بازگشت به دنیا در پایان تاریخ

دانشنامه اسلامی

[ویکی نور] بازگشت به دنیا در پایان تاریخ (تحلیل و بررسی مسئله رجعت). «بازگشت به دنیا در پایان تاریخ (تحلیل و بررسی مسئله رجعت)» اثر خدامراد سلیمیان، پژوهشی است درباره رجعت و بازگشت برخی مردگان مؤمن و کافر، بعد از ظهور امام زمان(ع) که به زبان فارسی و در سال 1349ش نگارش یافته است.
از آنجایی که اعتقاد به رجعت همواره با مشکلاتی روبه رو بوده و به ویژه دیدگاه عالمان اهل سنت درباره این موضوع مشکلات را دوچندان ساخته است، مؤلف تحقیق واقع بینانه و به دور از سطحی نگری درباره این موضوع را برخود فرض دیده و اقدام به تألیف این اثر نموده است.
کتاب با مقدمه مؤلف آغاز شده و مطالب در ده فصل تدوین شده است.
مؤلف معتقد است گرچه پیشینه این بحث به ادیان قبل از اسلام برمی گردد، اما به یقین بحث رجعت از شمار موضوعاتی است که پیامبر اسلام(ص) و روایات شیعی از آن به تفصیل سخن گفته و نوشته های فراوانی نیز به این مهم پرداخته اند.
وی کتاب سلیم بن قیس هلالی را جزء اولین کتب که در مورد این موضوع بحث کرده می داند و از دیگر کسانی که روایاتی چند از مسئله رجعت را در نوشته های خود ذکر کرده اند را علی بن ابراهیم در تفسیر قمی، محمدبن یعقوب کلینی در کافی، شیخ صدوق در من لایحضره الفقیه، شیخ مفید در ارشاد دانسته است.

[ویکی فقه] بازگشت به دنیا در پایان تاریخ (کتاب). «بازگشت به دنیا در پایان تاریخ (تحلیل و بررسی مسئله رجعت)» اثر خدامراد سلیمیان ، پژوهشی است درباره رجعت و بازگشت برخی مردگان مؤمن و کافر ، بعد از ظهور امام زمان علیه السّلام که به زبان فارسی و در سال ۱۳۴۹ ش نگارش یافته است.
از آنجایی که اعتقاد به رجعت همواره با مشکلاتی روبه رو بوده و به ویژه دیدگاه عالمان اهل سنت درباره این موضوع مشکلات را دوچندان ساخته است، مؤلف تحقیق واقع بینانه و به دور از سطحی نگری درباره این موضوع را برخود فرض دیده و اقدام به تالیف این اثر نموده است.
ساختار
کتاب با مقدمه مؤلف آغاز شده و مطالب در ده فصل تدوین شده است. مؤلف معتقد است گرچه پیشینه این بحث به ادیان قبل از اسلام برمی گردد، اما به یقین بحث رجعت از شمار موضوعاتی است که پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله وسلّم و روایات شیعی از آن به تفصیل سخن گفته و نوشته های فراوانی نیز به این مهم پرداخته اند. وی کتاب سلیم بن قیس هلالی را جزء اولین کتب که در مورد این موضوع بحث کرده می داند و از دیگر کسانی که روایاتی چند از مسئله رجعت را در نوشته های خود ذکر کرده اند را علی بن ابراهیم در تفسیر قمی ، محمدبن یعقوب کلینی در کافی ، شیخ صدوق در من لایحضره الفقیه ، شیخ مفید در ارشاد دانسته است.
گزارش محتوا
نویسنده در مقدمه به مسائلی که باعث کم توجهی به بحث رجعت شده پرداخته و عواملی چون تلاش مخالفان در محو این اعتقاد، درک سطحی و غلط برخی موافقان و نسبت دادن برخی عقاید غلات به تمامی شیعیان را از جمله دلایل آن برشمرده است.
← فصل اول
...

پیشنهاد کاربران

تفسیر علمی آیه قرآنی 《ما خلقکم و لا بعثکم الا کنفس واحده 》 و نشان دادن راه و بیان روش و چگونگی بازگشت افراد انسانی ( منجمله بقیه موجودات ) به این دنیا به روش علمی در پیروی از روش مطلق خدای علمی: خداوند متعال حقیقی و واقعی ( یعنی خدا از دیدگاه علمی و نه خدایان گوناگون از دیدگاه اسطوره سازان، افسانه بافان، حماسه سرایان، آئین ها و ادیان و مذاهب، الهیات و کلام و حکمت ها و عرفان های فراوان و گوناگون دینی و فلسفه های مختلف آزاد ) در آفرینش اولیه محتوای هرکدام از گیتی ها یا کیهان ها و یا جهان های متناهی، مساوی، موازی و بیشمار در نهایت کمال ایده آل خوبی و زیبایی، اعتدال و نظم و هماهنگی با کمیت و کیفیت بهشت برین، کلیه نفوس نباتی و حیوانی و انسانی را از نفس واحد و بیکران خود و هرکدام را بصورت زوجی در نهایت کمال ایده آل خوبی و زیبایی آفریده و به هرکدام جاودانگی اهداء نموده و نه از نفس یک موجود خیالی اوهامی تحت نام آدم. در این زمینه یک نکته مهم تر از کلیه نکات اینکه هر فرد انسانی را به شکل خانواده ده عضوی مشتمل بر پنج مرد و پنج زن خودی و یا به بیانی دیگر، هر فرد انسانی را بصورت پنج زوج مشتمل بر ده نیمزوج مذکر و موئنث آسمانی و هرکدام را در نهایت کمال ایده آل خوبی و زیبایی، توانایی و دانائی و هنرمندی آفریده و به هرکدام عشق و زندگی جاودانه اهداء نموده است. و کالبد های موجودات زنده و غیر زنده را از ذرات چهار بعدی زمانمکان نسبی و ذرات چهار بعدی بیزمانی بیمکانی نسبی ( هردو ابعاد خود وی ) بر رویهم با ماهیت های معکوس و کمیت های مساوی در ابعاد پلانک تحت عنوان نوسانگر های بنیادی هشت بعدی آفریده و نه از عدم یا نیستی و نه از تار یا ریسمان های تخیل گران شبه علمی. و بعد از مرگ، بدن ها را بر نمی انگیزاند بلکه من ها را در نفس یا منِ واحد خود بموازات خواب ژرف و شیرین در طی حالت برزخ به کمک حواس، فهم و عقل بیکران خویش از مشاهده و تجربه عشق و زندگی روئیایی با کمیت و کیفیت بهشت برین برخوردار می نماید تا لحظه بسته شدن مجدد نطفه در رحم مادر و بیداری و تولد دوباره در همین دنیا در مداری برتر. این عالم یا دنیا به شکل این آسمان و زمین و هرآنچه که بین آنهاست در طول این سفر دایره وار دنیوی، مقطعی، نزولی و صعودی محتوای کیهان یا جهان بین دو بهشت برین متوالی یعنی بین مبدء و معاد حقیقی و واقعی ( یعنی مبدء و معاد از دیدگاه علمی و نه دینی ) همیشه بعد از وقوع مهبانگ های هشتم در یک درجه تکاملی برتر از قبل از نو آفریده میشود. خدای حقیقی و واقعی از دیدگاه علمی هیچ چیز دیگری نمی باشد غیر از محیط و محتوای کلیه گیتی ها یا کیهان ها و یا جهان های متناهی، مساوی، موازی و بیشمار و در محتوای هرکدام از آنها دارای هفت سیما یا چهره و یا جمال و جلال کلی می باشد بصورت هفت سامان یا نظام کلی کوانتمی در قالب هفت عالم یا دنیا به شکل آسمان ها و زمین های هفتگانه و هرآنچه که بین آنهاست که هرکدام به یک سهم مساوی با هم و در طول هم و پشت سر همدیگر از حق به ظهور رسیدن و پیدایش و کثرت و تجربه و سپری نمودن زندگی های کلی و جزئیاتی دنیوی خاص و ویژه خویش برخوردار می باشند و آنهم هرکدام نه فقط یک یا صد و یا هزار و یکبار بلکه بلکه هرکدام دقیقا به تعداد حلقه های زنجیره دایره وار علت و معلول از طریق گردش وقوع مه بانگ های هفتگانه بر اثر نوسانات خودکار و متوالی انبساط و انقباض در چهارچوب طرح مطلق آفرینش و بر اساس قوانین جاودانه و آئین نامه های اجرایی ثابت و پایدار و تغییر ناپذیر آن. در زمینه زندگی های برزخی و اُخروی شاید مفید و ثمر بخش باشد بدانیم که بطور مطلق مستقل از کلیه پندار ها و گفتار ها و رفتار های نیک و بد دنیوی و بدون کوچکترین تبعیض و استثنائی بین افراد انسانی صورت می پذیرند. وعده های بهشت و جهنم از طرف خدای حقیقی و واقعی و به امر و خواست وی به انسان داده نشده اند بلکه از طرف بنیانگذاران آئین ها و ادیان و مخترعین یوغ های سنگین و سبک شرایع آئینی و دینی به عنوان دو ضمانت نامه سفت و سخت اجرائی در دفاع جانبازانه از آئین و دین و حفظ یوغ شریعت بر دوش پیروان با هدف زنده نگاه داشتن نام و نشان و اثر خویش در ذهن و زبان و خط و خاطره انسان بخصوص پیروان و در حافظه تاریخ و آنهم متاثر از شهوات غریزه نام آوری و شهرت طلبی و برتر بینی خود و ایل و طایفه و قبیله و قوم خودی در میدان رقابت با خود ها، نام ها، ایل ها ، طوایف ، قبایل و اقوام بیگانه یا غیر خودی. آئین یکتا پرستی هم از طرف خدا و به امر و خواست وی و از آسمان نازل نشده و بر هستی و وجود انسان تحمیل نگردیده بلکه از دل ها یا زمینه های آئین های بت پرستی برخاسته و لذا هیچ تهفه بدرد بخوری به حال انسان نبوده و هیچ چیز دیگری نمی باشد غیر از فرزند راستین، وارث برحق، ادامه دهنده راه و کمال نهائی جمیع آئین های بت پرستی. از دیدگاه فردی من، بینش و باور و تصویر دینی به شکل 《دنیا - برزخ - آخرت 》 حقیقت ندارد، زیرا همانطور که عرض و بیان گردید، پایان عالم یا حالت برزخ؛ نه معاد می باشد و نه وقت برپائی قیامت کبری و فصل برداشت محصول در آخرت بلکه تولد دوباره از مادر در همین دنیا در یک درجه تکاملی برتر از درجه فعلی. طوریکه بخوبی واقف و آگاه و بیدار و مطلع هستیم، از دیدگاه ادیان ابراهیمی ( یعنی یهودیت و مسیحیت و اسلام ) مبدء و معاد یکسان نیستند، زیرا از دیدگاه این ادیان در مبدء فقط بابا آدم و ننه حوا آفریده شده اند، اما در معاد قرار بر این است که کلیه افراد انسانی از قبر برانگیخته شوند. این تناقض بزرگ و بنیادی و مخفی یا پنهان شده در زیر تناقضات عدیده یا فراوان و بر رویهم انباشته شده، تا کنون توسط اندیشمندان و متفکرین صاحب نام این سه دین هنوز کشف نگردیده چه رسد به حل و رفع و رفو آن.
...
[مشاهده متن کامل]

یکی دو نکته مهم دیگر در پایان کلام کودکانه امروز این حقیر : طول زمانی این سفر دایره وار مقطعی و نزولی و صعودی محتوای کیهان یا جهان بین دو بهشت برین متوالی در ادوار فراوان ( به تعداد حلقه های زنجیره دایره وار علت و معلول ) همیشه مساوی خواهد بود با معکوس زمان پلانک در علم فیزیک یعنی ۱۰ بتوان ۴۳ ثانیه. تبدیل این زمان به سال شمسی ( یا قمری ) به کمک یک ماشین حساب مناسب به عهده خوانندگان گرامی و به ویژه آنانیکه که خود را خود و خدا شناس می پندارند. از آنجائیکه در محتوای هرکدام از جهان های بیشمار هفت عالم یا دنیا به شکل آسمان ها و زمین های هفتگانه و هرآنچه که بین آنهاست، وجود دارند، میتوان به این نتیجه معقول و منطقی رسید که در طول این سفر همیشه هفت عالم یا حالت برزخ بطور همزمان و ادغام در هم به شکل یک عالم بزرگ غیبی وجود دارد که حائل بین مبدء و معاد می باشد، اما هر کدام از برزخ های هفتگانه حائل بین لحظه مرگ و لحظه بسته شدن مجدد نطفه در رحم مادر در دنیای خاص و ویژه خویش در مداری برتر و کمال یافته تر ازقبل خواهند بود. هرکدام از ما افراد انسانی در این دنیا دارای یک نیمزوج آسمانی و جاودانه خاص و ویژه خویش می باشیم با جنسیت معکوس، که مانند خود هرکدام از ما در یک دنیای مادی روانی با بذر قابل رشد روحی مثل همین دنیا و در طول و پشت سر این دنیا از مادر متولد می شود و عشق و زندگی دنیوی خود را تجربه و سپری می نماید و هم اکنون نفس مجرد یا منِ آن نیمزوج ملکوتی در بخش نامرئی همین دنیا در خواب ژرف و شیرین برزخی بسر می برد و به کمک حواس و فهم و عقل بیکران خدا از مشاهده و تجربه عشق و زندگی روئیایی با کمیت و کیفیت بهشت برین برخوردار میباشد و از حال و روز نیمزوج دنیوی خود هم بطور کامل واقف و آگاهست ( البته بطور غیر مستقیم یعنی به کمک بیدریغ خدا ) . آن نیمزوج به تنهائی از آن زندگی برزخی برخوردار نمی باشدبلکه بهمراه هشت عضو دیگر خانواده خودی و در حال حاضر فقط جای این نیمزوج دنیوی بین آنها خالیست و آن جای خالی یک لحظه بعد از مرگِ این نیمزوج دنیوی پُر میگردد و همگی از ته دل به او خوش آمد میگویند. خانه ها یا سرا های ملکوتی یا آسمانی پنتاگونی شکل یا پنج ویلائی می باشند با سالون مشترک و مرکزی پنج ضلعی و هرکدام از ویلاها دارای در مستقل به فضای بهشت برین. البته روئیایی با کمیت و کیفیت بهشت برین.

بپرس