اکتشاف
/~ekteSAf/
برابر پارسی: بازیابی، پی بُرد، پیدایش، دریابی، نویابی، یافتن، یافته
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
- جوخه اکتشاف ؛ دسته سربازانی که جهت تجسس مواضع دشمن از پیش بروند.
فرهنگ فارسی
۱ - ( مصدر ) باز کردن پرده برداشتن پدید آوردن کشف کردن . ۲ - ( اسم ) کشف . ۳ - بدست آوردن اطلاعاتی دربار. دشمن بطرق مختلف جمع : اکتشافات .
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
دانشنامه عمومی
اکتشاف (آلبوم دفت پانک). «اکتشاف» ( به انگلیسی: Discovery ) آلبومی از گروه موسیقی موسیقی هاوس دفت پانک است که در ۳ مارس ۲۰۰۱ ( ۲۰۰۱ - 03 - ۰۳ ) منتشر شد.
این آلبوم در چارت های فلاندرز در رتبه اول و در چارت های استرالیا، ایتالیا، والونیا، نروژ، سوئد، فرانسه، اتریش، بریتانیا، سوئیس، نیوزلند، کانادا جزو ده آلبوم اول قرار گرفت.
این آلبوم در چارت های فلاندرز در رتبه اول و در چارت های استرالیا، ایتالیا، والونیا، نروژ، سوئد، فرانسه، اتریش، بریتانیا، سوئیس، نیوزلند، کانادا جزو ده آلبوم اول قرار گرفت.

wiki: اکتشاف (آلبوم دفت پانک)
اکتشاف (مجموعه جعبه ای). اکتشاف ( به انگلیسی: Discovery ) یک مجموعه جعبه ای از مجموعه آلبوم های استودیویی گروه پینک فلوید می باشد که در ۲۶ سپتامبر ۲۰۱۱ منتشر شد. در این مجموعه هر ۱۴ آلبوم استودیویی به صورت ریمسترشده ( توسط جیمز گاتری ) قرار دارد. علاوه بر آلبوم ها شامل یک کتابچهٔ ۶۰صفحه ای هم می باشد که در آن طرح جلدهای آلبوم قرار دارد.
• نی زن بر دروازه های سپیده دم
• یک نعلبکی رمز و راز
• موسیقی متن فیلم بیشتر
• اوماگوما
• مادر قلب اتمی
• فضولی
• تیره و تار در پشت ابر
• نیمه تاریک ماه
• کاش اینجا بودی
• جانوران
• دیوار
• برش نهایی
• لغزش آنی در عقل
• زنگ دسته بندی
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف• نی زن بر دروازه های سپیده دم
• یک نعلبکی رمز و راز
• موسیقی متن فیلم بیشتر
• اوماگوما
• مادر قلب اتمی
• فضولی
• تیره و تار در پشت ابر
• نیمه تاریک ماه
• کاش اینجا بودی
• جانوران
• دیوار
• برش نهایی
• لغزش آنی در عقل
• زنگ دسته بندی

wiki: اکتشاف (مجموعه جعبه ای)
مترادف ها
بازرسی، کشف، ردیابی، بازیابی، بروز، اکتشاف، یافت، تفتیش
شناسایی، اکتشاف، بازدید مقدماتی
شناسایی، اکتشاف، سیاحت اکتشافی، استکشاف
کشف، اکتشاف، یابنده، پی بری
حکم، کشف، اکتشاف، یافت، یابنده، افزار
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
∆ ژرفش🇮🇷
∆ اکتشاف🇸🇦
⟡ ژرفش گنج در شیراز راست بود🇮🇷
⟡ اکتشاف خزینه در شیراز واقعی بود🇸🇦
∆ اکتشاف🇸🇦
⟡ ژرفش گنج در شیراز راست بود🇮🇷
⟡ اکتشاف خزینه در شیراز واقعی بود🇸🇦
نگره های فارسی🇮🇷 نوین و گیرای برابر واژه🇸🇦
∆ ژویا ⟡ ژویای این پدیده در آسمان شب، ستاره ای نادیده را آشکار ساخت.
∆ نویابش ⟡ نویابش این راهکار، راه دشواری پیمود تا به آن دست یافت.
∆ ژرفیاب ⟡ ژرفیاب او در دریای دانش، گوهرهای ناشناخته را آشکار ساخت
... [مشاهده متن کامل]
∆ ژرفاکاو ⟡ ژرفاکاو دانشمندان در لایه های زمین، رازهای دیرینه را نمایان کرد.
∆ نوکافت ⟡ نوکافت طلا در تهران شگفت انگیزه.
∆ نویافت ⟡ پژوهشگران با نویافت روش تازه ای برای درمان این بیماری، پیشرفت بزرگی آفریدند.
∆ نوجست ⟡ نوجست دانشمندان در ژرفای دریا، گونه های نادیده جانوران را آشکار کرد.
∆ یابش ⟡ یابش گنجینه های کهن، نام او را در تاریخ جاودانه ساخت.
∆ یابند ⟡ یابند این راهکار، راه دشواری پیمود تا به آن دست یافت.
∆ پیجو ⟡ پیجوی او در کاوش ستارگان، به شناسایی سیاره ای تازه انجامید.
∆ نویابی ⟡ نویابی معدن طلا در آن منطقه، زندگی مردم را دگرگون ساخت.
∆ کاوید ⟡ کاوید او در دل تاریخ، رویدادهای ناشناخته را روشن ساخت.
∆ ژوهش ⟡ ژوهش دانشمند در دل اتم ها، ذرات ناشناخته را نمایان ساخت.
∆ کاوند ⟡ کاوند این رفتار در کودکان، به شناخت بهتر رشد مغز انجامید.
∆ نویَست ⟡ نویَست او در میان متون کهن، نوشته های گمشده را بازیافت.
∆ ژرفاوش ⟡ ژرفاوش او در زمینه پزشکی، به درمان بیماری های پیچیده انجامید.
∆ ژرفش ⟡ ژرفش او در دل کویر، چشمه های پنهان آب را نمایان ساخت.
∆ نوپژوه ⟡ نوپژوه این شیوه آموزشی، یادگیری را برای همگان آسان تر ساخت.
∆ اکافت ⟡ اکافت او در میان متون کهن، نوشته های گمشده را بازیافت.
∆ ژوند ⟡ ژوند پژوهشگران در زیست شناسی، گونه ای ناشناخته را شناسایی کرد.
∆ ژاوش ⟡ ژاوش او در نسخه های کهن، درمانی فراموش شده را بازیافت.
∆ ژویا ⟡ ژویای این پدیده در آسمان شب، ستاره ای نادیده را آشکار ساخت.
∆ نویابش ⟡ نویابش این راهکار، راه دشواری پیمود تا به آن دست یافت.
∆ ژرفیاب ⟡ ژرفیاب او در دریای دانش، گوهرهای ناشناخته را آشکار ساخت
... [مشاهده متن کامل]
∆ ژرفاکاو ⟡ ژرفاکاو دانشمندان در لایه های زمین، رازهای دیرینه را نمایان کرد.
∆ نوکافت ⟡ نوکافت طلا در تهران شگفت انگیزه.
∆ نویافت ⟡ پژوهشگران با نویافت روش تازه ای برای درمان این بیماری، پیشرفت بزرگی آفریدند.
∆ نوجست ⟡ نوجست دانشمندان در ژرفای دریا، گونه های نادیده جانوران را آشکار کرد.
∆ یابش ⟡ یابش گنجینه های کهن، نام او را در تاریخ جاودانه ساخت.
∆ یابند ⟡ یابند این راهکار، راه دشواری پیمود تا به آن دست یافت.
∆ پیجو ⟡ پیجوی او در کاوش ستارگان، به شناسایی سیاره ای تازه انجامید.
∆ نویابی ⟡ نویابی معدن طلا در آن منطقه، زندگی مردم را دگرگون ساخت.
∆ کاوید ⟡ کاوید او در دل تاریخ، رویدادهای ناشناخته را روشن ساخت.
∆ ژوهش ⟡ ژوهش دانشمند در دل اتم ها، ذرات ناشناخته را نمایان ساخت.
∆ کاوند ⟡ کاوند این رفتار در کودکان، به شناخت بهتر رشد مغز انجامید.
∆ نویَست ⟡ نویَست او در میان متون کهن، نوشته های گمشده را بازیافت.
∆ ژرفاوش ⟡ ژرفاوش او در زمینه پزشکی، به درمان بیماری های پیچیده انجامید.
∆ ژرفش ⟡ ژرفش او در دل کویر، چشمه های پنهان آب را نمایان ساخت.
∆ نوپژوه ⟡ نوپژوه این شیوه آموزشی، یادگیری را برای همگان آسان تر ساخت.
∆ اکافت ⟡ اکافت او در میان متون کهن، نوشته های گمشده را بازیافت.
∆ ژوند ⟡ ژوند پژوهشگران در زیست شناسی، گونه ای ناشناخته را شناسایی کرد.
∆ ژاوش ⟡ ژاوش او در نسخه های کهن، درمانی فراموش شده را بازیافت.
معنی یافتن - پیدا کردن متضاد نیافتن - کشف نکردن


برای ساخت برابر پارسی برای واژگان باید نخست واژه لاتین و انگلیسی و فرانسه ای آن را دید سپس بر پایه ی آن ها واژگانی نو ساخت، برای نمونه همین واژه عربی اختراع ( شکافتن، بریدن ) چون ربطی به پارسی و دیگر واژگان
... [مشاهده متن کامل]
... [مشاهده متن کامل]
زبان های هندواروپایی ندارد به کار نمیرود و از روی این معنی ها واژه سازی نادرست است در انگلیسی میگویند invention از in ( ان، در ) vent ( آمدن، رفتن، آوردن ) tion ( اِش ) یعنی بخش به بخش میشود "درآورش" درآوری چیزی نو که ساخته و پیدا میشود. یا واژه ابتکار عربی باز هم ربطی به فارسی و دیگر زبان های هندواروپایی ندارد ( بکر، باکره و. . . ) نمیتوان ترجمه کرد دوشیزگی! باید دید زبان های هم خانواده مان چه میگویند انگلیسی میگوید innovation ساخته شده از in ( ان، در ) nova ( نو ) tion ( اِش ) پس برابر پارسی اش میشود میشود "انوآورش" نوآوری یا یک واژه دیگر که همراه اختراع شنیده ایم اکتشاف ( کشف، برهنه کردن، شکافتن ) که تا حدودی به انگلیسی آن discovery نزدیک است، ساخته شده از dis ( وا، نا، پاد و. . . ) com ( هم ) oper ( بسته، کیپ ) y ( ای ) که کاور ( همکیپ ) به پارسی میشود پوشش پس دیسکاوری میشود "واپوشی" ( با واپاشی اشتباه گرفته نشود )
نویابی، یافتن ( کزازی )
کاوش، کاویدن