[ویکی اهل البیت] سیده نصرت بیگم امین (م ۱۴۰۳ ق = ۱۳۶۲ ش ) فقیه، عارف، حکیم و مفسر قرآن مشهور اصفهانی می باشد که با تأیید علماء و مراجع تقلید وقت به دریافت درجه اجتهاد و روایت نائل می گردد. او به بانو امین شهرت دارد و غالبا آثار خویش را با نام بانوی ایرانی یا بانوی اصفهانی منتشر می نمود.
در سنه 1265 هجری شمسی، مولودی گرانقدر در اصفهان از پدری مؤمن و سخاوتمند و مادری بسیار شریف، متعبد و خیرخواه پا به عرصه وجود نهاد و دریای هستی به رغم سرکوفتن بی امان بر صخره سرد دنیا، گوهری را در صدف خود از اعماق بحر بیکران ولایت بیرون راند تا مصلحت خداوند مبنی بر پروراندن گوهری این چنین ساطع و لامع نصیب کدامین دریا گردد. هر چند که در کار گلاب و گل حکم ازلی این گونه بود که یکی شاهد بازاری و دیگری پرده نشین باشد.
این مولود شریف که به نقل از کتاب «شجره طیبه»، تألیف سید مصلح الدین مهدوی موسوی اصفهانی، نسب پاکش با سی واسطه به امام علی بن ابی طالب علیه السلام می رسد به «نصرت» نامگذاری می شود و بعدها لقب «امین» زیبنده تارک رخشان علوم لدنی و افاضی او می گردد. آن گونه که نوشته های خویش را مدیون ارشاد و کمک «او» می دانست.
این دره نادره از شجره آل طیبه، بعد از رسیدن به سن چهار سالگی توسط مادر روشن بین خود عازم مکتب می شود در حالی که فضای حاکم بر آن ایام به گونه ای بود که کمتر خانواده ای به خود اجازه می داد دختری را برای کسب دانش به مکتب یا مدرسه بفرستد؛ چه والدین بسیاری یافت می شدند که آموزش و آشنایی با خط و نوشتن را برای دختران خود جایز نمی دانستند.
نصرت کوچک، بنا به تشویق مادر خویش در فضایی آمیخته به رعب مکتب خانه های همیشگی و خانم معلم پیری که همواره چوب بلند تنبیه در دست داشت و او را «گوشت ناپز» می پنداشت، تحصیل را آغاز می کند لکن به رغم شدت سختگیری معلم خویش تا حدود یازده سالگی به تحصیل زبان عربی می پردازد. حتی در اغلب مجالس عمومی باز هم در حال تفکر بود و در مقام این که پا را از جاده شریعت بیرون نگذارد. و در سنین بعد از بلوغ همواره لطف پروردگار بدرقه راهش بود و در حین تحصیل گهگاهی حالات خوش و نورانی نصیب وی می گردید تا سرانجام به دلیل اتصال به عالم عرفان و زحمات پیگیر در امر مطالعات حکمت الهی، به لقب «امین» مفتخر گشت.
«بانو امین» در حین علم آموزی سرانجام در سن 15 سالگی با پسرعموی خود به نام «حاج میرزا» ملقب به «معین التجار» که از بازرگانان سرشناس اصفهانی بوده ازدواج می کند و بار مسؤولیت سنگین خانه داری و تربیت فرزندان را بر دوش می کشد. لکن این قبیل مسایل مانع کسب فیوضات علمی او نمی گشت کما این که شاهد مرگ 7 تن از فرزندان خویش بود و هر از چندگاه با چشمانی اشکبار و قلبی لرزان پرپر شدن غنچه های ناشکفته بوستان زندگانی خویش را نظاره گر بود و در این باغ تنها یک گل از ساقه وجودش از گزند طوفان حادثه در امان ماند و آن را «ابتلا» و «آزمایش حق تعالی» تعبیر می نمود.
این بانوی اندیشمند و عارف با پشتکار و تلاشی بی نظیر به تحصیل صرف، نحو، بلاغت، تفسیر، علم حدیث، فقه، اصول، فلسفه و عرفان می پردازد و با وجود مشکلات متعددی که در فضای حاکم بر آن زمان بود در سن چهل سالگی مرتبت و تسلط علمی ایشان مورد تأیید علماء و مراجع تقلید وقت قرار گرفته و به دریافت درجه اجتهاد و روایت نائل می گردد.
نکته در خور توجه اینجاست که بانو امین علی رغم مسؤولیت های اجتماعی که بر دوش خویش احساس می نمود کمتر از خانه خارج می شده و برنامه تحصیل و تعلیم ایشان در منزل مهیا می شد به گونه ای که در خلال مطالعه مستمر و نوشتن کتاب های مختلف در منزل در صورت لزوم با علماء هم مباحثاتی داشت. حتی زمانی که اسلام از جهاتی در معرض خطر واقع شده بود دعوت کانون اسلام را برای سخنرانی پذیرفته و جلسات را به طور هفتگی برگزار نمود. توصیه این حکیم الهی به خانم هایی که قصد ادامه تحصیل داشتند چنین بود که مشکلات دوران تحصیل را تحمل کنند و درس را ادامه دهند زیرا کمبود افراد متعهد و آگاه در بسیاری جوامع به خوبی حس می شود.
در سنه 1265 هجری شمسی، مولودی گرانقدر در اصفهان از پدری مؤمن و سخاوتمند و مادری بسیار شریف، متعبد و خیرخواه پا به عرصه وجود نهاد و دریای هستی به رغم سرکوفتن بی امان بر صخره سرد دنیا، گوهری را در صدف خود از اعماق بحر بیکران ولایت بیرون راند تا مصلحت خداوند مبنی بر پروراندن گوهری این چنین ساطع و لامع نصیب کدامین دریا گردد. هر چند که در کار گلاب و گل حکم ازلی این گونه بود که یکی شاهد بازاری و دیگری پرده نشین باشد.
این مولود شریف که به نقل از کتاب «شجره طیبه»، تألیف سید مصلح الدین مهدوی موسوی اصفهانی، نسب پاکش با سی واسطه به امام علی بن ابی طالب علیه السلام می رسد به «نصرت» نامگذاری می شود و بعدها لقب «امین» زیبنده تارک رخشان علوم لدنی و افاضی او می گردد. آن گونه که نوشته های خویش را مدیون ارشاد و کمک «او» می دانست.
این دره نادره از شجره آل طیبه، بعد از رسیدن به سن چهار سالگی توسط مادر روشن بین خود عازم مکتب می شود در حالی که فضای حاکم بر آن ایام به گونه ای بود که کمتر خانواده ای به خود اجازه می داد دختری را برای کسب دانش به مکتب یا مدرسه بفرستد؛ چه والدین بسیاری یافت می شدند که آموزش و آشنایی با خط و نوشتن را برای دختران خود جایز نمی دانستند.
نصرت کوچک، بنا به تشویق مادر خویش در فضایی آمیخته به رعب مکتب خانه های همیشگی و خانم معلم پیری که همواره چوب بلند تنبیه در دست داشت و او را «گوشت ناپز» می پنداشت، تحصیل را آغاز می کند لکن به رغم شدت سختگیری معلم خویش تا حدود یازده سالگی به تحصیل زبان عربی می پردازد. حتی در اغلب مجالس عمومی باز هم در حال تفکر بود و در مقام این که پا را از جاده شریعت بیرون نگذارد. و در سنین بعد از بلوغ همواره لطف پروردگار بدرقه راهش بود و در حین تحصیل گهگاهی حالات خوش و نورانی نصیب وی می گردید تا سرانجام به دلیل اتصال به عالم عرفان و زحمات پیگیر در امر مطالعات حکمت الهی، به لقب «امین» مفتخر گشت.
«بانو امین» در حین علم آموزی سرانجام در سن 15 سالگی با پسرعموی خود به نام «حاج میرزا» ملقب به «معین التجار» که از بازرگانان سرشناس اصفهانی بوده ازدواج می کند و بار مسؤولیت سنگین خانه داری و تربیت فرزندان را بر دوش می کشد. لکن این قبیل مسایل مانع کسب فیوضات علمی او نمی گشت کما این که شاهد مرگ 7 تن از فرزندان خویش بود و هر از چندگاه با چشمانی اشکبار و قلبی لرزان پرپر شدن غنچه های ناشکفته بوستان زندگانی خویش را نظاره گر بود و در این باغ تنها یک گل از ساقه وجودش از گزند طوفان حادثه در امان ماند و آن را «ابتلا» و «آزمایش حق تعالی» تعبیر می نمود.
این بانوی اندیشمند و عارف با پشتکار و تلاشی بی نظیر به تحصیل صرف، نحو، بلاغت، تفسیر، علم حدیث، فقه، اصول، فلسفه و عرفان می پردازد و با وجود مشکلات متعددی که در فضای حاکم بر آن زمان بود در سن چهل سالگی مرتبت و تسلط علمی ایشان مورد تأیید علماء و مراجع تقلید وقت قرار گرفته و به دریافت درجه اجتهاد و روایت نائل می گردد.
نکته در خور توجه اینجاست که بانو امین علی رغم مسؤولیت های اجتماعی که بر دوش خویش احساس می نمود کمتر از خانه خارج می شده و برنامه تحصیل و تعلیم ایشان در منزل مهیا می شد به گونه ای که در خلال مطالعه مستمر و نوشتن کتاب های مختلف در منزل در صورت لزوم با علماء هم مباحثاتی داشت. حتی زمانی که اسلام از جهاتی در معرض خطر واقع شده بود دعوت کانون اسلام را برای سخنرانی پذیرفته و جلسات را به طور هفتگی برگزار نمود. توصیه این حکیم الهی به خانم هایی که قصد ادامه تحصیل داشتند چنین بود که مشکلات دوران تحصیل را تحمل کنند و درس را ادامه دهند زیرا کمبود افراد متعهد و آگاه در بسیاری جوامع به خوبی حس می شود.
wikiahlb: بانو_مجتهده_امین