که ز اطناب به ْ بود ایجاز.
قاآنی.
|| شتاب دادن دهش را. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). || از نظر علم بلاغت ، آن است که لفظ اندک بود و معنی [ آن ] بسیار. چنانکه سنایی گفته است :تا بحشر ای دل ار ثنا گفتی
همه گفتی چو مصطفی گفتی.
و چنانکه انوری گفته است :
بی تو رفتست ورنه در زنبور
در پی نوش کی فتادی نیش.
( المعجم فی معاییر اشعارالعجم ص 377 ). اداء المقصود باقل من العبارة المتعارفة. ( تعریفات ). رجوع به کشاف اصطلاحات الفنون شود.