الیغ

لغت نامه دهخدا

الیغ. [ اَل ْ ی َ ] ( ع ص ) آنکه سخن نیکو نتواند بیان کرد، یا سخن او بسوی یاء بازگردد یعنی کلامش یأناک باشد. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ) ( ناظم الاطباء ). || گول. ( منتهی الارب ). احمق. ( اقرب الموارد ) ( ناظم الاطباء ).

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] اَلیَغ کسی است که ناتوان از نیکو سخن گفتن و درست ادا کردن حروف است.
اَلیَغ کسی است که ناتوان از نیکو سخن گفتن و درست ادا کردن حروف است.
الیغ به کسی که سخنش به حرف «ی» بازگردد نیز تعریف شده است.
کاربرد واژه الیغ در فقه
این واژه به مناسبت در باب صلات به کار رفته است.
به قول مشهور، امامت الیغ برای غیر الیغ جایز نیست.

پیشنهاد کاربران

بپرس