لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
نام مرکز شهرستان بجنورد .
دانشنامه اسلامی
[ویکی فقه] بجنورد، شهرستان و شهری در استان خراسان است.
در شمال غربی استان خراسان واقع است.
از شمال به جمهوری ترکمنستان ، از مشرق به شهرستان شیروان، از جنوب شرقی به شهرستان اِسفراین، از جنوب به شهرستانهای شاهرود (در استان سمنان ) و سبزوار ، و از مغرب به شهرستانهای شاهرود و مینودشت (در استان مازندران ) محدود است.
مشتمل بر چهار بخش مرکزی (حومه)، رازوجَرْ گَلان، مانه، سَمَلْقان، جاجَرم و چهارده دهستان است.
← نوع منطقه
مرکز شهرستان بجنورد (جمعیت طبق آمار ۱۳۷۰ ش، حدود ۴۲۶، ۱۱۲ تن)، در ارتفاع ۰۱۰، ۱ متری، در دامنه شمالی رشته کوه آلاداغ، در دره ای پهناور و حاصلخیز در ۲۴۸ کیلومتری شمال غربی شهر مشهد واقع است و با جاده هایی به مراکز بخشها اتصال دارد.
میانگین گرمترین دمای آن در مردادماه به ۳۲ درجه سانتیگراد و میانگین بارش سالانه آن به ۲۵۰ میلیمتر می رسد.
دره فیروزه با باغهای میوه در حدود چهارده کیلومتری جنوب غربی شهر، از تفرجگاههای اهالی شمرده می شود.
در جنوب شهر بجنورد، بر روی تپه ای باستانی بارگاهی با گنبد فیروزه ای به نام معصوم زاده، زیارتگاه اهالی است.
از بناهای دوره قاجاریّه در شهر بجنورد می توان از آیینه خانه (دارالحکومه سردار مفخم) در قسمت شمالی شهر، عمارت مفخم در حدود ۲۲۰ متری مشرق آن، عمارت خسروخان در قسمت شمال غربی شهر، چند کاروانسرا مانند کاروانسرای سبزه میدان از سده سیزدهم، حمام جاجرمی از قرن سیزدهم و مدرسه سلطانیه، که در ۱۲۶۶ بنا شده است، نام برد.
مسجد جامع بجنورد، قدیمیترین مسجد شهر است.
در ۱۳۰۲ ش بر اثر زمین لرزه ای، بجنورد و نواحی اطراف آن آسیب دید.
← پیشینه
(۱) محمد حسن بن علی اعتمادالسلطنه، مطلع الشمس، چاپ سنگی تهران ۱۳۰۰ـ۱۳۰۲، چاپ تیمور برهان لیمودهی، ۱۳۶۲ - ۱۳۶۳ش.
(۲) نیکلاس امبرسز، چارلز پ ملویل، تاریخ زمین لرزه های ایران، ترجمه ابوالحسن رده، تهران ۱۳۷۰ش.
(۳) ایران، وزارت جهاد سازندگی واحد آمار و برنامه ریزی، فرهنگ اقتصادی دهات و مزارع استان خراسان (۱)، تهران ۱۳۶۳ش.
(۴) ایران، وزارت دفاع، اداره جغرافیایی ارتش، فرهنگ جغرافیایی آبادیهای کشور جمهوری اسلامی ایران، ج۱۱ـ۱۹: غلامان ـ عشق آباد، تهران ۱۳۶۷ش.
(۵) ایران، وزارت راه و ترابری، دفترچه مسافات راههای کشور، تهران (۱۳۶۶ش).
(۶) ایران، نقشه راههای ایران، تهران ۱۳۷۰ ش.
(۷) ایران، وزارت راه و ترابری.
(۸) سازمان هواشناسی کشور، سالنامه هواشناسی ۱۳۵۹ ـ ۱۳۶۰، تهران ۱۳۶۵ ش.
(۹) ایران، وزارت کشور، قانون تقسیمات کشور و وظایف فرمانداران و بخشداران، مصوب ۱۶ آبان ماه ۱۳۱۶، تهران ۱۳۱۶ش.
(۱۰) حدودالعالم من المشرق الی المغرب، چاپ منوچهر ستوده، تهران ۱۳۴۰ ش.
(۱۱) علینقی بن اسمعیل حکیم الممالک، روزنامه سفر خراسان، تهران ۱۳۵۶ ش.
(۱۲) حسینعلی رزم آرا، فرهنگ جغرافیایی ایران (آبادیها)، ج۹: استان خراسان، تهران ۱۳۵۵ ش.
(۱۳) رشیدالدین فضل اللّه، جامع التواریخ، چاپ عبدالکریم علی اوغلی علیزاده، باکو ۱۹۵۷.
(۱۴) سازمان جغرافیایی نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران، شاهرود (نقشه)، تهران ۱۳۶۹ش.
(۱۵) سازمان جغرافیایی نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران، مشهد (نقشه)، تهران ۱۳۷۰ش.
(۱۶) احسان سیدی زاده، علی اکبر عباسیان، بجنورد گذرگاه شمالی خراسان: آثار و بناهای تاریخی و مذهبی شهرستان بجنورد، مشهد ۱۳۷۲ ش.
(۱۷) مرکز آمار ایران، آمارگیری جاری جمعیت ۱۳۷۰، نتایج عمومی استان خراسان، تهران ۱۳۷۲ ش.
(۱۸) مرکز آمار ایران، آمارگیری جاری جمعیت ۱۳۷۰: نتایج عمومی کل کشور، تهران ۱۳۷۲ ش.
(۱۹) مرکز آمار ایران، نقشه تقسیمات کشوری سال ۱۳۷۰: استان خراسان (۱)، تهران (بی تا).
(۲۰) مرکز آمار ایران، نقشه تقسیمات کشوری سال ۱۳۷۰: استان مازندران، تهران (بی تا).
(۲۱) هنری موزر، سفرنامه ترکستان و ایران: گذری در آسیای مرکزی، ترجمه علی مترجم، چاپ محمد گلبن، تهران ۱۳۵۶ ش.
(۲۲) علی میرنیا، ایلها و طایفه های عشایری کرد ایران، تهران ۱۳۶۸ ش.
(۲۳) علی میرنیا، پژوهش در شناخت ایلها و طایفه های عشایری خراسان و نقش سیاسی رؤسای ایلهای بزرگ در امور کشور، و روابط آن ها با حکومتها و استعمارگران، تهران ۱۳۶۹ ش.
(۲۴) ناصرالدّین قاجار، شاه ایران، سفرنامه دوم خراسان، تهران ۱۳۶۳ش.
(۲۵) یاقوت حموی، معجم البلدان، چاپ ووستنفلد، لایپزیگ ۱۸۶۶-۱۸۷۳، چاپ افست تهران ۱۹۶۵.
(۲۶) چارلز ادوارد ییت، خراسان و سیستان، ترجمه قدرت اللّه روشنی زعفرانلو، مهرداد رهبری، تهران ۱۳۶۵ش؛
در شمال غربی استان خراسان واقع است.
از شمال به جمهوری ترکمنستان ، از مشرق به شهرستان شیروان، از جنوب شرقی به شهرستان اِسفراین، از جنوب به شهرستانهای شاهرود (در استان سمنان ) و سبزوار ، و از مغرب به شهرستانهای شاهرود و مینودشت (در استان مازندران ) محدود است.
مشتمل بر چهار بخش مرکزی (حومه)، رازوجَرْ گَلان، مانه، سَمَلْقان، جاجَرم و چهارده دهستان است.
← نوع منطقه
مرکز شهرستان بجنورد (جمعیت طبق آمار ۱۳۷۰ ش، حدود ۴۲۶، ۱۱۲ تن)، در ارتفاع ۰۱۰، ۱ متری، در دامنه شمالی رشته کوه آلاداغ، در دره ای پهناور و حاصلخیز در ۲۴۸ کیلومتری شمال غربی شهر مشهد واقع است و با جاده هایی به مراکز بخشها اتصال دارد.
میانگین گرمترین دمای آن در مردادماه به ۳۲ درجه سانتیگراد و میانگین بارش سالانه آن به ۲۵۰ میلیمتر می رسد.
دره فیروزه با باغهای میوه در حدود چهارده کیلومتری جنوب غربی شهر، از تفرجگاههای اهالی شمرده می شود.
در جنوب شهر بجنورد، بر روی تپه ای باستانی بارگاهی با گنبد فیروزه ای به نام معصوم زاده، زیارتگاه اهالی است.
از بناهای دوره قاجاریّه در شهر بجنورد می توان از آیینه خانه (دارالحکومه سردار مفخم) در قسمت شمالی شهر، عمارت مفخم در حدود ۲۲۰ متری مشرق آن، عمارت خسروخان در قسمت شمال غربی شهر، چند کاروانسرا مانند کاروانسرای سبزه میدان از سده سیزدهم، حمام جاجرمی از قرن سیزدهم و مدرسه سلطانیه، که در ۱۲۶۶ بنا شده است، نام برد.
مسجد جامع بجنورد، قدیمیترین مسجد شهر است.
در ۱۳۰۲ ش بر اثر زمین لرزه ای، بجنورد و نواحی اطراف آن آسیب دید.
← پیشینه
(۱) محمد حسن بن علی اعتمادالسلطنه، مطلع الشمس، چاپ سنگی تهران ۱۳۰۰ـ۱۳۰۲، چاپ تیمور برهان لیمودهی، ۱۳۶۲ - ۱۳۶۳ش.
(۲) نیکلاس امبرسز، چارلز پ ملویل، تاریخ زمین لرزه های ایران، ترجمه ابوالحسن رده، تهران ۱۳۷۰ش.
(۳) ایران، وزارت جهاد سازندگی واحد آمار و برنامه ریزی، فرهنگ اقتصادی دهات و مزارع استان خراسان (۱)، تهران ۱۳۶۳ش.
(۴) ایران، وزارت دفاع، اداره جغرافیایی ارتش، فرهنگ جغرافیایی آبادیهای کشور جمهوری اسلامی ایران، ج۱۱ـ۱۹: غلامان ـ عشق آباد، تهران ۱۳۶۷ش.
(۵) ایران، وزارت راه و ترابری، دفترچه مسافات راههای کشور، تهران (۱۳۶۶ش).
(۶) ایران، نقشه راههای ایران، تهران ۱۳۷۰ ش.
(۷) ایران، وزارت راه و ترابری.
(۸) سازمان هواشناسی کشور، سالنامه هواشناسی ۱۳۵۹ ـ ۱۳۶۰، تهران ۱۳۶۵ ش.
(۹) ایران، وزارت کشور، قانون تقسیمات کشور و وظایف فرمانداران و بخشداران، مصوب ۱۶ آبان ماه ۱۳۱۶، تهران ۱۳۱۶ش.
(۱۰) حدودالعالم من المشرق الی المغرب، چاپ منوچهر ستوده، تهران ۱۳۴۰ ش.
(۱۱) علینقی بن اسمعیل حکیم الممالک، روزنامه سفر خراسان، تهران ۱۳۵۶ ش.
(۱۲) حسینعلی رزم آرا، فرهنگ جغرافیایی ایران (آبادیها)، ج۹: استان خراسان، تهران ۱۳۵۵ ش.
(۱۳) رشیدالدین فضل اللّه، جامع التواریخ، چاپ عبدالکریم علی اوغلی علیزاده، باکو ۱۹۵۷.
(۱۴) سازمان جغرافیایی نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران، شاهرود (نقشه)، تهران ۱۳۶۹ش.
(۱۵) سازمان جغرافیایی نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران، مشهد (نقشه)، تهران ۱۳۷۰ش.
(۱۶) احسان سیدی زاده، علی اکبر عباسیان، بجنورد گذرگاه شمالی خراسان: آثار و بناهای تاریخی و مذهبی شهرستان بجنورد، مشهد ۱۳۷۲ ش.
(۱۷) مرکز آمار ایران، آمارگیری جاری جمعیت ۱۳۷۰، نتایج عمومی استان خراسان، تهران ۱۳۷۲ ش.
(۱۸) مرکز آمار ایران، آمارگیری جاری جمعیت ۱۳۷۰: نتایج عمومی کل کشور، تهران ۱۳۷۲ ش.
(۱۹) مرکز آمار ایران، نقشه تقسیمات کشوری سال ۱۳۷۰: استان خراسان (۱)، تهران (بی تا).
(۲۰) مرکز آمار ایران، نقشه تقسیمات کشوری سال ۱۳۷۰: استان مازندران، تهران (بی تا).
(۲۱) هنری موزر، سفرنامه ترکستان و ایران: گذری در آسیای مرکزی، ترجمه علی مترجم، چاپ محمد گلبن، تهران ۱۳۵۶ ش.
(۲۲) علی میرنیا، ایلها و طایفه های عشایری کرد ایران، تهران ۱۳۶۸ ش.
(۲۳) علی میرنیا، پژوهش در شناخت ایلها و طایفه های عشایری خراسان و نقش سیاسی رؤسای ایلهای بزرگ در امور کشور، و روابط آن ها با حکومتها و استعمارگران، تهران ۱۳۶۹ ش.
(۲۴) ناصرالدّین قاجار، شاه ایران، سفرنامه دوم خراسان، تهران ۱۳۶۳ش.
(۲۵) یاقوت حموی، معجم البلدان، چاپ ووستنفلد، لایپزیگ ۱۸۶۶-۱۸۷۳، چاپ افست تهران ۱۹۶۵.
(۲۶) چارلز ادوارد ییت، خراسان و سیستان، ترجمه قدرت اللّه روشنی زعفرانلو، مهرداد رهبری، تهران ۱۳۶۵ش؛
wikifeqh: بجنورد
پیشنهاد کاربران
بجنورد؛ بیژن یورد، یک کانسپت کلامی متشکل از دو کلمه ی بیژن یورد که در طی فرآیند زمان دچار تغییرات آوایی و نهایتاً نگارشی در ریخت این کلمه گردیده است. بیژن یورد، بیژنورد بوژنورد بوجنورد بجنورد
بیژن یورد؛ سرزمین بیژن، یِر با ترجمه امروزی در زبان ترکی یعنی زمین و با مفهوم خود کلمه یعنی یاری دهنده یاری گر.
... [مشاهده متن کامل]
یورد و یارد یک کهن واژه مشترک، به جای مانده از زمانهای قدیم در زبانهای امروزی جوامع بشری می باشد. که در زبان انگلیسی و ترکی امروزی در حال استفاده می باشد.
یارد؛ سرزمین قلمرو خاک حیاط میدان
یارد؛ زمینی که یاریگر انسان هست در زندگی تحت عنوان وطن
یاردان؛ یاری دهنده، یاری گر، آریا، آر دهنده، انرژی بخش
ایران؛ آر یِر سرزمین انرژی
تفاوت یورد و یارد به خاطر تفاوت ذات دو حرف ( و آ ) در دو کلمه هست که ذات حرف و در کلمات نشان دهنده یک روند و یک جریان رونده رو به پایین یا بالا و سرازیری و رو به سقوط و صعود مثل رود سود شوت هود. و ذات حرف آ در کلمات یک ذات تعالی بخش و رو به افزایش هست، یورد اسم هست و یارد نوع عمل و کارِ اون یورد رو مشخص می کند. یورد یعنی زمین زیر پا و یارد یعنی زمینی که یاری دهنده انسان تحت عنوان وطن شناخته می شود و تن و بدن و جسم و جانش از اون یارد، یاری گرفته و ساخته می شود. محدوده مشخصی از یک حیاط یا سرزمین، از یک وسعت بسیار بزرگتر تحت عنوان ایران با مردمان آریایی، اصطلاحاً یارد گفته می شود. و همین الان هم ترک زبان های ما به زمین یِر می گویند. یِر هم یعنی یاری گر. اصطلاح یورتمه رفتن اسب نیز به مفهوم اسب یاری گرفته و پر انرژی که به تاخت بر روی یورد و یارد حرکت می کند.
کلمه ایران هم از همین دو مفهوم شکل گرفته است. یعنی یِر و آر که می شود آریا و ایران. یعنی سرزمین انرژی.
بیشاپور؛ بیشه شاه پور، بیشه ی فرزند شاه
زرتُشت ؛ زر تَش=آذر آتش=نور آتش
آذر به معنای نور زرد مثل آذرخش،
زر؛ هرچیز براق و نورانی و باارزش مثل طلا. رنگ زرد نیز به خاطر درخششی که مانند زر دارد نامگذاری گردیده است.
طلا هم از اون جهت برای آن ماده نامگذاری و استفاده شده است که نمایانگر طلوع نور است. مرتبط با طلا طلوع طلیعه طالع اطلاع مطالعه اطلاعات.
آذربایجان ؛ آذر بایشان= آذربیشه به مفهوم سرزمین نور
بیجار؛ بیشه آر، بیشه ی انرژی، سرزمین انرژی
بیژن؛ بیشَن، بیشه دار.
بیشه؛ سرزمین وسیع
بیژن؛ بیشن، بیشه دار
بیشاپور؛ بیشه ی شاهپور ، سرزمین فرزند شاه
بیجه؛ بیشه، سرزمین وسیع. اصطلاح باج دادن و باج گرفتن نیز در قدیم الایام برای زمانی بود که کاروان های تجاری قصد عبور از بیشه و سرزمین های دیگر را داشتند. بر همین مبنا حتی شهری به نام باجگیران نیز در کشور خودمان داریم. از این کلمه در اصطلاح رایج امروزی تحت عنوان بیجک در محموله های پستی نیز در حال استفاده می باشد. بیجک و شماره بیجک به فاکتورهایی که نوع جنس و تاریخ ارسال و مبلغ پست و این چیزها در اون ذکر گردیده است گویند.
البته با کلمه ی بیچه در رشته ی باغبانی و در زبان های محلی نباید اشتباه گرفته شود . کلمه ی بیچه منشعب از کلمه ی پِی جه یا پِی جَست به جوجه درخت یا شاخه ای که از پی یا ریشه درخت جَست می زند و خیز برمیدارد و رشد می کند.
آر= انرژی، حرارت،
مثل ترکیب دو کلمه ی ؛ آر یر=ایران
مثل ترکیب ؛ آر ژن=انرژی، ژنراتور، ژنرال
آرارات؛ آراراست، آراسته شده، اُستوار، راست، روستا، رُستن، رُشد، رشید،
آگِر= گرمای آتش، آگرین، گرند، گراندیک، پارس گراندیک. در گویش کردهای کرمانشاه به آتش آگر می گویند. و آگِر نمایانگر بُعد گرمای آتش و گردش و گردیدن و انتقال انرژی آتش می باشد.
آگرین نامی دخترانه به مفهوم دختر پر شور و حرارت، ( در حال استفاده در کرمانشاه و سنندج )
کلمه ی آگر و گَرم و چَرم در عالم واقع به صورت مستقیم مرتبط با کلمه ی انرژی می باشد. به گونه ای که کلمه ی گرم، منشعب از گرا و گرایش و گردیدن و گردش به مفهوم انتقال و حرکت انرژی مفهوم می رساند. و کلمه ی چَرم که در نمود عالم واقع برای پوست حیوانات قابل استفاده است جهت حفظ گرمایِ انرژی مفهوم دارد. در تعریف ساده گرما نمایانگر گرمایش و گرایش به انتقال انرژی و چرم، چاره ی طبیعت برای جلوگیری از شارش و حفظ نمودن گرما می باشد.
آر؛ در کل هر کلمه ای که آر در اون استفاده شده باشد به مفهوم نیرو و انرژی و قدرت می باشد. مثل پندار گفتار کردار. گرفتار، دمار، آرتش، آرش، ارژنگ، آرژان، آرژانتین، آراسته، آرزو، آراز، آرمان، اروند ، آرامش، آره، آری، آریا، آریان، آرد، اَرده، آروات، اروتیک، آرماتور، آرمادلو، آرمیچر، آروس، آریس، عروس، آرامی، عربی، عارابستان، عراق و اراک، ارکان، آریزونا، آرتین، آرتور، آرمین، آرارات، ارمنستان، آرد، ارده، آراد، اردشیر، آرماگدون، و فراوان از این دست کلمات که هر کدام در جایگاه کاربردی خودشان توضیح خاص خودشان را دارند.
بیژن یورد؛ سرزمین بیژن، یِر با ترجمه امروزی در زبان ترکی یعنی زمین و با مفهوم خود کلمه یعنی یاری دهنده یاری گر.
... [مشاهده متن کامل]
یورد و یارد یک کهن واژه مشترک، به جای مانده از زمانهای قدیم در زبانهای امروزی جوامع بشری می باشد. که در زبان انگلیسی و ترکی امروزی در حال استفاده می باشد.
یارد؛ سرزمین قلمرو خاک حیاط میدان
یارد؛ زمینی که یاریگر انسان هست در زندگی تحت عنوان وطن
یاردان؛ یاری دهنده، یاری گر، آریا، آر دهنده، انرژی بخش
ایران؛ آر یِر سرزمین انرژی
تفاوت یورد و یارد به خاطر تفاوت ذات دو حرف ( و آ ) در دو کلمه هست که ذات حرف و در کلمات نشان دهنده یک روند و یک جریان رونده رو به پایین یا بالا و سرازیری و رو به سقوط و صعود مثل رود سود شوت هود. و ذات حرف آ در کلمات یک ذات تعالی بخش و رو به افزایش هست، یورد اسم هست و یارد نوع عمل و کارِ اون یورد رو مشخص می کند. یورد یعنی زمین زیر پا و یارد یعنی زمینی که یاری دهنده انسان تحت عنوان وطن شناخته می شود و تن و بدن و جسم و جانش از اون یارد، یاری گرفته و ساخته می شود. محدوده مشخصی از یک حیاط یا سرزمین، از یک وسعت بسیار بزرگتر تحت عنوان ایران با مردمان آریایی، اصطلاحاً یارد گفته می شود. و همین الان هم ترک زبان های ما به زمین یِر می گویند. یِر هم یعنی یاری گر. اصطلاح یورتمه رفتن اسب نیز به مفهوم اسب یاری گرفته و پر انرژی که به تاخت بر روی یورد و یارد حرکت می کند.
کلمه ایران هم از همین دو مفهوم شکل گرفته است. یعنی یِر و آر که می شود آریا و ایران. یعنی سرزمین انرژی.
بیشاپور؛ بیشه شاه پور، بیشه ی فرزند شاه
زرتُشت ؛ زر تَش=آذر آتش=نور آتش
آذر به معنای نور زرد مثل آذرخش،
زر؛ هرچیز براق و نورانی و باارزش مثل طلا. رنگ زرد نیز به خاطر درخششی که مانند زر دارد نامگذاری گردیده است.
طلا هم از اون جهت برای آن ماده نامگذاری و استفاده شده است که نمایانگر طلوع نور است. مرتبط با طلا طلوع طلیعه طالع اطلاع مطالعه اطلاعات.
آذربایجان ؛ آذر بایشان= آذربیشه به مفهوم سرزمین نور
بیجار؛ بیشه آر، بیشه ی انرژی، سرزمین انرژی
بیژن؛ بیشَن، بیشه دار.
بیشه؛ سرزمین وسیع
بیژن؛ بیشن، بیشه دار
بیشاپور؛ بیشه ی شاهپور ، سرزمین فرزند شاه
بیجه؛ بیشه، سرزمین وسیع. اصطلاح باج دادن و باج گرفتن نیز در قدیم الایام برای زمانی بود که کاروان های تجاری قصد عبور از بیشه و سرزمین های دیگر را داشتند. بر همین مبنا حتی شهری به نام باجگیران نیز در کشور خودمان داریم. از این کلمه در اصطلاح رایج امروزی تحت عنوان بیجک در محموله های پستی نیز در حال استفاده می باشد. بیجک و شماره بیجک به فاکتورهایی که نوع جنس و تاریخ ارسال و مبلغ پست و این چیزها در اون ذکر گردیده است گویند.
البته با کلمه ی بیچه در رشته ی باغبانی و در زبان های محلی نباید اشتباه گرفته شود . کلمه ی بیچه منشعب از کلمه ی پِی جه یا پِی جَست به جوجه درخت یا شاخه ای که از پی یا ریشه درخت جَست می زند و خیز برمیدارد و رشد می کند.
آر= انرژی، حرارت،
مثل ترکیب دو کلمه ی ؛ آر یر=ایران
مثل ترکیب ؛ آر ژن=انرژی، ژنراتور، ژنرال
آرارات؛ آراراست، آراسته شده، اُستوار، راست، روستا، رُستن، رُشد، رشید،
آگِر= گرمای آتش، آگرین، گرند، گراندیک، پارس گراندیک. در گویش کردهای کرمانشاه به آتش آگر می گویند. و آگِر نمایانگر بُعد گرمای آتش و گردش و گردیدن و انتقال انرژی آتش می باشد.
آگرین نامی دخترانه به مفهوم دختر پر شور و حرارت، ( در حال استفاده در کرمانشاه و سنندج )
کلمه ی آگر و گَرم و چَرم در عالم واقع به صورت مستقیم مرتبط با کلمه ی انرژی می باشد. به گونه ای که کلمه ی گرم، منشعب از گرا و گرایش و گردیدن و گردش به مفهوم انتقال و حرکت انرژی مفهوم می رساند. و کلمه ی چَرم که در نمود عالم واقع برای پوست حیوانات قابل استفاده است جهت حفظ گرمایِ انرژی مفهوم دارد. در تعریف ساده گرما نمایانگر گرمایش و گرایش به انتقال انرژی و چرم، چاره ی طبیعت برای جلوگیری از شارش و حفظ نمودن گرما می باشد.
آر؛ در کل هر کلمه ای که آر در اون استفاده شده باشد به مفهوم نیرو و انرژی و قدرت می باشد. مثل پندار گفتار کردار. گرفتار، دمار، آرتش، آرش، ارژنگ، آرژان، آرژانتین، آراسته، آرزو، آراز، آرمان، اروند ، آرامش، آره، آری، آریا، آریان، آرد، اَرده، آروات، اروتیک، آرماتور، آرمادلو، آرمیچر، آروس، آریس، عروس، آرامی، عربی، عارابستان، عراق و اراک، ارکان، آریزونا، آرتین، آرتور، آرمین، آرارات، ارمنستان، آرد، ارده، آراد، اردشیر، آرماگدون، و فراوان از این دست کلمات که هر کدام در جایگاه کاربردی خودشان توضیح خاص خودشان را دارند.
بیژن یورد در تورکی به معنی سرزمین بیژن چون اکثر بجنوردی ها از قدیم تورک بودن
مرکز خراسان شمالی، که اکثریت ان کردهای کرمانج هستن و در چن صد سال گذشته برای دفاع از مرزهای ایران از ارومیه به خراسان شمالی و رضوی اعزام شدن
در پهلوی " ویژن کرت" و در پارسی " بیژنگرد" به چم ساخته بیژن .
بدلیسی ::
طایفه بجنوی*بجنوردی *ایل حسنکیفا
( حسنکی ) از ایل لر بختیاروند
بیژن پسر بختیار جد ایل بزرگ لر بختیاری
طایفه بجنوی*بجنوردی *ایل حسنکیفا
( حسنکی ) از ایل لر بختیاروند
بیژن پسر بختیار جد ایل بزرگ لر بختیاری
شهرستان بجنورد از نقاط کوهستانی استان خراسان شمالی به شمار می رود. رشته کوه آلاداغ و کوه سالوک درجنوب آن قرار گرفته است. در شمال این شهرستان رشته کوهی می سی نو در منطقه گیفان مرز مشترک ایران و ترکمنستان را تشکیل می دهد شهرستان بجنورد سرزمینی آباد و بارور با ویژگیهای منحصربه فرد است. دشتهای حاصلخیز، مراتع سرسبز، جنگلهای پراکنده سرو کوهی ( ارس ) ، گل و گیاهان زینتی و دارویی، چشمه ساران فراوان جاری بر دره ها و هنه دشتها آب و هوای متنوع و لطیف و دل انگیز، این منطقه را همواره مورد توجه اقئام مختلف جهت سکونت قرار داده است. تمدن های کهن بر گستره خاک آن را از مشخصه این سرزمین پهناور و تاریخی است. بجنورد یعنی شهر گردشگاههای زیبا و ییلاق استان خراسان شمالی
... [مشاهده متن کامل]
شهرستان بجنورد از شمال با جمهوری ترکمنستان حدود 197 کیلومتر مرز مشترک دارد. که از نظر ژئوپلتیکی و ژنواستراتژیکی از اهمیت بسزایی برخوردار است. از شرق به شیروان، از غرب به مانه و سملقان و از جنوب به اسفراین و جاجرم محدود می گردد. وسعت آن 6404 کیلومتر مربع و جمعیت آن در سال 83 حدود 000/328 نفر بوده است
آب و هوای شهرستان معتدل و نیمه معتدل مرطوب می باشد. میزان متوسط بارندگی 280 میلیمتر است. مهمترین رودخانه این شهرستان اترک می باشد که بخش عمده ای از آن شهرستان بجنورد را مشروب می سازد، و نهر های پر آبی مانند ( باباامان، چناران، مهنان و فیروزه، بازخانه، بدرانلو، شیرین چای یا شیرین دره ) وارد رود اترک شده و بر اهمیت آن می افزاید ، سرانجام به دریای خزر می ریزد
بجنورد با دارابودن حوزه علمیه _ دانشگاههای دولتی و آزاد، مرکز عالی تربیت معلم قطب فرهنگی و آموزشی. . استان خراسان شمالی محسوب می گردد.
پیشینه تاریخی بجنورد
بجنورد سابقه تاریخی و مدنیت طولانی داشته و پیدایش شهر به دوره پارتیان باز میگردد در زمان اشکانیان به نام بزهان یا بیزهان میگفتند. نام قدیم بجنورد چرمگان یا چهار مغان یا چرمغان بوده که در حمله مغولان ویران شده است. شهر کنونی بجنورد در سال 1100 هجری قمری به دست تولی خان ( دولیخان دوم ) بنا گردیده است.
بجنورد در اصل بیژن یورد به معنی ساخته شده به وسیله بیژن بوده است و در تواریخ جرد ثبت گردیده است. بر اثر تحریف آوایی به بیجن یورت یا بیجن یورد تبدیل شده. سرانجام به شکل بجنورد تغییر کرده است یورت یا یورد به معنای چراگاه ایلات و عشایر و محل مسکن و منزل بوده و بیژن یورد یا بزن یورد به عبارتی محل و مسکن ما می باشد
اقوام مختلف : کرد کرمانچ _ ترک _ ترکمن _ فارس و تات، بلوچ و عرب این منطقه در نهایت صلح و صفا خونگرمی و مهمان نوازی، همراه با برخورداری از رابطه حسنه زندگی ادامه می دهند.
مهمترین محصولات کشاورزی شهرستان بجنورد : گندم و جو، پنبه، برنج، دانه های روغنی، حبوبات، سیب زمینی و پیاز و انواع صیفی جات می باشد. که به دیگر نقاط میهن اسلامی صادر می گردد.
محصولات باغی مانند :
انواع انگور، کلاه داری یا رازقی، کشمشی، عسگری و. . . ، سیب و گلابی، گیلاس، آلبالو، خشکبار، ( گردو، بادام ، انجیر، ) علاوه بر مصرف محلی به دیگر نقاط ایران و حتی جهان صادر می شود .
دامپروری : به صورت سنتی و نوین رواج کامل دارد، که تامین کننده عمده گوشت قرمز در سطح کشور است. پرورش طیور و ماهی نیز معمول است
صنایع و معادن بجنورد :
معادن مختلف مانند سنگ مارن، ماسه ریخته گری، سنگ قرمز و گچ بنتونیت در منطقه بهره بردای می شود شهرستان بجنورد از پیشرفته ترین و بزرگترین مراکز صنعتی استان است : صنایع پتروشیمی، کارخانه کریستال ملامین و پلاستیک، آرد، آجر، سفال، قالی و قالیچه بافی، روغنکشی، سیم و کابل از اهمیت زیادی برخوردار است در آینده ای نه چندان دور با ایجاد صنایع جدید قطب صنعتی کشور خواهد شد.
سوغاتی های بجنورد
آبنبات بجنوردی ( شکر، پنیر ) انواع گل و گیاهان داروئی – فرآورده های لبنی ، جاجیم و گلیم و کیسه حمام قالی و قالیچه کردی و ترکمنی – پشتی و قالیچه های ابریشمی نفیس ترکمنی قابل صادرات و چارق و عسل و. . .
جاذبه های گردشگری شهرستان بجنورد :
بقعه امامزاده سلطان عباس – ارتفاعات سرسبز کشانک – پارک زیبای باباامان – بش قار داش – آینه خانه مفخم – امامزاده گلزار کشانک – دره های باصفا و مفرح _ ( نرگسلو، مهنان، بازخانه، نوده و چناران، ) دامنه ها و کوه پایه های آلاداغ و سالوک، روستای توریستی اسفیدان، چشمه پیغو،
سر چشمه گریوان
آبشار حمید، آب معدنی گرم ایوب پیغمبر که برای آب درمانی ( ترموترابی ) و امراض پوستی بسیار مناسب است
تپه ماهورهای : بدرانلو، اسدلی، مهنان برای برگزاری بازیهای زمستانی و ده ها اماکن طبیعی و گردشگاهی که جاذبه توریستی زیادی دارند.
افتخار دیگری که بر برگ زرین توانمندیهای این شهرستان همیشه سرسبز و زیبا رقم خورده انتخاب بجنورد به عنوان مرکز استان خراسان شمالی است، به یاری خداوند متعال، پس از ارائه لایحه دولت آقای خاتمی با مصوبه نمایندگان محترم دوره ششم مجلس شورای اسلامی و تایید نهایی شورای نگهبان دربهار 1383 رسما استان خراسان شمالی به مرکزیت بجنورد تاسیس یافت 19 مرداد 1383 روز تاریخی و به یاد ماندنی برای امت اسلامی و شهید پرور خطه زر خیز خراسان شمالی، روز ورود اولین استاندار به بجنورد مرکز استان خراسان شمالی، امید است به یاری حق تعالی به برکت خون شهداء در سایه تلاش و کوشش بارقه امید پیشرفت همه جانبه در دلها منور گردد.
استان خراسان شامل شهرستانهای بجنورد، اسفراین، شیروان، فاروج، جاجرم، مانه و سملقان به مرکزیت آشخانه می باشد
هر یک از شهرستانهای فوق داری پیشینه تاریخی کهن فرهنگی غنی می باشند که از مراکز گردشگری و زیارتی مهمی برخوردار هستند.
مرکز عمده دانشگاهی و فرهنگی پیشرفته در این شهرستانها تاسیس یافته و شخصیتهای علمی، دینی، سیاسی و علمای اجتماعی و دانشمندان فرهیختگان از این خطه ظهور نمود . . .
... [مشاهده متن کامل]
شهرستان بجنورد از شمال با جمهوری ترکمنستان حدود 197 کیلومتر مرز مشترک دارد. که از نظر ژئوپلتیکی و ژنواستراتژیکی از اهمیت بسزایی برخوردار است. از شرق به شیروان، از غرب به مانه و سملقان و از جنوب به اسفراین و جاجرم محدود می گردد. وسعت آن 6404 کیلومتر مربع و جمعیت آن در سال 83 حدود 000/328 نفر بوده است
آب و هوای شهرستان معتدل و نیمه معتدل مرطوب می باشد. میزان متوسط بارندگی 280 میلیمتر است. مهمترین رودخانه این شهرستان اترک می باشد که بخش عمده ای از آن شهرستان بجنورد را مشروب می سازد، و نهر های پر آبی مانند ( باباامان، چناران، مهنان و فیروزه، بازخانه، بدرانلو، شیرین چای یا شیرین دره ) وارد رود اترک شده و بر اهمیت آن می افزاید ، سرانجام به دریای خزر می ریزد
بجنورد با دارابودن حوزه علمیه _ دانشگاههای دولتی و آزاد، مرکز عالی تربیت معلم قطب فرهنگی و آموزشی. . استان خراسان شمالی محسوب می گردد.
پیشینه تاریخی بجنورد
بجنورد سابقه تاریخی و مدنیت طولانی داشته و پیدایش شهر به دوره پارتیان باز میگردد در زمان اشکانیان به نام بزهان یا بیزهان میگفتند. نام قدیم بجنورد چرمگان یا چهار مغان یا چرمغان بوده که در حمله مغولان ویران شده است. شهر کنونی بجنورد در سال 1100 هجری قمری به دست تولی خان ( دولیخان دوم ) بنا گردیده است.
بجنورد در اصل بیژن یورد به معنی ساخته شده به وسیله بیژن بوده است و در تواریخ جرد ثبت گردیده است. بر اثر تحریف آوایی به بیجن یورت یا بیجن یورد تبدیل شده. سرانجام به شکل بجنورد تغییر کرده است یورت یا یورد به معنای چراگاه ایلات و عشایر و محل مسکن و منزل بوده و بیژن یورد یا بزن یورد به عبارتی محل و مسکن ما می باشد
اقوام مختلف : کرد کرمانچ _ ترک _ ترکمن _ فارس و تات، بلوچ و عرب این منطقه در نهایت صلح و صفا خونگرمی و مهمان نوازی، همراه با برخورداری از رابطه حسنه زندگی ادامه می دهند.
مهمترین محصولات کشاورزی شهرستان بجنورد : گندم و جو، پنبه، برنج، دانه های روغنی، حبوبات، سیب زمینی و پیاز و انواع صیفی جات می باشد. که به دیگر نقاط میهن اسلامی صادر می گردد.
محصولات باغی مانند :
انواع انگور، کلاه داری یا رازقی، کشمشی، عسگری و. . . ، سیب و گلابی، گیلاس، آلبالو، خشکبار، ( گردو، بادام ، انجیر، ) علاوه بر مصرف محلی به دیگر نقاط ایران و حتی جهان صادر می شود .
دامپروری : به صورت سنتی و نوین رواج کامل دارد، که تامین کننده عمده گوشت قرمز در سطح کشور است. پرورش طیور و ماهی نیز معمول است
صنایع و معادن بجنورد :
معادن مختلف مانند سنگ مارن، ماسه ریخته گری، سنگ قرمز و گچ بنتونیت در منطقه بهره بردای می شود شهرستان بجنورد از پیشرفته ترین و بزرگترین مراکز صنعتی استان است : صنایع پتروشیمی، کارخانه کریستال ملامین و پلاستیک، آرد، آجر، سفال، قالی و قالیچه بافی، روغنکشی، سیم و کابل از اهمیت زیادی برخوردار است در آینده ای نه چندان دور با ایجاد صنایع جدید قطب صنعتی کشور خواهد شد.
سوغاتی های بجنورد
آبنبات بجنوردی ( شکر، پنیر ) انواع گل و گیاهان داروئی – فرآورده های لبنی ، جاجیم و گلیم و کیسه حمام قالی و قالیچه کردی و ترکمنی – پشتی و قالیچه های ابریشمی نفیس ترکمنی قابل صادرات و چارق و عسل و. . .
جاذبه های گردشگری شهرستان بجنورد :
بقعه امامزاده سلطان عباس – ارتفاعات سرسبز کشانک – پارک زیبای باباامان – بش قار داش – آینه خانه مفخم – امامزاده گلزار کشانک – دره های باصفا و مفرح _ ( نرگسلو، مهنان، بازخانه، نوده و چناران، ) دامنه ها و کوه پایه های آلاداغ و سالوک، روستای توریستی اسفیدان، چشمه پیغو،
سر چشمه گریوان
آبشار حمید، آب معدنی گرم ایوب پیغمبر که برای آب درمانی ( ترموترابی ) و امراض پوستی بسیار مناسب است
تپه ماهورهای : بدرانلو، اسدلی، مهنان برای برگزاری بازیهای زمستانی و ده ها اماکن طبیعی و گردشگاهی که جاذبه توریستی زیادی دارند.
افتخار دیگری که بر برگ زرین توانمندیهای این شهرستان همیشه سرسبز و زیبا رقم خورده انتخاب بجنورد به عنوان مرکز استان خراسان شمالی است، به یاری خداوند متعال، پس از ارائه لایحه دولت آقای خاتمی با مصوبه نمایندگان محترم دوره ششم مجلس شورای اسلامی و تایید نهایی شورای نگهبان دربهار 1383 رسما استان خراسان شمالی به مرکزیت بجنورد تاسیس یافت 19 مرداد 1383 روز تاریخی و به یاد ماندنی برای امت اسلامی و شهید پرور خطه زر خیز خراسان شمالی، روز ورود اولین استاندار به بجنورد مرکز استان خراسان شمالی، امید است به یاری حق تعالی به برکت خون شهداء در سایه تلاش و کوشش بارقه امید پیشرفت همه جانبه در دلها منور گردد.
استان خراسان شامل شهرستانهای بجنورد، اسفراین، شیروان، فاروج، جاجرم، مانه و سملقان به مرکزیت آشخانه می باشد
هر یک از شهرستانهای فوق داری پیشینه تاریخی کهن فرهنگی غنی می باشند که از مراکز گردشگری و زیارتی مهمی برخوردار هستند.
مرکز عمده دانشگاهی و فرهنگی پیشرفته در این شهرستانها تاسیس یافته و شخصیتهای علمی، دینی، سیاسی و علمای اجتماعی و دانشمندان فرهیختگان از این خطه ظهور نمود . . .
تغییر یافته ی واژه ی بیژن یورد به معنی شهر بیژن - مرکز استان خراسان شمالی