ادبیات افغانی یا ادبیات افغانستان به آثار ادبی گفته می شود که در افغانستان امروزی، وصل کننده آسیای مرکزی و جنوبی، تولید می شود. دو زبان اصلی این کشور دری و پشتو است، اما زبان های منطقه ای چون اوزبیکی، ترکمنی، بلوچی و پشه ای نیز ادبیات خود را دارند. هرچند افغانستان کشوری چند زبانه است، اما این زبان ها که در فوق ذکر شد به طور معمول توسط نویسنده گان افغان در گفتار و نوشتار به کار برده شده و نصاب درسی نیز به همین زبان ها تهیه شده است. ادبیات افغانستان به طور وسیع تحت تأثیر ادبیات عربی و فارسی قرار دارد. [ ۱] [ ۲]
تاریخ ادبیات گسترده تر افغانستان، شامل عصر باستان و افغانستان امروزی می باشد. آثار ادبی نخست به طور شفاهی منتقل می شد. سیستم نوشتاری ادبیات افغانستان از نظر تاریخی به رسم و خط عربی پیوند دارد. قدمت، قدیمی ترین اسناد موجود از ادبیات افغانستان، که باور می شود شاخهٔ از الفبای آرامی نبطی ها بوده است، به قرون پنجم و ششم قبل از میلاد بر می گردد. با این حال، اساساً این ادبیات ریشه در قرون اولیه اسلامی دارد.
پژوهش های باستان شناختی که از ۱۹۲۲ میلادی بدین سو انجام شده است نشان دهنده، آثار هنری عالی از نوشته های قبل از اسلام می باشد. ادبیات این کشور به زبان اصلی نوشته و بعد به الفبای عربی تغییر داده شده است، این امر باعث شده است تا این ادبیات دارای میراث غنی از نوشته های قبل از اسلام باشد، که قبل از جای گزین شدن الفبای عربی وجود داشت و شامل زبان های شارادا، خروشتی، یونانی و براهمی بعد از فتح افغانستان توسط مسلمانان می باشد. زبان باختری را نیز می توان در نوشته های قبل از اسلام ردیابی کرد. [ ۳] [ ۴]
ادبیات معاصر افغانستان به طور عمیق در میراث غنی ادبیات شفاهی و ادبیات نوشتاری سنتی ریشه دارد. مردمان بومی افغانستان که در داخل افغانستان یا خارج از کشور زندگی می کنند، معمولاً زبان های پشتو و دری را به کار می برند. این دو زبان توسط ۳۲ میلیون نفر در افغانستان به کار برده می شود. در نتیجه این دو زبان رسمی بخش عمده ای از ادبیات افغانستان را پوشش می دهند. ادبیات افغانستان به لحاظ تاریخی توسط شاعران و نویسنده گان ثبت شده است. نویسندهٔ فرانسوی به نام جیمز دارمستتر در ۱۸۸۶ میلادی پیرامون زمینه تاریخی ادبیات افغانستان و نقش شاعران نوشت.
اگر می خواهیم، بدانیم که افغان چه کسی است، بی آیید تمامی کتاب ها را کنار بگذاریم و اعتراف ناخودآگاه خود وی را از لبان شاعران محبوب اش دریابیم.

این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفتاریخ ادبیات گسترده تر افغانستان، شامل عصر باستان و افغانستان امروزی می باشد. آثار ادبی نخست به طور شفاهی منتقل می شد. سیستم نوشتاری ادبیات افغانستان از نظر تاریخی به رسم و خط عربی پیوند دارد. قدمت، قدیمی ترین اسناد موجود از ادبیات افغانستان، که باور می شود شاخهٔ از الفبای آرامی نبطی ها بوده است، به قرون پنجم و ششم قبل از میلاد بر می گردد. با این حال، اساساً این ادبیات ریشه در قرون اولیه اسلامی دارد.
پژوهش های باستان شناختی که از ۱۹۲۲ میلادی بدین سو انجام شده است نشان دهنده، آثار هنری عالی از نوشته های قبل از اسلام می باشد. ادبیات این کشور به زبان اصلی نوشته و بعد به الفبای عربی تغییر داده شده است، این امر باعث شده است تا این ادبیات دارای میراث غنی از نوشته های قبل از اسلام باشد، که قبل از جای گزین شدن الفبای عربی وجود داشت و شامل زبان های شارادا، خروشتی، یونانی و براهمی بعد از فتح افغانستان توسط مسلمانان می باشد. زبان باختری را نیز می توان در نوشته های قبل از اسلام ردیابی کرد. [ ۳] [ ۴]
ادبیات معاصر افغانستان به طور عمیق در میراث غنی ادبیات شفاهی و ادبیات نوشتاری سنتی ریشه دارد. مردمان بومی افغانستان که در داخل افغانستان یا خارج از کشور زندگی می کنند، معمولاً زبان های پشتو و دری را به کار می برند. این دو زبان توسط ۳۲ میلیون نفر در افغانستان به کار برده می شود. در نتیجه این دو زبان رسمی بخش عمده ای از ادبیات افغانستان را پوشش می دهند. ادبیات افغانستان به لحاظ تاریخی توسط شاعران و نویسنده گان ثبت شده است. نویسندهٔ فرانسوی به نام جیمز دارمستتر در ۱۸۸۶ میلادی پیرامون زمینه تاریخی ادبیات افغانستان و نقش شاعران نوشت.
اگر می خواهیم، بدانیم که افغان چه کسی است، بی آیید تمامی کتاب ها را کنار بگذاریم و اعتراف ناخودآگاه خود وی را از لبان شاعران محبوب اش دریابیم.


wiki: ادبیات افغان