لغت نامه دهخدا
دانشنامه اسلامی
[ویکی فقه] افتراء یکی از رذائل اخلاقی است و به معنای از پیش خود بافتن و نسبت غیر واقع به کسی دادن را گویند.
این واژه از ریشه «ف ـ ر ـ ی» و در اصل به معنای قطع کردن و شکافتن است.
راغب گوید: «فری» به معنای بریدن پوست برای دوختن و اصلاح و «اِفراء» شکافتن آن به قصد افساد است و «افترا» در هر دو معنا به کار می رود.
معنای اصطلاحی افتراء
و در اصطلاح به معنای از پیش خود بافتن، به دروغ به کسی چیزی نسبت دادن ، متهم ساختن ناروای فرد، گروه یا نهادی خاص از روی بدخواهی، انگیزه های خود خواهانه، حسد، انتقام و غیره است.
ارتباط معنی لغوی با اصطلاحی
وجه ارتباط این معنا با معنای لغوی ممکن است این باشد که فرد با افترای به دیگری و متهم کردن وی ارتباط او را با جامعه قطع و او را طرد می کند.
فرق افتراء با دروغ
...
این واژه از ریشه «ف ـ ر ـ ی» و در اصل به معنای قطع کردن و شکافتن است.
راغب گوید: «فری» به معنای بریدن پوست برای دوختن و اصلاح و «اِفراء» شکافتن آن به قصد افساد است و «افترا» در هر دو معنا به کار می رود.
معنای اصطلاحی افتراء
و در اصطلاح به معنای از پیش خود بافتن، به دروغ به کسی چیزی نسبت دادن ، متهم ساختن ناروای فرد، گروه یا نهادی خاص از روی بدخواهی، انگیزه های خود خواهانه، حسد، انتقام و غیره است.
ارتباط معنی لغوی با اصطلاحی
وجه ارتباط این معنا با معنای لغوی ممکن است این باشد که فرد با افترای به دیگری و متهم کردن وی ارتباط او را با جامعه قطع و او را طرد می کند.
فرق افتراء با دروغ
...
wikifeqh: افتراء
[ویکی الکتاب] معنی بُهْتَانٌ: افتراء ( آن را بهتان نامیدهاند ، چون شخص مورد افتراء را مبهوت میکند )
معنی مُّفْتَرًی: افتراء بسته شده - به دروغ نسبت داده شده (افتراء : کاری را به غیر کننده اش نسبت دادن)
معنی مُفْتَرَیَاتٍ: افتراء بسته شده ها - به دروغ نسبت داده شده ها (افتراء : کاری را به غیر کننده اش نسبت دادن)
معنی مُفْتَرِینَ: افتراء زنندگان - به دروغ نسبت دهندگان (افتراء : کاری را به غیر کننده اش نسبت دادن)
معنی یَفْتَرِی: دروغ می بندد - افتراء می زند
معنی مُفْتَرٍ: افتراء زننده (افتراء:نسبتی به دروغ دادن -کاری را به غیر کننده اش نسبت دادن)
معنی یُفْتَرَیٰ: به دروغ بافته شده است- افتراء زده شده است ( افک به معنای گرداندن هر چیزی است از صورت اصلیش ، و لذا به دروغ هم افک می گویند)
معنی یَفْتَرِینَهُ: آن را به دروغ و افتراء نسبت ندهند (عبارت "وَلَا یَأْتِینَ بِبُهْتَانٍ یَفْتَرِینَهُ بَیْنَ أَیْدِیهِنَّ وَأَرْجُلِهِنَّ " یعنی : طفل حرامزاده خود را به دروغ و افترا به شوهرانشان نبندند)
ریشه کلمه:
فری (۶۱ بار)
معنی مُّفْتَرًی: افتراء بسته شده - به دروغ نسبت داده شده (افتراء : کاری را به غیر کننده اش نسبت دادن)
معنی مُفْتَرَیَاتٍ: افتراء بسته شده ها - به دروغ نسبت داده شده ها (افتراء : کاری را به غیر کننده اش نسبت دادن)
معنی مُفْتَرِینَ: افتراء زنندگان - به دروغ نسبت دهندگان (افتراء : کاری را به غیر کننده اش نسبت دادن)
معنی یَفْتَرِی: دروغ می بندد - افتراء می زند
معنی مُفْتَرٍ: افتراء زننده (افتراء:نسبتی به دروغ دادن -کاری را به غیر کننده اش نسبت دادن)
معنی یُفْتَرَیٰ: به دروغ بافته شده است- افتراء زده شده است ( افک به معنای گرداندن هر چیزی است از صورت اصلیش ، و لذا به دروغ هم افک می گویند)
معنی یَفْتَرِینَهُ: آن را به دروغ و افتراء نسبت ندهند (عبارت "وَلَا یَأْتِینَ بِبُهْتَانٍ یَفْتَرِینَهُ بَیْنَ أَیْدِیهِنَّ وَأَرْجُلِهِنَّ " یعنی : طفل حرامزاده خود را به دروغ و افترا به شوهرانشان نبندند)
ریشه کلمه:
فری (۶۱ بار)
wikialkb: افْتِرَاء
مترادف ها
توهین، افتراء، اب پاشی و اب افشانی
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
تهمت ، بهتان
دروغ بستن