اسو

فرهنگ اسم ها

اسم: آسو (دختر، پسر) (کردی، پهلوی، اوستایی) (تلفظ: āsu) (فارسی: آسو) (انگلیسی: asu)
معنی: افق طلایی، آهو، شتاب، کوشا، ( در کردی ) به معنی افق طلایی، ( در پهلوی ) صورت پهلوی واژه ی «آهو»، ( در اوستایی ) آسو به معنای تندی، شتاب و کوشا آمده است، ( در پهلوی ) صورت پهلوی واژه ی ' آهو '، شفق، هنگام طلوع خورشید، همچنین نام شرابی مست کننده که از قند سیاه درست می کنند، نام محلی در مسیرلار به لنگه
برچسب ها: اسم، اسم با ا، اسم دختر، اسم پسر، اسم کردی، اسم پهلوی، اسم اوستایی

لغت نامه دهخدا

( آسو ) آسو. ( اِ ) راسو. || کفش و نعلین. || سوی و جانب. ( بادّعای بعض فرهنگهای نو. و این کلمه در برهان و جهانگیری نیست ).

آسو. ( اِ ) نام شرابی مسکر که بهند کنند از قند سیاه و پوست مغیلان. ( مخزن الادویه ).

آسو. ( اِخ ) نام محلی در راه لار به لنگه میان کوخرد و کررضائی.
اسو. [ اَ ] ( اِ ) طرف. ( برهان ) ( انجمن آرا ). سو. ( برهان ). سوی. ( جهانگیری ) ( انجمن آرا ). جانب. ( جهانگیری ) ( برهان ) ( آنندراج ) :
خری که کاه و جو وی ز برگ تاک و تکسک
مراغه کردن و غلطیدنش اسو با سو .
سوزنی ( در هجو جلالی شاعر که پدر او ترسا بود ).
فرهنگها به استناد همین بیت ، معنی «اسو» را سوی و طرف و جانب گفته اند، لکن کلمه اگر بمعنی سوی و جانب باشد معنی نمیدهد مگر اینکه «اسو» را مرکب فرض کنیم از اَ بمعنی ( از این ) و سو بمعنی جانب ، آن وقت شعر معنی گونه ای شاید بدهد ولی آن هم درست نیست ، چه در آن صورت قافیه سو در قطعه کوتاهی تکرار میشود و حال آنکه سوزنی در همه جا حتی در قصاید طویل هم هیچ وقت قافیه را تکرار نمیکند. معنی این کلمه در بیت سوزنی معلوم نیست. || انگشت. ( شرفنامه منیری ).

اسو. [ اُ ] ( اِمص ) مخفف اوسو باشدکه بمعنی ربودن و ربایندگی و ربایش است. ( برهان ).

اسو. [ اَس ْوْ ] ( ع مص ) دوا کردن. دارو کردن ِ جراحت. ( زوزنی ). دارو کردن ِ خستگی. دارو بر جراحت کردن. ( تاج المصادر ). مرهم نهادن. علاج کردن. مداواة کردن. طبابت. || اصلاح کردن میان دو تن یا جماعتی را. نیک کردن میان قومی. ( تاج المصادر بیهقی ). صلح دادن : اسا بین القوم ؛ اصلاح کرد میان آن گروه.

اسو. [ اَ س ُوو ] ( ع اِ ) دارو. دوا. علاج. ج ، آسیه.

اسو. [ اُ س ُ ] ( اِخ ) دره جبال پیرنه ( پیرنه سفلی )، که سیلاب اسو از آن گذرد و بسیلاب اُلُرُن پیوندد.

اسو. [ اَ ] ( اِخ ) دهی از دهستان القورات بخش حومه شهرستان بیرجند، 48000 گزی شمال بیرجند سر راه مالرو عمومی. کوهستانی ، معتدل. سکنه آن 549 تن. شیعه. زبان : فارسی. آب آن از قنات است. محصول آن غلات ، تریاک ، بنشن. شغل اهالی آنجا زراعت ، گله داری ، جاجیم ، پلاس و قالیچه بافی است. راه آن مالرو است. ( فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9 ).

فرهنگ فارسی

فرهنگ عمید

بدتر، بتر، زشت تر.

گویش مازنی

( آسو ) /aaso/ آسیاب
/o soo/ آب دستمال کردن پنجره و فرش

واژه نامه بختیاریکا

( اُسو ) آنگاه؛ آن وقت؛ اوسو؛ سپس
( اُسو ) سپس

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] تکرار در قرآن: ۷(بار)
و اُسْوَه: سر مشق، مقتدا. در مفردات گوید: آن بخوب و بد هر دو شامل است لذا در قرآن با کلمه «حَسَنه» توصیف شده است یعنی در اعمال و اقوال رسول خدا برای شما سر مشق خوبی هست. این کلمه سه بار در قرآن مجید آمده است یکی آیه فوق و دومی و سومی در سوره ممتحنه آنجا که سر مشق و مقتدا بودن ابراهیم «علیه السلام» بیان شده است. در اقرب الموارد گوید: «الاُسْوزة: القُدْوَة».

دانشنامه عمومی

آسو (بستک). آسو روستایی است در ۹ کیلومتری شمال شرقی دهستان کوخرد و از توابع بخش کوخرد شهرستان بستک استان هرمزگان ایران است. نام قدیم روستای آسو مخفف شده از واژهٔ «آسیاب» است زیرا در سال های گذشته در روستا آسیابی وجود داشته که بعد از باران شدیدی که بارید آسیاب خراب شد و به این دلیل نام روستا را به آسو تغیر دادند. [ ۱] [ ۲] [ ۳]
بر اساس سرشماری سال ۱۳۸۵ جمعیت این روستا ۲۲۴ نفر ( ۳۸ خانوار ) بوده است. [ ۴]
این روستا دارای خانهٔ بهداشت و چهارباب مسجد و پنج باب آب انبار برکه است، در جنوب روستا و در وسط نخلستان ها آثار یک مسجد قدیمی به چشم می خورد که از قدیمی بودن این روستا سخن می گوید، چاه آب روستا کم عمق و نسبتاً شیرین است. [ ۵]
در غرب روستا دره بزرگی به نام دره ناخ واقع شده است، بر روی دره پل بزرگی ایجاد شده است که خودروها از روی آن عبور می نمایند. آب این درهٔ بزرگ به رودخانه مهران می ریزد. [ ۶] روستا تعداد ۳۰۰ اصله نخل دیم دارد. [ ۷]
از طرف شمال کوه ناخ، از طرف جنوب رودخانه مهران، از طرف غرب روستای صالح آباد و تنب بردومه، و از سمت مشرق به مهران منتهی می شود. [ ۸]
عکس آسو (بستک)

آسو (ریو گراند دو نورته). آسو ( به پرتغالی: Assu ) یک منطقهٔ مسکونی در برزیل است که در ریو گرانده شمالی واقع شده است. [ ۱] آسو ۱٬۳۰۳ کیلومتر مربع مساحت و ۵۸٬۳۸۴ نفر جمعیت دارد.
عکس آسو (ریو گراند دو نورته)عکس آسو (ریو گراند دو نورته)عکس آسو (ریو گراند دو نورته)عکس آسو (ریو گراند دو نورته)عکس آسو (ریو گراند دو نورته)

اسو ( انگلیسی: Esso ) یک نام تجاری برای اکسان موبیل و شرکت های وابسته به آن است. نام این شرکت مخفف نام نفت استاندارد شرقی ایالات متحده آمریکا است که پس از فروپاشی استاندارد نفت در نیوجرسی در سال ۱۹۳۲ به عنوان یکی از شرکت های استاندارد نفت به ثبت رسید.
در سال ۱۹۷۲، پس از خرید شرکت هامبل اویل این شرکت به طور گسترده ای در آمریکا با برند اکسان موبیل جایگزین شد، با وجودی که برند اسو به طور گسترده در نقاط دیگر دنیا مورد استفاده قرار گرفت.
در بسیاری از جاهای دنیا، برند esso و برند Mobil نام تجاری اصلی هستند، که نام برند Exxon هنوز تنها در ایالات متحده در کنار Mobil استفاده می شود.
عکس اسو

اسو (بیرجند). روستای اسو، روستایی است در دهستان القورات از توابع بخش مرکزی شهرستان بیرجند، واقع در استان خراسان جنوبی که بر پایه سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۵ جمعیت این روستا ۵۳۸ نفر ( در ۱۸۴ خانوار ) بوده است. [ ۱]
عکس اسو (بیرجند)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

من فکرمیکنم آ نشان دارندگی است مثل آفتو دارای فتو ونور و سو بمعنی نور است واز show با تبدیل ش به س ساخته شده پس آشو وآسو بمعنی دارای نور درسته
آسو در زبان لری به معنی آخرین بلندی کوه یا خط افق در بلندی می باشد که مهتاب و آفتاب در آن طلوع و غروب میکنند.
کل ها د آسو. یعنی کل بز در بلندای کوه ایستاده است.
کلمه ی ئاسو یک نام اصیل و کهن کوردی هستش و. ب معنی افق و طلوع واشعهی خگرشید هستش و اسگی دتترانه و پسرانه هسثش وبا توجه ب مووث یا مذکر بودن معنیش فرق می کند واسو با این نوع نوشتاری نام یک نوع شراب قندی
...
[مشاهده متن کامل]
هستش اابته ئاسو با اسو کاملا متفاوت می باشد ودر زبان شیرین کوردی تلفظ، معنی واژها در جمله را کاملا تغییر می دهد

آسو د ر کرمان به آسیاب دستی گویند
که از دو سنگ مدور با قطر حدود نیم متر بر روی هم قرار گرفته سنگ بالا دسته ای چوبی تعبیه و سوراخی که گندم یا جو را به سنگ زیرین راه میبرد در چرخش و تماس مواد را آرد میکند
اُسو به معنی آنوقت . ملایری پارسی باستان . اُسو و ایسه . الان و اون وقت . اُسو مه میام لات . اونوقت من میام کنارت . اُسو وَرَه اینجه . اونوقت بیا اینجا
تصحیح متن فوق.
آسو یک واژه کردی است و نمی تواند اسم یک روستای گالش نشین درگیلان - شهرستان سیاهکل باشد. ملاک تلفظ خوداهالیست که اَسُویْ تلفظ می کنند.
اسم روستایی که در۵کیلومتری جنوب سیاهکل واقع است آسو نیست بلکه اَسو می باشد. آیو کردی است و نمی توان نام یک روستای گالش نشین گیلانی باشد
اهالی آنجا خود؛ اَسُویْ ، تلفظ میکنند. این یاء ، یاء تصغیر
یا تحبیب است. اَ مخفف ( اَو ) آب. سو، به معنی روشنی ونور
آسو در رسم الخط کردی ئاسو نوشته میشود و به معنی افق است
اسم آسو پسرانه هست و ریشه کردی داره
برای اولین بار از کتاب لغت شناسی در حال تالیف ( oyan = بیدار شو )
تمام اسامی باستانی و اسامی موجود کتب آسمانی و اسامی موجود در تمام دنیا منشا ایرانی دارند وبر اساس کدهای ترکی آرامیمی باشند ( اوستایی= �vstayay یا پهلوی pəh l�vh یا سانسکریت = سُنسز کرتی = sonsz kərty = دُبیره ای که ادامه دار نشد بخاطر حمله اعراب به ایران وتحمیل دُبیره عربی که ( در اواخر دوران خلفای عباسی بخاطر برداشتهای غلط از فرقان متولد شد )
...
[مشاهده متن کامل]

آسو = asu = خلاصه شده کلمات ترک آرامی که ادامه آن ترکی آزربایجان ( azrb�yg�n ) می باشد که بعنوان زبان مادری بشر و قبل از هفد اقلیم ( در زاگرس مرکزی = از همدان تا ارس ) بوده
1_ آ = ارال = aral = فعل امر از مصدر آرالماخ = aralmax = منشعب شدن
2_ س = سَس = səs = صدای خالق
3_ و = اوو = �v = رودخانه
_ آسو ( نام ) = asu = کسی که صدای خالق مثل آب رودخانه در وجود او منشعب شد .
_ آسو ( اسم مکان )
تمامی اسامی مکانها ی باستانی و تمامی اسامی روستاها، شهرها ، رودخانه ها، کوهها ، دریاها ، قاره ها ، جزیره ها . . . در تمام دنیا ایرانی بوده و بر اساس کدهای مشترک ترکی آرامی ( ترکی آزربایجان ) می باشند که بر اساس ویژگیهای مشترک جغرافیایی نامگذاری شده اند و اسم هیچ پادشاه ویا پیامبر ی بر روی اسامی نبوده و تمامی اسامی آتشکده ها و امامزاده ها جعلی بوده واین اسامی روستا بر اساس ویژگیهای جعرافیایی بوده
آسو = asu = مکاتی که آب رودخانه در آن منشعب شده است .

آسو یا آشو کلمه ای آشوری به معنای طلوع آفتاب و مشرق است و نام قاره آسیا هم از این کلمه گرفته شده
اسم من اسو و دختر هستم ، در کردی به معنی افق طلایی وکسایی ک میگن پسرونه هست ، اسم دخترونه هستش
آسو یک اسم کردی به معنی افق که بین دختر و پسر مشترک است 😉
آسو نام کردی که هم روی پسر میزارن هم دختر وقتی برای دختر به کار میره به معنی شفق ( اولین اشعه خورشید هنگام طلوع ) برای پسر به کار بره به معنی افق تعدادی از اسم ها در کردی هم برای دختر به کار میره هم پسر اما معنی اون اسم در جنسیت عوض میشه
آسو=قسمتی از اضراص و فک و آرواره

آسو=دندان کرسی و سنن طحنه
ریزه کاری های غیر قابل قبول
آسو، ریشه اسم تورکى هستش و به معنی ناآرام، دختر سرکش هستش
اسم یکی ازروستاهای خراسان جنوبی ( بیرجند ) می باشد که به دو دلیل اسمش روآسوگذاشتن. 1چون درگذشته منطقه آبخیزی بوده و کشاورزی خیلی آسان بوده2به هرطرف ( سوء ) که ازروستانگاه می کردین آب فراوانی بوده.
1آسون2آبسو
آسو = /āsu/ آسو اسم دخترانه است . آسو به معنی افق - محل پایین رفتن خورشید - . آسو :1 - ( در کردی ) به معنی افق طلایی؛ 2 - ( در پهلوی ) صورت پهلوی واژه ی �آهو�؛ 3 - ( در اوستایی ) آسو به معنای تندی، شتاب
...
[مشاهده متن کامل]
و کوشا آمده است. در سایت ثبت احوال کشور آسو برای اسم دخترمجاز و مورد تایید است . https://www. sabteahval. ir/tab - 65. aspx

آسو: روستایی که در آنجا متولد شدم. خراسان جنوبی شهرستان بیرجند بخش مرکزی روستای آسو.
#وطن #آسو
اسم من آسو. این اسم در زبان کردی هم اسم دختر میزارن هم پسر
من اسم دخترم را آسو گذاشتم به نظر شما چه طور است لطفآ نظر دهید ( روز ۲۲بهمن هم به دنیا آمده )
کاری ب ریشه اسمش ندارم ولی تا حالا کردی ندیدم ک از این کلمه استفاده کنه . بیشتر لکها استفاده میکنن
آسو روستایی در بیرجند واقع شده که قبلا خیلی سرسبز بود ولی به دلیل خشکسالیهای اخیر بی آب وخشک است که تعداد کمی ساکن هستن اکثر کسانی که ازدواج میکنن به شهرهای اطراف مهاجرت میکنن. اگر آب باشه یازمینه کار صنعتی تولیدی و. . . فراهم بشه میشه جلوی مهاجرت بیشتر راگرفت.
آسو رو خیلی دوس دارم ولی مبگن ک دخترونس ولی من دوس دارم اسم پسرم آسو باشه چیکار کنم بالاخره دخترونس یا پسرونه
افق
آسو در زبان لکی به معنای تک درخت تنومند بالای کوه می باشد
یه کلمه کردی است به معنای افق. این کلمه در هندی هم به همین معناست. واژه آسیا به معنای افق که از هندی برگرفته شده است با آسو در زبان کردی یک معنی دارند.
در تورکی به معنی اسب نا آرام می باشد
( اوستایی ) 1ـ سرعت، شتاب، تندی 2ـ چابک، فعال، کوشا، کاری، زرنگ
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٣١)

بپرس