( آهواز ) آهواز. [ آه ْ ] ( اِخ ) اهواز : گر از بهار خلق تو بوئی برد صبا روید شکر ز نیش عقارب به آهواز.
سیف اسفرنگ.
اهواز. [ اَهَْ ] ( اِخ ) در قدیم شهری بوده است سخت خرم. صاحب حدودالعالم آرد: واندر خوزستان شهری نیست از این خرمتر با نعمتهای بسیار و نهادی نیکو و مردمانی زردروی و گویند... همه طیبی که آنجا بری از هوای وی بوی او برود و اندر کوههای وی مار شکنجست. ( حدود العالم ). نه ده است میان بصره و فارس و هریک را نامی است جداگانه و مجموع آن رااهواز خوانند و یکی از آن رامهرمز است و عسکر مکرم و تستر و جندیشابور و سوس و شرق و نهر تیری و ایذج ومناذر. ( منتهی الارب ). اهواز جمع عربی کلمه مفرد هوز ( خوز ) است. این تسمیه در آغاز فقط بیک قبیله ساکن این ناحیه اطلاق میشده و ایرانیان تحت نام سوزیان آنرا بعنوان ایالتی برای تعیین ناحیه قدیم عیلام بکار بردند «از دائرة المعارف اسلام ذیل اهواز» و اکنون به کرسی ایالت خوزستان گفته می شود. ( از حاشیه برهان چ معین ). نام قدیم آن هرمزد اردشیر و پس از آن به سوق الاهواز و در اواخر به ناصری موسوم بود. مرکز استان ششم یعنی خوزستان و مرکز شهرستان اهواز است. بر دو طرف رود کارون و سر راه آهن سرتاسری قرار دارد. شهری است جدید که بر خرابه های شهر قدیمی بنا شده و هوایش بسیار گرم است. طبق سرشماری 1345 هَ. ش. 206375 تن جمعیت دارد. اهواز را بعضی با شهر اگینیس که استرابون از آن نام برده منطبق دانسته اند، لیکن احتمال راجح آنست که اهواز در محل شهر قدیم تاریانا که نئارخوس در مسافرت خود به خلیج فارس در کنار آن لنگر انداخت قرار گرفته و اردشیر اول ساسانی تاریانا را از نو بنا نهاد و آنرا هرمزداردشیر نام کرد. در عصر ساسانیان این شهر علاوه بر نام مذکور به نامهای «رام شهر» و «شهررام » نامیده میشد. اردشیر سد بزرگی بر کارون بنا نهاد و در عصر وی و جانشینانش این شهر رونق و اعتبارفراوان داشت و بجای شوش پایتخت سوزیانا یا خوزستان گردید. پس از تصرف این شهر بدست مسلمانان عرب آنرا اهواز یا سوق الاهواز نام کردند یعنی بازار یا سرزمین خوزیها. این هوزیها یا خوزیها در آغاز نام یک قبیله جنگجو بود که در این ناحیت سکونت داشت. که بعدها همین سرزمین را به نام آنان خواندند. در دوران امویان وعباسیان نیز این شهر اعتبار و رونق فراوان داشت و مرکز زراعت نیشکر بود تا زمان فتنه صاحب الزنج یعنی اواخر قرن سوم. هَ. ق. که رو به انحطاط گذاشت بعدها در آبادی آن کوششها شد ولی بر اثر خراب شدن سد بزرگ آن دیگر معمور نشد و به معنی واقعی خراب گردید. در عهد قاجاریه ( از زمان ناصرالدین شاه ببعد ) آنرا ناصری و ناصریه نامیدند ولی از شهریور 1314 هَ. ش. بتصویب هیأت وزیران اهواز نامیده شد. معادن نفت در آن ناحیه در اوایل قرن بیستم دوباره بدانجا آبادی و رونق داد چنانکه هم اکنون یکی از شهرهای درجه اول ایران و مرکز استان ششم یعنی خوزستان است. راه آهن سرتاسری ایران در این ناحیه از روی پل مستحکم و ظریفی عبور میکند که پایه های آن بر آثار سد بزرگ قدیم استوار شده است. این شهر در 937 هزارگزی جنوب باختری تهران واقع و مرکز خوزستان بوده و مختصات جغرافیایی آن بشرح زیراست : طول 48 درجه 41 دقیقه و عرض 31 درجه و 19 دقیقه و ارتفاع 76 متر نسبت به سطح دریا. اختلاف ساعت اهواز با تهران 9 دقیقه و 20 ثانیه است. ظهر اهواز مطابق ساعت 12 و 9 دقیقه و 20 ثانیه شهر تهران است. شهر اهواز در زمین مسطحی و در طرفین رودخانه کارون بنا شده و قسمت عمده ساختمان ها و جمعیت در ساحل خاوری رود کارون می باشد. هوای شهر در تابستان بسیار گرم است چنانکه درجه حرارت به 55 درجه سانتی گراد و در زمستان حداقل درجه حرارت نزدیک به صفر درجه میرسد. آب آشامیدنی اهالی از رودخانه کارون که بوسیله شرکت آبیاری لوله کشی شده تأمین می گردد و آب مزبور شیرین و گواراست. ساختمان شهر بر طبق اصول فنی بوده بطوریکه کوچه ها و خیابانها بموازات هم و یا عمود بر یکدیگرند. شهر اهواز دارای خیابانهای متعددی است. آب و هوای شهرستان اهواز مانند سایر نقاط خوزستان گرم و حداکثرحرارت در تابستان بعضی سالها به 58 درجه و حداقل حرارت در بعضی از زمستانها به صفر درجه سانتیگراد میرسد. شدت گرما از اواسط اردی بهشت الی اواخر شهریورماه میباشد. هوای اهواز نسبت به هوای شهرستانهای ساحلی مانند آبادان و خرمشهر خشکتر است. باد شمال باختری هوا را خشک و سرد می نماید. باد جنوب خاوری که اهالی آن را باد شرجی می گویند از جنوب می وزد و حامل بخار آب بوده هوا را در تابستان گرم و خفه کننده می نماید.بیشتر بخوانید ...
فرهنگ فارسی
۱ - این نام در آغاز فقط به قبیله ساکن این ناحیه اطلاق میشده . ۲ - سپس این نام را به ناحیه ای که مسکن قبیله فوق بود اطلاق کردند . ایرانیان این ناحیه را سوزیان ( خوزان ) می نامیدند و آن همان ناحیه قدیم عیلام بود . ۳ - مرکز استان ششم ( خوزستان ) که ۳۲۹/٠٠۶ تن جمعیت دارد و آن در کنار رودخانه بزرگ کارون و در مرکز خوزستان واقع شده . راه آهن سرتاسری ایران از پل آهنی که در روی رود کارون ساخته شده میگذرد . توضیح اهواز در زمان ساسانیان [ هرمز اردشیر ] [ رام شهر ] و [ شهر رام ] نامیده می شد . و اعراب آنرا به اهواز بدل کردند . در زمان ناصر الدین شاه آنرا [ ناصری ] و [ ناصریه ] نامیدند . در شهریور ۱۳۱۴ ه. ش . به موجب تصویب نامه هیئت وزیران نام [ ناصری ] به [ اهواز ] بدل گردید . از ایام عرب است
دانشنامه اسلامی
[ویکی شیعه] اهواز از شهرهای تاریخی شیعه نشین در ایران است. پیشینه تشیع در این شهر به قرن نخست قمری و مهاجرت قبایل شیعی از عراق به آن برمی گردد. از جمله ویژگی های این شهر حضور خاندان های معروف شیعی از جمله آل مهزیار و آل حضینی و همچنین حضور کارگزاران معروف شیعه، چون عبدالله بن عباس و رفاعه بن شداد است. وجود وکلای امامان معصوم(ع) در این شهر و عبور امام رضا(ع) از آن در سفر خود به مرو، بر اهمیت آن شهر نزد شیعیان افزوده است.
🔴 اهواز یا احواز ؟ 🔷 منابع در پست بعد 👇 / احواز یک واژه جعلی و مورد استفاده جریان پانعربیسم است و هیچ سند مکتوب و محکمی ندارد. صورت نوشتاری درست این واژه � اهواز � است، از ریشه � هوز / خوز � ؛ که در واژه خوزستان هم بکار رفته و اشاره به مردمان باستانی این سرزمین، یعنی ایلامیان باستان ( خوزی ها ) دارد. آنها اهواز را بصورت احواز مینویسند تا برای آن ریشه عربی � حوز � جعل کنند. مانند پانترکیست ها که آذربابجان را آزربایجان مینویسند تا برای آن ریشه ترکی � آز � جعل کنند ... [مشاهده متن کامل]
🔺 خوزستان و اهواز هر دور از ریشه � هوز / خوز � هستند : خوزستان صورت پارسی آن است ( خوز ستان : مانند ارمنستان، لرستان، گلستان و . . . ) و اهواز جمع عربی آن است ( افعال - - - > اهواز : مانند اتراک، الوار، اکراد و . . . ) . 🔺 هم از نظر منابع تاریخی و هم از نظر دانش اتیمولوژی صورت نوشتاری � اهواز � درست است و از ریشه � هوز / خوز � است. یاقوت حموی جغرافی دان بزرگ سده ۷ قمری نکات مهمی درباره این واژه گفته است : اهواز از ریشه � هوز � است و عرب ها از ایرانی ها آن را گرفته و پس از اسلام بصورت جمع اهواز درآورند. البته ریشه آن را واژه � حوز عربی � دانسته که اشتباه است و در ادامه به آن اشاره میکند و میگوید ؛ نام پیشین آن � اخواز � بوده ( از ریشه خوز ) و معرب آن � اهواز � است و � خوز یا اخواز � نام مردم این سرزمین است ( همان خوزی ها یا ایلامیان باستان ) . میگوید در دوره پارسیان نام آن � خوزستان � بوده و نام شهر اهواز � هرمشیر، هرمزشهر، هرمزداد شاپور، هرمز اردشیر � بوده است. یاقوت حموی کوچکترین اشاره ای به صورت جعلی احواز نمیکند ! 🔺 واژه � خوز � از صورت پارسی باستان 𐎢𐎺𐎩 ( ʰūvja ) آمده است و در کتیبه های هخامنشی برای اشاره به سرزمین ایلام باستان و مردم ایلامی بکار رفته است . واژه � اوج، هوج � ( = خوز، هوز، سوز ) در دوره هخامنشی، احتمالا از واژه � شوش � ریشه گرفته است، یعنی ؛ � 𐏂𐎢𐏁𐎠��ūšā� که این خود از ایلامی باستان � 𒈹𒂞𒆠�šušin, šušan � گرفته شده است. خدای شهر شوش، که معبد چغازنبیل برای او ساخته شد نیز � اینشوشیناک � نام داشت�𒀭𒈹𒂞𒆠�in - šušin - ak که بمعنای � فرمانروای شوش � است در خوزیان دارد این بوم و بر که دارند هرکس بروبر گذر فردوسی که شاهنشاه خوزی دختری داشت که هر موییش در خویی سری داشت عطار شراب لعل رسیده ست نیست انگوری شکر نثار شد و نیست این شکر خوزی مولانا 🔵 توجه ؛ پست آینده درباره خود واژه #خوزستان خواهد بود 🆔 @iranzamin777 🔴 اهواز یا احواز ؟ 🔷 احواز یک واژه جعلی و مورد استفاده جریان پانعربیسم است و هیچ سند مکتوب و محکمی ندارد. صورت نوشتاری درست این واژه � اهواز � است، از ریشه � هوز / خوز � ؛ که در واژه خوزستان هم بکار رفته و اشاره به مردمان باستانی این سرزمین، یعنی ایلامیان باستان ( خوزی ها ) دارد. آنها اهواز را بصورت احواز مینویسند تا برای آن ریشه عربی � حوز � جعل کنند. مانند پانترکیست ها که آذربابجان را آزربایجان مینویسند تا برای آن ریشه ترکی � آز � جعل کنند متن کامل ☝️☝️☝️ 🆔 @iranzamin777
❇️ #خوزستان از دوره باستان تا امروز، یکی از کانون های مهم زبان #پارسی بوده است 🔺 ۵ سند معتبر از رواج زبان پارسی در خوزستان، در سده های نخستین اسلامی 👆/ امروزه نیز بیش از ۷۰ درصد زبان استان خوزستان از شاخه � جنوب غربی زبان های ایرانی � است ؛ یعنی پارسی - لری ... [مشاهده متن کامل]
🔷 توجه : در این اسناد، منظور از رواج زبان عربی در خوزستان، زبان عربی اسلام است، مانند آذربایجان و دیگر مناطق ایران ؛ نه گویش عراقی که از دوره مشعشعیان ( صفوی ) در خوزستان رایج گشته است 🔴 نکته : سه شاخه زبانی رایج در اواخر دوره ساسانی و اوایل دوره اسلامی در ایران : ۱ - گویش های پهلویک ( الفهلویة ) رایج در منطقه پهله ( راجی، تاتی، تالشی، آذری و . . . ) ۲ - پارسیک، یا همان پارسی میانه، که زبان نوشتاری بوده ( الفارسیة ) ۳ - دریک، یا همان پارسی دری، که زبان گفتاری بوده ( الدریة ) : پارسی دری خود دو شاخه بوده : الف - پارسی دری خراسانی ب - پارسی دری جنوبی که از سیستان تا پارس و خوزستان و عراق رایج بوده 🆔 @iranzamin777 ❌ گفت : هر منطقه ایران زبان و گویش خودش را داشته، � دری � ( منظورش فارسی دری بود ) ساخته انگلیسی ها بود که در سده های اخیر وارد ایران شده و فارسی اصیل چیز دیگری بوده و . . . از این خزعبلات بی سر و ته ! گفتم : جاحظ حدود ۱۲۰۰ سال پیش می گوید : مردم اهواز فصیح ترین ایرانیان در زبان � پارسی دری � ( الفارسیة الدریة ) هستند. منظورش چه بوده ؟ دو فحش داد و رفت ! 🔥 درباره موضوع � دری � و شبهات جریان های ایران ستیز در این زمینه 👈 اینـجـا را بخـوانیـد 🔥 درباره زبان خوزستان در سده های نخستین اسلامی 👈 اینـجـا را بخـوانیـد 🆔 @iranzamin777 🆔 Admin @f777kim .
اهواز شهری چند قومیتی می باشد حتی کردهای زیادی هم ساکن شهر اهواز هستن ولی بنده بیشتر اهواز رو به اعراب می شناسم و سپس پارسیان.
اهورامزدا=اهواز=هوز=خوز آریایی های تیره ای از قوم کهن عیلامی هستند هوز=خوز=خوزستان لر=کی لهراسب
🔴 ریشه شناسی نام � خوزستان � خوزستان یکی از کهن ترین نام های جغرافیایی سرزمین ایران است که از هزاره های پیش بطور پیوسته و به فراوانی در میان ایرانیان مورد استفاده است ؛ از کتیبه های هخامنشی تا شاعران دوره اسلامی ... [مشاهده متن کامل]
🔥 متـن اصلـی مقــاله . . . 👇👇👇 🆔 @iranzamin777 🆔 Admin @f777kim . . 🔵 واژگان � اهواز � و � خوزستان � از � یک ریشه � بوده و از کهن ترین نام های جغرافیایی ایران هستند که از ۵۰۰۰ سال پیش تا به امروز بطور پیوسته در ایران بکار میروند 🔺 خوزستان از ؛ خوز پسوند مکان ساز � ستان � ساخته شده است و در اسناد ساسانی و اشکانی دقیقا با همین خوانش مشاهده شده است ( اسناد بالا 👆 ) . از جمله در متنی مانوی درباره تاریخ مرگ مانی، پیامبر دوره ساسانی و همچنین در کتیبه شاپور ساسانی در کعبه زرتشت و . . . . واژه 𐭧𐭥𐭰𐭮𐭲𐭭 با خوانش Hūzestān, Xūzestān هوزِستان، خوزستان، هوجستان، هوژستان 🔺 واژه خوز ؛ در کتیبه های دوره هخامنشی بارها بکار رفته است ؛ 𐎢𐎺𐎩 ( ūvja ) با خوانش اوجَ، هوجَ ؛ که برای اشاره به سرزمین � ایلام باستان � استفاده می شده است. واژه های - ʰŪjiya و - ʰŪvjiya نیز در واقع صفت و به معنای �خوزی یعنی اهل سرزمین - ʰŪja و - ʰŪvja� هستند 🔹 اما واژه � اهواز � درواقع جمع ِ عربی واژه � هوز، خوز، هوج � است : مانند � لر که در زبان عربی میشود الوار ؛ ترک میشود اتراک ؛ کُرد میشود اکراد ؛ و حال قوم � خوز � که اشاره به ایلامیان باستان دارد هم میشود اهواز، اخواز ؛ بنابراین شکل � احواز � هیچ ریشه تاریخی نداشته و اهواز درست است ❌ عربستان یا خوزستان ؟ اگر اسناد جغرافیایی و تاریخی را در نظر بگیریم ؛ در ۹۹. ۹ درصد آنها نام خوزستان بکار رفته است، اسنادی از ۵۰۰۰ سال پیش تا به امروز ( و در آثار همه شاعران بزرگ ایران ) ! فقط در چند سند اندک از دوره قاجار نام #عربستان آمده است که آنهم به نواحی جنوب غربی این استان اشاره دارد. حضور گسترده هم وطنان عرب در این نواحی به دوره صفویه و حکمرانی مشعشعیان برمیگردد 🔺 واژه � اوج، هوج � ( = خوز، هوز، سوز ) در دوره هخامنشی، احتمالا از واژه � شوش � ریشه گرفته است، یعنی ؛ � 𐏂𐎢𐏁𐎠 �ūšā� که این خود از ایلامی باستان � 𒈹𒂞𒆠 šušin, šušan � گرفته شده است. خدای شهر شوش، که معبد چغازنبیل برای او ساخته شد نیز � اینشوشیناک � نام داشت 𒀭𒈹𒂞𒆠 in - šušin - ak که بمعنای � فرمانروای شوش � است به خوزستان چه باید در زدن دست چو ما را قند و شکر در دهان هست نظامی گنجوی اگر نه بنده نوازی از آن طرف بودی من این شکر نفرستادمی به خوزستان سعدی شیرازی یکی شارستان بود آباد بوم بپـردخـت بهـر اسیـران روم در خوزیان دارد این بوم و بر که دارند هر کـس برو بر گذر فردوسی توسی 🆔 @iranzamin777 🆔 Admin @f777kim . طی سال های ۱۳۸۶ تا ۱۳۸۸ در دانشگاه شهرکرد پژوهشی توسط سورنا فیروزی بر روی نمونه های استخوانی و دندانی از هفت تپه، چغامیش، دزفول و شوش و گورهای باستانی از دوران ایلام میانه در هزارهٔ دوم پیش از میلاد یعنی چهار هزار سال پیش انجام گرفت. در این پژوهش، نشانگرهای ژنتیکی شاخص مردمان آریایی مورد جستجو و بررسی قرار گرفت. در هر سه نمونهٔ دزفول و در سه مورد از پنج مورد نمونه های ایلامیان هفت تپه و نیز در یک نمونه از سیلکی ها با دیرینگی ۶٬۰۰۰ سال، نشانگرهای ژنتیکی شاخص مردم آریایی مشاهده شد. قرابتی میان این نمونه ها با نمونه های اشکانی محوطهٔ ولیران دماوند و همچنین چند نمونه از ارگ بم نیز دیده شد. یکسان بودن تبار ایلامیان و پارسیان پژوهشگر ﺍﺭﺟﻤﻨﺪ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺳﻮﺭﻧﺎ ﻓﯿﺮﻭﺯﯼ ﺩﺭ ﮐﻨﮑﺎﺵ ﺑﺮ ﺭﻭﯼ ﻧﻤﻮﻧﻪ ﻫﺎﯼ ﺍﺳﺘﺨﻮﺍﻧﯽ ﺑﺮ ﺟﺎﯼ ﻣﺎﻧﺪﻩ ﺍﺯ 3500 ﺗﺎ 6000 ﺳﺎﻟﻪ ﺩﺭ ﺗﭙﻪ ﻫﺎﯼ ﺑﺎﺳﺘﺎﻧﯽ ﻭ ﮔﻮﺭﻫﺎﯼ ﺑﺎﺳﺘﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﺩﺳﺘﺎﻭﺭﺩﻫﺎﯾﯽ ﺍﺭﺯﺷﻤﻨﺪ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﯾﮑﺴﺎﻥ ﺑﻮﺩﻥ ﺗﺒﺎﺭ ﻣﺮﺩﻣﺎﻥ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺑﺎ ﺗﻤﺪﻥ ﺍﯾﻼﻡ ﺩﺳﺖ ﯾﺎﻓﺖ . ﺩﺭ ﺣﺪ ﻓﺎﺻﻞ ﺳﺎﻟﻬﺎﯼ 1386 ﺗﺎ 1388 ﺧﻮﺭﺷﯿﺪﯼ ﻭ ﺩﺭ ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ ﺷﻬﺮﮐﺮﺩ ﻭ ﺍﺯ ﻧﮕﺮﺵ ﮊﻧﺘﯿﮑﯽ ﻣﺠﻤﻮﻋﻪ ﺁﺯﻣﺎﯾﺶ ﻫﺎﯾﯽ ﺍﺯ ﺳﻮﯼ او ﺍﻧﺠﺎﻡ ﮔﺮﻓﺘﻨﺪ . ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻣﺠﻤﻮﻋﻪ ﺑﺮﺭﺳﯽ ﻫﺎﯼ ﮊﻧﺘﯿﮑﯽ ، ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﻫﺎﯼ ﺑﺮ ﺭﻭﯼ 8 ﻧﻤﻮﻧﻪ ﺍﯾﻼﻣﯽ ( ﻣﺮﺑﻮﻁ ﺑﻪ ﺩﻭ ﻧﺎﺣﯿﻪ ﻫﻔﺖ ﺗﭙﻪ ﺷﻮﺵ ﻭ ﺩﺯﻓﻮﻝ ﺑﺎ ﻗﺪﻣﺖ ﻫﺎﯼ 1500 ﺗﺎ 2000 ﭖ . ﻡ ) ﺻﻮﺭﺕ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﺩﺭ ﺁﻧﻬﺎ ﻣﺎﺭﮐﺮﻫﺎﯼ ﭘﺪﺭﯼ ﺷﺎﺧﺺ ﻣﺮﺩﻣﺎﻥ ﺁﺭﯾﺎﯾﯽ ﻣﻮﺭﺩ ﺟﺴﺘﺠﻮ ﻗﺮﺍﺭ ﮔﺮﻓﺖ . ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﭘﮋﻭﻫﺶ ﮐﻪ ﺍﺯ ﻧﻈﺮ ﻭﺳﻌﺖ ﺑﻮﻡ ﻧﮕﺎﺭﺍﻧﻪ ( ﺟﻐﺮﺍﻓﯿﺎﯾﯽ ) ﻭ ﻧﯿﺰ ﺷﻤﺎﺭ ﻧﻤﻮﻧﻪ ( 17 ﻧﻤﻮﻧﻪ ) ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺑﺰﺭﮔﺘﺮﯾﻦ ﭘﮋﻭﻫﺶ ﻫﺎﯼ ﻣﺮﺑﻮﻃﻪُ ﺟﻬﺎﻥ ﻭ ﻧﯿﺰ ﺗﻨﻬﺎ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﺗﺒﺎﺭ ﺷﻨﺎﺳﯽ ﺑﺎﺳﺘﺎﻧﯽ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺩﺭ ﻣﻨﻄﻘﻪ ﺑﻪ ﺷﻤﺎﺭ ﻣﯽ ﺁﯾﺪ، ﻧﻤﻮﻧﻪ ﻫﺎﯼ ﺍﺳﺘﺨﻮﺍﻧﯽ ﻭ ﺩﻧﺪﺍﻧﯽ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﯾﺎﺩ ﺷﺪﻩ ﻣﻮﺭﺩ ﺁﺯﻣﺎﯾﺶ ﻗﺮﺍﺭ ﮔﺮﻓﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﻃﯽ ﺁﻥ، ﺩﺭ ﻫﺮ ﺳﻪ ﻧﻤﻮﻧﻪ ﺧﻮﺯﯼ ﺑﺎﺳﺘﺎﻥ ﺩﺯﻓﻮﻝ، ﺩﺭ ﺳﻪ ﻣﻮﺭﺩ ﺍﺯ ﭘﻨﺞ ﻣﻮﺭﺩ ﺍﯾﻼﻣﯿﺎﻥ ﻫﻔﺖ ﺗﭙﻪ ﺑﺎ ﻗﺪﻣﺖ ﻫﺎﯼ ﭘﯿﺸﺘﺮ ﯾﺎﺩ ﺷﺪﻩ ﻭ ﻧﯿﺰ ﺩﺭ ﯾﮏ ﻧﻤﻮﻧﻪ ﺍﺯ ﺳﯿﻠﮑﯽ ﻫﺎ ﺑﺎ ﺩﯾﺮﯾﻨﮕﯽ 6000 ﺳﺎﻝ، ﻣﺎﺭﮐﺮ M17 ﻭ R1a ﻣﺸﺎﻫﺪﻩ ﺷﺪ . ﻫﺎﭘﻠﻮ ﮔﺮﻭﻩ M17 ﺷﺎﺧﺼﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺻﺮﻓﺎ ﺩﺭ ﻣﯿﺎﻥ ﻣﺮﺩﻣﺎﻥ ﺁﺭﯾﺎﯾﯽ ﯾﺎﻓﺖ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ . ﺑﻪ ﻃﻮﺭﯼ ﮐﻪ ﺗﻮﺯﯾﻊ ﻓﺮﺍﻭﺍﻧﯽ ﺁﻥ ﺩﺭ ﺟﻤﻌﯿﺖ ﻫﺎﯼ ﻣﺨﺘﻠﻒ ﺩﺳﺘﻪ ﻧﮋﺍﺩﯼ ﯾﺎﺩ ﺷﺪﻩ ﺑﻪ ﺻﻮﺭﺕ ﺯﯾﺮ ﯾﺎﻓﺖ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ : ﺍﯾﺮﺍﻧﯿﺎﻥ ﺍﺯ P ﺩﺭ ﻣﻨﺎﻃﻖ ﺧﺎﻭﺭﯼ ﺗﺎ ﺩﺭ ﻣﻨﺎﻃﻖ ﻏﺮﺑﯽ ﺍﯾﺮﺍﻥ، ﺍﺳﻼﻭﻫﺎﯼ ﺭﻭﺱ G ، ﺍﺳﻼ ﻭﻫﺎﯼ ﺍﻭﮐﺮﺍﯾﻦ T ، ﮐﺮﻭﺍﺕ ﻫﺎ ) ، ﮊﺭﻣﻦ ﻫﺎﯼ ﺍﺳﮑﺎﻧﺪﯾﻨﺎﻭﯾﺎﯾﯽ ﺩﺭ ﻧﺮﻭﮊ ( ، ﮊﺭﻣﻦ ﻫﺎﯼ ﺍﺗﺮﯾﺶ & ، ﮊﺭﻣﻦ ﻫﺎﯼ ﺁﻟﻤﺎﻥ ﻭ . . . ﻫﻢ ﺭﺩﻩ ﺍﯾﻦ ﻣﺎﺭﮐﺮ ﯾﻌﻨﯽ R1b ﻧﯿﺰ ﺩﺭ ﺟﻤﻌﯿﺖ ﻫﺎﯼ ﻫﻨﺪ ﻭ ﺍﯾﺮﺍﻧﯽ – ﺍﺭﻭﭘﺎﯾﯽ ﻏﺮﺑﯽ ﭼﻮﻥ ﮊﺭﻣﻦ ﻫﺎﯼ ﺁﻟﻤﺎﻥ ﺑﺎ ﻓﺮﺍﻭﺍﻧﯽ E ﺑﺴﯿﺎﺭ ﺭﺍﯾﺞ ﺍﺳﺖ . ﺍﻣﺎ ﺍﯾﻦ ﺷﺎﺧﺺ ﺩﺭ ﻣﯿﺎﻥ ﮔﺮﻭﻩ ﻫﺎﯼ ﺳﺎﻣﯽ ﭼﻮﻥ ﻋﺒﺮﯾﺎﻥ ﻭ ﻧﯿﺰ ﺳﺎﯾﺮ ﮔﺮﻭﻩ ﻫﺎﯼ ﻧﮋﺍﺩﯼ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﻣﺼﺮﯾﺎﻥ ﻭ ﺯﺭﺩﭘﻮﺳﺘﺎﻥ ﺩﯾﺪﻩ ﻧﻤﯿﺸﻮﺩ . ﺑﻨﺎﺑﺮﺍﯾﻦ ﺗﻨﻬﺎ ﺩﺭ ﺻﻮﺭﺗﯽ ﻣﺎﺭﮐﺮ ﯾﺎﺩ ﺷﺪﻩ ﻣﯿﺘﻮﺍﻧﺪ ﺩﺭ ﺧﻮﺯﯾﺎﻥ ﺑﺎﺳﺘﺎﻥ ﮐﻪ ﭘﯿﺶ ﺍﺯ ﺗﺎﺭﯾﺦ ﺍﺩﻋﺎ ﺷﺪﻩ ﺑﺮﺍﯼ ﺩﺭﻭﻧﺶ ﻭ ﻭﺭﻭﺩ ﺁﺭﯾﺎﯾﯽ ﻫﺎ ﺑﻪ ﻓﻼﺕ ﺍﯾﺮﺍﻥ، ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺳﺮﺯﻣﯿﻦ ﺯﻧﺪﮔﺎﻧﯽ ﻣﯿﮑﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ ﺩﯾﺪﻩ ﺷﻮﺩ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﻣﺮﺩﻣﺎﻥ ﮐﻬﻦ ﻫﻢ ﺗﺒﺎﺭ ﺑﺎ ﺳﺎﯾﺮ ﺗﯿﺮﻩ ﻫﺎﯼ ﺁﺭﯾﺎﯾﯽ ﻣﻨﻄﻘﻪ ﯾﻌﻨﯽ ﭘﺎﺭﺗﯽ ﻫﺎ، ﭘﺎﺭﺳﯿﺎﻥ، ﮐﺮﺩﻫﺎ، ﺁﺫﺭﯼ ﻫﺎ، ﺍﺭﻣﻨﯽ ﻫﺎ ﻭ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺑﻮﺩﻩ ﺑﺎﺷﻨﺪ . ﺩﺭ ﻏﯿﺮ ﺍﯾﻦ ﺻﻮﺭﺕ، ﺑﻪ ﺳﺎﻥ ﻣﺮﺩﻣﺎﻥ ﻧﺎﺁﺭﯾﺎﯾﯽ، R1a ﻧﺒﺎﯾﺪ ﺩﺭ ﺁﻧﻬﺎ ﺩﯾﺪﻩ ﻣﯿﮕﺸﺖ . ﺍﻓﺰﻭﻥ ﺑﺮ ﻣﻄﺎﻟﺐ ﯾﺎﺩ ﺷﺪﻩ، ﻧﻤﻮﻧﻪ ﻫﺎﯾﯽ ﺍﺯ ﭘﺎﺭﺗﯽ ﻫﺎﯼ ﻧﺎﺣﯿﻪ ﻭﻟﯿﺮﺍﻥ ﺩﻣﺎﻭﻧﺪ ﻭ ﻧﯿﺰ ﺳﺎﮐﻨﺎﻥ ﺩﻭﺭﺍﻥ ﭘﺲ ﺑﺎﺳﺘﺎﻥ ( ﺍﺳﻼﻣﯽ ) ﺑﻢ ﻧﯿﺰ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺁﺯﻣﺎﯾﺶ ﻣﻮﺭﺩ ﺑﺮﺭﺳﯽ ﻗﺮﺍﺭ ﮔﺮﻓﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﻫﻢ ﺭﺍﺳﺘﺎ ﺑﺎ ﺍﻧﺘﻈﺎﺭ ﻣﺎ، ﻭﺟﻮﺩ ﻫﺎﭘﻠﻮﮔﺮﻭﻩ R1a ﺩﺭ ﺁﻧﻬﺎ ﺗﺎﯾﯿﺪ ﺷﺪ. با سپاس از استاد سورنا فیروزی ✍🏻https://t. me/KarnameGozashtegan
اهواز یک نام سراسر پارسی است و همریشگی دارد با واژۀ اهورامزدا. اینکه شریانهای پان عربیسم کوشش دارند نام این شهرِ آریایی را اربی نمایش دهند از کینه، زیاده خواهی، ایران ستیزی و دستبری آنهاست. انوشه باد شاخاب پارس، دریای کاسپین و اهواز آریایی. . .
اَهواز، کلان شهری تاریخی در جنوب غرب ایران و مرکز استان خوزستان است. این شهر پس از انتقال مرکزیت استان از شوشتر، از سال ۱۳۰۳ تا کنون به عنوان مرکز استان خوزستان شناخته می شود. جمعیّت این شهر طبق سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۹۵، تعداد ۱٬۲۰۴٬۰۰۰ نفر بود ( بدون محاسبه حاشیه شهر ) که به عنوان ششمین شهر پرجمعیت ایران به شمار می آید. اهواز، بزرگ ترین و پرجمعیت ترین شهر جنوب غرب کشور است. این کلان شهر، سی و چهارمین کلان شهر پرجمعیت خاورمیانه است. اهواز دارای تعداد بسیار زیادی پل است و به همین دلیل به شهر «پل ها» معروف است. ... [مشاهده متن کامل]
شهر اهواز با مساحت ۱۸۶۵۰ هکتار، به عنوان پنجمین شهر بزرگ ایران محسوب می شود. شرکت ملی مناطق نفت خیز جنوب ( بزرگ ترین تولیدکننده نفت ایران ) ، شرکت ملی حفاری ایران ( بزرگ ترین شرکت حفاری کشور ) ، شرکت فولاد خوزستان از تولیدکنندگان بزرگ فولاد خام کشور و برخی از بزرگ ترین کارخانه های مادر کشور در اهواز قرار دارند. رودخانه کارون، پرآب ترین رودخانه ایران، با سرچشمه گرفتن از زردکوه، با ورود به اهواز، این شهر را به دو بخش شرقی و غربی تقسیم می کند. میدان نفتی اهواز، بزرگ ترین میدان نفتی ایران و سومین میدان بزرگ نفتی جهان، در محدوده این شهر قرار دارد. کلیفورد باسورث در دانشنامه ایرانیکا و لاکهارت در دانشنامه اسلام، هاینزهایم و مایکل بونر، علی کرم همدانی در دائرةالمعارف بزرگ اسلامی و دانشنامه بریتانیکا ولادیمیر مینورسکی و سوات سوجک عبدلمجید ارفعی و جان کورتیس ریشه نام اهواز را برگرفته از قوم خوزی ( یا هوزی ) می دانند که ساکنان بومی استان خوزستان بوده اند و زبانشان تا زمان ساسانیان و حتی تا چند قرن بعد از اسلام زبان رایج در خوزستان بوده است و احتمالاً بازماندگان ایلامی ها بوده اند. یونانیان به این قوم «Ouxioi» می گفتند و نام این شهر در نوشته های مسیحیان سریانی بث هوزایی در تلمود بی خوزایی ثبت شده است. تلاش هایی برای مطابقت دادن اهواز با شهر اگینیس که استرابون از آن نام برده انجام شده است، لیکن محتمل تر آن است که اهواز در محل شهر قدیم تاریانا هخامنشی که نئارخوس، سردار اسکندر، در مسافرت خود به خلیج فارس در کنار آن لنگر انداخت قرار گرفته باشد.
اهواز در مانوی هوواز huvāz و به معنی نعمت، موهبت، برکت است. ( نگاه کنید به فرهنگ واژه های مانوی از بانو ماری بویس )
بدون شک نوشتن اهواز به این شکل غلط مصطلح است اهواز جمع مکسر حوض است که معنای آن می شود سرزمین حوضها وتالابها چون اولویت نامگذاری در ایران عنصر آب بوده پس اهواز به معنای ( سر زمین حوضها ) خیلی به ذهن نز ... [مشاهده متن کامل]
دیک تر است اگر بگوییم اهواز از اسم قبیله گرفته شده است باز هم اشتباه است چون قبل از ورود آن قبیله این اسم وجود داشته است اشتباه در وجه تسمیه شهر ها و روستاها اکثرا از آنجا شروع می شود که محققان ازعنصر آب که الفبای آبادی است غافلند.
اهواز
ریشه نام اهواز کلیفورد باسورث در دانشنامه ایرانیکاو لاکهارت در دانشنامه اسلام، هاینزهایم و مایکل بونر، علی کرم همدانی در دایرةالمعارف بزرگ اسلامی و دانشنامه بریتانیکا ولادیمیر مینورسکی و سوات سوجک ریشه نام اهواز را برگرفته از قوم خوزی ( یا هوزی ) می دانند که ساکنان بومی استان خوزستان بوده اند و زبان آن ها تا زمان ساسانیان نیز در منطقه تکلم می شده است. یونایان به این قوم اوکسیویی ( به انگلیسی: Ouxioi ) می گفتند و نام این شهر در نوشته های مسیحیان سریانی �بِیث هوزَیِا/ܒܝܬ ܗܘܙܝܐ� یا �بث هوزایی�در تلمود �בי חוזאי/بِی حوزای� ثبت شده است. ... [مشاهده متن کامل]
عبدالمجید ارفعی، دربارهٔ ریشهٔ نام شهر اوز و اهواز چنین نظر داده است: �اَوَز دارای یک صورت تحولی است و شکل دیگری است از کلمهٔ اهواز، خوز و خوزستان که این اسم را زمان هخامنشی داشته ایم و به ایلامی های خوزستان اطلاق می شده است. این واژه که با فتح الف و واو و سکون ز درست می باشد ریشه اش در فارسی باستان اووَجَه ( uvaja ) و اووْجَه ( uvja ) می باشد. از همین کلمه هم خوز آمده است ( او تبدیل به خو و ج تبدیل به ز ) و هم اهواز ( او تبدیل به ـَه و ج تبدیل به ز. در اوز، او ( uva ) خودش مانده و ج تبدیل به ز شده است. � مینورسکی و سوجک چنین می پندارند که خوزی ها احتمالاً از نسل ایلامیان بوده اند. و زبان این قوم ( خوزی ) تا چند قرن بعد از فتح خوزستان توسط مسلمانان زبان محلی مردم خوزستان بود. بطوریکه استخری در قرن دهم میلادی در مسالک الممالک در مورد زبان خوزستان می نویسد: بیشتر آنها می توانند فارسی و عربی صحبت کنند ولی آنها زبان خودشان را دارند ( لسان خوزیان ) که نه عبری است و نه سریانی و نه فارسی
پل های جدید ساخته شده بر روی رودخانه کارون در اهواز مدرن و ایمن می باشد
h. m turk حیف نون ونمک ایران تو که اصل ونسب نداری معلوم نیست ترکی - ایرانی هستی - تاتاری و. . . یک کمکی درباره تازش اقوام وحشی آقویونلو و قره قویونلو و غارتگری و تاثیر آنها مطالعه کن شاید هم با آنها نسبتی دارید. که مانند این وحشیها به این سرزمین آریایی ( ایران ویج ) می تازی. . . ؟؟؟
اهواز : دکتر کزازی در مورد واژه ی " اهواز " می نویسد : ( ( چنان می نماید که اهواز ریخت جمع از هوز است ، به شیوه ی زبان تازی . " هوز " نیز ریخت تازیکانه ی هوچ پهلوی است ؛ نمونه را ، " سوق الاهواز " در پهلوی هوچستان واچار hučistān wāčār خوانده می شده است . "هوچ" نیز با نام باستانی " شوش " در پیوند می تواند بود . ریخنی دیگر از " هوچ " خوز است که هنوز در خوزستان : به معنی سرزمین " خوز " کار برد دارد . ) ) ... [مشاهده متن کامل]
( که باشد که پیوند سام سوار نخواهد ز اهواز تا قندهار ) ) ( نامه ی باستان ، جلد اول ، میر جلال الدین کزازی ، 1385، ص 425 . ) به نظر نگارنده هوز تغییر یافته ی هور و خور می تواند باشد هور به معنی نیزار و مانداب یا هور به جایی در طبیعت می گویند که آب در آن مانده و گیاهان کوتاه بیشتر از جنس علف و نی بر آن روییده باشد. مانداب گونه یا تالاب . خوزستان در اصل هورستان بوده زیرا در این منطقه هور یا خور زیاد بوده است به طوری که امروزه هورالعظیم در این منطقه اسم یکی از این هورها می باشد . اهواز هم می تواند اسم جمع برای هوز یا هور باشد.
درود ُ سپاس به گفته مقدسی، جغرافیدان سده چهارم: این شهر در زمان ساسانیان به دست شاپور اردشیر و در دوسوی کارون از نو بنیاد نهاده شد، یک سوی آن هوجستان واجار ( بازار خوزستان ) نامیده می شد و سوی دیگر رودخانه که پایگاه فرماندار و درباریان بود، هُرمشیر ( هرمز اردشیر ) خوانده می شد. ... [مشاهده متن کامل]
هرمشیر در تازش تازیان در سده یکم هجری نابود شد و آنها هوجستان واجار را هم به سوق الاهواز ( بازار خوزها ) برگردان ( ترجمه ) کردند، در این برگردان، اهواز افزونش ( جمع ) نام مردم بومی خوزستان بوده است. فخرالدین اسعد گرگانی در ویس و رامین، این شهر را رامشهر و ساخته رامین می داند: هزاران چشمه و کاریز بگشاد/ بر ایشان شهر و ده بنیاد بنهاد یکی زان شهرها اهواز ماندست /که شاه آنگاه شهر رام خواندست کنون گر چه ورا اهواز خوانند/ بدفتر رام شهرش بازخوانند شاید بتوان اینگونه پنداشت که رامشهر همان رامشیر ( در نیمروز اهواز ) است یا اینکه رامشهر، واگویی دیگر از هرمشیر یاد شده در بالاست.
اوخور یا آب خور یا آبشخور همان تالاب و آبگیر است زمینهای تراز پایین که باعث جمع شدن آبها و ایجاد تالاب ها میشود به اوخور ، آبخور، ماءخور، ماهور نامیده شده اند. به کسانی که در این اوخورها زندگی می کنند اوخورزی می گویند زی به معنی زندگی کردن است. ... [مشاهده متن کامل]
اوخورزی به اوزی، اوز، اهواز، خوز و خوزی تبدیل شده است.
اهواز جمع مکسر هوزه که اسم یک قوم قدیمی در اهواز بوده، نام قدیمی این شهر در پارسی پهلوی خوجستانه که هنوز در برخی زبان ها مثل لری خوجسون تلفظ میشه با سپاس از همگی
اهواز جمع مکسر هوزه که اسم یک قوم قدیی در اهواز بوده، نام قدیمی این شهر در پارسی پهلوی خوجستانه که هنوز در برخی زبان ها مثل لری خوجسون تلفظ میشه با سپاس از همگی
نام این شهر در اصل سوق الاهواز به معنی بازار خوزی ها بوده است و شهریست که بر ویرانه های هرمزاردشیر بنا شده. خوز یا هوز ( یا هوژ در زبان پهلوی اشکانی ) نام عیلامی های ساکن در این منطقه در دوران باستان بوده ... [مشاهده متن کامل]
که نام هوژستان یا خوزستان به معنی سرزمین خوزی ها هم از آن برداشته شده. هوز در باب افعال عربی به اهواز تغییر یافته و در اصل هر دو واژه خوزستان و اهواز همریشه هستند.
شهری که همه ی قومیت های ایران به دلیل صنعتی بودن در آن زندگی می کنند
اهواز ( اهوار ) اهواز یا اهوار جمع مکسر هور میباشد. هور در زبان عربی به معنای تالاب می باشد و امروزه نیز تعدادی از شناخته شده ترین تالاب های جهان در این منطقه قرار گرفته اند مانند هورالعظیم و هور دورق. ( هور دورق در اواخر حکومت پهلوی ( دهه50 شمسی ) نامش به تالاب شادگان تغییر داده شد ) . ... [مشاهده متن کامل]
اهواز ( اهوار ) به معنای تالاب ها و یا سرزمین تالاب ها میباشد. از آن جهت این سرزمین را اهوار یا اهواز می نامیدند که به واسطه قرار گرفتن بسیاری از رودخانه های پر آب مانند کارون - دز، کرخه - شط العرب - جراحی و. . . دشت های این سرزمین همواره پرآب و سرسبز بوده است. اهوار ( اهواز ) من حیث جغرافیا یی طبیعی بخشی از بین النهرین محسوب میگردد.
اهواز ( اهوار ) اهواز یا اهوار جمع مکسر هور میباشد. هور در زبان عربی به معنای تالاب می باشد و امروزه نیز تعدادی از شناخته شده ترین تالاب های جهان در این منطقه قرار گرفته اند مانند هورالعظیم و هور دورق. ( هور دورق در اواخر حکومت پهلوی ( دهه50 شمسی ) نامش به تالاب شادگان تغییر داده شد ) . ... [مشاهده متن کامل]
از آن جهت این سرزمین را اهوار یا اهواز می نامیدند که به واسطه قرار گرفتن بسیاری از رودخانه های پر آب مانند کارون - دز، کرخه - شط العرب - جراحی و. . . دشت های این سرزمین همواره پرآب و سرسبز بوده است. اهوار ( اهواز ) من حیث جغرافیا یی طبیعی بخشی از بین النهرین محسوب میگردد.
در زبان لری بختیاری به خانه، حوش می گویند
�اهواز� از کلمه ی� حوش� به معنی �خانه �که جمع آن می شود� احواش� ریشه دارد هنوز در لهجه ی بومیان منطقه لفظ �حوش� به معنی �خانه� کاربرد دارد که بنابه مسائل و رویدادهای تاریخی در منطقه و حضور اعراب در این ... [مشاهده متن کامل]
سرزمین واستحاله ی فرهنگی �احواش� به لفظ� اهواڑ� تبدیل و پس از آن به �اهواز �مبدل می شود و در واقع صدای شین در آخر کلمه ی� احواش� به مرور زمان و برحسب تکرار به صدای� ڑ �تبدیل می شود و� اهواش� به �اهواڑ�و بعدها به� اهواز� تبدیل می شود .
هوز در زبان آریایی به معنی خانه یا خانواده هست همونطور که در انگلیسی به خانه یا خانواده house میگویند که همین حالا هم در بین بومیان خوزستان به خانه یا خانواده هوز یا حوش میگوند احتمالا به علت بازار یا ... [مشاهده متن کامل]
خانه های ویلایی یا دیوار گرداگرد این شهر ان را اهواز یا احواژ یا اهواش گفته اند و کلمه خوز هم دگرگون شده هوز به معنی خانه یا خانواده یا خاندان هست
عبدالمجید ارفعی، دربارهٔ ریشهٔ نام شهر اوز و اهواز چنین نظر داده است: �اَوَز دارای یک صورت تحولی است و شکل دیگری است از کلمهٔ اهواز، خوز و خوزستان که این اسم را زمان هخامنشی داشته ایم و به ایلامی های خوزستان ... [مشاهده متن کامل]
اطلاق می شده است. این واژه که با فتح الف و واو و سکون ز درست می باشد ریشه اش در فارسی باستان اووَجَه ( uvaja ) و اووْجَه ( uvja ) می باشد. از همین کلمه هم خوز آمده است ( او تبدیل به خو و ج تبدیل به ز ) و هم اهواز ( او تبدیل به ـَه و ج تبدیل به ز. در اوز، او ( uva ) خودش مانده و ج تبدیل به ز شده است. �