احور
فرهنگ اسم ها
معنی: سیاه چشم مانند آهو
برچسب ها: اسم، اسم با ا، اسم پسر، اسم عربی
لغت نامه دهخدا
مرا عشق آن سلسبیلش گرفت
چو عشق پریچهره احوری.
منوچهری.
دو گوشت همیشه سوی گنج گاودو چشمت همیشه سوی احوران.
منوچهری.
|| نیکوچشم. سوادالعین ( ! ). ( یاقوت دراحوران ). ( معجم البلدان ). || آنکه بدن سخت سپید دارد. || ( اِ ) عقل. مؤنث : حَوْراء. ج ، حور. || ( اِخ ) ستاره ای است و گویند مشتری است. احور. [ اَ وَ ] ( ع اِ ) از اعلام مردان عرب است.
احور. [ اَ وَ ] ( اِخ ) نام مخلافی بیمن. ( معجم البلدان ) ( مراصدالاطلاع ).
فرهنگ فارسی
( صفت ) سیاه چشم دارای چشمی مانند چشم آهو تمام سیاه آنکه سپید. چشم وی سخت سپید بود و سیاهی سخت سیاه : موئ نث حورائ جمع : حور .
نام مخلافی بیمن
فرهنگ عمید
دانشنامه عمومی
پیشنهاد کاربران
کذَلِک وَ زَوَّجْنَهُم بحُور عِین ( 54 دخان )
اینچنینند بهشتیان ، و آنها را با حور العین تزویج می کنیم .
حور جمع حوراء و احور به کسی می گویند که سیاهی چشم او کاملا مشکی و سفیدی آن کاملا شفاف است ! .
( تفسیر نمونه ج : 21 ص : 213 )
اینچنینند بهشتیان ، و آنها را با حور العین تزویج می کنیم .
حور جمع حوراء و احور به کسی می گویند که سیاهی چشم او کاملا مشکی و سفیدی آن کاملا شفاف است ! .
( تفسیر نمونه ج : 21 ص : 213 )
آحور ( ahor ) : [ اصطلاح چوپانی ] آخور معمولا در لری نقطه ی "خ" می افتد : خونه: حونه - خالو : حالو.