[ویکی فقه] بازخوانی کتاب تفسیر مبهمات القرآن. (مبهمات قرآن)؛ از جمله مباحث (علوم قرآنی) است که دستیابی به آن در فهم قرآن ، کارآمد و سودمند خواهد بود، و چه بسیار اختلاف های کلامی، فقهی و… که با اهتمام به این دانش برطرف می گردد؛ و اتّحاد و یکنواختی بیشتری در شناخت و عمل به (قرآن کریم) و ( سنت شریف) به وجود خواهد آمد.
امّا با کمال تاسّف باید اظهار نمود که به رغم اهمیّت این شاخه از علوم قرآن، کمتر به آن پرداخته شده است و تالیفات به عمل آمده در این زمینه بسیار اندک است، و با مطالعه آنها در می یابیم که اوّلاً: همه این تالیفات با دیدگاه (مکتب خلفا) نگاشته شده است، و کتاب مستقلّی از پیروان (مکتب اهل بیت ) علیه السّلام در دست نیست؛ ثانیاً: نخستین و بیشترین نگارندگان، از سرزمین (اندلس) هستند.کامل ترین کتاب مستقل در زمینه (مبهمات قرآن) از آنِ ابو عبداللّه محمّد بن علی البلنسی (۷۱۴-۷۸۲هـ) است با نام (تَفْسِیرُ مُبْهَماتِ الْقُرآنِ)؛ موسوم به (صِلَةُ الْجَمْعِ وَ عَائِدُالتَّذْیِیلِ لِمَوْصُولِ کِتَابَیِ الاِعْلاَ مِ وَالتَّکْمِیلِ). این کتاب ارزشمند ـ که ترجمه، نقد و بررسی آن موضوع رساله این جانب و همسرم در مقطع کارشناسی ارشد، رشته علوم قرآن و حدیث بوده است، بهانه ای شد تا مقاله ای در معرفی اش بنگاریم، و به طور اجمال به نقدش بنشینیم. شایان ذکر است که پیش تر در دو مقاله مجزّا با عناوین (مباحث پیرامونیِ دانش مبهمات قرآن) و (سیر تاریخی در نگارش تفسیر مبهمات قرآن) به بحث و بررسی پرداخته ایم.به جهت سهولت در ورود به این بحث، بر آن شدیم تا در مقدّمه ای کوتاه، به معنای لغوی و اصطلاحی واژه (مبهمات قرآن)؛ پیشینه مختصری از این دانش ، و زندگانی و ویژگی های نگارنده بپردازیم.
بررسی واژه (مُبْهَم)
(مبهم)؛ اسم مفعول مشتق از (ابهام) (مصدر باب افعال )؛ از ریشه (ب. هـ. م)؛ به معنای (گُنگ)؛ و (مشتبه) است؛ و به هر آنچه که نوعی از (نهفتگی)؛ (پنهانی)؛ و (خفا) در آن وجود داشته باشد (مبهم) گفته می شود. این واژه، مشتقّات و کاربردها و مصادیق متعدّدی در زبان عرب و قرآن دارد و به نظر می رسد همگی به همان معنای اصلی باز می گردد. در تعریف اصطلاحی (مبهمات قرآن) گفته اند: هر لفظی که خدا در قرآن کریم با اسم عَلَمش از آن یاد نکرده است، خواه پیامبر باشد یا جانشین(پیامبر) یا جز آن، آدم باشد یا فرشته یا جنّ، شهر باشد یا ستاره یا درخت، یا حیوانی که دارای اسم عَلَم است، یا عددی که معدودش مشخّص نشده باشد، یا زمانی که روشن نشده باشد، یا مکانی که شناخته نشده باشد….
پیشینه دانش (مبهمات قرآن)
به جرات می توان گفت: سابقه اهتمام و پرداختن به (مبهمات قرآن)؛ و تبیین مصادیق آنها، به نخستین دوران نزول قرآن باز می گردد؛ و به استناد تصریح این آیه شریفه: …وَ اَنْزَلْنَا الَیْکَ اَلذِّکْرَ لِتُبَیِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ اِلَیْهِمْ…; …واین قرآن را به سوی تو فرستادیم، تا برای مردم، آنچه را که به سوی ایشان نازل شده است، توضیح دهی، …؛ وجود شریف پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلّم اوّلین کسی است که به تبیین، تفسیر و ابهام زدایی از قرآن پرداخته است. سپس اهل بیت آن حضرت علیه السّلام؛ صحابه و تابعین و دیگران تاکنون در حدّ توان خویش به تفسیر مبهمات قرآن پرداخته اند. گفتنی است تفسیر مبهمات و واژهای دشواریاب قرآن در یکجا گرد نیامده بودند؛ بلکه سخنانی پراکنده در میان کتب تفسیر ، حدیث، تاریخ و اسباب نزول بوده اند. تا اینکه قرن ششم هجری طلوع نمود و مرحله ای نو در پژوهش پیرامون (مبهمات قرآن) آغاز گردید و (سهیلی) (۵۰۸-۵۸۱هـ.) کتاب ارزشمند (التعریف و الاعلام فیما ابهم فی القرآن من الاسماء و الاعلام) (این کتاب با نام غوامض الاسماء المبهمة و الاحادیث المسندة فی القرآن نیز چاپ شده است؛ و دکتر هیثم عیّاش (محقق این کتاب) به این نکته تصریح کرده است. البته بجز این کتاب، کتابی دیگر با نام الایضاح و التبیین لما ابهم من تفسیر الکتاب المبین به سهیلی نسبت داده اند) را نگاشت. به گواهی عموم دانشمندان علوم قرآنی، نخستین کسی که در این باره به تالیف مستقل دست زده هموست. سپس (ابن عسکر) (۵۸۴-۶۳۶هـ.) کتاب (التکمیل و الاتمام لکتاب التعریف و الاعلام) را به عنوان حاشیه و تکمله ای بر کتاب (سهیلی) نوشت؛ همچنان که خود او در مقدّمه اش به این نکته اشاره کرده است. از آن پس زُهْرِی (… ـ ۶۱۷هـ.) کتاب (البیان فیما ابهم من الاسماء فی القرآن)؛ و ابن فرتون (…ـ ۶۶۰هـ.) کتاب (الاستدراک علی التعریف و الاعلام فیما ابهم فی القرآن من الاسماء و الاعلام)؛ و ابو عبداللّه الشّامی (۶۷۱-۷۱۵هـ) کتاب (الاستدراک علی التعریف والاعلام فیما اُبهم فی القرآن من الاسماء و الاعلام) ، و (ابن جماعة (۶۳۹-۷۳۳هـ) کتاب های (التّبیان لمبهمات القرآن) و (غررالتّبیان فی من لم یُسمّ فی القرآن) را نگاشتند.
← کتب ارزشمند در باب مبهمات قرآن
...
امّا با کمال تاسّف باید اظهار نمود که به رغم اهمیّت این شاخه از علوم قرآن، کمتر به آن پرداخته شده است و تالیفات به عمل آمده در این زمینه بسیار اندک است، و با مطالعه آنها در می یابیم که اوّلاً: همه این تالیفات با دیدگاه (مکتب خلفا) نگاشته شده است، و کتاب مستقلّی از پیروان (مکتب اهل بیت ) علیه السّلام در دست نیست؛ ثانیاً: نخستین و بیشترین نگارندگان، از سرزمین (اندلس) هستند.کامل ترین کتاب مستقل در زمینه (مبهمات قرآن) از آنِ ابو عبداللّه محمّد بن علی البلنسی (۷۱۴-۷۸۲هـ) است با نام (تَفْسِیرُ مُبْهَماتِ الْقُرآنِ)؛ موسوم به (صِلَةُ الْجَمْعِ وَ عَائِدُالتَّذْیِیلِ لِمَوْصُولِ کِتَابَیِ الاِعْلاَ مِ وَالتَّکْمِیلِ). این کتاب ارزشمند ـ که ترجمه، نقد و بررسی آن موضوع رساله این جانب و همسرم در مقطع کارشناسی ارشد، رشته علوم قرآن و حدیث بوده است، بهانه ای شد تا مقاله ای در معرفی اش بنگاریم، و به طور اجمال به نقدش بنشینیم. شایان ذکر است که پیش تر در دو مقاله مجزّا با عناوین (مباحث پیرامونیِ دانش مبهمات قرآن) و (سیر تاریخی در نگارش تفسیر مبهمات قرآن) به بحث و بررسی پرداخته ایم.به جهت سهولت در ورود به این بحث، بر آن شدیم تا در مقدّمه ای کوتاه، به معنای لغوی و اصطلاحی واژه (مبهمات قرآن)؛ پیشینه مختصری از این دانش ، و زندگانی و ویژگی های نگارنده بپردازیم.
بررسی واژه (مُبْهَم)
(مبهم)؛ اسم مفعول مشتق از (ابهام) (مصدر باب افعال )؛ از ریشه (ب. هـ. م)؛ به معنای (گُنگ)؛ و (مشتبه) است؛ و به هر آنچه که نوعی از (نهفتگی)؛ (پنهانی)؛ و (خفا) در آن وجود داشته باشد (مبهم) گفته می شود. این واژه، مشتقّات و کاربردها و مصادیق متعدّدی در زبان عرب و قرآن دارد و به نظر می رسد همگی به همان معنای اصلی باز می گردد. در تعریف اصطلاحی (مبهمات قرآن) گفته اند: هر لفظی که خدا در قرآن کریم با اسم عَلَمش از آن یاد نکرده است، خواه پیامبر باشد یا جانشین(پیامبر) یا جز آن، آدم باشد یا فرشته یا جنّ، شهر باشد یا ستاره یا درخت، یا حیوانی که دارای اسم عَلَم است، یا عددی که معدودش مشخّص نشده باشد، یا زمانی که روشن نشده باشد، یا مکانی که شناخته نشده باشد….
پیشینه دانش (مبهمات قرآن)
به جرات می توان گفت: سابقه اهتمام و پرداختن به (مبهمات قرآن)؛ و تبیین مصادیق آنها، به نخستین دوران نزول قرآن باز می گردد؛ و به استناد تصریح این آیه شریفه: …وَ اَنْزَلْنَا الَیْکَ اَلذِّکْرَ لِتُبَیِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ اِلَیْهِمْ…; …واین قرآن را به سوی تو فرستادیم، تا برای مردم، آنچه را که به سوی ایشان نازل شده است، توضیح دهی، …؛ وجود شریف پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلّم اوّلین کسی است که به تبیین، تفسیر و ابهام زدایی از قرآن پرداخته است. سپس اهل بیت آن حضرت علیه السّلام؛ صحابه و تابعین و دیگران تاکنون در حدّ توان خویش به تفسیر مبهمات قرآن پرداخته اند. گفتنی است تفسیر مبهمات و واژهای دشواریاب قرآن در یکجا گرد نیامده بودند؛ بلکه سخنانی پراکنده در میان کتب تفسیر ، حدیث، تاریخ و اسباب نزول بوده اند. تا اینکه قرن ششم هجری طلوع نمود و مرحله ای نو در پژوهش پیرامون (مبهمات قرآن) آغاز گردید و (سهیلی) (۵۰۸-۵۸۱هـ.) کتاب ارزشمند (التعریف و الاعلام فیما ابهم فی القرآن من الاسماء و الاعلام) (این کتاب با نام غوامض الاسماء المبهمة و الاحادیث المسندة فی القرآن نیز چاپ شده است؛ و دکتر هیثم عیّاش (محقق این کتاب) به این نکته تصریح کرده است. البته بجز این کتاب، کتابی دیگر با نام الایضاح و التبیین لما ابهم من تفسیر الکتاب المبین به سهیلی نسبت داده اند) را نگاشت. به گواهی عموم دانشمندان علوم قرآنی، نخستین کسی که در این باره به تالیف مستقل دست زده هموست. سپس (ابن عسکر) (۵۸۴-۶۳۶هـ.) کتاب (التکمیل و الاتمام لکتاب التعریف و الاعلام) را به عنوان حاشیه و تکمله ای بر کتاب (سهیلی) نوشت؛ همچنان که خود او در مقدّمه اش به این نکته اشاره کرده است. از آن پس زُهْرِی (… ـ ۶۱۷هـ.) کتاب (البیان فیما ابهم من الاسماء فی القرآن)؛ و ابن فرتون (…ـ ۶۶۰هـ.) کتاب (الاستدراک علی التعریف و الاعلام فیما ابهم فی القرآن من الاسماء و الاعلام)؛ و ابو عبداللّه الشّامی (۶۷۱-۷۱۵هـ) کتاب (الاستدراک علی التعریف والاعلام فیما اُبهم فی القرآن من الاسماء و الاعلام) ، و (ابن جماعة (۶۳۹-۷۳۳هـ) کتاب های (التّبیان لمبهمات القرآن) و (غررالتّبیان فی من لم یُسمّ فی القرآن) را نگاشتند.
← کتب ارزشمند در باب مبهمات قرآن
...
wikifeqh: بازخوانی_کتاب_تفسیر_مبهمات_القرآن