اهل (لامرد). اَهِل شهری است در جنوب
استان فارس ایران. این شهر در
بخش اشکنان از توابع
شهرستان لامرد قرار گرفته است. [ ۲] [ ۳] نام قدیم این شهر کوچک نهل بوده است که نام پادشاهی است در روزگار ساسانیان. آثار بسیاری از سنگ و
ساروج در این شهر وجود دارد که قدمت آن ها به ۱۵۰۰ سال پیش می رسد. [ نیازمند منبع]
بر پایه
سرشماری عمومی نفوس و مسکن در
سال ۱۳۹۵ جمعیت این شهر ۳٬۱۷۹ تن ( در ۸۳۹ خانوار ) بوده است. [ ۱] [ ۴]
اَهِل شهری با مردمانی با صفا و مهمان نواز و کوچک ترین شهر ایران می باشد؛ و دین مردمان اَهِل مسلمان ( شیعه وسنی ) اَهِـل شهری کوچک و کم جمعیت اما زیبا و تاریخی است به همین دلیل دارای آثارهای با قدمت بیش از هزار سال می باشد، اهل در
بخش اشکنان،
شهرستان لامرد واستان
فارس واقع شده است. ناشر :محمد جمالی
براساس اطلاعات موجود در مرکز آمار ایران، شهر اَهِل در موقعیت ۵۳درجه و۳۵ دقیقه
طول جغرافیایی و ۲۷ درجه و ۱۰ دقیقه
عرض جغرافیایی قرار دارد و از شمال به رودخانه مهران، از جنوب به ارتفاعات کوه کلاسالار و بوچیر، از شرق به روستای کدیان و از غرب به روستای مزبهو و
مرکز بخش ختم می گردد. این شهر در سه کیلومتری شرق اشکنان ( مرکز
بخش ) ، ۵۵ کیلومتری لامرد (
مرکز شهرستان ) ، ۱۷۵ کیلومتری جنوب غربی لارستان، ۱۱۵ کیلومتری غرب
بستک و۳۷۵ کیلومتری جنوب
شیراز واقع است. شهر اَهِل از سمت غرب به
بخش جناح استان هرمزگان محدود است. آب و هوای آن
گرم و
خشک است که حداقل دمای آن در
زمستان به ۵/۶
درجه سانتی گراد و حداکثر دمای آن در
تابستان به ۵/۴۵ درجه سانتی گراد می رسد، میزان بارندگی در این شهر از۱۰۵تا۱۲۹میلی متر متغیر است. درصد رطوبت هوا حداقل ۱۷٪ و حداکثر به ۶۰٪ می رسد. در تابستان بر اثر وزش بادهای موسومی که در محل به آن باد کوش می گویند و از طرف
دریای عمان و
هند می وزد باعث ریزش باران های موسومی به نام حـَمِنه می گردد.
ارتفاع اَهِل از سطح دریا ۸۵۰ تا ۹۰۰متر و دمای متوسط آن ۲۴درجه سانتی گراد می باشد. وسعت حوضه استحفاظی شهر ۶۴ کیلومتر و وسعت محدودهٔ خدماتی آن ۱۰
کیلومتر مربع می باشد این شهر دارای ۱۶۰۰خانوار و ۵۷۰۱ نفر جمعیت بوده که میزان رشد سالانه جمعیت آن ۹/۳ است.
زبان مردم اَهِل همان
زبان اچمی می باشد. در واقع اَهِلی یکی از لهجه های گویش زیرسویی این زبان به شمار می رود و برای اطلاع از ساختار دستوری، واژگانی، معنی شناختی، آواشناختی،
واج شناختی و نحو این گویش باید به مادر این گویش یعنی
اچمی مراجعه کنیم. در ذیل نگاهی گذرا داریم به تعاریفی که نویسندگان متفاوت ایرانی و خارجی در مورد این زبان ارائه داده اند و سپس نیز به کارهای تحقیقی انجام شده در این مورد اشاره می کنیم: محمد کریمی نژاد ( ۱۳۸۱ ) این زبان را "اچمی" نامیده و در این مورد چنین می نویسد که "این زبان شاخه ای از زبان بازمانده پارسیک و پارسی عهد ساسانی بوده و
زبان پهلوی نیز شکل دگرگون شده وتحول یافته زبان
دوره هخامنشیان بوده است. فارسی
دوره ساسانی که به نام های فارسی میانه، پارسیک، پارسی و
پهلوی ساسانی خوانده می شود، حدفاصل بین فارسی عهد باستان و فارسی دری و جدید می باشد. زبان اچمی و چند زبان دیگر مناطق پیرامونی
فلات ایران ( کردی، بلوچی، لری، مازندرانی، گیلکی و شماری دیگر ) ظاهراً شکل بازمانده و متحول شده گویش های مختلف پهلوی اند. از رهگذر شباهت های واژگانی و ساختاری بین آن ها می توان به قرابت های آن ها با یکدیگر پی برد ( و نیز به قرابت هر یک با پهلوی به واسطه همان گونه شباهت ها میان هر یک از آن ها با پهلوی ) . اختصاصاً در مورد اچمی، می توان به یک مورد منحصربه فرد شباهت بین آن و زبان پهلوی اشاره کرد. این مورد عبارت است از تفاوت بین چگونگی تصریف افعال لازم و متعدی. ( خنجی، ۱۳۸۴: ۱۵ ) . وی در مورد قلمرو این زبان ونوع
مردم شناسی آن چنین می نویسد که علاوه بر
لارستان فارس، برخی از کرانه هاو جزایر ایرانی خلیج فارس، کشورهای آن سوی
خلیج فارس ( امارات متحده عربی، قطر، بحرین، و به درجات کمتر کویت و عمان ) نیز بدین زبان تکلم می کنند. محقق:سلطان اورنگ - منتشرکننده: حاتم حاتمی