لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
اورتاائل = ایل میانی = شهر قزلباش ها= یکی از بزرگترین مناطق اجتماع ترکمان و ترکها
نژادی موسوم به نژاد ترکی آذری نداریم ! همه مردم آذربایجان خود را ترک میخوانند و ترک هستند . همچنین مردم امروزی آذربایجان به طورکلی کمترین ارتباط ممکن را با مردم پیش از 800 سال پیش این منطقه را دارند چرا
... [مشاهده متن کامل]
... [مشاهده متن کامل]
که مردمان آن زمان سرزمین آذربایجان به طور کلی با حملات متعدد و ویرانگر گرج ها و مغول ها و. . تا حد بسیاری نابود شده و شهر ها و آبادی به غیر از چند شهر و مکان همه خالی از سکنه و مردم شده بودنددرست از این زمان به بعد قبایل ترکی بسیاری با جمعیت های بزرگ وارد منطقه شده و شهر ها وآبادی های خالی و یا کم سکنه واز رونق ایستاده را پر کرده وآباد میکنند و برخی دیگر به شیوه عشایری زندگی را ادامه میدهند .
اردبیل زبان اوستایی زرتشت هست و اصلا ربطی به زبان کردی و تالشی نداره، در اردبیل پیدایش زبان اوستایی بعد آذری پهلوی و بعد ترکی آذری بوده است و ربشه قومیتی آذری داشتند که با آمدن ترکان یک ترکیب قومیتی زیبای ترک آذری ایجاد کردن و تاریخ ساز ایران شدند . . . آذری تباران و تات تباران که تات ها هم قومیتشون در آذربایجان و قزوین و همدان بوده قومیت خیلی کهن تر از کرد و تالشی بودن
... [مشاهده متن کامل]
اردبیل مشتق شده از دو کلمه �ارده � و �ویل� می باشد که یک نام اصیل و تایید شده اوستایی است، ارده یا ارته به معنای مقدس و ویل به معنای شهر است. �ارته�، در باور ایرانیان باستان، قانون نظم و آفرینش در زمان پیش از آیین زردشتی است. و در آیین زردشتی به صورت �اشه� درآمده است، به معنی قانون راستی و داد که نشانگر پویایی ( دینامیثم ) تکامل است. همچنین �ارد� یا �ارته�، از ایزدان زرتشتی است که پاسدار راستی و داد است. در زبان اوستایی قدیم �ویل� به معنی شهر یا آبادی است که اکنون نیز به صورت جمع �ویلات� به معنی محال یا سامانهٔ شهری گسترده و آباد کاربرد دارد. در زبان فارسی امروزی در بسیاری از واژه ها، حرف �و� به حرف �ب� تبدیل می شود، مانند �سه وه لان� به �سه به لان یا سبلان� و �توریز� به �تبریز� و …
... [مشاهده متن کامل]
اردبیل مشتق شده از دو کلمه �ارده � و �ویل� می باشد که یک نام اصیل و تایید شده اوستایی است، ارده یا ارته به معنای مقدس و ویل به معنای شهر است. �ارته�، در باور ایرانیان باستان، قانون نظم و آفرینش در زمان پیش از آیین زردشتی است. و در آیین زردشتی به صورت �اشه� درآمده است، به معنی قانون راستی و داد که نشانگر پویایی ( دینامیثم ) تکامل است. همچنین �ارد� یا �ارته�، از ایزدان زرتشتی است که پاسدار راستی و داد است. در زبان اوستایی قدیم �ویل� به معنی شهر یا آبادی است که اکنون نیز به صورت جمع �ویلات� به معنی محال یا سامانهٔ شهری گسترده و آباد کاربرد دارد. در زبان فارسی امروزی در بسیاری از واژه ها، حرف �و� به حرف �ب� تبدیل می شود، مانند �سه وه لان� به �سه به لان یا سبلان� و �توریز� به �تبریز� و …
در مورد این نام حرف و حدیث های فراوانی موجود است . اما معتبر ترین آن اورتابئل به معنای دشت هموار به نظر میرسد هر چند ریشه اورتاائل نیز مورد بحث می تواند قرارگیرد اما به نظر می رسد مورد اول معتبر تر باشدمورد
... [مشاهده متن کامل]
... [مشاهده متن کامل]
دوم از آن جهت اشتباه نظر میرسد که تاریخ کلمه را دچار اشتباه میکند اما این کلمه ( اورتاائل ) به طور معلوم توسط بومیان ذکر گردیده . اورتاائل کلمه ایست که به طور معلوم توسط بومیان اردبیل مورد استفاده بوده علت آن است که از عهد پسا ایلخانی و به مرور زمان تا عهد صفوی قبایل ترک بسیاری وارد این منطقه شده اند . در عهد ایلخانی بومیان بسیاراندکی داشته چرا که بارها مورد غارت اطرفیان ( گرجی ها و مغول ها ) واقع گشته و خالی ازسکنه شده ( البته این مورد مصداق اکثر مناطق آذربایجان است ) آن اندک جمعیت نیز خزرها وخلج هاو سابیر های ترک تبارو برخی مردمان غیر ترک بوده اند اما جمعیت اندک بوده . بعد دوران ایلخانی قبایل با ریشه ترکی ابتدا روملو ها با جمعیتی بالغ بر 30000 نفر وارد شهر شده وسکنا گزیده اند بعد عا دیگر قبایل ترکی مانند بهارلو - استاجلو - قاجار - افشار - تکلو - پلات - ذوالقدر - شاملو - قوم پاپاق - قره پاپاق و. . وارد شهر شده اند علت ورود این مردم ابتدا ظهور قره قویونلو ها به مرکزیت اردبیل ( بهارلو - قره پاپاق - قوم پاپاق ) و بعد ها مکتب صوفیگری و شیعی که مریدان بسیاری را جذب مرکز شیعی گری وتشیع جهان ( اردبیل ) کرد که شامل قبایل بزرگ ( استاجلو - قاجار - افشار - تکلو - دوباره روملو - پلات - ذولقدر - استاجلو و. . ) بودند . تجمع این حجم از مردمان ترک در یک منطقه و وحدت آنها زیر پرچم تشیع به رهبری صفویان باعث شد که آنها دیگر از نام طوایف وقبایل خود دست برداشته و زیر یک پرچم بروند و دیگر از آن نام ها برای جدا سازی خود ازسایر استفاده کنند این مردمان همان قزلباش ها شهسون ها و دیگر مردمان ترک بودند که در ارتش صفوی نیز حضور داشتند . امروزه بسیاری از مردمان شرق آذربایجان از همین مردمان اند . مردمانی سلحشور وشجاع که به جنگ با متجاوزان وموزدوران رفته مرز داری میکردند . به هر حال علت نام اورتاائل اتحاد این قبایل و گروه های بزرگ ترکی بوده که نام های مجزای خود را برداشتند و اورتاائل به معنای ایل میانی را برخود برگزیدند تا وحدت و اتحاد رقم بخورد بعد ها بسیاری از اورتا ائل به قزلباش تبدیل شدند
ارده بیل یا ادره جان یا ارده همه کلمه تالشی هستند و ریشه تالشی دارند و اردبیل ی زمانی همش تالش بوده الانم فقط زبانش ترکی هستش
ار یکی از تامغاهای کهن تورک و کلمه تک هجایی اولیه تورکان است که در خیلی ساختار ها حضور دارد . .
در ساخت دری و روند آدرس اشتباه گهکاه این اسامی تغییر یافته اند.
اردوان همان ار دوغان است .
ار به معنی برتر دلاور .
... [مشاهده متن کامل]
در هون ار مشاهده میکنیم . .
در ساختار آذ ار بای قان
خز ار
ار آذ
بیل به معنی دانستن و فهم است
د در تورکی اشاره اشاره است .
من ده : پیش من
اون دا
هاردا؟
ایچینده . .
ار ده بیل
یعنی بدان که این سرزمین مردمان برتر است
در ساخت دری و روند آدرس اشتباه گهکاه این اسامی تغییر یافته اند.
اردوان همان ار دوغان است .
ار به معنی برتر دلاور .
... [مشاهده متن کامل]
در هون ار مشاهده میکنیم . .
در ساختار آذ ار بای قان
خز ار
ار آذ
بیل به معنی دانستن و فهم است
د در تورکی اشاره اشاره است .
من ده : پیش من
اون دا
هاردا؟
ایچینده . .
ار ده بیل
یعنی بدان که این سرزمین مردمان برتر است
اردبیل = ortaEl = ائل میانی
در زبان کوردی
ارد =زمین
بیل=تیله یا گرد ، پستی و بلندی ، تپه ماهور
ارد =زمین
بیل=تیله یا گرد ، پستی و بلندی ، تپه ماهور
بررسیِ واژه یِ اردبیل:
"ارد یا ارتَ" که روشن است:
1 - زمین2 - پاک و اشویی و مقدس
بخش دومِ " بیل" را به طور بازگشتی بررسی می کنیم.
1 - در برخی واژگان آوایِ " ب" در پارسیِ کُنونی، به دو دیسه در زبانهایِ باستانیِ ایرانی بوده اند:
... [مشاهده متن کامل]
1. 1 - آوایِ "و"
یا
2. 1 - آوایِ "وی" که با " گ" در پارسیِ کنونی نیز در پیوند است بمانندِ "ویهانگ/بهانه، وینجیشک/بینجیشک، گُنجیشک و. . . .
2 - در زبانهایِ باستانیِ ایرانی " ل" برآمده از دگرگونیِ آوایِ زیر بوده است:
1. 2 - " رد" بمانندِ
"سَرِد/سال. . . . آمرد/آمُل. . . . ورد/ول، گُل. . . پرد/پُل و. . .
( به گمانه یِ بسیار بخشِ "ویل یا بیل" در "اردبیل" ، "ویرد یا ویرت" بوده است؛ چراکه " ل"هایِ پایانی بیشتر " رد" بوده اند.
یا
2. 2 - آوایِ" ر" ( که احتمالِ آن بسیار کم است. )
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
برآیندِ آنچه در بالا آمده است:
1 - گمانه یِ این می رود که "بیل" در "اردبیل" با "ورته" بمانندِ واژه یِ " آریاورته" پیوند داشته باشد.
2 - گمانه این می رود که "بیل" با واژه یِ " گرد" برای نمونه در "بروگرد ( بروجرد ( بروگرد ) "، "دستگرد"، "فیروزگرد" و. . . همریشه باشد. زبانشناسان ریشه یِ " گرد" را با " کرتا krta" در پارسیِ باستان، اوستایی " گِرِتُ"، پهلوی" کارت kart" ، اوستی " گُراد gorad" همریشه دانسته اند. اگر ریشه کهن تر آوایِ "گ" در " گرد"، "وی" بوده باشد، آنگاه به روشنی میتوان گفت "ویل" با "گرد" همریشه خواهد بود.
"ارد یا ارتَ" که روشن است:
1 - زمین2 - پاک و اشویی و مقدس
بخش دومِ " بیل" را به طور بازگشتی بررسی می کنیم.
1 - در برخی واژگان آوایِ " ب" در پارسیِ کُنونی، به دو دیسه در زبانهایِ باستانیِ ایرانی بوده اند:
... [مشاهده متن کامل]
1. 1 - آوایِ "و"
یا
2. 1 - آوایِ "وی" که با " گ" در پارسیِ کنونی نیز در پیوند است بمانندِ "ویهانگ/بهانه، وینجیشک/بینجیشک، گُنجیشک و. . . .
2 - در زبانهایِ باستانیِ ایرانی " ل" برآمده از دگرگونیِ آوایِ زیر بوده است:
1. 2 - " رد" بمانندِ
"سَرِد/سال. . . . آمرد/آمُل. . . . ورد/ول، گُل. . . پرد/پُل و. . .
( به گمانه یِ بسیار بخشِ "ویل یا بیل" در "اردبیل" ، "ویرد یا ویرت" بوده است؛ چراکه " ل"هایِ پایانی بیشتر " رد" بوده اند.
یا
2. 2 - آوایِ" ر" ( که احتمالِ آن بسیار کم است. )
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
برآیندِ آنچه در بالا آمده است:
1 - گمانه یِ این می رود که "بیل" در "اردبیل" با "ورته" بمانندِ واژه یِ " آریاورته" پیوند داشته باشد.
2 - گمانه این می رود که "بیل" با واژه یِ " گرد" برای نمونه در "بروگرد ( بروجرد ( بروگرد ) "، "دستگرد"، "فیروزگرد" و. . . همریشه باشد. زبانشناسان ریشه یِ " گرد" را با " کرتا krta" در پارسیِ باستان، اوستایی " گِرِتُ"، پهلوی" کارت kart" ، اوستی " گُراد gorad" همریشه دانسته اند. اگر ریشه کهن تر آوایِ "گ" در " گرد"، "وی" بوده باشد، آنگاه به روشنی میتوان گفت "ویل" با "گرد" همریشه خواهد بود.
اردبیل کلمه ای تورکی است که از اراتتابل گرفته شده است که ان از سه جز ار اتا بئل تشکیل شده است ار به معنی مرد اتا به معنی پدر بئل هم به معنی کمر است که به عنوان کمر کوه و د ر معنای مکان است که به صورت بیل
... [مشاهده متن کامل]
... [مشاهده متن کامل]
و بیله در بسیاری از مکانهای ازربایجان بکار رفته است مانند بیله سوار بیلقان اردبیل شورابیل اندبیل بیله دره و غیره ودر کل به معنی سرزمین پدر قهرمان است و از انجا که زرتشت در اردبیل به دنیا امده و اولین بار در اردبیل به نشر دین خود پرداخته اراتتابل به صورت ارتاویل و در معنای شهر مقدس وارد اوستا شده و الا زبان اوستایی خاص شرق ایران است و اصلا در ازربایجان نبوده است و به مرور ت به د و ئ به ای تبدیل شده و اراتتابل به اردبیل تغییر یافته است
درود ُ سپاس
پسوند ویل در زبانهای هند ُ اروپایی که در لاتین به دیسه ویلا ( Villae ) و سپس در انگلیسی به دیسه ویلِیج ( Village ) [=روستا] و در فرانسه ویله ( Ville ) [=روستا، شهر] دیده می شود تکواژیست برای نامیدن برخی هازمانها ( اجتماعات ) انسانی که در باختر زمین در نام شهرهایی مانند نورث ویل، استون ویلا، جکسون ویل و . . . دیده می شود.
... [مشاهده متن کامل]
این پسوند در ایران در نام شهرهایی مانند لَوَندویل و ( با دگرش واج "و" به "ب" ) در نام اردبیل، شورابیل، اربیل ( در کردستان ) و . . . دیده می شود.
واژه اردَ یا آرتا به چم سپند و مقدس، در نام شهرهای دیگری مانند اردستان، اردکان، اردل، آرتاشات ( در ارمنستان ) و در نامهایی مانند اردشیر، اردلان، اردوان، آرتا آریا ( پسر خشایارشا ) آرتاباز ( آرتاوازد پسر اردوان چهارم ) ، آرتادُخت و . . . دیده می شود.
پسوند ویل در زبانهای هند ُ اروپایی که در لاتین به دیسه ویلا ( Villae ) و سپس در انگلیسی به دیسه ویلِیج ( Village ) [=روستا] و در فرانسه ویله ( Ville ) [=روستا، شهر] دیده می شود تکواژیست برای نامیدن برخی هازمانها ( اجتماعات ) انسانی که در باختر زمین در نام شهرهایی مانند نورث ویل، استون ویلا، جکسون ویل و . . . دیده می شود.
... [مشاهده متن کامل]
این پسوند در ایران در نام شهرهایی مانند لَوَندویل و ( با دگرش واج "و" به "ب" ) در نام اردبیل، شورابیل، اربیل ( در کردستان ) و . . . دیده می شود.
واژه اردَ یا آرتا به چم سپند و مقدس، در نام شهرهای دیگری مانند اردستان، اردکان، اردل، آرتاشات ( در ارمنستان ) و در نامهایی مانند اردشیر، اردلان، اردوان، آرتا آریا ( پسر خشایارشا ) آرتاباز ( آرتاوازد پسر اردوان چهارم ) ، آرتادُخت و . . . دیده می شود.
اردبیل:اردبیل یا ( آرداویل ) یا ( آرتاویل ) که هم اکنون نیز در میان تالشی زبانان ویلکیج ( نمین ) و آستارا، ( آرداویل ) یا ( آرده ویل ) گفته می شود، همان ( شهر آردا ) یا ( شهر آرتا ) معنا دارد. و ( آرتا ) ، در باور ایرانیان باستان، قانون سامان و آفرینش در زمان پیش از آیین زردشتی است. و در آیین زردشتی به سیمای �اشا� درآمده است، به معنی قانون راستی و داد که نشانگر پویایی ( دینامیسم ) فرگشتیده. همچنین ( ارد یا آردا ) ، از ایزدان زرتشتی است که پاسدار راستی و داد است. در زبان پهلوی و تالشی ( ویل ) بمعنی شهر یا آبادی است که اکنون نیز به گونه جمع �ویلات� به معنی محال یا سامانهٔ شهری گسترده و آباد کاربرد دارد. در زبان فارسی در بسیاری از واژه ها، حرف �و� به حرف �ب� تبدیل می شود، مانند �سه وه لان� به �سه به لان یا سبلان� و �توریز� به �تبریز� و. . .
... [مشاهده متن کامل]
پس اردبیل واژه ای تالشی ( تالشی از زبان های ایرانی است ) است مانند سبلان ( سولون ) که بازمانده زبان پهلوی است
... [مشاهده متن کامل]
پس اردبیل واژه ای تالشی ( تالشی از زبان های ایرانی است ) است مانند سبلان ( سولون ) که بازمانده زبان پهلوی است
اردبیل:اردبیل یا �آرداویل� یا �آرتاویل� که هم اکنون نیز در میان تالشی زبانان ویلکیج ( نمین ) و آستارا، �آرداویل� یا �آرده ویل� گفته می شود، همان �شهر آردا� یا �شهر آرتا� معنا دارد. و �آرتا�، در باور ایرانیان
... [مشاهده متن کامل]
... [مشاهده متن کامل]
باستان، قانون نظم و آفرینش در زمان پیش از آیین زردشتی است. و در آیین زردشتی به صورت �اشا� درآمده است، به معنی قانون راستی و داد که نشانگر پویایی ( دینامیسم ) تکامل است. همچنین �ارد یا آردا�، از ایزدان زرتشتی است که پاسدار راستی و داد است. در زبان پهلوی و تالشی �ویل� بمعنی شهر یا آبادی است که اکنون نیز به صورت جمع �ویلات� به معنی محال یا سامانهٔ شهری گسترده و آباد کاربرد دارد. در زبان فارسی در بسیاری از واژه ها، حرف �و� به حرف �ب� تبدیل می شود، مانند �سه وه لان� به �سه به لان یا سبلان� و �توریز� به �تبریز� و …
واژگان ( اَرد، اَرت، اَرتا ) به چم زمین:
اوستایی: ARDA، ARTA
پهلوی:ARTA ( در کُردی ERD )
گوتیک:AIRTHA
یونانی:ERA
آلمانی کهن:ERDA، ERO
آلمانی:ERDE
انگلیسی:EARTH
ایسلندی کهن:JORTH
... [مشاهده متن کامل]
و. . .
نکته: واژگان ( اَرد، اَرت، اَرتا ) در اوستایی به معنای ( پاکی و تقدس ) نیز بکار رفته اند.
پسگشت:رویه 79 نبیگ فرهنگ ریشه های هندواروپایی زبان پارسی/ نویسنده: دکتر منوچهر آریانپور کاشانی
اوستایی: ARDA، ARTA
پهلوی:ARTA ( در کُردی ERD )
گوتیک:AIRTHA
یونانی:ERA
آلمانی کهن:ERDA، ERO
آلمانی:ERDE
انگلیسی:EARTH
ایسلندی کهن:JORTH
... [مشاهده متن کامل]
و. . .
نکته: واژگان ( اَرد، اَرت، اَرتا ) در اوستایی به معنای ( پاکی و تقدس ) نیز بکار رفته اند.
پسگشت:رویه 79 نبیگ فرهنگ ریشه های هندواروپایی زبان پارسی/ نویسنده: دکتر منوچهر آریانپور کاشانی
اردبیل نامی ترکی است
اردبیل: در کتیبه های سومری بصورت "ارت ته" آمده است که بدون دلیل لازم از هر طرف مصادره میشود.
آنچه از کتیبه های سومری می فهمیم این است که این شهر در منطقه کوهستانی بوده و با سومر تجارت لاجورد داشته است.
... [مشاهده متن کامل]
در کتیبه های آشوری ( سناخریب ۷۰۴ ق. م ) متوجه میشویم روسای مادها برای اسرحدون اسب و لاجورد خراج میدادند، پس مشخصا این محصول در آذربایجان موجود بود.
"مارکوات" بر اساس گزارش "بلاذری" اردبیل را "آرتاویه" نامیده است.
هم اورارتویی ها و هم آشوریان از "ارتیا/اردیا" نام برده اند که سرزمینی کوهستانی در آذربایجان است.
در منابع ساسانی از سرزمینی در مرز با خزرها نام برده اند که با علامت ( اَر ) و ( اَرت ) بر روی سکه ها مشخص است.
"ارتته" در ترکی باستان و زبان حوری به معنی خورشید است ( اَرد ) در زبان اورارتویی به معنی خورشید است و با کلمات ( اَر=سلحشور و مرد اوت=خدای خورشید سومری ) یکسان است.
جملگی این تعابیر با نام پادشاهان این منطقه ( ارته تمه، ارته مینه، ارته شوره ) و بخش بیل این نام به معنی سرزمین که در کلمات بیله سوار/ بیله دره/ گویجه بیل/ شورابیل/ لوندبیل/ اندبیل/ زربیل/ کشنه بیل/ در این منطقه قرار دارند، همخوانی دارد.
منابع:
- بین النهرین و ایران/کریس، کالمیر، روف/ زهرا باستی ص ۹۳
- ب. پیوترکفسکی/اورارتو/ عنایت اله رضا ص ۷۵
- تاریخ دیرین شرق آذربایجان/رضا زرگری/ ستوده ص۱۱۱
- ویژه نامه تاریخ منطقه اردبیل از دوران باستان/ منصور جدی/ یاشماق ص ۲۷ تا ۳۳
- قوم های ایرانی پیش از آریاییان/ فریدون عبدلی فرد/هیرمند ص ۱۲۰
- سکیف های امپراطور/زانور/ترجمه رضا جلیل نیا ص ۳۳۴
آنچه از کتیبه های سومری می فهمیم این است که این شهر در منطقه کوهستانی بوده و با سومر تجارت لاجورد داشته است.
... [مشاهده متن کامل]
در کتیبه های آشوری ( سناخریب ۷۰۴ ق. م ) متوجه میشویم روسای مادها برای اسرحدون اسب و لاجورد خراج میدادند، پس مشخصا این محصول در آذربایجان موجود بود.
"مارکوات" بر اساس گزارش "بلاذری" اردبیل را "آرتاویه" نامیده است.
هم اورارتویی ها و هم آشوریان از "ارتیا/اردیا" نام برده اند که سرزمینی کوهستانی در آذربایجان است.
در منابع ساسانی از سرزمینی در مرز با خزرها نام برده اند که با علامت ( اَر ) و ( اَرت ) بر روی سکه ها مشخص است.
"ارتته" در ترکی باستان و زبان حوری به معنی خورشید است ( اَرد ) در زبان اورارتویی به معنی خورشید است و با کلمات ( اَر=سلحشور و مرد اوت=خدای خورشید سومری ) یکسان است.
جملگی این تعابیر با نام پادشاهان این منطقه ( ارته تمه، ارته مینه، ارته شوره ) و بخش بیل این نام به معنی سرزمین که در کلمات بیله سوار/ بیله دره/ گویجه بیل/ شورابیل/ لوندبیل/ اندبیل/ زربیل/ کشنه بیل/ در این منطقه قرار دارند، همخوانی دارد.
منابع:
- بین النهرین و ایران/کریس، کالمیر، روف/ زهرا باستی ص ۹۳
- ب. پیوترکفسکی/اورارتو/ عنایت اله رضا ص ۷۵
- تاریخ دیرین شرق آذربایجان/رضا زرگری/ ستوده ص۱۱۱
- ویژه نامه تاریخ منطقه اردبیل از دوران باستان/ منصور جدی/ یاشماق ص ۲۷ تا ۳۳
- قوم های ایرانی پیش از آریاییان/ فریدون عبدلی فرد/هیرمند ص ۱۲۰
- سکیف های امپراطور/زانور/ترجمه رضا جلیل نیا ص ۳۳۴
کلمه اردبیل یا ارده بئل ازسه واژه “ار” که در زبان ترکی به معنای مرد قهرمان وجنگجو و “ده” در اصل به صورت “دا” و “آدا” بوده است که در اثر قانون هماهنگی اصوات در زبان ترکی، صوت کوتاه و ظریف فتحه را به خود گرفته و به شکل کنونی درآمده و درزبان ترکی سومری به معنی پدر می باشدکه درترکی امروزی نیز به صورت آتا ، تاتا وده ده درآمده است. کلمه “بئل” درسرزمینهای ترک نشین بسیار به کاررفته است :
... [مشاهده متن کامل]
شوربیل ( یاشورقان بئل به معنی کمره شوره زار ) ، بئلاساغون ( پناهگاهی درکمره کوه ) ، اربیل ( اربئل به معنی دامنه کوه مرد قهرمان ) ، بئلداشی ( سنگ دامنه کوه ) ، بیله دره ( بیله درق به معنی دماغه کوه وگندمی که در دامنه کوه سالها بماند و مزه اش ازبین برود ) و بئلو ( نام شهرکی است درسرزمین آرغوی ترکستان که بردامنه کوه آمده است. در نتیجه معنی کلی ارده بئل درزبان ترکی یعنی دامنه کوه پدر قهرمان یا” سرزمین پدرقهرمان” می باشد.
... [مشاهده متن کامل]
شوربیل ( یاشورقان بئل به معنی کمره شوره زار ) ، بئلاساغون ( پناهگاهی درکمره کوه ) ، اربیل ( اربئل به معنی دامنه کوه مرد قهرمان ) ، بئلداشی ( سنگ دامنه کوه ) ، بیله دره ( بیله درق به معنی دماغه کوه وگندمی که در دامنه کوه سالها بماند و مزه اش ازبین برود ) و بئلو ( نام شهرکی است درسرزمین آرغوی ترکستان که بردامنه کوه آمده است. در نتیجه معنی کلی ارده بئل درزبان ترکی یعنی دامنه کوه پدر قهرمان یا” سرزمین پدرقهرمان” می باشد.
یکی از استان های ایران با آب وهوای سردو عالی😘😍
در غرب کشور
در غرب کشور
نام قدیم اردبیل ( آرتاویل )
ارد::به زبان اوستایی به معنی
راستی و درستی
بیل::به زبان لری بختیاری
به معنی بگذار
اردبیل::جایگاه مقدس
بیل::بهل
هلیدن::گذاشتن
ارد::به زبان اوستایی به معنی
راستی و درستی
بیل::به زبان لری بختیاری
به معنی بگذار
اردبیل::جایگاه مقدس
بیل::بهل
هلیدن::گذاشتن
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٩)