اقدم

/~aqdam/

فرهنگ اسم ها

لغت نامه دهخدا

اقدم. [اَ دَ ] ( ع ن تف ) قدیمتر. ( ناظم الاطباء ). کهنه تر. باستانی تر. ( از ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). پیشترو نخستین و اولین تر و قدیمتر و جلوتر. ( آنندراج ).
- علم اقدم ؛ علمی که موضوعش اعم است از موضوع علمی دیگر چنانکه موضوع علم طبیعی بر علم طب. ( یادداشت مؤلف ).
|| افضل و اشرف و اعلی. ( از آنندراج ). || ( اِ ) شیر بیشه. ( ناظم الاطباء ) ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( اقرب الموارد ). اسد. ( اقرب الموارد ).

اقدم. [ اَ دُ ] ( ع اِ ) ج ِ قَدَم. ( از ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

قدیم تر، مقدم تر، پیشتر، دیرینه تر
(صفت ) ۱ - پیشین تر دیرین تر کهن تر قدیمتر. ۲ - پیش تر مقدم تر جلوتر.
جمع قدم

فرهنگ معین

(اَ دَ ) [ ع . ] (ص تف . ) ۱ - پیشین تر، قدیم تر. ۲ - مقدم تر.

فرهنگ عمید

۱. قدیم تر، مقدم تر، پیش تر، دیرینه تر.
۲. قدیمی ترین.

پیشنهاد کاربران

واژه اقدم
معادل ابجد 145
تعداد حروف 4
تلفظ 'aqdam
نقش دستوری صفت
ترکیب ( صفت ) [عربی]
مختصات ( اَ دَ ) [ ع . ] ( ص تف . )
آواشناسی 'aqdam
الگوی تکیه WS
شمارگان هجا 2
منبع لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی عمید
فرهنگ فارسی معین
فرهنگ فارسی هوشیار
اقدم به زمان گذشته دلالت می کند و همخانواده ی قدیم است

بپرس