لغت نامه دهخدا
- اشتداد تب ؛ بالا گرفتن آن. به منتها درجه سختی رسیدن بیماری.
- اشتداد دم ؛ غلبه دم. فشار خون. تبیغ. بیغ.
فرهنگ فارسی
۱ - ( مصدر ) سخت شدن . ۲ - ( اسم ) سختی . ۳ - ( مصدر ) استوار شدن . ۴ - نیرو گرفتن . ۵ - ( اسم ) زورمندی .
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. قوی شدن.
۳. استوار شدن، استواری.
دانشنامه اسلامی
[ویکی فقه] اشتداد واژه ای است که در فقه در باب طهارت کاربرد دارد.
«اشتداد» در لغت به معنای «سرعت گرفتن» آمده است.
معنای اصطلاحی اشتداد
در کتب فقهی اشتداد به معانی ذیل آمده: «غلیظ شدن، زیرو رو شدن، بالا آمدن عصاره، شدت جوش آمدن عصاره، سفت و سخت شدن، کف انداختن، بخودی خود جوش آمدن، شدت و افزایش جوش آمدن، قوت و صلابت، رسیدن به حد کمال»
در هر صورت برای آن معنای اصطلاحی خاصی ذکر نشده است.
احکام اشتداد
«اشتداد» به تنهایی دارای حکمی نمی باشد، بلکه در ضمن موضوعی، مانند «عصیر عنبی» (شرابی که از انگور گرفته می شود) احکام آن بیان می شود.
← حکم اول: حرمت و حلیّت
...
«اشتداد» در لغت به معنای «سرعت گرفتن» آمده است.
معنای اصطلاحی اشتداد
در کتب فقهی اشتداد به معانی ذیل آمده: «غلیظ شدن، زیرو رو شدن، بالا آمدن عصاره، شدت جوش آمدن عصاره، سفت و سخت شدن، کف انداختن، بخودی خود جوش آمدن، شدت و افزایش جوش آمدن، قوت و صلابت، رسیدن به حد کمال»
در هر صورت برای آن معنای اصطلاحی خاصی ذکر نشده است.
احکام اشتداد
«اشتداد» به تنهایی دارای حکمی نمی باشد، بلکه در ضمن موضوعی، مانند «عصیر عنبی» (شرابی که از انگور گرفته می شود) احکام آن بیان می شود.
← حکم اول: حرمت و حلیّت
...
wikifeqh: اشتداد
دانشنامه آزاد فارسی
اِشْتِداد
(در لغت به معنی استوارشدن و قوت و شدت یافتن) در اصطلاح فلسفه، حرکت در مقولۀ کیف که گاه از آن به استحاله نیز تعبیر شده است؛ مانند از کالی به در شدنِ سیبی نارس. به نظر ملاصدرا حرکت اشتدادی تنها در حرکت کیفی جاری نیست، بلکه در جوهر نیز جریان دارد.
(در لغت به معنی استوارشدن و قوت و شدت یافتن) در اصطلاح فلسفه، حرکت در مقولۀ کیف که گاه از آن به استحاله نیز تعبیر شده است؛ مانند از کالی به در شدنِ سیبی نارس. به نظر ملاصدرا حرکت اشتدادی تنها در حرکت کیفی جاری نیست، بلکه در جوهر نیز جریان دارد.
wikijoo: اشتداد
پیشنهاد کاربران
در برابر واژه بیگانه" اشتداد"، واژه رسای "استواری" ، " سرسختی" ، "زورمندی" را بکار ببریم
این واژه جای ویژه ای در چهارچوب فرزانی ژیل دلوز " Gilles Deleuze" فرزانه نامدار فرانسوی دارد که آن را از فرایافت "مفهوم" اسپینوزا " Potentia" به مانای آنچه "توان" و "نیرومندی" درون ماندگار چیزهاست می گیرد و آن را "مقیاسی اشتدادی" می نامد ، به زبان دیگر دلوز با استفاده از فرایافت اسپینوزا Potentia که واژه لاتین و همان واژه انگلیسی Potential است می گوید" یعنی چیزها شدت بیشتر یا کم تری دارند. [بدین ترتیب، ] شدت چیزها جایگزین ذات چیزها خواهد شد، ذاتی که چیزها را تعریف می کند؛ ذات هر چیز شدت آن است. " بازگفت "نقل قول" از کتاب:
... [مشاهده متن کامل]
ژیل دلوز
جهان اسپینوزا درس گفتارهای ژیل دلوز در باره اسپینوزا 1978 - 1981 ترجمه حامد موحدی ، ص81
این واژه جای ویژه ای در چهارچوب فرزانی ژیل دلوز " Gilles Deleuze" فرزانه نامدار فرانسوی دارد که آن را از فرایافت "مفهوم" اسپینوزا " Potentia" به مانای آنچه "توان" و "نیرومندی" درون ماندگار چیزهاست می گیرد و آن را "مقیاسی اشتدادی" می نامد ، به زبان دیگر دلوز با استفاده از فرایافت اسپینوزا Potentia که واژه لاتین و همان واژه انگلیسی Potential است می گوید" یعنی چیزها شدت بیشتر یا کم تری دارند. [بدین ترتیب، ] شدت چیزها جایگزین ذات چیزها خواهد شد، ذاتی که چیزها را تعریف می کند؛ ذات هر چیز شدت آن است. " بازگفت "نقل قول" از کتاب:
... [مشاهده متن کامل]
ژیل دلوز
جهان اسپینوزا درس گفتارهای ژیل دلوز در باره اسپینوزا 1978 - 1981 ترجمه حامد موحدی ، ص81