افخم


معنی انگلیسی:
greater, greatest

فرهنگ اسم ها

اسم: افخم (پسر) (عربی) (تلفظ: afkham) (فارسی: اَفخم) (انگلیسی: afkham)
معنی: ارجمند، بزرگ قدر، بزرگوار، گرانمایه
برچسب ها: اسم، اسم با ا، اسم پسر، اسم عربی

لغت نامه دهخدا

افخم. [اَ خ َ ] ( ع ن تف ) بزرگ قدرتر. گرانمایه تر. ( ناظم الاطباء ). بزرگتر. ( آنندراج ). فخیم تر. ( یادداشت مؤلف ).

فرهنگ فارسی

بزرگوارتر، بزرگ قدرتر، گرانمایه تر، بلندپایه تر
۱ - ( صفت ) بزرگوارتر بلندپایه تر. ۲ - ( صفت ) ارجمند بزرگ قدر: حضرت اجل اکرم افخم ...

فرهنگ معین

(اَ خَ ) [ ع . ] ۱ - (ص تف . )بزرگوارتر. ۲ - (ص . ) ارجمند.

فرهنگ عمید

۱. بزرگوارتر.
۲. بزرگ قدرتر، گرانمایه تر، بلندپایه تر.

پیشنهاد کاربران

بپرس