ابوالحسین بَجکَم ماکانی ( عربی: أبو الحسین بجکم المکانی ) که به بجکم یا بچکم معروف بود، فرماندهٔ نظامی ترک و از مقامات
خلافت عباسی بود. بجکم سابقاً جزء
غلمانان خاندان
زیاری بود و پس از به قتل رساندن مرداویج زیاری در ۹۳۵ میلادی ( ۳۲۳ هجری ) ، به درگاه خلیفه پناه برد. در زمان تصدی پنج ساله خود در دربار خلافت در بغداد، به او عنوان
امیرالامرا داده شد و توانست تسلط خود بر خلفا، راضی و المتقی، تحکیم نماید و به قدرت مطلق قلمرو ایشان تبدیل شود. بجکم در طول دوران حکومتش توسط مخالفان مختلفی از جمله امیرالامرا محمد بن رائق، حاکم
بصره ابوعبدالله البریدی و خاندان آل بویه به چالش کشیده شد، اما او تا زمان مرگش موفق گردید کنترل مرزهایش را حفظ کند. او در سال ۹۴۱، مدت کوتاهی پس از به خلافت رسیدن متقی، توسط گروهی از
کردها در جریان یک سفر شکار، به قتل رسید. بجکم هم به خاطر حکومت مستحکم و هم به خاطر حمایت از روشنفکران بغداد که به او احترام می گذاشتند و در مواردی با او دوست می شدند، شهرت داشت. مرگ او منجر به خلأ در قدرت مرکزی خلافت شد و در نتیجه، یک دورهٔ کوتاه بی ثباتی و نزاع در بغداد رخ داد.
نام «بَجْکَم» از ریشهٔ
زبان های ایرانی است که وارد ترکی شده و به صورت «بچکم» ( Bäčkäm ) ، به معنای دم اسب یا
غژگاو است. در عین حال، معانی دیگری چون تیرکمان، نشان و پرچم برای آن ذکر شده است. بجکم پسوند
نسب خود را برای مدتی، ابتدا از روی نام
ماکان کاکی ( ماکانی ) و سپس از نام ابن رائق ( رائقی ) برگزید. [ ۱] [ ۲]
جزئیات زندگی نخستین بجکم مشخص نیست. او ترک بود و کار خود را به عنوان یکی از غلمانان ( غلامان نظامی معمولاً ترک تبار ) [ ۳] نزد بوعلی عارض آغاز کرد؛[ ۱] بوعلی عارض
وزیر جنگِ سردار دیلمی، ماکان بن کاکی، در
طبرستان و
دیلمان بود و پس از مدتی تمامی غلمانان خود، از جمله بجکم را، به ماکان هدیه کرد. [ ۳] ماکان به تربیت و تعلیم بجکم جوان پرداخت؛ آنچنان که بجکم با برگزیدن نام او به عنوان نسب خود، قدردانیش نسبت به ماکان را نشان داد. [ ۲]
پس از شکست ماکان از مرداویج ( مؤسس
سلسله زیاریان ) مناطق دیلم،
جبال و طبرستان تحت سیطرهٔ زیاریان درآمد و بسیاری از غلمان های ماکان به خدمت مرداویج درآمدند. [ ۳] [ ۲] مرداویج با غلمانان خود بدرفتاری می کرد، و در نتیجه غلمانان ترک او را در ژانویه ۹۳۵ ( ۳۲۳ هجری قمری ) در
اصفهان به قتل رساندند؛ عملی که احتمالاً بجکم در آن شریک بوده است. [ ۳] [ ۲] [ ۴] به نظر می رسد بجکم و دیگر سران ترک لشکر مرداویج، در توطئهٔ قتل او، با خلیفه
الراضی بالله همکاری کرده اند. [ ۱] به هرترتیب، پس از مرگ مرداویج، اکثر غلمان ها از خدمت آل زیار سر باز زدند. بجکم و افسر همکارش، توزون، رهبری گروه بزرگی از غلمان ها را بر عهده گرفتند و پس از ارائه خدمات خود به
حسن بن هارون، والی جدید جبل، به دربار
خلافت عباسیان در بغداد رفتند. [ ۲] [ ۵] در ابتدا، دربار خلیفه خدمت آن ها را بر خود نپذیرفت زیرا که محافظان حُجَریه، که گارد حفاظتی خلیفه بودند، به امتیازها و برتری غلمانان حسودی می کردند و از نزدیک شدن آنان به خلیفه واهمه داشتند؛ اما در نهایت ترکان موفق شدند به خدمت محمد بن رائق، فرماندار بصره و
واسط در جنوب عراق عرب، درآیند. بجکم که از آن پس به نام بجکم رائقی شناخته می شد، نیروی نظامی بزرگی را تحت فرمان خود ایجاد کرد که از پیروانش و همچنین ترکان و
دیلمی های دیگری که از جبال فراخوانده شده بودند، تشکیل می شد. [ ۲] [ ۱]