اجوف
مترادف اجوف: پوک، توخالی، کاواک، مجوف، میان تهی، بی معنی، بیهوده، پوچ، عله دار
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
|| هر یک از دو عصب مجوف چشمان.
- اجوف بطنی ؛ اجوف نازل ( اصطلاح طب ).
- اجوف صدری ؛ اجوف صاعد ( اصطلاح طب ).
فرهنگ فارسی
( صفت ) ۱ - میان تهی درون خالی کاواک مجوف پوک . ۲ - پوچ بی معنی . ۳ - لفظی را که عین الفعل آن حرف عله ( واو الف یائ ) باشد اجوف گویند مانند : قول و بیغ . یا اجوف واوی . لفظی را که عین الفعل آن واو باشد اجوف واوی گویند مانند : قول یا اجوف یائی . لفظی را که عین الفعل آن یائ باشد اجوف یائی گویند مانند : بیغ . یا ورید اجوف
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. (ادبی ) در دستور زبان عربی، کلمه ای سه حرفی که حرف میانی آن از حروف عله (واو، الف، یا ) باشد، مانندِ قول، بیع، و قال.
دانشنامه اسلامی
[ویکی فقه] اجوف یعنی توخالی و میان تهی در مقابل صمد که محکم و استوار و پر است «الصمد التی لا جوف له» و به معنی کسی که تشنه و گرسنه نمیشود در میدان نبرد.
این اصطلاح را متکلمان جهت بیان و توجیه و تأویل کلمه صمد در آیه الله الصمد وارد در معقول کردهاند زیرا از این راه که ذات حق جسم و جسمانی نیست که وصف آن به صمد درست باشد مواجه با اشکال شدهاند و از این جهت هر یک تأویلی و تصرفی کردهاند.
دیدگاه صدرالمتالهین
صدرا این مسأله را از نظر فلسفه خاص خود مورد دقت قرار داده و گوید اجوف صفت مخلوق است چنانکه صمد صفت خالق است و «نعت المخلوق بالاجوف تشبیه فی غایة الحسن و البلاغة فی الکلام و هو فی مقابلة نعت الله بالصمد و ذلک لان کل ممکن مرکب من ماهیة و وجود الماهیة کالعدم فی انها لا تحصل لها فی ذاتها فلها تجاویف بحسب تلک الأعدام»
او میگوید هر ممکنی مرکب از ماهیت و وجود است و ماهیت امر عدمی و حدّ وجود است و امری است لا متحصل و تحصل ممکنات بوجود است و وجود محیط بماهیات است مانند احاطه کره مجوفه بفضائی که معین و محدود بآن شده است از این جهت ممکنات اجوفاند.
و بالجمله هویات وجودی ممکنات مستصحب اعدام و نقائصاند و آنها را بر حسب اعدام و نقائص تجاویفی است و هر اندازه که موجودات از منبع خیر دورتر باشند نقائص و اعدام آنها زیادتر بوده و مجوفترند و بر خلاف وجود واجبی که وجود بحت و صمد است و منسوب باعدام و ظلمات و نقائص نیست.
این اصطلاح را متکلمان جهت بیان و توجیه و تأویل کلمه صمد در آیه الله الصمد وارد در معقول کردهاند زیرا از این راه که ذات حق جسم و جسمانی نیست که وصف آن به صمد درست باشد مواجه با اشکال شدهاند و از این جهت هر یک تأویلی و تصرفی کردهاند.
دیدگاه صدرالمتالهین
صدرا این مسأله را از نظر فلسفه خاص خود مورد دقت قرار داده و گوید اجوف صفت مخلوق است چنانکه صمد صفت خالق است و «نعت المخلوق بالاجوف تشبیه فی غایة الحسن و البلاغة فی الکلام و هو فی مقابلة نعت الله بالصمد و ذلک لان کل ممکن مرکب من ماهیة و وجود الماهیة کالعدم فی انها لا تحصل لها فی ذاتها فلها تجاویف بحسب تلک الأعدام»
او میگوید هر ممکنی مرکب از ماهیت و وجود است و ماهیت امر عدمی و حدّ وجود است و امری است لا متحصل و تحصل ممکنات بوجود است و وجود محیط بماهیات است مانند احاطه کره مجوفه بفضائی که معین و محدود بآن شده است از این جهت ممکنات اجوفاند.
و بالجمله هویات وجودی ممکنات مستصحب اعدام و نقائصاند و آنها را بر حسب اعدام و نقائص تجاویفی است و هر اندازه که موجودات از منبع خیر دورتر باشند نقائص و اعدام آنها زیادتر بوده و مجوفترند و بر خلاف وجود واجبی که وجود بحت و صمد است و منسوب باعدام و ظلمات و نقائص نیست.
wikifeqh: اجوف
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید