[ویکی فقه] المسالک و الممالک (ابن خرداذبه). «المسالک و الممالک» اثر ابن خرداذبه (ابن خردادبه)، ابو القاسم عبید الله بن عبدالله (متوفی ۲۸۰ ق) به زبان عربی است. این کتاب از نخستین آثار جغرافیایی دوره اسلامی است و سالیان سال یکی از منابع اصلی نویسندگان و جغرافی دانان در زمینه جغرافیا و جغرافیای تاریخی بوده است. دانشمندان بسیاری همچون مقدسی و مستوفی و امین احمد رازی نویسنده «هفت اقلیم» به آن مراجعه کرده اند.
کتاب از دو بخش تشکیل شده است: بخش اول تحت عنوان صفت الارض در هشت فصل مرتب شده و قسمت دوم کتاب مربوط به کتاب خراج و صنعت کتابت از ابن فرج قدامة بن جعفر کاتب بغدادی است، که از باب یازدهم تا باب هفدهم آن کتاب را در بردارد.
گزارش محتوا
کتاب طبق معمول آثار جغرافیایی با اطلاعات مرسوم جغرافیای ریاضی و مخصوصا توصیف شکل زمین بنابر نظر بطلمیوس آغاز می شود. مؤلف فصلی کوتاه درباره جهت قبله شهرها، قسمت مهمی را به سخن از سواد عراق اختصاص داده و تقسیمات اراضی و نوع خراج آن را یاد کرده و درباره تاریخ آن نیز در این جا و در موارد دیگر کتاب ملاحظاتی به قلم آورده است. وی در قسمتی از کتاب به یادآوری پادشاهان قدیم، از فریدون به بعد، بر اساس منابع فارسی پرداخته و از پادشاهان ایران و روم و ترک نام برده است. نویسنده به دلیل داشتن مسئولیت ریاست دیوان برید (پست) ولایت جبال، موفق به جمع آوری اطلاعات مفید و ارزنده ای در توصیف راه های تجاری و مناطقی چون هند، چین، کره و ژاپن شده است. هر چند که در جاهای متعدد واقعیات با افسانه ها و شایعات درهم آمیخته، اما جغرافی دانان بعدی همواره به این کتاب مراجعه می کرده اند. کتاب مسالک و ممالک به دانش جغرافی اختصاص دارد. ابن خردادبه اثر خویش را پس از اقامتش در کنار دجله، در سامرا و بین سالهای ۲۳۴- ۲۳۰ ق نگاشت. به نظر می رسد مؤلف اثر خود را در دو نوبت نگاشته و در نوبت دوم تغییراتی نیز در آن داده است. بعضی از محققان نیز معتقدند که علیرغم اصالت اثر، مختصری از این کتاب به دست نسل های بعدی رسیده و تغییراتی در آن داده شده است.
← ویژگی های کتاب
۱. ↑ ایگناتی، کراچکوفسکی، تاریخ نوشته های جغرافیایی در جهان اسلامی، ص۱۲۰- ۱۲۳.۲. ↑ دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۳، مدخل ابن خردادبه ۴۰۹-۴۱۴.۳. ↑ صالحی، نصر الله، کتابشناسی جغرافیای تاریخی اسلام و ایران، کتاب ماه تاریخ و جغرافیا، شماره ۳۱، اردیبهشت ۱۳۷۹، ص۵.
منبع
...
کتاب از دو بخش تشکیل شده است: بخش اول تحت عنوان صفت الارض در هشت فصل مرتب شده و قسمت دوم کتاب مربوط به کتاب خراج و صنعت کتابت از ابن فرج قدامة بن جعفر کاتب بغدادی است، که از باب یازدهم تا باب هفدهم آن کتاب را در بردارد.
گزارش محتوا
کتاب طبق معمول آثار جغرافیایی با اطلاعات مرسوم جغرافیای ریاضی و مخصوصا توصیف شکل زمین بنابر نظر بطلمیوس آغاز می شود. مؤلف فصلی کوتاه درباره جهت قبله شهرها، قسمت مهمی را به سخن از سواد عراق اختصاص داده و تقسیمات اراضی و نوع خراج آن را یاد کرده و درباره تاریخ آن نیز در این جا و در موارد دیگر کتاب ملاحظاتی به قلم آورده است. وی در قسمتی از کتاب به یادآوری پادشاهان قدیم، از فریدون به بعد، بر اساس منابع فارسی پرداخته و از پادشاهان ایران و روم و ترک نام برده است. نویسنده به دلیل داشتن مسئولیت ریاست دیوان برید (پست) ولایت جبال، موفق به جمع آوری اطلاعات مفید و ارزنده ای در توصیف راه های تجاری و مناطقی چون هند، چین، کره و ژاپن شده است. هر چند که در جاهای متعدد واقعیات با افسانه ها و شایعات درهم آمیخته، اما جغرافی دانان بعدی همواره به این کتاب مراجعه می کرده اند. کتاب مسالک و ممالک به دانش جغرافی اختصاص دارد. ابن خردادبه اثر خویش را پس از اقامتش در کنار دجله، در سامرا و بین سالهای ۲۳۴- ۲۳۰ ق نگاشت. به نظر می رسد مؤلف اثر خود را در دو نوبت نگاشته و در نوبت دوم تغییراتی نیز در آن داده است. بعضی از محققان نیز معتقدند که علیرغم اصالت اثر، مختصری از این کتاب به دست نسل های بعدی رسیده و تغییراتی در آن داده شده است.
← ویژگی های کتاب
۱. ↑ ایگناتی، کراچکوفسکی، تاریخ نوشته های جغرافیایی در جهان اسلامی، ص۱۲۰- ۱۲۳.۲. ↑ دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۳، مدخل ابن خردادبه ۴۰۹-۴۱۴.۳. ↑ صالحی، نصر الله، کتابشناسی جغرافیای تاریخی اسلام و ایران، کتاب ماه تاریخ و جغرافیا، شماره ۳۱، اردیبهشت ۱۳۷۹، ص۵.
منبع
...
wikifeqh: المسالک_و_الممالک_(کتاب)
[ویکی فقه] المسالک و الممالک (ابهام زدایی). المسالک و الممالک ممکن است عنوان برای کتاب های ذیل باشد:• المسالک و الممالک (ابن خرداذبه)، اثر ابن خرداذبه (ابن خردادبه)، ابو القاسم عبید الله بن عبدالله (متوفی ۲۸۰ ق) به زبان عربی• المسالک و الممالک ابن خرداذبه (ترجمه)، ترجمه سعید خاکرند از کتاب ابن خرداذبه • المسالک و الممالک (البکری)، تالیف بزرگ ترین جغرافی دان اندلس، ابو عبیدالله البکری (۴۰۵- ۴۷۸ ق) • المسالک و الممالک (مهلبی)، اثر حسن بن احمد مهلبی (متوفی ۳۸۰ ق)
...
...
wikifeqh: المسالک_و_الممالک_(ابهام_زدایی)
[ویکی نور] المسالک و الممالک (اصطخری لیدن). المسالک و الممالک تألیف ابراهیم بن محمد اصطخری
اصطخری در این کتاب همانند دیگر جغرافی نگاران اسلامی تنها به توصیف جهان اسلام پرداخته و آن را به 20 اقلیم-البته نه به معنای خاص آن-بخش کرده است.وی در تقسیمات جغرافیایی خویش به مناطق واقع در طول و عرض های شناخته شده چندان عنایتی مبذول نداشته، بلکه به مناطق جغرافیایی وسیع و سرزمین های بزرگ توجه نموده است و پس از ذکر اطلاعاتی عمومی پیرامون «ربع مسکون» و مساحت سرزمین ها، وضع دریاها را به شرح آورده و به صورتی مشروح به ذکر مختصات مناطق اسلامی عصر خویش-از جمله جزیرة العرب، دریای پارس، مغرب، اندلس، سیسیل، مصر، شام، دریای روم(مدیترانه)، جزیره، عراق، جنوب ایران (خوزستان، فارس وکرمان)، سند و هند، مرکز و شمال ایران، ارمنستان، اران و آذربایجان، جبال، دیلم، خزر، دریای خزر و سرانجام ماوراء النهر-پرداخته است.اصطخری در وصف هر یک از کشورها و سرزمین ها، اطلاعاتی از حدود و نیز شهرکهای آنها با ذکر مسافت ها به دست می دهدو با تفصیل به شرح محصولات بازرگانی، صنعت و اوضاع و احوال قومی و نژادی آنها می پردازد.
وسیع ترین بخش کتاب اصطخری مربوط به سرزمین پارس است.در واقع بیشتر مطالب این کتاب به سرزمین ایران اختصاص دارد.وی در شرح مربوط به سرزمین پارس نه تنها به ذکر مسافتها و شهرهای بزرگ و بناهای معروف پرداخته، بلکه به دژها، شهرهای حصین، آتشکده ها و رودها نیز اشاره کرده است.وی سپس به شرح دریاچه ها پرداخته و ازخلیج فارس یاد کرده است.
مقدسی و یاقوت و دیگران از اهمیت و درستی کتاب اصطخری یاد کرده، نوشتۀ او را برتر و کامل تر از اثر ابوزید بلخی دانسته اند.
بیشتر توضیحات وی از سرزمین هایی است که دیده و گاه توضیحات مختصر اهمیت ویژه ای می یابد.به گفتۀ آماری «دربارۀ سیسیل اندکی می گوید اما بسیار پرمغز».این سخن دربارۀ جزیرۀ قلاقل نیز صادق است.اطلاعات وی از صقلابیان (اسلاوها)پراکنده و اندک است اما خالی از فایده نیست.
اصطخری در این کتاب همانند دیگر جغرافی نگاران اسلامی تنها به توصیف جهان اسلام پرداخته و آن را به 20 اقلیم-البته نه به معنای خاص آن-بخش کرده است.وی در تقسیمات جغرافیایی خویش به مناطق واقع در طول و عرض های شناخته شده چندان عنایتی مبذول نداشته، بلکه به مناطق جغرافیایی وسیع و سرزمین های بزرگ توجه نموده است و پس از ذکر اطلاعاتی عمومی پیرامون «ربع مسکون» و مساحت سرزمین ها، وضع دریاها را به شرح آورده و به صورتی مشروح به ذکر مختصات مناطق اسلامی عصر خویش-از جمله جزیرة العرب، دریای پارس، مغرب، اندلس، سیسیل، مصر، شام، دریای روم(مدیترانه)، جزیره، عراق، جنوب ایران (خوزستان، فارس وکرمان)، سند و هند، مرکز و شمال ایران، ارمنستان، اران و آذربایجان، جبال، دیلم، خزر، دریای خزر و سرانجام ماوراء النهر-پرداخته است.اصطخری در وصف هر یک از کشورها و سرزمین ها، اطلاعاتی از حدود و نیز شهرکهای آنها با ذکر مسافت ها به دست می دهدو با تفصیل به شرح محصولات بازرگانی، صنعت و اوضاع و احوال قومی و نژادی آنها می پردازد.
وسیع ترین بخش کتاب اصطخری مربوط به سرزمین پارس است.در واقع بیشتر مطالب این کتاب به سرزمین ایران اختصاص دارد.وی در شرح مربوط به سرزمین پارس نه تنها به ذکر مسافتها و شهرهای بزرگ و بناهای معروف پرداخته، بلکه به دژها، شهرهای حصین، آتشکده ها و رودها نیز اشاره کرده است.وی سپس به شرح دریاچه ها پرداخته و ازخلیج فارس یاد کرده است.
مقدسی و یاقوت و دیگران از اهمیت و درستی کتاب اصطخری یاد کرده، نوشتۀ او را برتر و کامل تر از اثر ابوزید بلخی دانسته اند.
بیشتر توضیحات وی از سرزمین هایی است که دیده و گاه توضیحات مختصر اهمیت ویژه ای می یابد.به گفتۀ آماری «دربارۀ سیسیل اندکی می گوید اما بسیار پرمغز».این سخن دربارۀ جزیرۀ قلاقل نیز صادق است.اطلاعات وی از صقلابیان (اسلاوها)پراکنده و اندک است اما خالی از فایده نیست.
wikinoor: المسالک_و_الممالک_(اصطخری،_لیدن)
[ویکی نور] المسالک و الممالک (اصطخری). مسالک الممالک، اثر ابراهیم بن محمد اصطخری، معروف به کرخی از دانشمندان سده 4ق است. این کتاب به زبان عربی و پیرامون جغرافیای جهان اسلام و در 20 اقلیم نوشته شده است.
ترتیب مطالب این کتاب، بر خلاف اثر ابوزید بر اساس اقالیم سبعه از جنوب به شمال نیست، بلکه در آن، اقالیم بر تقسیماتی جغرافیایی پایه گذاری شده است که شمار اقلیم ها به 20 می رسد. اصطخری خود به تفاوت میان تقسیمات جغرافیایی خویش و دیگران اشاره کرده، و نوشته است که این کتاب نه بر وضع هفت اقلیم نهادیم... و اگر کسی خواهد که کیفیت هفت اقلیم بداند، در کتاب های دیگر... معلوم توان کردن.
اصطخری همانند دیگر جغرافی نگاران اسلامی، تنها به توصیف جهان اسلام پرداخته، و آن را به 20 اقلیم، البته نه به معنای خاص آن بخش کرده است. وی در تقسیمات جغرافیایی خویش به مناطق واقع در طول و عرض های شناخته شده، چندان عنایتی مبذول نداشته، بلکه به مناطق جغرافیایی وسیع و سرزمین های بزرگ توجه نموده است و پس از ذکر اطلاعات عمومی پیرامون «ربع مسکون» و مساحت سرزمین ها، وضع دریاها را به شرح آورده، و به صورتی مشروح به ذکر مختصات مناطق اسلامی عصر خویش؛ از جمله جزیرةالعرب، دریای پارس، مغرب، اندلس، سیسیل، مصر، شام، دریای روم(مدیترانه)، جزیره، عراق، جنوب ایران (خوزستان، پارس، کرمان)، سند و هند، مرکز و شمال ایران، ارمنستان، اران و آذربایجان، جبال، دیلم، خزر، دریای خزر و سرانجام ماوراءالنهر، پرداخته است.
این تقسیم بندی در نسخه های عربی و ترجمه های فارسی همگون و بر یک روال است. اصطخری در وصف هر یک از کشورها و سرزمین ها، اطلاعاتی از حدود و نیز شهرهای آنها با ذکر مسافت ها به دست می دهد و با تفصیل به شرح محصولات بازرگانی، صنعت و اوضاع و احوال قومی و نژادی آنها می پردازد. گاه مطالب کتاب اصطخری درباره برخی مناطق، بسیار مختصر و کوتاه است. به عنوان نمونه کراچکوفسکی به نقل از آماری می نویسد که نوشته اصطخری درباره سیسیل(صقلیه) اندک، ولی بسیار پر مغز و حائز اهمیت است.
گاه نکته های نا روشنی در کتاب اصطخری می توان یافت. یکی از این نکته ها جبل القلال(جبل القلل) در دریای مدیترانه است. رنو این ناحیه را با فراکسینتوم نزدیک فرانسه که از اواخر سال 889 تا 972م در تصرف اعراب بود، تطبیق داده است؛ اما مینورسکی می نویسد که هنوز این نکته به درستی مشخص نشده است.
ترتیب مطالب این کتاب، بر خلاف اثر ابوزید بر اساس اقالیم سبعه از جنوب به شمال نیست، بلکه در آن، اقالیم بر تقسیماتی جغرافیایی پایه گذاری شده است که شمار اقلیم ها به 20 می رسد. اصطخری خود به تفاوت میان تقسیمات جغرافیایی خویش و دیگران اشاره کرده، و نوشته است که این کتاب نه بر وضع هفت اقلیم نهادیم... و اگر کسی خواهد که کیفیت هفت اقلیم بداند، در کتاب های دیگر... معلوم توان کردن.
اصطخری همانند دیگر جغرافی نگاران اسلامی، تنها به توصیف جهان اسلام پرداخته، و آن را به 20 اقلیم، البته نه به معنای خاص آن بخش کرده است. وی در تقسیمات جغرافیایی خویش به مناطق واقع در طول و عرض های شناخته شده، چندان عنایتی مبذول نداشته، بلکه به مناطق جغرافیایی وسیع و سرزمین های بزرگ توجه نموده است و پس از ذکر اطلاعات عمومی پیرامون «ربع مسکون» و مساحت سرزمین ها، وضع دریاها را به شرح آورده، و به صورتی مشروح به ذکر مختصات مناطق اسلامی عصر خویش؛ از جمله جزیرةالعرب، دریای پارس، مغرب، اندلس، سیسیل، مصر، شام، دریای روم(مدیترانه)، جزیره، عراق، جنوب ایران (خوزستان، پارس، کرمان)، سند و هند، مرکز و شمال ایران، ارمنستان، اران و آذربایجان، جبال، دیلم، خزر، دریای خزر و سرانجام ماوراءالنهر، پرداخته است.
این تقسیم بندی در نسخه های عربی و ترجمه های فارسی همگون و بر یک روال است. اصطخری در وصف هر یک از کشورها و سرزمین ها، اطلاعاتی از حدود و نیز شهرهای آنها با ذکر مسافت ها به دست می دهد و با تفصیل به شرح محصولات بازرگانی، صنعت و اوضاع و احوال قومی و نژادی آنها می پردازد. گاه مطالب کتاب اصطخری درباره برخی مناطق، بسیار مختصر و کوتاه است. به عنوان نمونه کراچکوفسکی به نقل از آماری می نویسد که نوشته اصطخری درباره سیسیل(صقلیه) اندک، ولی بسیار پر مغز و حائز اهمیت است.
گاه نکته های نا روشنی در کتاب اصطخری می توان یافت. یکی از این نکته ها جبل القلال(جبل القلل) در دریای مدیترانه است. رنو این ناحیه را با فراکسینتوم نزدیک فرانسه که از اواخر سال 889 تا 972م در تصرف اعراب بود، تطبیق داده است؛ اما مینورسکی می نویسد که هنوز این نکته به درستی مشخص نشده است.
wikinoor: المسالک_و_الممالک_(اصطخری)
[ویکی فقه] المسالک و الممالک (البکری). «المسالک و الممالک»، تالیف بزرگ ترین جغرافی دان اندلس، ابو عبیدالله البکری (۴۰۵- ۴۷۸ ق) است که در حدود ۲۶۰ ق، تالیف شده و به جغرافیای تمام عالم اسلام پرداخته است. قسمتی از «المسالک و الممالک» به جغرافیا و بخش هایی نیز به موضوعات تاریخی و تمدنی اختصاص دارد. این اثر، مورد استفاده جغرافی دانان دوره های بعد قرار گرفته است.
کتاب، مشتمل بر یک مقدمه و دو جزء است. مقدمه کتاب، به قلم سعد غراب با ذکر اوضاع سیاسی- اجتماعی زمان مؤلف و شرح حال و آثار او آغاز شده است. متن اثر، در دو جلد تدوین شده است که هر جلد، مشتمل بر مطالب فراوانی است. شیوه نگارش کتاب، یکی از روش های نگارش جغرافیاست که علمای اندلس از اواخر قرن سوم و اوایل قرن چهارم به آن توجه نمودند و ابو عبیدالله بکری، بزرگ ترین جغرافی دانی است که کتاب مهم خود را به این شیوه نوشت. ویژگی خاص نگارش بکری توجه به بیان وقایع تاریخی است که با دقت و توصیف کامل می آورد.
گزارش محتوا
مسلمانان، در طی هشت قرن حضورشان در اندلس، میراث علمی بسیار گران سنگی را از خود به جای گذاشتند. یکی از مهم ترین موضوعاتی که مورد توجه ویژه آنان قرار گرفت، جغرافیا بود. این آثار جغرافیایی را می توان به شیوه های مختلفی تقسیم بندی کرد که تعدادی از آنها بر اساس «مسالک و ممالک» تالیف شده اند. از نام کتاب و شیوه نگارش آن چنین برمی آید که بکری می خواسته است کتابش به صورت راه نامه ای باشد که در آن، فواصل تقریبی شهرها و منازل میان شهرها را بیاورد؛ با این وصف، او تنها به مسائل صرفا جغرافیایی بسنده نکرده، بلکه بخش هایی از کتاب خود را به تاریخ سیاسی و اجتماعی و حتی نژادشناسی اختصاص داده و همین امر نیز موجب ارزش و اهمیت کتاب وی شده است. وی در این اثر به روایات کهن در باره کشورهای اسلامی و شرح نواحی آن پرداخته و از سنت جغرافی نویسان روزگار خویش و ادوار گذشته پیروی کرده است.
← جلد اول
نسخ خطی شناسایی شده این کتاب که در کتاب خانه های مختلف پراکنده است، هیچ یک کامل نیست و متن کامل آن تا کنون به دست نیامده است. نسخه حاضر، با مقدمه و تحقیق آقایان آدریان وان لیوون و اندروفری در دو مجلد منتشر شده است.
کتاب، مشتمل بر یک مقدمه و دو جزء است. مقدمه کتاب، به قلم سعد غراب با ذکر اوضاع سیاسی- اجتماعی زمان مؤلف و شرح حال و آثار او آغاز شده است. متن اثر، در دو جلد تدوین شده است که هر جلد، مشتمل بر مطالب فراوانی است. شیوه نگارش کتاب، یکی از روش های نگارش جغرافیاست که علمای اندلس از اواخر قرن سوم و اوایل قرن چهارم به آن توجه نمودند و ابو عبیدالله بکری، بزرگ ترین جغرافی دانی است که کتاب مهم خود را به این شیوه نوشت. ویژگی خاص نگارش بکری توجه به بیان وقایع تاریخی است که با دقت و توصیف کامل می آورد.
گزارش محتوا
مسلمانان، در طی هشت قرن حضورشان در اندلس، میراث علمی بسیار گران سنگی را از خود به جای گذاشتند. یکی از مهم ترین موضوعاتی که مورد توجه ویژه آنان قرار گرفت، جغرافیا بود. این آثار جغرافیایی را می توان به شیوه های مختلفی تقسیم بندی کرد که تعدادی از آنها بر اساس «مسالک و ممالک» تالیف شده اند. از نام کتاب و شیوه نگارش آن چنین برمی آید که بکری می خواسته است کتابش به صورت راه نامه ای باشد که در آن، فواصل تقریبی شهرها و منازل میان شهرها را بیاورد؛ با این وصف، او تنها به مسائل صرفا جغرافیایی بسنده نکرده، بلکه بخش هایی از کتاب خود را به تاریخ سیاسی و اجتماعی و حتی نژادشناسی اختصاص داده و همین امر نیز موجب ارزش و اهمیت کتاب وی شده است. وی در این اثر به روایات کهن در باره کشورهای اسلامی و شرح نواحی آن پرداخته و از سنت جغرافی نویسان روزگار خویش و ادوار گذشته پیروی کرده است.
← جلد اول
نسخ خطی شناسایی شده این کتاب که در کتاب خانه های مختلف پراکنده است، هیچ یک کامل نیست و متن کامل آن تا کنون به دست نیامده است. نسخه حاضر، با مقدمه و تحقیق آقایان آدریان وان لیوون و اندروفری در دو مجلد منتشر شده است.
wikifeqh: المسالک_و_الممالک_بکری
[ویکی نور] المسالک و الممالک (البکری). المسالک و الممالک، تألیف بزرگ ترین جغرافی دان اندلس، ابوعبید الله البکری(405 - 478ق) است که در حدود 260ق، تألیف شده و به جغرافیای تمام عالم اسلام پرداخته است. قسمتی از«المسالک و الممالک» به جغرافیا و بخش هایی نیز به موضوعات تاریخی و تمدنی اختصاص دارد. این اثر، مورد استفاده جغرافی دانان دوره های بعد قرار گرفته است.
کتاب، مشتمل بر یک مقدمه و دو جزء است. مقدمه کتاب، به قلم سعد غراب با ذکر اوضاع سیاسی - اجتماعی زمان مؤلف و شرح حال و آثار او آغاز شده است. متن اثر، در دو جلد تدوین شده است که هر جلد، مشتمل بر مطالب فراوانی است. شیوه نگارش کتاب، یکی از روش های نگارش جغرافیاست که علمای اندلس از اواخر قرن سوم و اوایل قرن چهارم به آن توجه نمودند و ابوعبید الله بکری، بزرگ ترین جغرافی دانی است که کتاب مهم خود را به این شیوه نوشت. ویژگی خاص نگارش بکری توجه به بیان وقایع تاریخی است که با دقت و توصیف کامل می آورد.
مسلمانان، در طی هشت قرن حضورشان در اندلس، میراث علمی بسیار گران سنگی را از خود به جای گذاشتند. یکی از مهم ترین موضوعاتی که مورد توجه ویژه آنان قرار گرفت، جغرافیا بود. این آثار جغرافیایی را می توان به شیوه های مختلفی تقسیم بندی کرد که تعدادی از آنها بر اساس«مسالک و ممالک» تألیف شده اند.
از نام کتاب و شیوه نگارش آن چنین برمی آید که بکری می خواسته است کتابش به صورت راه نامه ای باشد که در آن، فواصل تقریبی شهرها و منازل میان شهرها را بیاورد؛ با این وصف، او تنها به مسائل صرفاً جغرافیایی بسنده نکرده، بلکه بخش هایی از کتاب خود را به تاریخ سیاسی و اجتماعی و حتی نژادشناسی اختصاص داده و همین امر نیز موجب ارزش و اهمیت کتاب وی شده است. وی در این اثر به روایات کهن در باره کشورهای اسلامی و شرح نواحی آن پرداخته و از سنت جغرافی نویسان روزگار خویش و ادوار گذشته پیروی کرده است.
جلد اول: بکری، کتاب را با مدت آبادانی زمین، مبدأ خلقت، و ذکر نافرمانی ابلیس آغاز کرده است. پس از آن، به شرح داستان آدم و حوا پرداخته است. شرح احوالات حدود 30 تن از انبیاء از جمله شیث، ادریس، نوح، هود، صالح، ابراهیم، لوط و یوسف بخش اعظمی از جلد اول کتاب را به خود اختصاص داده است. ابوعبید، هم چنین بخش هایی از کتاب خود را به ذکر عجایب اختصاص داده است؛ ذکر غرائبی مانند هواتف که به معنای اصواتی است که شنیده شده بدون اینکه صاحب آن صوت دیده شود و کهانت و مانند آن. علاوه بر آن، مطالب بسیاری را به نقل از ابن عباس به ویژه در باره شرح قبایل عرب نقل کرده است.
کتاب، مشتمل بر یک مقدمه و دو جزء است. مقدمه کتاب، به قلم سعد غراب با ذکر اوضاع سیاسی - اجتماعی زمان مؤلف و شرح حال و آثار او آغاز شده است. متن اثر، در دو جلد تدوین شده است که هر جلد، مشتمل بر مطالب فراوانی است. شیوه نگارش کتاب، یکی از روش های نگارش جغرافیاست که علمای اندلس از اواخر قرن سوم و اوایل قرن چهارم به آن توجه نمودند و ابوعبید الله بکری، بزرگ ترین جغرافی دانی است که کتاب مهم خود را به این شیوه نوشت. ویژگی خاص نگارش بکری توجه به بیان وقایع تاریخی است که با دقت و توصیف کامل می آورد.
مسلمانان، در طی هشت قرن حضورشان در اندلس، میراث علمی بسیار گران سنگی را از خود به جای گذاشتند. یکی از مهم ترین موضوعاتی که مورد توجه ویژه آنان قرار گرفت، جغرافیا بود. این آثار جغرافیایی را می توان به شیوه های مختلفی تقسیم بندی کرد که تعدادی از آنها بر اساس«مسالک و ممالک» تألیف شده اند.
از نام کتاب و شیوه نگارش آن چنین برمی آید که بکری می خواسته است کتابش به صورت راه نامه ای باشد که در آن، فواصل تقریبی شهرها و منازل میان شهرها را بیاورد؛ با این وصف، او تنها به مسائل صرفاً جغرافیایی بسنده نکرده، بلکه بخش هایی از کتاب خود را به تاریخ سیاسی و اجتماعی و حتی نژادشناسی اختصاص داده و همین امر نیز موجب ارزش و اهمیت کتاب وی شده است. وی در این اثر به روایات کهن در باره کشورهای اسلامی و شرح نواحی آن پرداخته و از سنت جغرافی نویسان روزگار خویش و ادوار گذشته پیروی کرده است.
جلد اول: بکری، کتاب را با مدت آبادانی زمین، مبدأ خلقت، و ذکر نافرمانی ابلیس آغاز کرده است. پس از آن، به شرح داستان آدم و حوا پرداخته است. شرح احوالات حدود 30 تن از انبیاء از جمله شیث، ادریس، نوح، هود، صالح، ابراهیم، لوط و یوسف بخش اعظمی از جلد اول کتاب را به خود اختصاص داده است. ابوعبید، هم چنین بخش هایی از کتاب خود را به ذکر عجایب اختصاص داده است؛ ذکر غرائبی مانند هواتف که به معنای اصواتی است که شنیده شده بدون اینکه صاحب آن صوت دیده شود و کهانت و مانند آن. علاوه بر آن، مطالب بسیاری را به نقل از ابن عباس به ویژه در باره شرح قبایل عرب نقل کرده است.
wikinoor: المسالک_و_الممالک_(البکری)
[ویکی نور] المسالک و الممالک (ترجمه ابن خرداذبه). اصل کتاب، به زبان عربی که زبان علمی آن روزگار بوده، نگاشته شده است و مترجم، سعید خاکرند، که به خوبی به اهمیت این قدیمی ترین متن جغرافیایی اسلامی پی برده بودند، با دقت و بردباری اثر را به صورت تحت اللفظی، در سال 1370ش، به فارسی ترجمه نموده است.
اشعار عربی متن که عمدتا به جهت استشهاد آورده شده و ارتباط مستقیمی با متن نداشته اند، جداگانه ترجمه و ضمیمه اثر شده اند.
در مواردی در متن اصلی، جا افتادگی وجود داشته که مترجم آنها را با علامت ستاره * مشخص کرده و در پاورقی ها توضیح داده است. مطالب جا افتاده به همراه غلط نامه ضمیمه اثر می باشند.
مترجم فهرست اعلام (کسان و مکان) برای اثر تهیه کرده است تا دانش پژوهان را در وصول سریع تر به موضوع مورد نظرشان یاری نماید.
مترجم با بهره گیری از کتاب «معجم البلدان» اثر یاقوت حموی، اقدام به توصیف اکثر شهرها و مناطقی که در کتاب آمده است نموده، تا برای پژوهشگران و دانش پژوهان مفیدتر باشد. در ضمن به دلیل این که «معجم البلدان» به صورت الفبایی و فهرست وار تألیف شده، از ارجاع خواننده به صفحه و جلد آن صرف نظر شده است.
اشعار عربی متن که عمدتا به جهت استشهاد آورده شده و ارتباط مستقیمی با متن نداشته اند، جداگانه ترجمه و ضمیمه اثر شده اند.
در مواردی در متن اصلی، جا افتادگی وجود داشته که مترجم آنها را با علامت ستاره * مشخص کرده و در پاورقی ها توضیح داده است. مطالب جا افتاده به همراه غلط نامه ضمیمه اثر می باشند.
مترجم فهرست اعلام (کسان و مکان) برای اثر تهیه کرده است تا دانش پژوهان را در وصول سریع تر به موضوع مورد نظرشان یاری نماید.
مترجم با بهره گیری از کتاب «معجم البلدان» اثر یاقوت حموی، اقدام به توصیف اکثر شهرها و مناطقی که در کتاب آمده است نموده، تا برای پژوهشگران و دانش پژوهان مفیدتر باشد. در ضمن به دلیل این که «معجم البلدان» به صورت الفبایی و فهرست وار تألیف شده، از ارجاع خواننده به صفحه و جلد آن صرف نظر شده است.
wikinoor: المسالک_و_الممالک_(ترجمه_ابن_خرداذبه)
[ویکی فقه] المسالک و الممالک (مهلبی). «الکتاب العزیزی او المسالک و الممالک» اثر حسن بن احمد مهلبی (متوفی ۳۸۰ ق) است که غالبا با نام دوم از این کتاب یاد می شود به توصیف راه ها و به خصوص راه های آفریقا می پردازد.
این کتاب در قسمت مربوط به «سوران» یکی از منابع اساسی یاقوت حموی به شمار می رود که بیش از شصت بار از آن نقل می کند. البته قضیه منحصر به آفریقا نیست بلکه یاقوت درباره مواضع گوناگون جزیرة العرب بارها به آن مراجعه می کند. مهلبی این کتاب را برای «العزیز بالله فاطمی» خلیفه فاطمی (۳۶۵- ۳۸۶ ق) تالیف کرد و به همین جهت از این کتاب معمولا با نام «الکتاب العزیزی» یاد می شود.
ساختار کتاب
کتاب با مقدمه ای به قلم محقق کتاب تیسیر خلف آغاز شده است. در متن اثر شهرهای مناطق و سرزمین های گوناگون در ذیل نام آن از زوایای مختلف به ترتیب حروف الفبا مورد مطالعه قرار گرفته است.
گزارش محتوا
اطلاعاتی که مهلبی درباره مسافت بین شهرها و اقالیم ارائه می کند، دقیق شمرده شده و درباره برخی از مکانها، تنها منبع موجود به حساب می آید. از طرف دیگر وسعت دائره آگاهی ها و اطلاعاتی که در این کتاب ارائه می شود نیز قابل توجه است چرا که وی به یادکرد منابع آبها، عادات مردم، کشاورزی و محصولاتی که به دست می آورند و غیره نیز می پردازد. از خلال کتاب می توان به وضعیت تاریخی اجتماعی و ترکیب جمعیتی مرزهای شمالی مملکت اسلامی قبل از سقوط این منطقه به دست بیزانسی ها و چه بسا عواملی که زمینه ساز این شکست و هزیمت بودند آگاه شد. همچنین در این کتاب اطلاعاتی درباره دمشق، بیت المقدس، حلب، انطاکیه و غیره ارائه می شود. می توان قطع پیدا کرد که وی از شهرهایی که به توصیف آنها می پردازد دیدن کرده و به نقل از دیگران اعتماد نورزیده است. مصر، مغرب، سودان، اندلس، شام، الجزیره، عراق، خوزستان، فارس، کرمان، سجستان، هند، دیلم و گیلان، خوارزم و ماوراء النهر از مهم ترین مناطقی است که مهلبی از آن گزارش داده است. به گفته خاورشناس «آدام میتز»، کتاب مهلبی اولین منبعی است که درباره سودان اطلاعاتی ارائه می کند و حال آنکه دانشمندان جغرافیا تا قرن چهارم هجری اطلاعی دراین مورد نداشتند. مهلبی همچنین از قلعه ای شبیه به قلعه دمشق با نام «بصری» یاد می کند که گوشه ای از تاریخ دمشق را برای ما آشکار می سازد. همچنین اطلاعاتی که مهلبی درباره وجود کنیسه ای روبروی مسجد الاقصی (از طرف محراب) در کتاب خود ارائه می کند بسیار مهم و ارزشمند است. این اهمیت از آن جا ناشی می شود که وضع قرار گرفتن مساجد و کنیسه ها قبل از جنگ های صلیبی و نیز عملیاتی که در تخریب و بازسازی آنها صورت گرفته را بیان می کند.
وضعیت کتاب
...
این کتاب در قسمت مربوط به «سوران» یکی از منابع اساسی یاقوت حموی به شمار می رود که بیش از شصت بار از آن نقل می کند. البته قضیه منحصر به آفریقا نیست بلکه یاقوت درباره مواضع گوناگون جزیرة العرب بارها به آن مراجعه می کند. مهلبی این کتاب را برای «العزیز بالله فاطمی» خلیفه فاطمی (۳۶۵- ۳۸۶ ق) تالیف کرد و به همین جهت از این کتاب معمولا با نام «الکتاب العزیزی» یاد می شود.
ساختار کتاب
کتاب با مقدمه ای به قلم محقق کتاب تیسیر خلف آغاز شده است. در متن اثر شهرهای مناطق و سرزمین های گوناگون در ذیل نام آن از زوایای مختلف به ترتیب حروف الفبا مورد مطالعه قرار گرفته است.
گزارش محتوا
اطلاعاتی که مهلبی درباره مسافت بین شهرها و اقالیم ارائه می کند، دقیق شمرده شده و درباره برخی از مکانها، تنها منبع موجود به حساب می آید. از طرف دیگر وسعت دائره آگاهی ها و اطلاعاتی که در این کتاب ارائه می شود نیز قابل توجه است چرا که وی به یادکرد منابع آبها، عادات مردم، کشاورزی و محصولاتی که به دست می آورند و غیره نیز می پردازد. از خلال کتاب می توان به وضعیت تاریخی اجتماعی و ترکیب جمعیتی مرزهای شمالی مملکت اسلامی قبل از سقوط این منطقه به دست بیزانسی ها و چه بسا عواملی که زمینه ساز این شکست و هزیمت بودند آگاه شد. همچنین در این کتاب اطلاعاتی درباره دمشق، بیت المقدس، حلب، انطاکیه و غیره ارائه می شود. می توان قطع پیدا کرد که وی از شهرهایی که به توصیف آنها می پردازد دیدن کرده و به نقل از دیگران اعتماد نورزیده است. مصر، مغرب، سودان، اندلس، شام، الجزیره، عراق، خوزستان، فارس، کرمان، سجستان، هند، دیلم و گیلان، خوارزم و ماوراء النهر از مهم ترین مناطقی است که مهلبی از آن گزارش داده است. به گفته خاورشناس «آدام میتز»، کتاب مهلبی اولین منبعی است که درباره سودان اطلاعاتی ارائه می کند و حال آنکه دانشمندان جغرافیا تا قرن چهارم هجری اطلاعی دراین مورد نداشتند. مهلبی همچنین از قلعه ای شبیه به قلعه دمشق با نام «بصری» یاد می کند که گوشه ای از تاریخ دمشق را برای ما آشکار می سازد. همچنین اطلاعاتی که مهلبی درباره وجود کنیسه ای روبروی مسجد الاقصی (از طرف محراب) در کتاب خود ارائه می کند بسیار مهم و ارزشمند است. این اهمیت از آن جا ناشی می شود که وضع قرار گرفتن مساجد و کنیسه ها قبل از جنگ های صلیبی و نیز عملیاتی که در تخریب و بازسازی آنها صورت گرفته را بیان می کند.
وضعیت کتاب
...