برده داری در ایران

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه]
در ایران، بردگی اساساً به شکل خانگی مرسوم بوده است.

← خوش رفتاری با برده
در زمان قاجاریه (۱۲۱۰ ق ـ۱۳۰۴ ش)، بردگان سفیدپوست کمیاب شدند و دیری نگذشت که از آنان اثری نماند، به استثنای دختران زیبای قفقازی که همچنان وارد حرم سرا می شدند؛ لیکن فرزندان آنان، به خلاف رسم شایع اسلامی، نمی توانستند به تاج و تخت، که مختص پسران بانوان از تبار شاهی بود، برسند.
بردگان مرد سیاه پوست، که شمارشان افزایش یافته بود، یا از حبشیان بودند که از راه عربستان آورده می شدند، یا از زنگیان افریقای شرقی که پس از عبور از زنگبار و مسقط و بوشهر به بازار شیراز می آمدند.
مرگ و میر زیاد این رنگین پوستان در ایران مانع از آن می شد که در جمعیت کشور عامل مهمی باشند.
ایرانیان طیّ کشمکش های مسلّحانه خود با اهالی سنی ترکستان، گاهی به عنوان اهل بدعت به بردگی کشانیده می شدند.
در اواسط قرن سیزدهم، هنوز بسا پیش می آمد که هزاران اسیر جنگی ایرانی یک جا در بازار فروخته می شدند.
در بخارا، عده ای از اینان که نزد صاحبانشان قدر و ارج داشتند و آزاد می شدند، به همه مناصب رسمی می رسیدند.
اما عده ای دیگر، که کم قدرتر بودند، به خیل بردگانی می پیوستند که بیشترین بار کار کشاورزی در خانات خیوه بر دوش آنان بود.

برده داری در حکومت های ایران
واژه برده در فارسی باستان Uarta «ورته» (اسیر)، در اوستایی ta- var «وَرِته»؛ در فارسی میانه wardag «وَرْدَگ» (اسیر و زندانی) و wardagih وردگیه» (اسارت).
در متون پهلوی، برده غالباً «انشهریگ» یا «بنده» نامیده شده است.

دوره هخامنشی
...

پیشنهاد کاربران

بپرس