اشنهی

لغت نامه دهخدا

اشنهی. [ اُ ن ُ ] ( ص نسبی ) منسوب به اشنه شهر معروف آذربایجان نزدیک ارومیه که آنرا اشنو و اشنویه نیز نوشته اند. ( حاشیه شدالازار ص 308 ). و رجوع به انساب سمعانی و معجم البلدان و مرآت البلدان ج 1 ص 44 شود.

اشنهی. [ اُن ُ ] ( اِخ ) امام صدرالدین محمود اشنهی واعظ، معاصر ابوبکر سعدبن زنگی ( 623 - 658 هَ. ق. ) بود و در علوم اصول و فروع و الهیات و ادبیات عرب دست داشت. صاحب تاریخ وصاف در ضمن احوال ابوبکر سعدبن زنگی آرد: «از خداوندان ذکاء و فطنت و اهل نطق و فضیلت مستشعر بودی و ایشان را به جربزه و فضول نسبت دادی لاجرم چند افراد از ائمه نامدار و علماء بزرگوار را بواسطه نسبت علم حکمت ازعاج کرد و قهراً و جبراً از شیراز اخراج ، از آن جمله امام صدرالدین محمود الاشنهی بود که استحضار و استبصار او در انتماء به کلی علوم عقلی و نقلی چون بیاض نهار از اقامت بیّنت استغنا داشت...». و هم مورخ مزبور آورده است که وی در آخر عمر با شیخ شهاب الدین عمر سهروردی در حج دیدار کرد و شیخ شهاب الدین او را بسیار بستود و سرانجام مورخ یادکرده ، این رباعی را که برحسب حال سروده به وی نسبت داده است :
از صحبت تو کنون فراق اولیتر
بر درگه تو زرق و نفاق اولیتر
چون پرده راستی مخالف کردی
ما را پس ازین راه عراق اولیتر.
( از شدالازار حواشی محمد قزوینی ).
و رجوع به همان کتاب ص 307 و 308 و تاریخ وصاف صص 158 - 159 و شیرازنامه ص 57 شود.

اشنهی. [ اُ ن ُ ] ( اِخ ) عبدالعزیزبن علی اشنهی ( منسوب به اشنه یا اشنویه ) شافعی. از فقیهان بودو فقه را نزد ابواسحاق ابراهیم بن علی فیروزآبادی بیاموخت و از ابوجعفربن مسلمه حدیث سماع کرد و مختصری بسیار نیکو در فرائض گرد آورد. ( از معجم البلدان ).

فرهنگ عمید

از مردم اشنه.

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] اشْنُهی ، عارف سده ۶ و ۷ق /۱۲ و ۱۳م است.
اشْنُهی ، یا اشنوی ، تاج الدین محمود بن حداد (یا خدا داد) عارف سده ۶ و ۷قمری است. نسبت او در مآخذ به صورتهای شنهی ، شنوی و اشنوئی و جز آنها آمده است . برخی نیز ابشیهی آورده اند که بی گمان تصحیف اشنهی است . فرزند او صدرالدین محمد در اشعار خود «شنوئی » و «اشنهی » تخلص می کرده است .
← تاریخ ولادت و وفات
از دیدگاه اشنهی مکان ۳ قسم است : ۱. مکان جسمانیات ؛ ۲. مکان روحانیات ، که هر کدام اقسامی دارد؛۳. مکان الله تعالی . او وجود خداوند را در مکانهای جسمانی و روحانی محال می داند و مکانی را برای او اثبات می کند که لایق ذات مقدسش باشد و این مکانی است فوق همه مکانها. به گفته اشنهی «همه آن مکان قرب در قرب است »، هیچ بعدی ندارد - نه طول ، نه عرض و نه عمق - و همه نامتناهیها نقطه ای از آن مکانند.
زمان از دیدگاه اشنهی
به اعتقاد اشنهی زمان نیز ۳ گونه است :۱. زمان جسمانیات ؛ ۲. زمان روحانیات ؛ ۳. زمان حق تعالی.
← زمان جسمانیات
...

پیشنهاد کاربران

بپرس