[ویکی فقه] آلفرد آدلر. آلفرد آدلر (Adler Alfred, ۱۸۷۰-۱۹۳۷) به عنوان نخستین پیشگام گروه روان شناسی اجتماعی در روان کاوی مطرح است. وی با جداشدن از فروید، نظریه ای را تدوین کرد که علایق اجتماعی در آن نقش ویژه ای داشت.او بر خلاف فروید، نقش امیال جنسی را در شکل گیری شخصیت به حداقل رساند و به جای تاکید بر ناهشیار به نقش هشیاری در تعیین رفتار تاکید داشت.او معتقد بود که تلاش برای اهداف آینده می تواند رفتار زمان حال ما را تحت تاثیر قرار دهد. لذا در روش درمانی خود از تشویق استفاده می کرد. آدلر شخصیت انسان را یکپارچه می دید که ما را در جهت رسیدن به برتری و کمال هدایت می کند.
آدلر در هفتم فوریه سال ۱۸۷۰ در حومه شهر وین (اتریش) در خانواده ای ثروتمند به دنیا آمد. در کودکی از بیماری حسادت، نسبت به برادر بزرگتر و طرد شدن از سوی مادر رنج می برد.او خود را شخصی زشت و کوچک اندام می دانست و همین تجارب اوایل کودکی اش در شکل گیری مفاهیم اصلی نظریه اش از جمله عقده حقارت تاثیر بسزایی داشت.آدلر نسبت به پدرش بیش از مادرش احساس نزدیکی می کرد، به همین دلیل بعدها با مفهوم عقده ادیپ (عشق ورزیدن کودک پسر نسبت به مادر و ترس از پدر به عنوان رقیب عشقی خود) که توسط فروید مطرح شد، مخالفت کرد.آدلر در ابتدا دانش آموز ضعیفی بود، تا حدی که معلمی به پدرش گفت: این پسر برای هیچ شغلی جز شاگرد کفاشی مناسب نیست، اما آدلر با جدیت تمام تلاش نمود تا نزد همسالانش محبوب شود و با پشتکار و فداکاری خود را از پایین ترین سطح کلاس بالا بکشد.او توانست هم از نظر اجتماعی و هم از نظر تحصیلی بر عقب ماندگی ها و حقارت هایش غلبه کند و بتدریج به احساس عزت نفس و پذیرش از سوی دیگران دست یابد، احساسی که در خانواده اش نمی یافت. او در نظریه اش تاکید کرد که انسان باید بر نقاط ضعفش غلبه کند، و زندگی خودش نمونه ای مناسب برای این مطلب می باشد.
. شولتز، دوان پی وشولتز، سیدنی الن، تاریخ روان شناسی نوین، علی اکبر سیف و همکاران، تهران، نشر دوران، ۱۳۸۴، چاپ سوم، ص۵۰۰.
آدلر در چهار سالگی به علت بیماری ذات الریه تا آستانه مرگ پیش رفت اما از آن جان سالم به دربرد و از همان زمان تصمیم گرفت پزشک شود. در سال ۱۸۹۵ درجه پزشکی خود را از از دانشگاه وین دریافت کرد و پس از آن تخصص خود را در چشم پزشکی گرفت. وی در اوایل کار به عنوان چشم پزشک و پزشک داخلی طبابت کرد اما بعد به روان پزشکی روی آورد.
ارتباط با فروید
او در سال ۱۹۰۲ در جلسات هفتگی فروید به عنوان یکی از چهار عضو مجاز شرکت می کرد ولی با وجود نزدیکی به فروید با او رابطه شخصی خوبی نداشت.فروید هم یک بار گفته بود که آدلر حوصله او را سر می برد. چند سال بعد آدلر نظریه ای درباره شخصیت تدوین کرد که با نظریه فروید تفاوت های بسیاری داشت و در آن از تاکید فروید بر امیال جنسی انتقاد کرد.
. لاندین، لابرت، نظریه ها و نظام های روان شناسی، یحیی سید محمدی، تهران، نشر ویرایش، ۱۳۷.
...
آدلر در هفتم فوریه سال ۱۸۷۰ در حومه شهر وین (اتریش) در خانواده ای ثروتمند به دنیا آمد. در کودکی از بیماری حسادت، نسبت به برادر بزرگتر و طرد شدن از سوی مادر رنج می برد.او خود را شخصی زشت و کوچک اندام می دانست و همین تجارب اوایل کودکی اش در شکل گیری مفاهیم اصلی نظریه اش از جمله عقده حقارت تاثیر بسزایی داشت.آدلر نسبت به پدرش بیش از مادرش احساس نزدیکی می کرد، به همین دلیل بعدها با مفهوم عقده ادیپ (عشق ورزیدن کودک پسر نسبت به مادر و ترس از پدر به عنوان رقیب عشقی خود) که توسط فروید مطرح شد، مخالفت کرد.آدلر در ابتدا دانش آموز ضعیفی بود، تا حدی که معلمی به پدرش گفت: این پسر برای هیچ شغلی جز شاگرد کفاشی مناسب نیست، اما آدلر با جدیت تمام تلاش نمود تا نزد همسالانش محبوب شود و با پشتکار و فداکاری خود را از پایین ترین سطح کلاس بالا بکشد.او توانست هم از نظر اجتماعی و هم از نظر تحصیلی بر عقب ماندگی ها و حقارت هایش غلبه کند و بتدریج به احساس عزت نفس و پذیرش از سوی دیگران دست یابد، احساسی که در خانواده اش نمی یافت. او در نظریه اش تاکید کرد که انسان باید بر نقاط ضعفش غلبه کند، و زندگی خودش نمونه ای مناسب برای این مطلب می باشد.
. شولتز، دوان پی وشولتز، سیدنی الن، تاریخ روان شناسی نوین، علی اکبر سیف و همکاران، تهران، نشر دوران، ۱۳۸۴، چاپ سوم، ص۵۰۰.
آدلر در چهار سالگی به علت بیماری ذات الریه تا آستانه مرگ پیش رفت اما از آن جان سالم به دربرد و از همان زمان تصمیم گرفت پزشک شود. در سال ۱۸۹۵ درجه پزشکی خود را از از دانشگاه وین دریافت کرد و پس از آن تخصص خود را در چشم پزشکی گرفت. وی در اوایل کار به عنوان چشم پزشک و پزشک داخلی طبابت کرد اما بعد به روان پزشکی روی آورد.
ارتباط با فروید
او در سال ۱۹۰۲ در جلسات هفتگی فروید به عنوان یکی از چهار عضو مجاز شرکت می کرد ولی با وجود نزدیکی به فروید با او رابطه شخصی خوبی نداشت.فروید هم یک بار گفته بود که آدلر حوصله او را سر می برد. چند سال بعد آدلر نظریه ای درباره شخصیت تدوین کرد که با نظریه فروید تفاوت های بسیاری داشت و در آن از تاکید فروید بر امیال جنسی انتقاد کرد.
. لاندین، لابرت، نظریه ها و نظام های روان شناسی، یحیی سید محمدی، تهران، نشر ویرایش، ۱۳۷.
...
wikifeqh: Adler