اورستیا ( یونانی Ὀρέστεια ) سه گانه ای از تراژدی های یونانی، شامل نمایشنامه های آگاممنون، نیازآوران و الاهگان انتقام است که توسط آشیلوس ( آیسخلوس ) نوشته شده و سرانجامِ نفرینی را که خاندان آترئوس به آن گرفتار شده، بیان می کند. اورستیا در اصل شامل نمایش دیگری به نام پروتئوس نیز بوده که امروزه متن آن موجود نیست. به احتمال زیاد، در ابتدا واژه «اورستیا» برای هر چهار نمایش به کار می رفته و «هر کدام از سه نمایش نامهٔ مجزای این سه گانه احتمالاً نام جداگانه نداشته اند. »[ ۱] اما امروزه، تنها در مورد نمایشنامه های باقی مانده به کار می رود. کلیت این مجموعه، تغییر فرهنگی جامعه را دربارهٔ موضوع عدالت، از حالتی سنتی و مبتنی بر انتقام جویی شخصی در آرگوس، به نظامی قضایی و قانونی در آتن نشان می دهد.
افراد شناخته شدهٔ بسیاری در طول تاریخ دربارهٔ تأثیرگذاری اورستیا سخن گفته اند. از جمله، یوهان ولفگانگ گوته اورستیا را «شاهکار شاهکارها» خوانده است و چارلز سوینبرن آن را «بزرگ ترین دستاورد ذهن انسان». پژوهشگر آثار کلاسیک، بورا، می نویسد که آشیول «بیش از هر کس دیگر بنیان های حقیقی تراژدی را بنا نهاد و به آن جسم و روحی متفاوت از سایر انواع نظم بخشید». ریچارد واگنر دربارهٔ تجربهٔ آشنایی با اورستیا می نویسد «می توانستم اورستیا را به چشم جان ببینم. هیچ چیز با احساس والایی که آگاممنون در من برانگیخت قابل قیاس نیست و تا پایان الاهگان انتقام در فضایی بودم که آن قدر با امروز و اینجا فاصل داشت که از آن پس هرگز نتوانسته ام خود را با ادبیات مدرن آشتی دهم». ریچارد لتیمور در اینباره می نویسد: «ویژگی اورستیا به عنوان یک سه گانه در این است که آن قدر از مرزهای یک اجرای دراماتیک فراتر می رود که تا به آن زمان اتفاق نیفتاده بود و از آن زمان نیز اتفاق نیفتاده است. » دنیل برت می نویسد: «سه نمایشی که در کنار هم اورستیا را می سازند… به مثابهٔ سه پرده از درامی حماسی هستند که به لحاظ وسعت، عظمت و اهمیت معنوی و فرهنگی با حماسه های هومر، آنائید ویرژیل، کمدی الهی دانته و بهشت گمشدهٔ جان میلتون قابل قیاس است. »[ ۲]
نمایشنامه آگاممنون ( انگلیسیAgamemnōn، یونانیἈγαμέμνων ) به شرح بازگشت آگاممنون، شاه آرگوس، از جنگ تروا می پردازد. او پس از ده سال جنگ و دوری از کشور، خوشحال از پیروزی قدم به کاخ می گذارد، در حالی که از نقشه ای که همسرش کلوتایمنسترا برای قتل او کشیده بی خبر است. انگیزه کلوتایمنسترا از این تصمیم، یکی گرفتن انتقام قتل دخترش ایفیگنیا است که توسط آگاممنون در آغاز این جنگ قربانی شده بود تا بادهای موافق، کشتی های یونانیان را در رسیدن به تروا یاری کنند. انگیزه دیگر او، رابطهٔ عاشقانه ای است که در غیبت ده سالهٔ آگاممنون، با آیگیستوس، برادرزاده آگاممنون برقرار کرده است. آیگیستوس تنها بازماندهٔ آن بخش از خاندان پادشاهی آترئوس است که توسط آگاممنون از رسیدن به سلطنت بازماندند. او مصمم است مقام پادشاهی آرگوس را که حق خود می داند از آگاممنون پس بگیرد.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفافراد شناخته شدهٔ بسیاری در طول تاریخ دربارهٔ تأثیرگذاری اورستیا سخن گفته اند. از جمله، یوهان ولفگانگ گوته اورستیا را «شاهکار شاهکارها» خوانده است و چارلز سوینبرن آن را «بزرگ ترین دستاورد ذهن انسان». پژوهشگر آثار کلاسیک، بورا، می نویسد که آشیول «بیش از هر کس دیگر بنیان های حقیقی تراژدی را بنا نهاد و به آن جسم و روحی متفاوت از سایر انواع نظم بخشید». ریچارد واگنر دربارهٔ تجربهٔ آشنایی با اورستیا می نویسد «می توانستم اورستیا را به چشم جان ببینم. هیچ چیز با احساس والایی که آگاممنون در من برانگیخت قابل قیاس نیست و تا پایان الاهگان انتقام در فضایی بودم که آن قدر با امروز و اینجا فاصل داشت که از آن پس هرگز نتوانسته ام خود را با ادبیات مدرن آشتی دهم». ریچارد لتیمور در اینباره می نویسد: «ویژگی اورستیا به عنوان یک سه گانه در این است که آن قدر از مرزهای یک اجرای دراماتیک فراتر می رود که تا به آن زمان اتفاق نیفتاده بود و از آن زمان نیز اتفاق نیفتاده است. » دنیل برت می نویسد: «سه نمایشی که در کنار هم اورستیا را می سازند… به مثابهٔ سه پرده از درامی حماسی هستند که به لحاظ وسعت، عظمت و اهمیت معنوی و فرهنگی با حماسه های هومر، آنائید ویرژیل، کمدی الهی دانته و بهشت گمشدهٔ جان میلتون قابل قیاس است. »[ ۲]
نمایشنامه آگاممنون ( انگلیسیAgamemnōn، یونانیἈγαμέμνων ) به شرح بازگشت آگاممنون، شاه آرگوس، از جنگ تروا می پردازد. او پس از ده سال جنگ و دوری از کشور، خوشحال از پیروزی قدم به کاخ می گذارد، در حالی که از نقشه ای که همسرش کلوتایمنسترا برای قتل او کشیده بی خبر است. انگیزه کلوتایمنسترا از این تصمیم، یکی گرفتن انتقام قتل دخترش ایفیگنیا است که توسط آگاممنون در آغاز این جنگ قربانی شده بود تا بادهای موافق، کشتی های یونانیان را در رسیدن به تروا یاری کنند. انگیزه دیگر او، رابطهٔ عاشقانه ای است که در غیبت ده سالهٔ آگاممنون، با آیگیستوس، برادرزاده آگاممنون برقرار کرده است. آیگیستوس تنها بازماندهٔ آن بخش از خاندان پادشاهی آترئوس است که توسط آگاممنون از رسیدن به سلطنت بازماندند. او مصمم است مقام پادشاهی آرگوس را که حق خود می داند از آگاممنون پس بگیرد.
wiki: اورستیا