باقی مانده
/bAqimAnde/
مترادف باقی مانده: الباقی، بازمانده، باقی، به جای مانده، بقایا، بقیه، پس مانده، تتمه، مابقی، مازاد
برابر پارسی: بازمانده | بجای مانده، پس مانده، مانده
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
فرهنگ عمید
واژه نامه بختیاریکا
دانشنامه عمومی
باقی مانده (شیمی). باقیمانده[ ۱] در شیمی به مواد باقیمانده بعد از یک فرایند تقطیر، تبخیر یا فیلتراسیون اشاره دارد. اما این تعریف در مقیاس ماکروسکوپی است. در مقیاس میکروسکوپی باقیمانده می تواند اشاره ای باشد به یک یا گروهی از اتمها که طی یک فرایند ( واکنش ) شیمیایی بخشی از یک مولکول مثلاً گروه متیل را می سازند. همچنین می تواند به معنی محصولات بازمانده و ناخواسته از یک واکنش شیمیایی باشد. [ ۲]
ترکیب شیمیاییِ سمیِ باقیمانده موضوعی مرتبط با امنیت بهداشتی مواد غذایی است. برای مثال، سازمان غذا و دارو آمریکا ( FDA ) و انجمن بازبینی مواد غذایی کانادا ( CFIA ) ، جهت تشخیص باقیمانده های شیمیایی که ممکن است برای مصرف خطرناک باشند دستورالعملهایی دارند. از جمله این باقیمانده های شیمیایی می توان به آفلاتوکسین اشاره کرد.
در بیوشیمی و زیست شناسی مولکولی، یک باقیمانده به مونومر خاصِ درونِ یک زنجیره پلیمری یک پلی ساکارید، پروتیین یا اسید نوکلئیک اشاره دارد. ممکن است شما با جملاتی این چنینی روبرو شوید. «این پروتیین شامل ۱۱۸ باقیمانده آمینو اسیدی است. » یا «باقیمانده هیستیدینی[ ۳] در تشکیل حلقه ایمیدازول به عنوان یک اصل مهم مورد توجه قرار می گیرد. » دقت کنید که باقیمانده مولکولی از پاره مولکولی[ ۴] متفاوت است، مثلاً در مثال بالا می توانیم حلقه ایمیدازول را با واژه پاره ایمیدازول[ ۵] توصیف کنیم. در طی فرایندی که در آن بلوکهای مونومری ( مثلاً آمینو اسیدها ) کنار هم زنجیروار قرار می گیرند تا یک زنجیره پلیمری ( مثلاً یک پروتیین ) را تشکیل دهند، بعضی اتم ها ( معمولاً مولکول آب ) از هر کدام از بلوکهای ساختمانی به بیرون رانده می شوند، و فقط باقیمانده ای از هر بلوک ساختمانی در زنجیره قرار می گیرد. باقیمانده ای که ممکن است آمینو اسیدی باشد در یک پلی پپتید.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفترکیب شیمیاییِ سمیِ باقیمانده موضوعی مرتبط با امنیت بهداشتی مواد غذایی است. برای مثال، سازمان غذا و دارو آمریکا ( FDA ) و انجمن بازبینی مواد غذایی کانادا ( CFIA ) ، جهت تشخیص باقیمانده های شیمیایی که ممکن است برای مصرف خطرناک باشند دستورالعملهایی دارند. از جمله این باقیمانده های شیمیایی می توان به آفلاتوکسین اشاره کرد.
در بیوشیمی و زیست شناسی مولکولی، یک باقیمانده به مونومر خاصِ درونِ یک زنجیره پلیمری یک پلی ساکارید، پروتیین یا اسید نوکلئیک اشاره دارد. ممکن است شما با جملاتی این چنینی روبرو شوید. «این پروتیین شامل ۱۱۸ باقیمانده آمینو اسیدی است. » یا «باقیمانده هیستیدینی[ ۳] در تشکیل حلقه ایمیدازول به عنوان یک اصل مهم مورد توجه قرار می گیرد. » دقت کنید که باقیمانده مولکولی از پاره مولکولی[ ۴] متفاوت است، مثلاً در مثال بالا می توانیم حلقه ایمیدازول را با واژه پاره ایمیدازول[ ۵] توصیف کنیم. در طی فرایندی که در آن بلوکهای مونومری ( مثلاً آمینو اسیدها ) کنار هم زنجیروار قرار می گیرند تا یک زنجیره پلیمری ( مثلاً یک پروتیین ) را تشکیل دهند، بعضی اتم ها ( معمولاً مولکول آب ) از هر کدام از بلوکهای ساختمانی به بیرون رانده می شوند، و فقط باقیمانده ای از هر بلوک ساختمانی در زنجیره قرار می گیرد. باقیمانده ای که ممکن است آمینو اسیدی باشد در یک پلی پپتید.
wiki: باقی مانده (شیمی)
دانشنامه آزاد فارسی
باقی مانده (remainder)
جزیی از مقسومکه پس از تقسیمآن بر مقسومٌ علیهباقی می ماند. به عبارت دیگر، عددی که اگر با حاصل ضربخارج قسمتدر مقسوم علیه جمع شود، مقسوم به دست آید. مثلاً، باقی ماندۀ تقسیم ۱۱ بر ۳ برابر ۲ است. باقی مانده ممکن است به صورت کسر متعارفییا کسر اعشاری، باشد.
جزیی از مقسومکه پس از تقسیمآن بر مقسومٌ علیهباقی می ماند. به عبارت دیگر، عددی که اگر با حاصل ضربخارج قسمتدر مقسوم علیه جمع شود، مقسوم به دست آید. مثلاً، باقی ماندۀ تقسیم ۱۱ بر ۳ برابر ۲ است. باقی مانده ممکن است به صورت کسر متعارفییا کسر اعشاری، باشد.
wikijoo: باقی_مانده
مترادف ها
سامان، استراحت، اسایش، نتیجه، باقی، باقی مانده، تکیه، رستی، بقایا، فراغت، تجدید قوا، سایرین، دیگران، الباقی، موقعیت سکون
اضافه، باقی مانده، زیادتی، مازاد، زیادی
ته نشین، باقی مانده، پس مانده، زیادتی، فضله، فضولات، پس ماند، قسمت باقی مانده، تفاله مانده
خرده، تکه، قطعه، پاره، باقی مانده، قطعات متلاشی
خرده، اوار، باقی مانده، اثار مخروبه، اشغال روی هم ریخته
چیز، خرت و پرت، باقی مانده، تکه و پاره
رسوب، تفاله، تفاضل، باقی، باقی مانده، پس مانده
باقی، باقی مانده، پس مانده، فضله، سایرین
اثر، باقی مانده، بقیه
درد، باقی مانده، چیز پست و بی ارزش
باقی، باقی مانده، پس مانده، ته مانده
باقی مانده، ته مانده، انتهای تاریانخ، سر ازاد نخ، چیز استفاده نشده، انتهای شل هر چیزی
باقی مانده، بازمانده، شخص زنده
باقی مانده، مانده
باستانی، باقی مانده
موجود، پدیدار، باقی مانده، دارای هستی، نسخهء موجود و باقی
رسوبی، باقی مانده، پس مانده
رسوبی، باقی مانده، مانده، موصی له، وارث طبقه دوم
فارسی به عربی
استراحة , بقیة
پیشنهاد کاربران
باقی = باقی مانده
بده ساقی مِیِ باقی که در جنت نخواهی یافت
کنار آب رُکن آباد و گُلگَشت مُصَلّا را
حافظ
بده ساقی مِیِ باقی که در جنت نخواهی یافت
کنار آب رُکن آباد و گُلگَشت مُصَلّا را
حافظ
پیشنهاد واژه در دانش مزداهیک ( ریاضی ) : ( پی مانده/پی ماندَن ) = ( باقی مانده/باقی ماندن )
پارسی/آلمانی/انگلیسی
پی مانده/remainder / Rest
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
... [مشاهده متن کامل]
پارسی/ آلمانی / انگلیسی
پی ماندَن/ to remain /uebrigbleiben ، bleiben
پارسی/آلمانی/انگلیسی
پی مانده/remainder / Rest
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
... [مشاهده متن کامل]
پارسی/ آلمانی / انگلیسی
پی ماندَن/ to remain /uebrigbleiben ، bleiben
مابقی
الباقی
بازمانده، ماندنی
تمامه
الباقی، بازمانده، باقی، به جای مانده، بقایا، بقیه، پس مانده، تتمه، مابقی، مازاد
تتمه