بخشش

/baxSeS/

مترادف بخشش: احسان، انعام، بذل، پاداش، تبرع، جوانمردی، جود، داد، دهش، سخاوت، سخا، صله، عطا، عطیه، فضل، فیض، کرامت، کرم، موهبت، نعمت، نیکوکاری، نیکی، وقف، هبه، آمرزش، رحمت، غفران، مغفرت

معنی انگلیسی:
baksheesh, contribution, dole, donation, endowment, forgiveness, free pardon, gift, grant, indulgence, largess, largesse, remission, munificence

لغت نامه دهخدا

بخشش. [ ب َ ش ِ ] ( اِمص ) داد. دهش. عطا. انعام. ( ناظم الاطباء ). عطا. ( آنندراج ). عِداد. عائدة. دسیعه. فجر. وهب. موهبة. موهب. نُحلی ̍. عطیه. ( از منتهی الارب ). سخا. بخشندگی. رادی. صله. هبه. بذل. رفد. نَدی ̍. کرم. جود. فیض. حبوة. حباء. ( یادداشت مؤلف ) :
از ملکان کس چنو نبود جوانی
خلق نداند همی که بخشش او چند.
رودکی.
دهد خواهندگان را روز بخشش
درم در تنگ و گوهر در تبنگوی.
ابوالمثل.
ببالا بلند و ببازو ستبر
بمردی چو شیر و به بخشش چو ابر.
فردوسی.
میان بزرگان درخشش مراست
چو بخشایش و داد و بخشش مراست.
فردوسی.
به بخشش چو ابری بود نوبهار
بود پیش او گنج دینارخوار.
فردوسی.
زمین چون بهشتی شد آراسته
ز داد و ز بخشش پر از خواسته.
فردوسی.
دل و زبان و کف او موافقند بهم
گه وفا و گه بخشش و گه گفتار.
فرخی.
روز بخشش نه همانا که چنو بیند صدر
روز کوشش نه همانا که چنو بیند زین.
فرخی.
بزرگواری و کردار اوی و بخشش او
ز روی پیر برون آورد همی آژنگ.
فرخی.
بسا کسا که بدینار بخشش تو ببرد
ز دل غم و ز دو رخسار گونه دینار.
فرخی.
شه از داد و بخشش بود نیکبخت
کزو بخشش و داد نیکوست سخت.
اسدی.
ای بازپسین زاده مصنوع نخستین
در بخشش و بخشایش و در دانش و در دین.
سنایی.
بخشش از حق بهانه بر سعداست
جود از ابر و لاف بر رعد است.
سنایی.
آفتاب بخششی و سایه بخشایشی
زآفتاب و سایه پرسیدم همین آمد جواب.
سوزنی.
هست سه عادت ترا بخشش و مردی و دین
دست سه عادات تست تخم سعادات کار.
خاقانی.
بخشش تو بقدرهمّت تست
نه بقدر ثنا فرستادی.
خاقانی.
این هم ز بخشش فلک و جود عالم است
کان را که خاک باید خوردن شکر خورد.
خاقانی.
زان بخششی که بر درعالم شد
انده نصیب گوهر آدم شد.
خاقانی.
یکی را داد بخشش تا رساند
یکی را کرد ممسک تا ستاند.
نظامی.
ببخشد دست او صد بحر گوهر
که در بخشش نگردد ناخنش تر.بیشتر بخوانید ...

فرهنگ فارسی

بخشیدن
( اسم ) ۱ - داد دهش . ۲ -انعام هدیه.

فرهنگ معین

(بَ ش ِ ) [ په . ] ۱ - (اِمص . )داد، دهش . ۲ - انعام . ۳ - ( اِ. ) تقدیر، سرنوشت .

فرهنگ عمید

دادودهش، عطا، بذل مال.

واژه نامه بختیاریکا

براش؛ بهر ( بَهش ) و براش

دانشنامه عمومی

بخشش یا همان داد و دهش، عطا کردن[ ۱] ( به انگلیسی: Donation, Contribution, Baksheesh ) [ ۲] [ ۳] [ ۴] روندی است که در آن مردمان از داشته خود به سود دیگری یا دیگران می گذرند و آگاهانه و داوطلبانه آن را به او می دهند؛ از این رو در فارسی آن را دهش نیز می گویند. آن را بخشندگی، سخاوتمندی و گشاده دستی نیز نام می نهند که ویژگی هایی نیک در میان مردمان به شمار می آیند.
این واژه گاهی نیز به جای بخشایش[ ۵] و بخشودن[ ۶] ( گذشت؛ آمرزش ) ( به انگلیسی: Forgiveness ) به کار می رود. فرایندی که در آن یک آسیب دیده ( مادی یا روانی ) آگاهانه احساس و رفتار دیگری جز آزردگی، دلخوری و کینه توزی در برابر گناهکار از خود نشان می دهد و تلاش می کند که آن آسیب دیدگی را فراموش کند. رها کردن احساسات منفی همچون انتقام جویی، تلافی جرمِ صورت گرفته با پرداخت غرامت یا تنبیه مجرم می تواند جزو دلایل این امر باشد. بخشش با چشم پوشی ( نادیده انگاشتن عمل مجرمانه ) ، تبرئه ( اعلام برائت فرد از عمل مجرمانه ) ، فراموشی ( از یاد بردن عمل مجرمانه ) ، عفو ( اعطای آزادی فرد از جرم انجام شده توسط یک مرجع قضایی ) و مصالحه ( بازگرداندن رابطه آسیب دیده ) تفاوت دارد.
در برخی زمینه ها، بخشش یک اصطلاح حقوقی است که برای اشاره به بخشیدن یا گذشت از همه بستانکاری ها همچون بدهی، وام، یا دیگر تعهّدات کاربرد دارد. [ ۷] [ ۸]
عکس بخششعکس بخشش

بخشش (فیلم). بخشش ( به هندی: Upkar ) فیلمی محصول سال ۱۹۶۷ و به کارگردانی مانوج کومار است. در این فیلم بازیگرانی همچون آشا پارک، مانوج کومار، پریم چوپرا، پران، کامینی کاشال، آریونا ایرانی ایفای نقش کرده اند.
عکس بخشش (فیلم)

بخشش (فیلم ۱۹۸۹). بخشش ( به هندی: Batwara ) یا فضل فیلمی محصول سال ۱۹۸۹ و به کارگردانی جی. پی. دوتا است. در این فیلم بازیگرانی همچون درمندرا، وینود کانا، دیمپل کاپادیا، آمریتا سینگ، پونام دیلون، شامی کاپور، محسین خان، آشا پارک، آمریش پوری، نینا گوپتا، کولبوشان کارباندا، عارون باکشی ایفای نقش کرده اند.
عکس بخشش (فیلم ۱۹۸۹)

بخشش (فیلم ۲۰۱۷). بخشش ( به انگلیسی: The Mercy ) فیلمی است در ژانر زندگی نامه ای و درام محصول ۲۰۱۷ بریتانیا. کارگردان فیلم جیمز مارش بوده و فیلم نامهٔ آن را اسکات زد. برنس نگاشته است. کالین فرث، ریچل وایس، دیوید تیولیس و کن استات در این فیلم به ایفای نقش پرداخته اند. فیلم بر مبنای داستان واقعی کوشش دانلد کراوهرست برای ربودن مسابقه گوی زرین ساندی تامیز می باشد.
این فیلم در ۹ فوریهٔ ۲۰۱۸ از سوی استودیوکانال در بریتانیا عرضه شد.
دانلد کراوهرست مردی است که شرکت تهیهٔ ابزار دریانوردی دارد و به جز در رودخانه ها در جای دیگری قایق رانی نکرده است. اقتصاد نابه سامان او را به این فکر می اندازد تا در مسابقه ای برای گذاری بی توقف به دور دنیا شرکت جوید. او قایقی طراحی می کند ولی چون سرمایهٔ کافی برای ساخت آن ندارد شرکت و خانه اش را در برابر وامی گرو می گذارد. با اینکه به زودی از تصمیم مسابقهٔ دور دنیا پشیمان می شود ولی این واقعیت که با عدم شرکت در مسابقه همهٔ دارایی اش را از دست می دهد، به ناچار تن به این سفر می دهد. دشواری سفر چند بار او را بر آن می دارد تا از مسابقه بیرون بکشد، ولی هر بار به راه خود ادامه می دهد، ولی خرابی قایق نشان می دهد که او وسیلهٔ مناسبی را برای این سفر فراهم ندیده است، پس به جای دور زدن آفریقا در اقیانوس اطلس جنوبی می ماند و با دادن خبر کذب وانمود می کند که به سرعت خارق العادهٔ تازه ای در قایق رانی رسیده است. ولی برای آنکه دستش رو نشود تصمیم می گیرد که نفر اول مسابقه نشود. با این همه هنگامی که همهٔ شرکت کنندگان از دور مسابقه خارج می شود و کراوهرست تنها شرکت کننده می ماند، می داند که اگر بع بریتانیا مهاجرت کند با توجه به عدم وجود گزارش های سفر رازش برملا می شود، از طرفی دچار عذاب وجدان هم شده است. پس ترجیح می دهد که زنده به خانه بازنگردد.
عکس بخشش (فیلم ۲۰۱۷)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

جدول کلمات

هبه, نوال, کرم, سخا

مترادف ها

release (اسم)
رهایی، پخش، بخشش، ترخیص، خلاصی، ازادی، رهتیی، استخلاص

present (اسم)
بخشش، سفته، تحفه، اهداء، عطا، عطیه، هدیه، پیشکش، ره اورد، تقدیم، زمان حال، زمان حاضر، سوقات

profusion (اسم)
فراوانی، وفور، بخشش، اسراف، سرشاری

forgiveness (اسم)
عفو، گذشت، بخشش، مغفرت

remission (اسم)
تخفیف، عفو، گذشت، خمود، بخشش، امرزش، بهبودی بیماری

remittal (اسم)
عفو، گذشت، بخشش، امرزش

bounty (اسم)
وفور، شهامت، انعام، بخشش، اعانه، سخاوت، بخشندگی، ازادمنشی

tip (اسم)
سر، نوک، انعام، بخشش، راس، ضربت اهسته، سرقلم، نک، پول چای، اطلاع منحرمانه، تیزی نوک چیزی

grant (اسم)
حقوق بگیر، بخشش، امتیاز، اهداء، عطا، کمک هزینه تحصیلی، اجازه واگذاری رسمی

grace (اسم)
ظرافت، خوش اندامی، تایید، بخشش، زیبایی، بخشندگی، افسون گری، اقبال، خوش نیتی، جذابیت، منت، ملاحت، قرعه، دعای فیض و برکت

boon (اسم)
مزیت، خیر، بخشش، خوبی، احسان، لطف، استدعاء، فرمان یادستوری بصورت استدعا

pardon (اسم)
گذشت، پوزش، حکم، بخشش، فرمان عفو، امرزش

gift (اسم)
استعداد، بخشش، نعمت، موهبت، عطا، عطیه، ژنی، هدیه، کادو، پیشکش، ره اورد

generosity (اسم)
مروت، بخشش، سخاوت، فتوت، گشاده دستی

mercy (اسم)
مروت، بخشش، شفقت، رحم، رحمت، امان

baksheesh (اسم)
انعام، بخشش، رشوه

bakshish (اسم)
بخشش

benefaction (اسم)
خیر، بخشش، نیکی، احسان، کرم

beneficence (اسم)
بخشش، نیکی، احسان، لطف، نیکوکاری

bestowal (اسم)
بخشش، اعطاء

munificence (اسم)
بخشش، کرم، سخاوت، بخشندگی، دهش، بذل، کرامت

largess (اسم)
انعام، بخشش، سخاوت، وسعت نظر، دهش، گشاده دستی، ازادگی، بخشیدگی

pity (اسم)
افسوس، مروت، بخشش، رحم، ترحم، همدردی، مرحمت، حس ترحم

فارسی به عربی

رحمة , سخاء , شفقة , عفو , کرم , مغفرة , منحة , نعمة , هدیة , وفرة

پیشنهاد کاربران

بخشش
بخشیدن
بخشودگی
بخشایش
بخشنده
متاسفانه یا خوشبختانه از ترکی گرفته شده. فارسی زبان نیست
مونتاژ است
باغش😘
مجید خداکرمی مسعود
نزل
بخشش به زبان سنگسری
بّذل bazel
بّخِشش bakhshesh
اّطا ata
دّست و دّل باز daset o dal baz
هاده hadeh
بّخشّنده bakhshandeh
ز دیناری وسکه ای بر کسی به خود سرور می شویم
به بخشش به دیگری به دیناری مغرور می شویم
...
[مشاهده متن کامل]

بخشش در ریا در دل نه مغرور می شویم
بخشش با اخلاص یک رنگی را در بر می شویم
بخشش صفات شاخص بزرگان که با آن عالمگیر می شویم
گر بخشش از خود رها با حق آشنا دلپذیر می شویم
بخشش رها از نفس رضا از خود و ارزش پذیر می شویم
ز بخشش عظیم در هستی پر اسرار می شویم
زین بخشش عظیم بی صدا شرمسار می شویم
ز هر بخشش از سوی حق د میخانه با تدبیر می شویم
ز بخشش خود شادمان چرا در بخشش حق نه دبیر می شویم
ز بخشش حق در هستی چون چشم و مغز وغیره نه بصیر می شویم
ز عظمت نعمت یار در بخشش خود تحقیر می شویم
ز بر وبحر ز همه هستی بخشش یار را جلوه گر می شویم
پارسی بخشش یار نه نیاز به بیان
ز در ودیوار جلوه اش به زیبائی نشان

طعام بخشی که عرب به اننفقه و انفاق میگوید
دَهِش
واژه بخشش
معادل ابجد 1202
تعداد حروف 4
تلفظ baxšeš
نقش دستوری اسم
ترکیب ( اسم مصدر ) [پهلوی: baxšišn]
مختصات ( بَ ش ِ ) [ په . ]
آواشناسی baxSeS
الگوی تکیه WS
شمارگان هجا 2
منبع لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی عمید
فرهنگ فارسی معین
فرهنگ فارسی هوشیار
عفو
بخشش، بخت، باج، باژ و باز
تمام واژه های همگن بالا در پی واژه بخشش از ریشه هندواروپائی به - هک - bhehg که در فرهنگ هند و ایرانی باژا تی bajati که هردو معنی بخشیدن و شریک شدن را میدهند. در سانسکریت بهاجاتی bhajati بهمین معنی است. در اصل بنیان واژه بخشیدن از ریشه بهاگ bhag - بمعنی خوردن میبوده چون بخشش در ابندا بیشتر در مورد غذا به بینوایان یا کرسنه گان بوده، تا جائیکه واژه لوله مری یا اسوفاگوس esophagus که غذا از ان به معده هذایت میشود از همین واژه بخشش آمده. همچنین گفته میشود واژه باغ بخاطر باز دهی ان نیز در این ریشه ها شریک باشد.
...
[مشاهده متن کامل]

متاسفانه واژه بخشش در فرنگ ایرانی در طول ایام به باج و خراج دادن دکرگونی یافته بطوریکه برعکس در آئین زردشتی واژه باژ برای سپاسگذاری خوردن غدا بکار میرود.
سراسر بخشش جانان طریق لطف واحسان بود ( حافظ )

مقابل بدی، خوشایندی، مورد خواست ، چیزی که مطابق خواست است و برای طرف کیف و لذت دارد و درد و رنج و آزار ندارد.
موهبت
بخشش:بخت و سرنوشت.
( ( گرفت آفرین زال بر کردگار
بر آن بخشش و شادمان روزگار ) )
( نامه ی باستان ، جلد اول ، میر جلال الدین کزازی ، ۱۳۸۵، ص ۴۲۱. )
یا حق
حدیثی است از رسول اکرم ( ص ) فرمودند: حتی با لبخند زدن به یکدیگر بخشش کنید. چقدر در بخشش و دهش برکت و نعمت بیشمار است.
هشام
ازصفات بزرگان است. بخشنده، درنزدخدا، عزیزاست. گاهی اموزش هم بخشش است اموزش برای محرومان. . .
بخشایش، بخشندگی. . .
حاتم طایی کیست؟معنای نامش رانمیدانم اما انسانی بزرگ هست؛چرا؟اوبخشنده بود!ازمال حلال خود، همه کس راپذیرابود.
هبه
احسان، انعام، بذل، پاداش، تبرع، جوانمردی، جود، داد، دهش، سخاوت، سخا، صله، عطا، عطیه، فضل، فیض، کرامت، کرم، موهبت، نعمت، نیکوکاری، نیکی، وقف، هبه، آمرزش، رحمت، غفران، مغفرت، وهب
ددش
نوال
بذل
نزل
دهش

بخش کردن جدا کردن
وهب
مهب
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٣)

بپرس