آرتور استنلی ادینگتون. آرتور استنلی ادینگتون ( زاده ۲۸ دسامبر ۱۸۸۲ – درگذشته ۲۲ دسامبر ۱۹۴۴ ) اخترفیزیکدان انگلیسی و استاد پلومی دانشگاه کمبریج در نیمهٔ نخست سده ۲۰ ( میلادی ) بود. توان درخشش ادینگتون یعنی اندازهٔ طبیعی درخشش ستارگان به افتخار این دانشمند، بنام او نامگذاری شده است.
او سهم زیادی در اثبات نظریه نسبیت و شناساندن انیشتین به جهانیان داشت. [ ۱]
او بیشتر بخاطر کارهایش در مورد نظریه نسبیت شناخته شده است. ادینگتون نوشتارها و سخنرانی های بسیاری دارد که نظریهٔ نسبیت عام آلبرت اینشتین را با مقاله ها و گفتارهای علمی خود به جامعهٔ انگلیسی زبان معرفی می کنند و دربارهٔ روشن سازی آن ها توضیح می دهند. ادینگتون همچنین در فیزیک، ریاضی، و به ویژه فلسفهٔ علوم چیره دست و یک مبلغ علم و دانش بود. در جنگ جهانی اول بسیاری از رشته های ارتباط علمی و تحولات تازهٔ علوم در آلمان را که در آن زمان در انگلستان به خوبی شناخته شده نبودند معرفی کرد.
او با نظریه های سوبرامانیان چاندراسخار؛ که در آن زمان یکی از شاگردان او در دانشگاه کمبریج بود، در مورد محاسباتی که بالاخره به اثبات وجود سیاهچاله ها انجامید مخالف بود و کارهای او را به گونهٔ سخت گیرانه ای رد کرد. ادینگتون نمی توانست بپذیرد که تنها مشتق های ریاضی سبب عواقبی برای دنیای واقعی باشند. بعدها چاندراسخار این رفتار را بی رحمانه، دگماتیک، و نژادپرستانه خواند. [ ۲] او زیاد شناخته نشد. چون از یک سو باقی عمرش را روی دین خود ( مسیحی کوئیکر[ ۱] ) کار کرد و پژوهش هایی در این زمینه انجام داد و از سوی دیگر علاقه ای به مشهورشدن نداشت.
در هنگامه جنگ جهانی اول، دشمنی بین امپراتوری آلمان و امپراتوری بریتانیا در بالاترین اندازه خود بود. اما ادینگتون و انیشتین هردو باور داشتند که علم باید ورای جنگ باشد. همکاری آنها باعث شد نظریه نسبیت از سنگرهای جنگ فراتر برود و اینشتین یکی از شاخته شده ترین مردان جهان شود. [ ۱]
در جریان خورشیدگرفتگی کامل ۲۹ مه ۱۹۱۹، ادینگتون دو گردش علمی بزرگ یکی به برزیل و یکی به هدایت خودش به جزیره پرینسیپ در آفریقای غربی براه انداخت و کوشید که از این رویداد برای پیشبرد علم، بهره ببرد. او مقاله های علمی زیادی پیش و پس از این رویداد در بارهٔ آن منتشر کرد. او با مقایسه نگاره هایی که از دو نقطه زمین از این خورشیدگرفتگی گرفته شده بودند و محاسبه، توانست نظریه نسبیت را اثبات کند. [ ۱]
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفاو سهم زیادی در اثبات نظریه نسبیت و شناساندن انیشتین به جهانیان داشت. [ ۱]
او بیشتر بخاطر کارهایش در مورد نظریه نسبیت شناخته شده است. ادینگتون نوشتارها و سخنرانی های بسیاری دارد که نظریهٔ نسبیت عام آلبرت اینشتین را با مقاله ها و گفتارهای علمی خود به جامعهٔ انگلیسی زبان معرفی می کنند و دربارهٔ روشن سازی آن ها توضیح می دهند. ادینگتون همچنین در فیزیک، ریاضی، و به ویژه فلسفهٔ علوم چیره دست و یک مبلغ علم و دانش بود. در جنگ جهانی اول بسیاری از رشته های ارتباط علمی و تحولات تازهٔ علوم در آلمان را که در آن زمان در انگلستان به خوبی شناخته شده نبودند معرفی کرد.
او با نظریه های سوبرامانیان چاندراسخار؛ که در آن زمان یکی از شاگردان او در دانشگاه کمبریج بود، در مورد محاسباتی که بالاخره به اثبات وجود سیاهچاله ها انجامید مخالف بود و کارهای او را به گونهٔ سخت گیرانه ای رد کرد. ادینگتون نمی توانست بپذیرد که تنها مشتق های ریاضی سبب عواقبی برای دنیای واقعی باشند. بعدها چاندراسخار این رفتار را بی رحمانه، دگماتیک، و نژادپرستانه خواند. [ ۲] او زیاد شناخته نشد. چون از یک سو باقی عمرش را روی دین خود ( مسیحی کوئیکر[ ۱] ) کار کرد و پژوهش هایی در این زمینه انجام داد و از سوی دیگر علاقه ای به مشهورشدن نداشت.
در هنگامه جنگ جهانی اول، دشمنی بین امپراتوری آلمان و امپراتوری بریتانیا در بالاترین اندازه خود بود. اما ادینگتون و انیشتین هردو باور داشتند که علم باید ورای جنگ باشد. همکاری آنها باعث شد نظریه نسبیت از سنگرهای جنگ فراتر برود و اینشتین یکی از شاخته شده ترین مردان جهان شود. [ ۱]
در جریان خورشیدگرفتگی کامل ۲۹ مه ۱۹۱۹، ادینگتون دو گردش علمی بزرگ یکی به برزیل و یکی به هدایت خودش به جزیره پرینسیپ در آفریقای غربی براه انداخت و کوشید که از این رویداد برای پیشبرد علم، بهره ببرد. او مقاله های علمی زیادی پیش و پس از این رویداد در بارهٔ آن منتشر کرد. او با مقایسه نگاره هایی که از دو نقطه زمین از این خورشیدگرفتگی گرفته شده بودند و محاسبه، توانست نظریه نسبیت را اثبات کند. [ ۱]
wiki: آرتور استنلی ادینگتون