اما

/~AmA/

مترادف اما: لیک، منتها، ولی، ولیک، ولیکن

برابر پارسی: ولی، آنگاه، گرچه

معنی انگلیسی:
but, only, though, yet, however

لغت نامه دهخدا

( آما ) آما. ( نف مرخم ) آمای.
اما. [ اَ ] ( ع صوت ) بمعنی اَلا ( هان ) باشد و بیشتر قبل از قسم قرار گیرد:
اما و الذی ابکی و اضحک و الذی
امات و احیا و الذی امره الامر...
یعنی هان سوگند به آنکه بگریاند و بخنداند و آنکه میراند و زنده کند و فرمان فرمان اوست... ( ازاقرب الموارد ). || ( ق ) بمعنی حقاً: اما ان زیداً عاقل ؛ یعنی زید حقاً خردمند است. ( از اقرب الموارد ). || ( ادات استفهام ) بمعنی لولا ( آیا نه ) که به این معنی اختصاص بفعل دارد: اما تقعد و اما تقوم ؛ آیا نمی نشینی و آیا بلند نمیشوی ؟ و گفته اند در این مورد همزه برای استفهام ، و ما نافیه است. ( از اقرب الموارد ). || کدام. کدامین. ( دزی ج 1 ).

اما. [ اَم ْ ما ] ( ع حرف ربط ) حرف شرط است : فأما الذین آمنوا فیعلمون انه الحق ( قرآن 26/2 )؛ ( اما آنانی که ایمان آوردند میدانند آن مثل حق است ). ( منتهی الارب ). اما حدیث خواجه احمد، بنده را با چنین سخنان کاری نیست. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 85 ). و اما املاک ایشان حال بر ما پوشیده است. ( تاریخ بیهقی ایضاً ص 37 ). || برای تفصیل مجمل : اما السفینة فکانت لمساکین... و اما الغلام... ( قرآن 18 79/ و 80 )؛ ( اما کشتی ، ازآن مسکینانی بود... و اما جوان... ). ( از منتهی الارب ). || برای تأکید: اما زید فذاهب ؛ عزم زید جزم است [ برای رفتن ]. ( از منتهی الارب ). || بمعنی لیکن. ( غیاث اللغات ). نویسندگان و گویندگان زبان فارسی از دیرباز در معنی استدراک استعمال کرده اند امروزه نیز در تداول فارسی زبانان در همان معنی بکار میرود، چنانکه گویند: خدا از حق اﷲ میگذرد اما از حق الناس نمیگذرد. خدا دیرگیر است ، اما سختگیر است. لیکن. لکن. ولیکن. لیک. ولیک. ولی. پَن : اما نکاح کردن بر رویهاست. ( ترجمه تفسیر طبری ). و خورشید را که داریم نه بدان داریم که گوییم این را پرستیم اما بجایگاه آن داریم که شما محراب دارید. ( تاریخ سیستان ). بزرگ مهتری است این احمد،اما آنرا آمده است تا انتقام کشد. ( تاریخ بیهقی ). گفتند فرمانبرداریم به هرچه فرماید اما مهلتی و تخفیفی ارزانی دارد. ( تاریخ بیهقی ). ولی موافقت می باید درمیان هر دو برادر... تا در جهان آنچه بکار آید ما را گردد، اما شرط آن است که از زرادخانه پنج هزار اشتربار سلاح... نزدیک ما فرستاده آید. ( تاریخ بیهقی ). اگر از کسی گناهی و تقصیری آمدی بزودی تأدیب نفرمودندی از جهت حق خدمت ، اما او را به زندان فرستادندی تاچون کسی شفاعت کردی عفو فرمودندی. ( نوروزنامه ). امادر صبر و مواظبت تو خیره مانده بودم. ( کلیله و دمنه ). اما چون سوگند در میان است از جامه خانه خاص برای تشریف و مباهات... برگیرم. ( کلیله و دمنه ). و هرکه علم بداند و بدان کار نکند بمنزلت کسی باشد که مخافت راهی را میشناسد اما ارتکاب کند. ( کلیله و دمنه ).بیشتر بخوانید ...

فرهنگ فارسی

( آما ) ( اسم ) در کلمات مرکب بمعنی آماینده آید . ۱ - آراینده مرصع : گوهر آمای لوئ لوئ آمای . ۲ - پرکننده انبارنده ۳ - مستعد کننده مهیا کننده .
ادات شرط وتوکیدوتفصیل، ولی، ولیکن
( اسم ) خواستن دل زن آبستن چیزی را و هوس شدید آن کردن : (این عروس ماکنون آبستن است چار ماهش تابگاه زادن است . ) (ترسم او این بوی خوش چون بشنود هفت قر آن در میان اما شود ) (دهخدا )
نام یکی از ایلات کرد از طوایف پشتکوه

فرهنگ معین

(اَ مّ ) [ ع . ] (ق . ) تفصیل و تأکید را رساند، ولی ، ولیک ، ولیکن . ،~ تو کار آوردن بهانه آوردن ، ایراد گرفتن .

فرهنگ عمید

( آما ) ۱. = آمودن
۲. آماینده (در ترکیب با کلمۀ دیگر ): گوهرآمای، لؤلؤآمای.
۱. ادات رفع توهم، ولی، لیکن: من افتادم ولی طوریم نشد.
۲. ادات شرط: من می روم اما تو هم باید بیایی.
۳. ادات تٲکید.
۴. (حرف ) ادات تفصیل: اما از آن که گفته بودی.
= امه

گویش مازنی

/amaa/ ما

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی إِمَّا: اگر- یا - چون (کلمه إمّا مرکب است از ان شرطیه و مای زائده ، و اگر این ما ، زائده نبود جائز نبود که نون تاکید ثقیله در آخر فعل شرط در عباراتی نظیر"إِمَّا یَبْلُغَنَّ " بیاید ، در آید ، اثر ماء زائده این است که چنین کاری را تجویز میکند. از طرفی ترکیب د...
معنی أَمَّا: امّا
معنی عَمَّا: از آنچه
معنی أَثَاماً: سزا-مجازات - کیفر سخت
معنی أَثْخَنتُمُوهُمْ: بسیار آنها را کشتید- برآنها غلبه کردید - آنان را از قدرت و توان انداختید (کلمه اثخان به معنای بسیار کشتن ، و غلبه و قهر بر دشمن است . کلمه ثِخَن به معنی غلظت و بی رحمی است و اثخان کسی به معنی بازداشتن و مانع حرکت وجنبش او شدن است مثلاً با کشتن او . د...
معنی أَثَرِ: اثر-جای پا
معنی أَثَرْنَ: زیر ورو کردند-برپا نمودند
معنی أَثَرِی: در پی من
معنی أَثْقَالاًَ: بارهای سنگین
معنی أَثْقَالَکُمْ: بارهای سنگینتان
معنی أَثْقَالَهَا: بارهای سنگینش
معنی أَثْقَالَهُمْ: بارهای سنگینشان
تکرار در قرآن: ۲۹(بار)

دانشنامه عمومی

اما (خواننده). اما ( به انگلیسی: Emaa ) با نام کامل امانوئلا الکسا ( به انگلیسی: Emanuela Alexa ) ( زاده ۲ آوریل ۱۹۹۲ ) خواننده، ترانه پرداز رومانیایی است.
عکس اما (خواننده)

اما (رمان). اِما ( به انگلیسی: Emma ) نام رمانی از جین آستن است که دربارهٔ برداشت نادرست از دلباختگی نوشته شده است. این رمان نخست در دسامبر ۱۸۱۵ میلادی به چاپ رسید. مانند دیگر رمانهایش، آستن در این داستان هم به درگیری ها و دلبستگی های زنان در دوره جورجی انگلستان می پردازد.
پیش از نوشتن داستان آستن نوشت «می خواهم قهرمان زنی بیاورم که هیچ کس جز از خودم خیلی دوستش نخواهد داشت». در نخستین بند داستان، کاراکتر نامی رمان را ، اینگونه معرفی می کند: «دوشیزه اِما وودهاوس دختری زیبا، باهوش و پولدار». البته اما شاید اندکی لوس باشد، خودش را در پیوند دادن زوجها خیلی دست بالا می گیرد، از پیامدهای سوسه دواندن در کارهای دیگران ناآگاه است و رفتار دیگران را نیز بد برداشت می کند. این داستان گونه ای از رمان تربیتی است.
دوشیزه اِما وودهاوس دختری زیبا، باهوش و پولدار بیست و یک سال دارد. او در خانه بزرگ اربابی در هارتفیلد، در نزدیکی روستای بزرگ هایبری با پدر پیر و خودبیمارانگارش زندگی می کند. آقای نایتلی که برادر بزرگ جان نایتلی شوهر خواهر بزرگتر اما، جین است در همسایگی آنان خانه اربابی بزرگی در نزدیکی نیایشکده دان ول دارد. ازدواج خانم تیلور، دایه اما با آقای وستون ارباب پولدار و زن مرده این فکر را به سر دوشیزه اما می اندازد که گویا در پیش بینی این پیوند نقشی داشته و براستی با هوش سرشارش الهام بخش و نوید دهنده در پیوند دلها و ازدواجهاست. برای گذران روز و تنها نماندن، اما می کوشد تا برای هریت اسمیت زیبا که چندی است در دل آقای رابرت مارتین جوان زمیندارِ ساده و روستایی جای دارد، شوهر مناسب تری پیدا کند. نخست بایستی از دل این جوان بدرش آورد و آنگاه او را در دل آقای التون جای دهد. آقای التون که دلباخته خود اِما شده، به همۀ خواسته های دوشیزه اِما در شادمان کردن هریت اسمیت پاسخ مناسب می دهد.
آقای وستون برای سال نو میهمانی شامی براه می اندازد. سر میز شام، آقای التون در نبود هریت که بیمار شده، بسیار پرشور و شاد است و با دوشیزه اِما بسیار شوخی می کند. آقای وستون به اِما می گوید پسرش فرانک در دومین هفتۀ ماه ژانویه خواهد آمد. به هنگام بازگشت آقای نایتلی با کاسکه دیگر می رود و اِما را با آقای التون در کاسکه ای تنها می گذارد. التون ابراز دلباختگی می کند و اِما خشمگین او را با سردی از خود می راند. سرانجام فرانک بنا به قرار نمی آید.
عکس اما (رمان)

اما (شینتو). اِما 絵馬∗ یا ئه اوما えうま نگار نذری تشکیل شده از پلاک چوبی کوچک در فرهنگ ژاپنی و آیین شینتو است. بر لوحهٔ اِما حیوانات مختلف و گاه دیگر تصویرهای آیین شینتو به نگارش در می آیند. معنی لفظی «اِما» اسب نگاره است. این عبارت از ترکیب دو کانجی ئه ( 絵 ) به معنی تصویر و اوما ( 馬 ) به معنی اسب ساخته شده است. این لوحه های تصویری به عنوان نذر به معبدهای شینتو برده شده و در آنجا آویخته می شود.
زائران آرزوهای خود را بر این لوحه ها می نویسند و به امید تحقق بخشیدن این آرزوها، لوحه ها را به معبد می سپارند. بیشتر مردم تندرستی، کامیابی در کسب و کار، قبول شدن در امتحان هایی مانند کنکور، عشق یا ثروت را آرزو می کنند.
در قرون وسطی ژاپنی های ثروتمند اسب را به عنوان یک جانور نذری به پرستشگاه ها پیشکش می کردند، تا اینکه در دورهٔ هی آن ( ۷۹۴–۱۱۵۸ پس از میلاد ) پلاک نذری با تصویر اسب بر آن جانشین پیشکش کردن اسب شد. کم کم تصویرهای دیگری هم بر روی این لوحه ها نقاشی شد، مانند جانواران دائرةالبروج یا تصویرهایی از شعائر مذهبی.
عکس اما (شینتو)عکس اما (شینتو)

اما (فیلم ۱۹۳۲). اِما ( انگلیسی: Emma ) فیلمی در ژانر کمدی - درام به کارگردانی کلارنس براون است که در سال ۱۹۳۲ منتشر شد.
از بازیگران آن می توان به ماری درسلر، میرنا لوی، باربارا کنت و جورج میکر اشاره کرد.
عکس اما (فیلم ۱۹۳۲)

اما (فیلم تلویزیونی ۱۹۹۶). اما ( به انگلیسی: Emma ) فیلمی تلویزیونی محصول سال ۱۹۹۶ و به کارگردانی دیرمود لورنس است. در این فیلم بازیگرانی همچون کیت بکینسیل، سامانتا مورتون، سامانتا باند، مارک استرانگ، برنارد هپتون، اولیویا ویلیامز، جیمز هیزلداین، پرونلا اسکیلز، گای هنری و الیستر پیتری ایفای نقش کرده اند.
عکس اما (فیلم تلویزیونی ۱۹۹۶)

اما (مجموعه تلویزیونی). اِما ( انگلیسی: Emma ) یک مجموعه تلویزیونی درام بریتانیایی است که بر پایهٔ رمان «اِما» اثرِ جین آستن ساخته شد و در ۴ قسمت در سال ۲۰۰۹ میلادی منتشر شد.
عکس اما (مجموعه تلویزیونی)

اما (نام). اما نامی زنانه با ریشه ژرمنی به معنی کل یا جهانی است. همچنین می تواند به افراد زیر اشاره داشته باشد:
• اما تامپسون، هنرپیشه انگلیسی
• اما استون، بازیگر آمریکایی
• اما رابرتس، بازیگر و خواننده آمریکایی
• اما واتسون، بازیگر بریتانیایی
• اما توماس، تهیه کننده بریتانیایی
• اما مکی، بازیگر فرانسوی–بریتانیایی
• اما داناهیو، نمایش نامه نویس، تاریخ نگار ادبی و رمان نویس ایرلندی
• اما هویت، خواننده استرالیایی
• اما ویکلوند، بازیگر و مدل سوئدی
• اما ریگبی، هنرپیشه بریتانیایی
• اما بوث، هنرپیشه استرالیایی
• اما ویلارد، نویسنده آمریکایی
• اما فورمن، بازیگر آمریکایی
• اما رولدن، هنرپیشه مکزیکی
• اما همینگ، بازیگر و مدل انگلیسی
• اما بلکری، خواننده و نویسنده انگلیسی
• اما ریچلر، نویسنده بریتانیایی
• اما کالفیلد، بازیگر آمریکایی
• اما لوکارت، هنرپیشه آمریکایی
• اما گرینول، هنرپیشه آمریکایی
• اما پیترز، هنرپیشه سوئدی
• اما گراماتیکا، هنرپیشه ایتالیایی
• اما لوئیس، خواننده استرالیایی
• اما آبراهامیان، مجسمه ساز ایرانی
• اما فیلدینگ، بازیگر انگلیسی
• اما تایگر شوایگر، بازیگر آلمانی - آمریکایی
• اما کنی، بازیگر آمریکایی
• اما شاپلن، خواننده فرانسوی
• اما واتکینز، موسیقی دان استرالیایی
• اما بانتون، خواننده انگلیسی
• اما پنه یا، بازیگر اسپانیایی
• اما لازاروس، شاعر آمریکایی
• سوئیت اما برت، خواننده آمریکایی
• اما کرکبی، خواننده بریتانیایی
• اما بل، بازیگر آمریکایی
• اما همیلتون، بازیگر استرالیایی
• اما سوآرس، بازیگر اسپانیایی
• اما دستینووا، نویسنده و خواننده اهل جمهوری چک
• اما کوهن، بازیگر اسپانیایی
• اما بیلاراسائو، هنرپیشه اسپانیایی
• اما چمبرز، هنرپیشه بریتانیایی
• اما دانیلی، بازیگر ایتالیایی
• اما گاد، نویسنده دانمارکی
• اما سامس، هنرپیشه بریتانیایی
• اما بارون، هنرپیشه ایتالیایی
• اما دانته، هنرپیشه، نمایشنامه نویس، و کارگردان ایتالیایی
• اما لانگ، هنرپیشه استرالیایی
• اما لاهانا، هنرپیشه نیوزیلندی
• اما تاهمیزیان، نوازنده پیانو بلغاری
• اما دان، هنرپیشه انگلیسی
• اما ابوت، هنرپیشه آمریکایی
• اما مارونه، خواننده ایتالیایی
• اما دومان، بازیگر آمریکایی
• اما چرنا، هنرپیشه اهل چکسلواکی
• اما لوندس، هنرپیشه بریتانیایی
• اما ئی. هیکاکس، تدوینگر بریتانیایی
عکس اما (نام)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

دانشنامه آزاد فارسی

آما. آما (Amma)
آفریدگار قوم دوگوندر کشور مالی. او، خورشید، ماه و ستارگان را آفرید و از وصلتش با زمین موجودات زنده متولد شدند.

جدول کلمات

آما
۱. = آمودن ۲. آماینده (در ترکیب با کلمۀ دیگر): گوهرآمای، لؤلؤآمای.
۱. ادات رفع توهم، ولی، لیکن: من افتادم ولی طوریم نشد. ۲. ادات شرط: من می روم اما تو هم باید بیایی. ۳. ادات تٲکید. ۴. (حرف) ادات تفصیل: اما از آن که گفته بودی.
= امه

مترادف ها

however (حرف ربط)
اگر چه، هر چند، اما، معهذا، هر قدر هم

but (حرف ربط)
اما، ولی، لیکن، مگر

as regards (حرف ربط)
نظر باینکه، اما

as respects (حرف ربط)
نظر باینکه، اما

فارسی به عربی

علی ایة حال , لکن

پیشنهاد کاربران

واژه اَما یک واژه ایلامی است
لینک ویدئو پایین منبع می فرستم
دوستانی که فکر می کنند حرف اَ در قدیم در پهلوی یا پارسی میانه نبود می توانید این منبع که می فرستم یعنی کتاب فرهنگ واژه های اوستا لینک می فرستم در پایین منبع دوستان ببینید
...
[مشاهده متن کامل]

طی سال های ۱۳۸۶ تا ۱۳۸۸ در دانشگاه شهرکرد پژوهشی توسط سورنا فیروزی بر روی نمونه های استخوانی و دندانی از هفت تپه، چغامیش، دزفول و شوش و گورهای باستانی از دوران ایلام میانه در هزارهٔ دوم پیش از میلاد یعنی چهار هزار سال پیش انجام گرفت. در این پژوهش، نشانگرهای ژنتیکی شاخص مردمان آریایی مورد جستجو و بررسی قرار گرفت. در هر سه نمونهٔ دزفول و در سه مورد از پنج مورد نمونه های ایلامیان هفت تپه و نیز در یک نمونه از سیلکی ها با دیرینگی ۶٬۰۰۰ سال، نشانگرهای ژنتیکی شاخص مردم آریایی مشاهده شد. قرابتی میان این نمونه ها با نمونه های اشکانی محوطهٔ ولیران دماوند و همچنین چند نمونه از ارگ بم نیز دیده شد.
یکسان بودن تبار ایلامیان و پارسیان
پژوهشگر ﺍﺭﺟﻤﻨﺪ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺳﻮﺭﻧﺎ ﻓﯿﺮﻭﺯﯼ ﺩﺭ ﮐﻨﮑﺎﺵ ﺑﺮ ﺭﻭﯼ ﻧﻤﻮﻧﻪ ﻫﺎﯼ ﺍﺳﺘﺨﻮﺍﻧﯽ ﺑﺮ ﺟﺎﯼ ﻣﺎﻧﺪﻩ ﺍﺯ 3500 ﺗﺎ 6000 ﺳﺎﻟﻪ ﺩﺭ ﺗﭙﻪ ﻫﺎﯼ ﺑﺎﺳﺘﺎﻧﯽ ﻭ ﮔﻮﺭﻫﺎﯼ ﺑﺎﺳﺘﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﺩﺳﺘﺎﻭﺭﺩﻫﺎﯾﯽ ﺍﺭﺯﺷﻤﻨﺪ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﯾﮑﺴﺎﻥ ﺑﻮﺩﻥ ﺗﺒﺎﺭ ﻣﺮﺩﻣﺎﻥ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺑﺎ ﺗﻤﺪﻥ ﺍﯾﻼﻡ ﺩﺳﺖ ﯾﺎﻓﺖ.
ﺩﺭ ﺣﺪ ﻓﺎﺻﻞ ﺳﺎﻟﻬﺎﯼ 1386 ﺗﺎ 1388 ﺧﻮﺭﺷﯿﺪﯼ ﻭ ﺩﺭ ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ ﺷﻬﺮﮐﺮﺩ ﻭ ﺍﺯ ﻧﮕﺮﺵ ﮊﻧﺘﯿﮑﯽ ﻣﺠﻤﻮﻋﻪ ﺁﺯﻣﺎﯾﺶ ﻫﺎﯾﯽ ﺍﺯ ﺳﻮﯼ او ﺍﻧﺠﺎﻡ ﮔﺮﻓﺘﻨﺪ . ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻣﺠﻤﻮﻋﻪ ﺑﺮﺭﺳﯽ ﻫﺎﯼ ﮊﻧﺘﯿﮑﯽ ، ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﻫﺎﯼ ﺑﺮ ﺭﻭﯼ 8 ﻧﻤﻮﻧﻪ ﺍﯾﻼﻣﯽ ‏ ( ﻣﺮﺑﻮﻁ ﺑﻪ ﺩﻭ ﻧﺎﺣﯿﻪ ﻫﻔﺖ ﺗﭙﻪ ﺷﻮﺵ ﻭ ﺩﺯﻓﻮﻝ ﺑﺎ ﻗﺪﻣﺖ ﻫﺎﯼ 1500 ﺗﺎ 2000 ﭖ . ﻡ ‏ ) ﺻﻮﺭﺕ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﺩﺭ ﺁﻧﻬﺎ ﻣﺎﺭﮐﺮﻫﺎﯼ ﭘﺪﺭﯼ ﺷﺎﺧﺺ ﻣﺮﺩﻣﺎﻥ ﺁﺭﯾﺎﯾﯽ ﻣﻮﺭﺩ ﺟﺴﺘﺠﻮ ﻗﺮﺍﺭ ﮔﺮﻓﺖ .
ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﭘﮋﻭﻫﺶ ﮐﻪ ﺍﺯ ﻧﻈﺮ ﻭﺳﻌﺖ ﺑﻮﻡ ﻧﮕﺎﺭﺍﻧﻪ ‏ ( ﺟﻐﺮﺍﻓﯿﺎﯾﯽ ‏ ) ﻭ ﻧﯿﺰ ﺷﻤﺎﺭ ﻧﻤﻮﻧﻪ ‏ ( 17 ﻧﻤﻮﻧﻪ ‏ ) ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺑﺰﺭﮔﺘﺮﯾﻦ ﭘﮋﻭﻫﺶ ﻫﺎﯼ ﻣﺮﺑﻮﻃﻪُ ﺟﻬﺎﻥ ﻭ ﻧﯿﺰ ﺗﻨﻬﺎ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﺗﺒﺎﺭ ﺷﻨﺎﺳﯽ ﺑﺎﺳﺘﺎﻧﯽ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺩﺭ ﻣﻨﻄﻘﻪ ﺑﻪ ﺷﻤﺎﺭ ﻣﯽ ﺁﯾﺪ، ﻧﻤﻮﻧﻪ ﻫﺎﯼ ﺍﺳﺘﺨﻮﺍﻧﯽ ﻭ ﺩﻧﺪﺍﻧﯽ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﯾﺎﺩ ﺷﺪﻩ ﻣﻮﺭﺩ ﺁﺯﻣﺎﯾﺶ ﻗﺮﺍﺭ ﮔﺮﻓﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﻃﯽ ﺁﻥ، ﺩﺭ ﻫﺮ ﺳﻪ ﻧﻤﻮﻧﻪ ﺧﻮﺯﯼ ﺑﺎﺳﺘﺎﻥ ﺩﺯﻓﻮﻝ، ﺩﺭ ﺳﻪ ﻣﻮﺭﺩ ﺍﺯ ﭘﻨﺞ ﻣﻮﺭﺩ ﺍﯾﻼﻣﯿﺎﻥ ﻫﻔﺖ ﺗﭙﻪ ﺑﺎ ﻗﺪﻣﺖ ﻫﺎﯼ ﭘﯿﺸﺘﺮ ﯾﺎﺩ ﺷﺪﻩ ﻭ ﻧﯿﺰ ﺩﺭ ﯾﮏ ﻧﻤﻮﻧﻪ ﺍﺯ ﺳﯿﻠﮑﯽ ﻫﺎ ﺑﺎ ﺩﯾﺮﯾﻨﮕﯽ 6000 ﺳﺎﻝ، ﻣﺎﺭﮐﺮ M17 ﻭ R1a ﻣﺸﺎﻫﺪﻩ ﺷﺪ .
ﻫﺎﭘﻠﻮ ﮔﺮﻭﻩ M17 ﺷﺎﺧﺼﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺻﺮﻓﺎ ﺩﺭ ﻣﯿﺎﻥ ﻣﺮﺩﻣﺎﻥ ﺁﺭﯾﺎﯾﯽ ﯾﺎﻓﺖ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ . ﺑﻪ ﻃﻮﺭﯼ ﮐﻪ ﺗﻮﺯﯾﻊ ﻓﺮﺍﻭﺍﻧﯽ ﺁﻥ ﺩﺭ ﺟﻤﻌﯿﺖ ﻫﺎﯼ ﻣﺨﺘﻠﻒ ﺩﺳﺘﻪ ﻧﮋﺍﺩﯼ ﯾﺎﺩ ﺷﺪﻩ ﺑﻪ ﺻﻮﺭﺕ ﺯﯾﺮ ﯾﺎﻓﺖ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ : ﺍﯾﺮﺍﻧﯿﺎﻥ ﺍﺯ P ﺩﺭ ﻣﻨﺎﻃﻖ ﺧﺎﻭﺭﯼ ﺗﺎ ﺩﺭ ﻣﻨﺎﻃﻖ ﻏﺮﺑﯽ ﺍﯾﺮﺍﻥ، ﺍﺳﻼﻭﻫﺎﯼ ﺭﻭﺱ G ، ﺍﺳﻼ ﻭﻫﺎﯼ ﺍﻭﮐﺮﺍﯾﻦ T ، ﮐﺮﻭﺍﺕ ﻫﺎ ) ، ﮊﺭﻣﻦ ﻫﺎﯼ ﺍﺳﮑﺎﻧﺪﯾﻨﺎﻭﯾﺎﯾﯽ ﺩﺭ ﻧﺮﻭﮊ ( ، ﮊﺭﻣﻦ ﻫﺎﯼ ﺍﺗﺮﯾﺶ & ، ﮊﺭﻣﻦ ﻫﺎﯼ ﺁﻟﻤﺎﻥ ﻭ . . .
ﻫﻢ ﺭﺩﻩ ﺍﯾﻦ ﻣﺎﺭﮐﺮ ﯾﻌﻨﯽ R1b ﻧﯿﺰ ﺩﺭ ﺟﻤﻌﯿﺖ ﻫﺎﯼ ﻫﻨﺪ ﻭ ﺍﯾﺮﺍﻧﯽ – ﺍﺭﻭﭘﺎﯾﯽ ﻏﺮﺑﯽ ﭼﻮﻥ ﮊﺭﻣﻦ ﻫﺎﯼ ﺁﻟﻤﺎﻥ ﺑﺎ ﻓﺮﺍﻭﺍﻧﯽ E ﺑﺴﯿﺎﺭ ﺭﺍﯾﺞ ﺍﺳﺖ .
ﺍﻣﺎ ﺍﯾﻦ ﺷﺎﺧﺺ ﺩﺭ ﻣﯿﺎﻥ ﮔﺮﻭﻩ ﻫﺎﯼ ﺳﺎﻣﯽ ﭼﻮﻥ ﻋﺒﺮﯾﺎﻥ ﻭ ﻧﯿﺰ ﺳﺎﯾﺮ ﮔﺮﻭﻩ ﻫﺎﯼ ﻧﮋﺍﺩﯼ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﻣﺼﺮﯾﺎﻥ ﻭ ﺯﺭﺩﭘﻮﺳﺘﺎﻥ ﺩﯾﺪﻩ ﻧﻤﯿﺸﻮﺩ . ﺑﻨﺎﺑﺮﺍﯾﻦ ﺗﻨﻬﺎ ﺩﺭ ﺻﻮﺭﺗﯽ ﻣﺎﺭﮐﺮ ﯾﺎﺩ ﺷﺪﻩ ﻣﯿﺘﻮﺍﻧﺪ ﺩﺭ ﺧﻮﺯﯾﺎﻥ ﺑﺎﺳﺘﺎﻥ ﮐﻪ ﭘﯿﺶ ﺍﺯ ﺗﺎﺭﯾﺦ ﺍﺩﻋﺎ ﺷﺪﻩ ﺑﺮﺍﯼ ﺩﺭﻭﻧﺶ ﻭ ﻭﺭﻭﺩ ﺁﺭﯾﺎﯾﯽ ﻫﺎ ﺑﻪ ﻓﻼﺕ ﺍﯾﺮﺍﻥ، ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺳﺮﺯﻣﯿﻦ ﺯﻧﺪﮔﺎﻧﯽ ﻣﯿﮑﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ ﺩﯾﺪﻩ ﺷﻮﺩ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﻣﺮﺩﻣﺎﻥ ﮐﻬﻦ ﻫﻢ ﺗﺒﺎﺭ ﺑﺎ ﺳﺎﯾﺮ ﺗﯿﺮﻩ ﻫﺎﯼ ﺁﺭﯾﺎﯾﯽ ﻣﻨﻄﻘﻪ ﯾﻌﻨﯽ ﭘﺎﺭﺗﯽ ﻫﺎ، ﭘﺎﺭﺳﯿﺎﻥ، ﮐﺮﺩﻫﺎ، ﺁﺫﺭﯼ ﻫﺎ، ﺍﺭﻣﻨﯽ ﻫﺎ ﻭ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺑﻮﺩﻩ ﺑﺎﺷﻨﺪ . ﺩﺭ ﻏﯿﺮ ﺍﯾﻦ ﺻﻮﺭﺕ، ﺑﻪ ﺳﺎﻥ ﻣﺮﺩﻣﺎﻥ ﻧﺎﺁﺭﯾﺎﯾﯽ، R1a ﻧﺒﺎﯾﺪ ﺩﺭ ﺁﻧﻬﺎ ﺩﯾﺪﻩ ﻣﯿﮕﺸﺖ .
ﺍﻓﺰﻭﻥ ﺑﺮ ﻣﻄﺎﻟﺐ ﯾﺎﺩ ﺷﺪﻩ، ﻧﻤﻮﻧﻪ ﻫﺎﯾﯽ ﺍﺯ ﭘﺎﺭﺗﯽ ﻫﺎﯼ ﻧﺎﺣﯿﻪ ﻭﻟﯿﺮﺍﻥ ﺩﻣﺎﻭﻧﺪ ﻭ ﻧﯿﺰ ﺳﺎﮐﻨﺎﻥ ﺩﻭﺭﺍﻥ ﭘﺲ ﺑﺎﺳﺘﺎﻥ ‏ ( ﺍﺳﻼﻣﯽ ‏ ) ﺑﻢ ﻧﯿﺰ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺁﺯﻣﺎﯾﺶ ﻣﻮﺭﺩ ﺑﺮﺭﺳﯽ ﻗﺮﺍﺭ ﮔﺮﻓﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﻫﻢ ﺭﺍﺳﺘﺎ ﺑﺎ ﺍﻧﺘﻈﺎﺭ ﻣﺎ، ﻭﺟﻮﺩ ﻫﺎﭘﻠﻮﮔﺮﻭﻩ R1a ﺩﺭ ﺁﻧﻬﺎ ﺗﺎﯾﯿﺪ ﺷﺪ.
با سپاس از استاد سورنا فیروزی
✍🏻https://t. me/KarnameGozashtegan
هر کسی در این برنامه بخواهد به من و خانواده من توهین کنه بی ناموس و حرامزاده است و خود جد آباد هستند دوستان متاسفانه بعضی ها در این برنامه نه شخصیت دارند نه شعور بخاطر از این واژه ها استفاده کردم بخشید دوستان محترم

منابع• https://www.aparat.com/v/VJzOt• https://archive.org/details/1_20221023_20221023_1515
اِما ( انگلیسی: Emma. ) یک فیلم در ژانر درام و کمدی است که در سال ۲۰۲۰ منتشر شد. این فیلم اقتباسی از کتاب اما جین آستین است و از بازیگران آن می توان به آنیا تیلور - جوی، بیل نای، میا گاث، میراندا هارت، و کلوم ترنر اشاره کرد. اکران این فیلم با همه گیری بیماری کرونا در جهان و تعطیلی سینما ها متوقف شد.
اما
منابع• https://fa.wikipedia.org/wiki/اما_(فیلم_۲۰۲۰)
لری بختیاری
ژَویگ، وِلی:اما، ولی
اما: همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست:
ولی ( دری ) ( این واژه از ولیکن عربی ساخته نشده و در گذشته وبیک vabik بوده است. نگاه کنید به دستور تاریخی زبان فارسی از خانلری )
آتیا ātyā ( سنسکریت: ātha )
کیمیتو، kimitu ( سنسکریت )
مخفف ( أن ما ) در زبان عربی است. ن ساکنه به م رسیده و مشدد تلفظ شده است. مشدد آن در زبان فارسی به وفور استفاده شده است
این واژه توی زبان فارسی خیلی استفاده میشه و پر کاربرده و اون معنی پرکاربردش ولی هست.
اما عربی است
ولی مخفف ولیک است که خود کوتاه شده ی ولیکن است
واژه ی مهجور "پَن" معادل فارسی آنهاست
واژه اما
معادل ابجد 42
تعداد حروف 3
تلفظ 'ammā
نقش دستوری حرف ربط
ترکیب ( حرف، قید ) [عربی]
مختصات ( اَ مّ ) [ ع . ] ( ق . )
آواشناسی 'ammA
الگوی تکیه SW
شمارگان هجا 2
منبع فرهنگ فارسی معین
واژگان مترادف و متضاد
اما و ولی در زبان پارسی کمتر از الان استفاده می شده و مترادف آن منتها بوده است. در مواردی نیز با اینکه حذف شده و ولی و اما آمده است. ( البته موارد زیادی هست که کلمات مختلف جایگزینش میشه ولی بنده حضور ذهن ندارم )
...
[مشاهده متن کامل]

ولی آقا دروغ چرا؟
منتها آقا دروغ چرا؟*
ولی اینگونه که میگویی نیست
اینگونه نیست*
منتها اینگونه که می گویی نیست*
شل نبود ولی آنجایی که نباید زمین خورد.
با اینکه شل نبود، آنجایی که نباید زمین خورد. *
شل نبود، منتها از شانس بد آنجایی ک نباید زمین خورد*

اَمّا
اَبی ، اَبا
ولی
وانگاه
وانگه
ونگه
به جای آن
اِما یک نام خارجی است که در ثبت احوال ایران موجود نیست. امریکایی ها از ان استفاده میکنند و نام یک بازیگر معروف هم اما واتسون است
( حرف ربط ) ولیکن. اما. ( ناظم الاطباء ) :
بشد که یاد خوشش باد روزگارِ وصال
خود آن کرشمه کجا رفت و آن عِتاب کجا
حافظ
خود غم دندان به که توانم گفتن.
رودکی.
خود از شاه ایران بدی کی سزد؟
...
[مشاهده متن کامل]

فردوسی.
خود دور بی انصافان بگذشت در این شهر
زیرا بجهان چون شه ما دادگری نیست.
سنائی.
خود بحضورسگی بحر نگردد نجس
خود بوجود خری خلد نیابد وبا.
خاقانی.
خود چه زیانت کند گر بقبول سگی
عمر زیان کرده ای از تو شود محتشم.
خاقانی.
گفتی اگرچه خسته ای غم مخور این سخن سزد
خود بدلم گذر کندغم ببقای چون تویی.
خاقانی.

اما واژه عربی است چون در پارسی اگر می شودو این واژه یعنی اگر صد در صد پارسی است.
دوستی که گفت بجای اما عربی ولی را بکار برید دوست گرامی ولی ولیکن نیز عربی است . گفتار پارسی نیازی به اما و ولیک نداشته
بجای من به خانه دوستم رفتم اما انان نبودند
میتوانی درست و پاک بگویی
من به خانه دوستم رفتم و انان نبودند
...
[مشاهده متن کامل]

همچنین در نوشته های پارسی مگر بجای اما میاید
سخن پارسی را میتوان شیرین به هرگویشی گفت مگر نباید انرا به عربی امیخت
همچنین در پارسی واژگان بی و بیک و اندیک و اندی نیز امده است
خاقانی دلفکارم آری
اندیک نه شوخ دیده باشم .
چون آهوان گیاچرم ازصحنه های دشت
اندیک نگذرم بدر ده کیای نان.
خاقانی.

۱. ادات رفع توهم، ولی، لیکن: من افتادم اما طوریم نشد.
۲. ادات شرط: من می روم اما تو هم باید بیایی.
۳. استثنا را می رساند: من رفتم اما تو نیامدی
هوالعلیم
اَمَّا: اما ؛ یا آنچه
عمَّا : از آنچه
اِمَّا : اگر؛ یا ؛ چون
اما=جانشین مهما و یکن هر دو می باشد. جای مهما ف لازم دارد. وجای مهما که مبتدا نشسته است و مبتدا خالی بودن از عوامل است و نمی تواند این کار را کند چون حرف است. حالا که نمی تواند پهلوی آن یک اسم می گذاریم.
ولی، ولیک
بجای واژه ی از ریشه عربی �امّا� بهتر است، واژه ی پارسیِ �ولی� ( �ولیک� ) از ریشه باستانی �لیک� را بکار برد.
برگرفته از پی نوشت یادداشتی در پیوند زیر:
https://www. behzadbozorgmehr. com/2015/03/blog - post_78. html
سروین
در مقابل=اما ، ولیکن
گرچه دیگر جان تهدید و زندان رفتن و محرومیت
از حقوقم را ندارم اما همه اینها در برابر درد گزش وجدان هیچ است. وجدانی که به من میگوید اگر تقدیر نعمت قلم
را به تو ارزانی داشته است در مقابل بار گران از حق نوشتن و دفاع از هموطنانت را هم که عاشقشان هستی بر
دوشت نهاده است
but:اما، ولی
Only:تنها، فقط مثل
only God:فقط خدا
ولی، لیک، لیکن، لکن
تصور میشه که ریشه ی اسم امان رو اشتباه نوشته اید و واژه ای ترکی نیست ریشه ای عربی داره که در قرآن هم وجود داره به همین معنی
( اوستایی ) آزمودن، امتحان ـ آزمایش کردن 2ـ یادآوری کردن، تذکردادن 3ـ مقایسه کردن، سنجیدن.
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٥)

بپرس