اقتصاد ترابری یا اقتصاد حمل ونقل شاخه ای از علم اقتصاد است. این شاخه در سال ۱۹۵۹ میلادی و توسط اقتصاددان آمریکایی جان آر. مییر[ en ۱] تأسیس شد. این شاخه از اقتصاد به تخصیص منابع در بخش حمل و نقل می پردازد. این شاخه از اقتصاد ارتباط قوی با مهندسی عمران دارد. برخلاف دیگر شاخه های اقتصاد، در اقتصاد حمل ونقل فرض یک اقتصاد بی فضا و خودجوش ممکن نیست. افراد و کالاها با سرعت معینی در شبکه ها ترابری جریان می یابند و تقاضاها به اوج می رسند. پیش خرید بلیط به عنوان مثال اغلب ناشی از کرایه های پایین تر است. خود شبکه های ترابری ممکن است رقابتی یا غیر رقابتی باشند. یک سفر منفرد ( کالای نهایی از نظر مصرف کننده ) ممکن است به مجموعه خدمات ارائه شده توسط چندین شرکت، آژانس و حالت های دیگر نیاز داشته باشد. [ ۱]
اگرچه سامانه های حمل ونقلی از همان نظریه عرضه و تقاضا مانند سایر صنایع پیروی می کنند، عوارض ناشی از اثرات شبکه و انتخاب بین کالاهای غیرمشابه ( مانند سفر با ماشین و اتوبوس ) تخمین تقاضا برای تأسیسات حمل ونقلی را دشوار می کند. توسعه مدل هایی برای تخمین انتخاب های احتمالی بین کالاهای درگیر در تصمیم گیری های حمل و نقلی منجر به توسعه شاخه مهمی از اقتصادسنجی و همچنین جایزه نوبل برای دانیل مکفادین شد.
در حمل و نقل، تقاضا را می توان بر حسب تعداد سفرهای انجام شده یا کل مسافت طی شده در تمام سفرها اندازه گیری کرد. عرضه به عنوان معیاری برای ظرفیت در نظر گرفته می شود. قیمت کالا ( سفر ) با استفاده از هزینه تعمیم یافته سفر اندازه گیری می شود و شامل هزینه و زمان صرف شده می شود.
اثر افزایش عرضه ( یعنی ظرفیت ) در اقتصاد حمل و نقل از اهمیت ویژه ای برخوردار است ( به تقاضای القایی مراجعه کنید ) و پیامدهای زیست محیطی آن بالقوه و قابل توجه می باشد.
شبکه های حمل و نقل علاوه بر ارائه مزایایی برای کاربران خود، اثرات خارجی مثبت و منفی را بر غیر کاربران تحمیل می کنند. در نظر گرفتن این اثرات خارجی - به ویژه موارد منفی - بخشی از وظیفه اقتصاد حمل و نقل است.
ازدحام توسط اقتصاددانان یک اثر خارجی منفی تلقی می شود. [ ۲] اثر خارجی زمانی رخ می دهد که یک معامله باعث ایجاد هزینه یا منفعت برای شخص ثالث شود، اغلب، اگرچه نه لزوماً، اثر خارجی ناشی از استفاده از یک کالای عمومی است. به عنوان مثال، حمل و نقل باعث آلودگی هوا می شود و هزینه هایی را به دیگران در هنگام استفاده از «هوای عمومی» تحمیل می کند.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفاگرچه سامانه های حمل ونقلی از همان نظریه عرضه و تقاضا مانند سایر صنایع پیروی می کنند، عوارض ناشی از اثرات شبکه و انتخاب بین کالاهای غیرمشابه ( مانند سفر با ماشین و اتوبوس ) تخمین تقاضا برای تأسیسات حمل ونقلی را دشوار می کند. توسعه مدل هایی برای تخمین انتخاب های احتمالی بین کالاهای درگیر در تصمیم گیری های حمل و نقلی منجر به توسعه شاخه مهمی از اقتصادسنجی و همچنین جایزه نوبل برای دانیل مکفادین شد.
در حمل و نقل، تقاضا را می توان بر حسب تعداد سفرهای انجام شده یا کل مسافت طی شده در تمام سفرها اندازه گیری کرد. عرضه به عنوان معیاری برای ظرفیت در نظر گرفته می شود. قیمت کالا ( سفر ) با استفاده از هزینه تعمیم یافته سفر اندازه گیری می شود و شامل هزینه و زمان صرف شده می شود.
اثر افزایش عرضه ( یعنی ظرفیت ) در اقتصاد حمل و نقل از اهمیت ویژه ای برخوردار است ( به تقاضای القایی مراجعه کنید ) و پیامدهای زیست محیطی آن بالقوه و قابل توجه می باشد.
شبکه های حمل و نقل علاوه بر ارائه مزایایی برای کاربران خود، اثرات خارجی مثبت و منفی را بر غیر کاربران تحمیل می کنند. در نظر گرفتن این اثرات خارجی - به ویژه موارد منفی - بخشی از وظیفه اقتصاد حمل و نقل است.
ازدحام توسط اقتصاددانان یک اثر خارجی منفی تلقی می شود. [ ۲] اثر خارجی زمانی رخ می دهد که یک معامله باعث ایجاد هزینه یا منفعت برای شخص ثالث شود، اغلب، اگرچه نه لزوماً، اثر خارجی ناشی از استفاده از یک کالای عمومی است. به عنوان مثال، حمل و نقل باعث آلودگی هوا می شود و هزینه هایی را به دیگران در هنگام استفاده از «هوای عمومی» تحمیل می کند.
wiki: اقتصاد ترابری