمِتْر، و کهن ترین صورت ضبط آن در کتیبه ها «بورزومهر» باشد.
منصب بزرگمهر
بزرگمهر، رئیس رایزنان خاص دربار کشور، پاسبان شخصی پادشاه و رئیس دربار بوده است . بناکتی بزرگمهر را پسر سوخرا دانسته است . به گفته کریستن سن پسر سوخرا، زرمهر نام داشته ، و به باور همایی بختگ لقب سوخرا، پدر بزرگمهر بوده است . بر اساس شواهد تاریخی سوخرا یکی از درباریان قباد (سل ۴۸۸- ۴۹۶؟ و ۹۸ یا ۴۹۹-۵۳۱م )، پدر انوشیروان بود که به فرمان قباد کشته شد کریستن سن . بناکتی سابقه وزارت بزرگمهر را به عهد جاماسب (سل ۴۹۶- ۴۹۸ یا ۴۹۹م ) برادر قباد رسانده است . به باور او، قباد پس از پیروزی بر جاماسب ، به جبران کشتن سوخرا، بزرگمهر را به وزارت رساند و بزرگمهر بعدها در زمان انوشیروان همچنان در مقام وزارت باقی ماند. گفته های بناکتی بیشتر شبیه روایت های اغراق آمیز داستان های امیر حمزه و رموز حمزه است .
وزیر خسروپرویز
گروهی دیگر بزرگمهر را وزیر خسرو پرویز (سل ۵۹۰ - ۶۲۸م ) دانسته اند. در سیاست نامه روایتی مبنی بر زنده بودن بزرگمهر پس از زوال ساسانیان ( ۶۵۱م ) آمده ، و در حکایتی از نصیحة الملوک ، بزرگمهر به منظور آگاهی یافتن از شخصیت و سیرت عمر، رسولی به مدینه فرستاده است . همه این موارد، مبیّن میزان توجه و علاقه نویسندگان دوره اسلامی ، به شخصیت بزرگمهر است ؛ اما بسامد آشفتگی هایی از این دست ، در گزارش احوال بزرگمهر موجب شده است که غربیان ِ معاصر، بزرگمهر را شخصیتی افسانه ای بپندارند، در حالی که در تاریخ و نیز در ادبیات فارسی پس از اسلام ، وجود بزرگمهر در کنار انوشیروان انکارناپذیر است .
نخستین آگاهی از حال بزرگمهر
...
بزرگمهر عنوانی است که در متون پهلوی به صورت وُ چورْگْمِتْر و وُزُرگمهرِ بُخْتَگان ، و در متون فارسی و عربی دوره اسلامی به صورت های گوناگون همچون بزرگمهر، بزرجمهر ، بوذرجمهر و ابوذرجمهر آمده است . از بررسی فرهنگ شاهنامه چنین بر می آید که این نام در شاهنامه فردوسی - به سبب سازگاری با بحر متقارب - همواره به صورت بوزرجمهر به کار رفته است . تلفظ امروزی این نام بزرگمهر، و در لغت به معنی آفتاب بزرگ ، یا صاحب محبت بزرگ است و از نظر ریشه شناسی ، مصحّف بُرْزمِهر یا داد بُرْزمهر است که به صورت زرمهر هم نوشته شده ، و شاید شکل صحیح آن دات بُرْژمِتْر، و کهن ترین صورت ضبط آن در کتیبه ها «بورزومهر» باشد.
منصب بزرگمهر
بزرگمهر، رئیس رایزنان خاص دربار کشور، پاسبان شخصی پادشاه و رئیس دربار بوده است . بناکتی بزرگمهر را پسر سوخرا دانسته است . به گفته کریستن سن پسر سوخرا، زرمهر نام داشته ، و به باور همایی بختگ لقب سوخرا، پدر بزرگمهر بوده است . بر اساس شواهد تاریخی سوخرا یکی از درباریان قباد (سل ۴۸۸- ۴۹۶؟ و ۹۸ یا ۴۹۹-۵۳۱م )، پدر انوشیروان بود که به فرمان قباد کشته شد کریستن سن . بناکتی سابقه وزارت بزرگمهر را به عهد جاماسب (سل ۴۹۶- ۴۹۸ یا ۴۹۹م ) برادر قباد رسانده است . به باور او، قباد پس از پیروزی بر جاماسب ، به جبران کشتن سوخرا، بزرگمهر را به وزارت رساند و بزرگمهر بعدها در زمان انوشیروان همچنان در مقام وزارت باقی ماند. گفته های بناکتی بیشتر شبیه روایت های اغراق آمیز داستان های امیر حمزه و رموز حمزه است .
وزیر خسروپرویز
گروهی دیگر بزرگمهر را وزیر خسرو پرویز (سل ۵۹۰ - ۶۲۸م ) دانسته اند. در سیاست نامه روایتی مبنی بر زنده بودن بزرگمهر پس از زوال ساسانیان ( ۶۵۱م ) آمده ، و در حکایتی از نصیحة الملوک ، بزرگمهر به منظور آگاهی یافتن از شخصیت و سیرت عمر، رسولی به مدینه فرستاده است . همه این موارد، مبیّن میزان توجه و علاقه نویسندگان دوره اسلامی ، به شخصیت بزرگمهر است ؛ اما بسامد آشفتگی هایی از این دست ، در گزارش احوال بزرگمهر موجب شده است که غربیان ِ معاصر، بزرگمهر را شخصیتی افسانه ای بپندارند، در حالی که در تاریخ و نیز در ادبیات فارسی پس از اسلام ، وجود بزرگمهر در کنار انوشیروان انکارناپذیر است .
نخستین آگاهی از حال بزرگمهر
...
wikifeqh: بزرگمهر_پسر_بختگ