ارحام
مترادف ارحام: اقوام، خویشان، فامیل، منسوبان، وابستگان، زهدان ها
برابر پارسی: خویشاوندان، بستگان
فرهنگ اسم ها
معنی: بستگان، اقوام، نزدیکان، ( جمع رحم )، خویشان، کسان، منسوبان به ویژه منسوبان نَسَبی، [این واژه اگر «ارحام»/erham/ تلفظ شود به معنی مهربانی کردن، مهر ورزیدن، بخشایش آوردن است]
برچسب ها: اسم، اسم با ا، اسم پسر، اسم عربی
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
( مصدر ) مهربانی کردن مهر ورزیدن بخشایش آوردن .
فرهنگ معین
( اِ ) [ ع . ] (مص م . ) مهربانی کردن ، بخشایش آوردن .
فرهنگ عمید
۲. نزدیکان نَسَبی، بستگان.
دانشنامه اسلامی
[ویکی الکتاب] معنی أَرْحَامُ: رحِمها
معنی أَرْحَامَکُمْ: رحمهایتان-رابطه خویشاوندیتان (رحم در اصل به معنای محل نشو و نمای جنین در شکم مادران میباشد بعدها در معنای قرابت و خویشاوندی استعمال شد ، چون خویشاوندان همه در اینکه از یک رحم خارج شدهاند مشترکند پس کلمه رحم به معنای نزدیک و ارحام به معنای نزدیکان ان...
ریشه کلمه:
رحم (۵۶۳ بار)
معنی أَرْحَامَکُمْ: رحمهایتان-رابطه خویشاوندیتان (رحم در اصل به معنای محل نشو و نمای جنین در شکم مادران میباشد بعدها در معنای قرابت و خویشاوندی استعمال شد ، چون خویشاوندان همه در اینکه از یک رحم خارج شدهاند مشترکند پس کلمه رحم به معنای نزدیک و ارحام به معنای نزدیکان ان...
ریشه کلمه:
رحم (۵۶۳ بار)
wikialkb: أَرْحَام
پیشنهاد کاربران
ارحام. [ اَ ] ( ع اِ ) ج ِ رحِم و رِحم. زهدان ها. ( غیاث اللغات ) ( منتهی الارب ) : اﷲ یعلم ما تحمل ُ کل انثی و ما تغیض الارحام و ماتزداد و کل شی عنده بمقدار. ( قرآن 8/13 ) ؛ خدا میداند آنچه برمیدارد هر زنی و آنچه بکاهد رحمها ( زهدان ها ) و آنچه زیاد سازد و هر چیزی نزد او به اندازه ایست. ( تفسیر ابوالفتوح رازی چ 1 ج 3 ص 171 ) . || خویشان : لن تنفعکم ارحامکم و لا اولادکم یوم القیامةیفصل بینکم واﷲ بما تعملون بصیر. ( قرآن 3/60 ) ؛ هرگزسود ندهد شما را رحمهای ( خویشان ) شما و نه فرزندان شما در روز قیامت جدا می کند میانه شما و خدا بآنچه میکنید بیناست. ( تفسیر ابوالفتوح رازی چ 1 ج 5 ص 298 ) . || اولوالأرحام ؛ خویشان. خویشاوندان.
... [مشاهده متن کامل]
منبع. لغت نامه دهخدا
... [مشاهده متن کامل]
منبع. لغت نامه دهخدا
ارحام جمع رحم ( بر وزن خشن ) در اصل به معنی محلی است از شکم مادر که بچه در آن پرورش می یابد ، سپس به تمام نزدیکانی که در اصل از یک مادر متولد شده اند اطلاق شده است . ( تفسیر نمونه )
کلمه ( ارحام ) جمع کلمه ( رحم ) است و رحم در اصل به معنای محل نشو و نمای جنین در شکم مادران می باشد همان عضو داخلی که خدای عزوجل در باطن زنان قرار داده تا نطفه در آن تربیت شده و فرزندی تمام عیار گردد این معنای اصلی کلمه رحم است ولی بعدها به عنوان استعاره و به علاقه ظرف و مظروف در معنای قرابت و خویشاوندی استعمال شد چون خویشاوندان همه در اینکه از یک رحم خارج شده اند مشترکند پس کلمه ( رحم ) به معنای نزدیک و ارحام به معنای نزدیکان انسان است
... [مشاهده متن کامل]
( تفسیر المیزان )
کلمه ( ارحام ) جمع کلمه ( رحم ) است و رحم در اصل به معنای محل نشو و نمای جنین در شکم مادران می باشد همان عضو داخلی که خدای عزوجل در باطن زنان قرار داده تا نطفه در آن تربیت شده و فرزندی تمام عیار گردد این معنای اصلی کلمه رحم است ولی بعدها به عنوان استعاره و به علاقه ظرف و مظروف در معنای قرابت و خویشاوندی استعمال شد چون خویشاوندان همه در اینکه از یک رحم خارج شده اند مشترکند پس کلمه ( رحم ) به معنای نزدیک و ارحام به معنای نزدیکان انسان است
... [مشاهده متن کامل]
( تفسیر المیزان )
جمع رحم یعنی خوشاوند. قرابت یا خویشاوندی رابطه دو انسان است که از ولایت به هم رسیده باشند.