ناهشیار

/nAhoSyAr/

مترادف ناهشیار: بی خبر، غافل، ناآگاه، بی خودی، بی خویشتنی، بی هوش

متضاد ناهشیار: هشیار

معنی انگلیسی:
subliminal, mindless, oblivious, stagnant, unaware

لغت نامه دهخدا

ناهشیار. [ هَُ ش ْ ]( ص مرکب ) مغفل. ناهوشیار. غافل. بی خبر :
کان تبنگو کاندر او دینار بود
آن ستد زایدر که ناهشیار بود.
رودکی.
|| مصروع. صرع زده :
ز سودا و ز صفرا و تپیدن
بسان مرد ناهشیار بودم.
سیدحسن غزنوی.
ناهوشیار. رجوع به ناهوشیار شود.

فرهنگ فارسی

( صفت ) ۱ - غافل بی خبر.۲ - بی خویشتن بی خود.۳ - صرع زده مصروع .

پیشنهاد کاربران

بپرس