برنج

/berenj/

مترادف برنج: آلیاژ مس و روی وسرب، شلتوک، پلو

برابر پارسی: بِرَنج

معنی انگلیسی:
rice, brass, rice-field

لغت نامه دهخدا

برنج. [ ب َ رَ ] ( اِ ) آن باشد که بسبب کوری یا بجهت تاریکی دست خود را بر دیوار یا جائی بمالند تا رهگذر پیدا کنند. ( برهان ) ( از آنندراج ).

برنج. [ ب ِ رَ ] ( معرب ، اِ )تخمی است مسهل بلغم ، معرب برنگ که بیشتر از کابل آرند. ( منتهی الارب ). رجوع به برنج کابلی و برنگ شود.

برنج. [ ب ِ رِ ] ( اِ ) یک نوع از غله که در اراضی مرطوب ممالک حاره زراعت میشود و یکی از حبوب نشاسته ایست که اغذیه نیکو از آن ترتیب میدهند و عموم مردم چین از برنج تغذیه می کنند و در هندوستان یکی از زراعتهای عمده برنج است ونیز در افریقا و در ممالک حاره امریکا و در جنوب ایتالیا زراعت برنج متداول است. و در ایران در سواحل دریای خزر و فارس و اصفهان زراعت برنج از محصولات عمده می باشد. و بهترین برنج های ایران برنج صدری مازندران و برنج چنپای فارس و برنج ارزویه کرمان است. ( ناظم الاطباء ). گیاهی است از تیره گندمیان جزء دسته غلات که در زمینهای باتلاقی کشت می شود و غذای اصلی نیمی از مردم را تشکیل میدهد. گلهایش دارای شش پرچم و دانه های سفیدرنگش را زبانچه های گل کاملاً فراگرفته اند که شلتوک نامیده میشوند. ساقه های این گیاه مانند ساقه های گندم بندبند است و ارتفاع آنها تا یک متر و نیم هم میرسد. این نوع ساقه ها را اصطلاحاً ماشوره گویند و بمصرف تغذیه دامها میرسد. ( از فرهنگ فارسی معین ). از مآخذ قدیم میتوان دانست که در روزگار هخامنشیان برنج در ایران بوده و شک نیست که این گیاه از سرزمین هند به ایران رسیده است. ( حاشیه معین بر برهان قاطع ). به فارسی اسم ارز است. ( تحفه حکیم مؤمن ) ( فهرست مخزن الادویة ). ارز. ( نصاب ). رُزّ. رُنز. ( منتهی الارب ). چلتوک پوست گرفته. کرنج. گرنج. از انواع برنج آخوندک ، آکُله ، بی نام ، چمپا، دم سفید، دم سیاه ، رسمی ، زرچه ،صدری ، عنبربو، گرده ، مولائی است. ( یادداشت دهخدا ):
هر آن کس که زی کرم بردی خورش
ز شیر و برنج آنچه بد پرورش.
فردوسی.
- برنج شماله . رجوع به این ترکیب در ردیف خود شود.
- کاه برنج ؛ ساقه های خشک شده برنج که بندبند است مانند ساقه گندم و آنهارا ماشوره گویند و به مصرف تغذیه دامها رسد : ستوران سست شده که به آمل و در راه کاه برنج خورده بودند. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 476 ).
|| پلاو. پلو. برنج پخته. طبیخ :
پایها کرده ببالاهمه در صحن برنج بیشتر بخوانید ...

فرهنگ فارسی

( اسم ) آلیاژی از مس و قلع و روی ( بنسبت ۶۷ قسمت مس و ۲۳ قسمت روی ) و گاهی سرب و از آن ابزارهای مختلف مانند سماور و سینی و غیره سازند پرنگ .
معرب پرنگ که به هندی پتیل گویند و آن مس و جست ممزوج باشد به تازی آنرا ارزیز نامند .

فرهنگ معین

(بِ رِ ) ( اِ. ) = برنگ : آلیاژی مرکب از مس و قلع و روی . شصت و هفت درصد مس و سی و هفت درصد روی .
( ~. )( اِ. )گیاهی یک ساله که در جاهای گرم و مرطوب می روید، دانة آن یکی از غذاهای اصلی می باشد و انواع مختلف دارد: استخوانی ، بی نام ، طارم ، دم سیاه ، چمپا، صدری و غیره .

فرهنگ عمید

آلیاژی زردرنگ و مرکب از مس و روی که برای ساختن سماور، کفۀ ترازو، و سینی به کار می رود.
۱. دانه ای سفید رنگ، از خانوادۀ غلات، و سرشار از نشاسته که به صورت پخته خورده می شود.
۲. گیاه یک سالۀ این دانه با برگ های باریک که در نواحی مرطوب می روید.
* برنج چمپا: نوعی برنج نامرغوب با نشاستۀ زیاد.
* برنج دم سیاه: نوعی برنج بلند که دُم شالی آن سیاه است.
* برنج صدری: نوعی برنج دانه بلند.
* برنج کابلی: = برنگ * برنگ کابلی
* برنج گِرده: نوعی برنج با دانه های کوتاه و گرد.

گویش مازنی

/berenj/ نوعی آلیاژ

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] برنج از حبوبات معروف است. از آن به مناسبت در باب زکات نام برده شده است.
از میان حبوبات، زکات، تنها به گندم و جو تعلّق می گیرد؛ لیکن پرداخت زکات سایر حبوبات، مانند برنج نیز مستحب است و احکام و شرایط آن همانند زکات واجب، است.
برنج، متعلّق زکات فطره
در زکات فطره، طعامی که قوت غالب مردم به شمار می رود، مانند گندم و برنج، به عنوان فطره پرداخت می گردد.


[ویکی فقه] برنج (ابهام زدایی). واژه برنج ممکن است در معانی ذیل به کار رفته باشد: • برنج (حبوبات)، از حبوبات معروف و دارای کاربرد فقهی• برنج (آلیاژ)، یکی از فلزات، آلیاژی از مس و روی
...

[ویکی فقه] برنج (حبوبات). برنج از حبوبات معروف است. از آن به مناسبت در باب زکات نام برده شده است.
از میان حبوبات، زکات، تنها به گندم و جو تعلّق مى گیرد؛ لیکن پرداخت زکات سایر حبوبات، مانند برنج نیز مستحب است و احکام و شرایط آن همانند زکات واجب، است.
العروة الوثقى،ج ۲، ص ۲۸۸ - ۲۸۹
در زکات فطره، طعامى که قوت غالب مردم به شمار مى رود، مانند گندم و برنج، به عنوان فطره پرداخت مى گردد.
جواهر الکلام،ج ۱۵، ص ۵۱۴.
۱. ↑ العروة الوثقى،ج ۲، ص ۲۸۸ - ۲۸۹۲. ↑ جواهر الکلام،ج ۱۵، ص ۶۸ تا ۶۹.
...

دانشنامه عمومی

و یک نوع ( برنج نازنینی )
برنج ( به انگلیسی: Rice ) یکی از مهم ترین و اقلام غذایی جهان است. نیمی از جمعیت جهان، به برنج به عنوان یک غذای اصلی وابسته هستند. هم اکنون رقم های مختلف برنج در جهان وجود دارد، اما این ها در دو گونه زیستی کلی جای می گیرند. [ ۱] گونه های اصلی برنج، شامل برنج آسیایی ( نام علمی: Oryza sativa ) و برنج آفریقایی ( نام علمی: Oryza glaberrima ) هستند. گونه های برنج وحشی نیز عموماً در سردههای Zizania و Porteresia، طبقه بندی شده اند. [ ۲] برنج، پس از نیشکر و ذرت، سومین محصول کشاورزی از نظر میزان تولید در جهان است. [ ۳]
در فارسی، برنج پخته اگر با حبوبات و سبزیجات و مخلفات آمیخته شده باشد پلو نامیده می شود؛ ولی اگر به صورت تنها یا در کنار خورشِت یا کباب یا گوشت به کار رود چلو خوانده می شود. [ ۴]
شواهد پیدایشی نشان می دهد که برنج در ۸۰۰۰–۱۳۰۰۰ سال پیش در دره رودخانه پرل چین سرچشمه گرفته است. پیشتر، استادان باستان شناسی حدس می زدند که برنج در دره رودخانه یانگ تسه در چین اهلی شده باشد. برنج از آسیای شرقی، به مناطق جنوبی تر و جنوب آسیا گسترش یافت. برنج توسط استعمارگران اروپایی از آسیای غربی به اروپا و قاره آمریکا معرفی شد.
در سال ۲۰۱۸ میلادی تولید جهانی برنج، برابر ۷۸۲ میلیون تُن بوده است که ۵۰٪ از این میزان متعلق به چین و هند می باشد. [ ۶] سایر تولیدکنندگان اصلی اندونزی، بنگلادش و ویتنام می باشند.
بسیاری از کشورهای تولیدکننده برنج به دلیل ضعف جاده ها، فناوری های ضعیف نگهداری، زنجیره عرضه ناکارآمد و ضعف کشاورز برای رساندن محصول به بازار و توزیع کننده های جزئی، دچار ضرر و زیان های فراوان و تلفات در محصول برداشت شده می شوند. در تحقیقی توسط بانک جهانی و فائو ادعا شده است به طور متوسط هر ساله نزدیک به ۸٪ تا ۲۶٪ برنج تولید شده در کشورهای درحال توسعه به دلیل ضعف تأسیسات و مشکلات پس از برداشت از بین می رود. در بعضی گزارش ها ادعا شده این عدد بیش از ۴۰٪ است. [ ۷] [ ۸] این ازدست دادن محصول نه تنها باعث کاهش امنیت غذایی جهانی می شود بلکه تحقیق اشاره می کند که این کشاورزان در کشورهای در حال توسعه مانند چین و هند و دیگر کشورها مبلغی به ارزش ۸۹ میلیارد دلار را به دلیل ضعف حمل و نقل و مشکلات پس از برداشت از دست می دهند که قابل پیشگیری است.
عکس برنجعکس برنجعکس برنجعکس برنجعکس برنجعکس برنج

برنج (آلیاژ). برنج ( به انگلیسی: Brass ) ترکیبی آلیاژی از مس و روی است. [ ۱] معمولاً ترکیب این آلیاژ با عناصر دیگر را برنز می گویند. [ ۱] گاهی نام عنصر آلیاژی به همراه برنز آورده می شود، برای مثال، برنز قلع دار یا برنز فسفردار. صدها نوع ترکیب گوناگون در هر یک از این گروه ها وجود دارد. [ ۱] با تغییر مقدار روی، خواص آلیاژهای مس - روی نیز تغییر می کند. برنج های مس - روی که عناصر اضافی مانند قلع، آلومینیوم، سیلیسیم، منگنز، نیکل و سرب دارند به عنوان برنج های آلیاژی نامیده می شوند.
برنج از مدت ها پیش، حتی قبل از تاریخ شناخته شده بود؛[ ۲] در آن زمان که انسان هنوز فلز روی را نمی شناخت با ذوب کردن مس همراه با کالامین ( سنگ معدن فلز روی ) برنج تولید می کرد.
برنج معمولاً قابلیت چکش خواری بیشتری نسبت به مس و روی دارد و دمای ذوب آن تقریباً بین ۹۰۰ تا ۹۴۰ درجه سلسیوس است. البته سختی و نرم بودن آن می تواند با تغییر نسبت مخلوط مس و روی تغییر کند. مس داخل برنج ( از طریق اثر اولیگو دینامیک ) خاصیت میکروب کشی به آن می دهد. [ نیازمند منبع] به همین خاطر از برنج به عنوان دستگیره و دیگر فلزات رایج در بیمارستان ها استفاده می کنند. [ نیازمند منبع]
امروزه تقریباً ۹۰٪ از فلزات برنج بازیافت می شوند، چون فلز برنج خاصیت مغناطیسی کمی دارد و به راحتی می توان آن را از فلزاتی که معمولاً با آن ها مخلوط می شود جدا کرد. بدین ترتیب برنج جدا شده را دوباره بازیافت می کنند. چگالی برنج ریختگی در حدود ۸۴۰۰ تا ۸۷۰۰ کیلوگرم بر مترمکعب می باشد. [ ۳]
اکثر آلیاژهای برنج دارای دامنه انجماد بسیار کم است و به دلیل وجود فلزات دیگر در مس عملاً باعث پائین آمدن نقطه ذوب می شود و هر قدر دامنه انجماد کمتر باشد، سیالیت آلیاژ بهتر خواهد بود ، ولی این امر معمولاً با زیاد شدن حجم انقباض متمرکز همراه است.
برنج ها از نقطه نظر شبکه محلول های جامد مس و روی دارای خواص زیر می باشند:
محلول جامد α: این شبکه در سرما چکش خوار است ولی چکش خواری آن در گرما منوط به نداشتن سرب در آلیاژ است ( به دلیل تشکیل سرب مایع در گرما )
• محلول جامد β: در این شبکه وجود سرب کمتر مزاحم بوده و شبکه خاصیت چکش خواری خود را در گرما حفظ می کند.
• محلول جامد γ: این شبکه سخت و شکننده است و خواص عمومی شبکه γ را دارد.
عکس برنج (آلیاژ)عکس برنج (آلیاژ)عکس برنج (آلیاژ)عکس برنج (آلیاژ)عکس برنج (آلیاژ)عکس برنج (آلیاژ)

برنج (سرده). برنج ( نام علمی: Oryza ) نام یک سرده از تیره گندمیان است.
عکس برنج (سرده)

برنج (فیلم ۱۹۵۷). برنج ( به ژاپنی: 米 Kome ) فیلمی در ژانر درام به کارگردانی تاداشی ایمای است که در سال ۱۹۵۷ اکران شد. از بازیگران آن می توان به ایجیرو تونو اشاره کرد.
عکس برنج (فیلم ۱۹۵۷)

برنج (گیاه). برنج ( نام علمی: Oryza sativa ) نام یک گونه از تیره گندمیان است.
عکس برنج (گیاه)عکس برنج (گیاه)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

دانشنامه آزاد فارسی

بِرنج
12212100-1.jpg
12212100-3.jpg
گیاهی علفی، با نام علمی Oryza sativa، از تیرۀ گندمیان. این گیاه به صورت ایستاده در آب رشد می کند. از گندمیان وحشی بومی هند و آسیای جنوب شرق مشتق شده است. نام لاتین آن Oryza است و اسامی گوناگون آن در زبان های خارجی همگی از واژۀ ایرانی ـ خاوری وریز مشتق شده اند. پرورش برنج آسیایی در روزگاران کهن، احتمالاً در چین، تایلند، برمه، آسام، و هند آغاز شده است. مدارکی حاکی از کشت برنج آسیایی، در بیش از ۴,۳۰۰ سال قبل در چین در دست است. برنج افریقایی نیز از بیش از ۳هزار سال قبل تاکنون در غرب افریقا کشت می شده است. برنج از هند به ایران آمده است. از شواهد چنین برمی آید که برنج در ایران باستان و بین النهرین و خاورمیانه کشت می شده است، اما تا پیش از اسلام، قوت اکثر مردم نبوده است. دورترین تاریخ مصرف برنج به صورت غذای ایرانی به دورۀ اشکانیان برمی گردد، مصرف برنج به صورت پلو و چلو از دورۀ صفویه معمول شده است. برنج را در تهیۀ انواع گوناگون پلو، چلو، دمپختک (دمی)، دلمه، کوفته، شله، شیرینیجات، حلوا، یخ در بهشت، برنجک و جز آن به کار می برند. استفاده از آن برای برخی امراض، ازجمله بواسیر و شکم روش، توصیه شده است. ارزش غذایی و خواص مفید آن در برخی روایات و احادیث نیز آمده است. یونانیان در زمان اسکندر مقدونی (حک: ۳۳۶ـ۳۲۳پ م)، در ایران و درۀ سند با برنج آشنا شدند و آن را به اروپاییان شناساندند و این دانه هم اکنون در اروپا به مصرف غذایی و مصارف دیگر می رسد.
ارزش غذایی. برنج شامل مقادیر فراوانی نشاسته و هشت تا نُه درصد پروتئین است. برنج قهوه ای یا سبوس دار انواعی ارزشمند از ویتامین ب دارد که هنگام پوست کندن و تمیزکردن آن از بین می روند. بیشترین برنج مصرفی دنیا به شکل برنج سفید و بدون سبوس است. امروزه دانۀ برنج هایی باارزش پروتئینی بیشتر را با کمک اشعۀ گاما پرورش داده اند و کشت می کنند. از قدیم، تهیۀ شراب و سرکه از برنج بین چینی ها و هندی ها معمول بوده است، اما بنابر نوشته های مارکوپولو، این کار در بین مسلمانان هم رایج بوده است. از سوزاندن برنج خاکستری از سیلیکا تولید می شود که هنگام ترکیب با آهک، سیمان مرغوبی تولید می کنند. برنج در شرایط گرم و مرطوب ۱۵۰ تا ۲۰۰ روز زمان نیاز دارد تا محصول دهد. طی دورۀ رشد، نیاز گیاه به آب باید از طریق آبیاری یا بارندگی شدید تأمین شود. این روش آبرسانی باعث می شود که کشت برنج باتلاقی، نوع معمولی برنج، به زمین های صاف یا با شیب پلکانی محدود شود. هم اکنون، در ایران و بسیاری کشورها، انواع اصلاح شده و مرغوب تری از برنج تهیه شده است که بازدهی بیشتری دارند. در ۱۹۹۴، مؤسسۀ بین المللی پژوهش برنج نوع جدیدی از برنج را معرفی کرد که محصول آن ۲۵ درصد بیشتر بود. در سال ۲۰۰۰، نقشه کامل ژنی برنج منتشر شد و برنج اولین غله ای بوده است که نقشۀ ژنتیکی آن تهیه شد. در بین غلات، برنج دارای کوچک ترین ژنوم با دوازده کروموزوم، شامل ۵۰هزار ژن، است. ایران تا دهه ۱۳۴۰ش، جزو صادرکنندگان برنج بود، اما پس از آن به واردکنندۀ برنج بدل شده است.

برنج (آلیاژ). بِرِنْج (آلیاژ)(brass)
آلیاژی فلزی، مرکب از مس و روی. سهم فلزات دیگر در آلیاژ بیش از پنج تا شش درصد نیست. دامنۀ درصد روی در برنج از ۲۰ تا ۴۵ درصد متغیر است و رنگ آلیاژ برحسب مقدار روی، از مسی تا زرد کم رنگ تغییر می کند. از ویژگی های برنج سهولت شکل دادن و ماشین کاری آن است. برنج مستحکم، مفتول شدنی، و مقاوم دربرابر انواع خوردگی است و در ساخت قطعات چفت وبست شدنی الکتریکی، غلاف هایِ مهمات نظامی، پیچ ها، اسباب و ابزار ساختمانی، و تزئینات داخلی به کار برده می شود. برنج ها را معمولاً به دو دسته تقسیم بندی می کنند: آن هایی که می توان سردکاری شان کرد (برنج هایی با درصد روی تا ۲۵ درصد)، و آن هایی که در حالت گرم بهتر می شود با آن ها کار کرد (با حدود ۴۰درصد روی).

جدول کلمات

رز, ارز

مترادف ها

brass (اسم)
برنج، پول خرد برنجی، بی شرمی، افسر ارشد

rice (اسم)
برنج، دانه های برنج

فارسی به عربی

رز
( برنج (فلز ) ) نحاس

پیشنهاد کاربران

برنج واژه ای فارسی است که از � ورینجا� در فارسی میانه گرفته شده این واژه در زبان سانسکریت بصورت �وریزی� آمده است که با فارسی هم ریشه می باشد و در زبان تامیلی �آریسی� گفته می شود
این واژه از فارسی به یونانی وارد شده و بصورت �آریزا� تلفظ می شود و از آنجا به دیگر زبانهای غربی و به شکل �رایس � خوانده می شود .
...
[مشاهده متن کامل]

شالیکاری برنج پر محصول
high - yielding paddy farming
برنج RICE
نام علمی Oryza
برنج در تورگی دویو هست
واژه ( برنج ) برگرفته از واژه اوستاییِ ( بِرِجیَ ) بوده است.
چنانکه در رویه یِ 1052 از نبیگِ ( فرهنگِ واژه های اوستا ) آمده است:
برنج
ترکی برنج دوگو هست که به صوروت دویی و دوو تلفظ میشود
برنج ، دگرگونه شده بج گیلگی است ک بجار هم به معنی برنج زار است ، در هندی به دانه بیج می گویند و در کاسپین به برنج و روشن می شود که واژه بذر هم ریشه هند و ایرانی دارد و دگر گون شده بیج و بج است .
مس روی = برنج
مس قلع= بُرنز
نحوه ی یادسپاری :
در قدیم، برنج یا پلو را روی سینی مسی می ریختند و سر سفره می اوردند.
لذا آلیاژ مس و روی، برنج می شود و اون یکی بُرنز را می سازد اما کدام یکی؟ اون یکی، داستان کشتی گیری که خودش را به آب و آتش زد و همه را قلع و قمع کرد ولی با این حال مدل برنز گرفت.
...
[مشاهده متن کامل]

ریشه سانسکریت دارد و کاملا پارسی و ایرانی است البته بعضا میگوییند که کردی است که کلا در هرصورت این کلمه در زبان ایرانی است حالا یا کردی یا پارسی است و ترکها ان را کمی تغیر داده اند و میگوییند پیرینچ و زمانی که زبان عثمانی ها و نوشتارشان پارسی بود این کلمه را قرض گرفتند و استفاده میکنند
برنج، کلمه گیلکی. گیاهی که در آب وهوای مرطوب ومعتدل قابلیت رویش دارد. کناره های دریای کاسبین، مکان مناسب جهت رویش، ونیز برای به عمل آوردن احتیاج به آب فراوان دارد. مرغوب ترین نوع برنج مربوط به شهرستان
...
[مشاهده متن کامل]
آستانه اشرفیه، که در بستر آبرفتی سفید رود به عمل می آید. برنج کلمه گیلکی، گرفته شده از بج. برنج:بج. وشالیزار:بجار. امروزه اثبات شده که در گیلان حداقل 12هزار سال سابقه بیجارکار ( برنج کاری ) میباشد. لطفآ در هند ویونان دنبال معنی نگردید. آنچه خود داشت ز بیگانه تمنا می کرد. بج:برنج. کلمه گیلکی. مرسی.

برنج = ارز
نام دانه ی "برنج" از ریشه ی سانسکریت "وریهی - ز" ( vrihi - s ) است که در پارسی کهن به گونه ی "بریزی" ( brizi ) و در پارسی میانه به گونه ی "برینج" ( brinj ) و در پارسی دری/ نو به گونه ی "برنج" و در پشتو به گونه ی وریزه ( vrize ) درآمده است. در پارسی دری به ریخت "کُرَنج" و "گُرَنج"هم آمده است:
...
[مشاهده متن کامل]

بیاراستندش دبیر و وزیر
کرنجش بُدی خوردن و شهد و شیر ( فردوسی )
چو بشنید بر پای جست اردشیر
که با من فراوان کرنج است و شیر ( فردوسی )
بر پایه ی سخن شاهنامه در بالا می توان گفت که ایرانیان نه تنها دستِ کم از زمان ساسانیان برنج را می شناختند و می خوردند بلکه شیربرنج هم درست می کرده اند و با شهد می خورده اند!
در زبان ترکی به برنج" دؤگؤ"یا دؤوؤ گفته می شود. این واژه در زبان ترکی از مصدر دؤمک به معنی کوبیدن گرفته شده است. چون دانه ی شلتوک را می کوبیدند تا پوست آن کنده شده و به برنج تبدیل شود از این رو به برنج دؤوؤ به معنی کوبیده شده گفته می شود. امروزه به کارخانه برنج، همچنان کارخانه ی برنج کوبی گفته می شود.

در پارسی پهلوی:
برینْج= brinj برنج ( دانه و فلز ) .
به نظر من ریشه این کلمه از
به رنج گرفته شده به معنی اینکه
با رنج و زحمت زیاد چون کاشت و داشت و برداشت برنج کار طاقت فرساییه به خاطر همین بهش به رنج یا برنج گفتن و مونده روش
برنج
26. گرچه امروزه برنج یکی از خوردهای ایران است و مردم از پلو خوری لذت می برند، در ایران باستان یکسره ناشناخته بود . در اوستا هیچ واژه ای برای "برنج" نیامده. هرودوت تنها گندم را خوراک اصلی ایرانیان در فرمانروائی کمبوجیه شمرده است. این شواهد منفی در سالنامه های چینی مشخصاً تأیید شده است و به روشنی آورده اند که در ایران ساسانی برنج یا ارزن نیست؛ و شهادت چینی ها در این مورد درست است، زیرا چینی های برنج خوار همیشه علاقه داشته اند از کشت و خورد برنج در میان ملل بیگانه با خبر شوند. در واقع نخستین پرسش هر جهانگرد چینی هنگام ورود به هر جای جدید بی تردید به برنج و کیفیت و ارزش آن مربوط می شده است. این را می توان بروشنی در خاطرات چان کی ین دید؛ او نخستین چینی بود که سفر های دور و درازی در ایران داشت و کشت برنج در فرغانه ( تا ـ یوان/ Ta - yüan ) و پس از آن در سرزمین پارت ( آن ـ سی/ An - si ) و تیائوـ چی ( T'iao - či ) ( کلده/ Chaldœa ) را به دقت ثبت کرد. البته خودش دو سرزمین آخری را ندیده و شنیده های خود در باره آنها را گزارش کرده. منابع چــــــــــــــــنی، نشان می دهد در دوره ساسانی بــــــــرنج در کــــــــــوچا، کاشغر ( سوـ لک/ Su - lek ) ، ختن و تسائو Ts'ao ( جغتا ) واقـــــــــــــع در شمــــــــال تسون ـ لین ( Ts'un - lin ) و نیز در شی ( Ši ) ( تاشکند ) فراوان عمل می آمد. از طرف دیگر، آریستوبولوس ( Aristobulus ) ، ازهمراهان اسکندر در اردوکشیهای وی در آسیا و نویسنده زندگینامه او، که پس از 285پ م نوشته است، می گوید برنج در باکتریان، بابل، سوس ( Susis ) و در بخشهای پائین دست سوریه می روید؛ و دیودوروس نیز بر فروانی برنج در
...
[مشاهده متن کامل]

سوزیان تأکید کرده است. هن از این داده ها چنین نتیجه می گیرد که در فرمانروائی ایرانیان و شاید در نتیجه حکومت آنان، کشت برنج از سند تا فرات گسترش یافت و نام یونانی نیز از همین جاست. به هر روی باید برنج در این زمان در پیرامون ایران، آنهم در اینجا و آنجا کشت شده و برسراسر ایران تأثیر نگذاشته باشد. از دید من، حکم چینی ها بر "نبود برنج" در ایران ساسانی چون و چرا نمی پذیرد و فزون بر این به باور من از دوره تازیان کشت برنج در ایران گسترده تر شد. این نتیجه گیری با گزارش هویی چائو ( Hwi Čao ) ، جهانگرد اوایل سده هشتم، سازگاری دارد که در مورد مردم مسلمان ایران گفته است، تنها با نان و گوشت گذران می کنند، اما برنج هم دارند که آن را آرد کرده شیرینی سازند. این نوشته نشان می دهد برنج خورد اصلی نبوده و تنها خوراکی فرعی و کم اهمیت به شمار می رفته است. یاقوت از برنج در استانهای خوزستان و سابو [تازی گشته شاپور نزدیک کازرون امروزی ـ م. ] یاد کرده است. ابومنصور، که نوشته اش بیشترً بر نوشته های تازی استوار است، نخستین نویسنده ایرانی است که بسیار از برنج یاد کرده است.  در زبان فارسی امروزی تنها یک واژه برای برنج شناخته شده که همان برنج birinj یا گورنج gurinj ( در ارمنی و آستی: brinju ) است که معمولاً آن را وام از vrīhi سنسکریت می دانند؛ واژه افغانی vrīže ( همراه با یونانی ) به واژه سنسکریت نزدیکتر است. با توجه به وضعیت تاریخی، بازسازی واژه اوستایی *verenja یا واژه ایرانی *vrinji و نظریه وجود واژه اصیل آریایی برای برنج از دید من پذیرفتنی نیست. از کتاب در دست انتشار مرکز نشر دانشگاهی، به شناخت دو سویه ایران و چین باستان، ، بـــــرگردان فارسی مهرداد وحدتی دانشمند از ساینو - ایرانیکا اثر جــــــاوید برتولد لوفر، آمریکائی آلمانی تبار.

مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٥)

بپرس