اثیرالدین
فرهنگ اسم ها
معنی: شریف و کریم در دین، نام قصیده سرایی معروف در قرن ششم، اثیرالدین اخسیکتی
برچسب ها: اسم، اسم با ا، اسم پسر، اسم عربی
لغت نامه دهخدا
اثیرالدین. [ اَ رُدْ دی ] ( اِخ ) اخسیکتی. رجوع به اثیر اخسیکتی شود.
اثیرالدین. [ اَ رُدْ دی ] ( اِخ ) اندلسی. رجوع به ابوحیان اثیرالدین و رجوع به محمدبن یوسف... شود.
اثیرالدین. [ اَ رُدْ دی ] ( اِخ ) اومانی. رجوع به اثیر اومانی شود.
اثیرالدین. [ اَ رُدْ دی ] ( اِخ ) فتوحی مروزی ملقب به شرف الحکماء. عوفی در لباب الالباب ج 2 ص 148 گوید: او از معاریف و مشاهیر مرو بود... نظم بانظام او در غایت ذوق و جزالت و نهایت رقت و سلاست بود. و در مجمعالفصحاء ج 1 ص 372 آمده است : او معاصر سلطان سنجر سلجوقی بوده و با حکیم انوری ابیوردی مخاصمه مینموده و میانه او و ادیب صابر دوستی و خصوصیت بوده بجهت یکدیگر اشعار میفرستادند. وقتی حکیم قطعه ای در هجو بلخ گفته و نسبت آن را به انوری داده ، مشهور شده ، لهذا انوری را اخراج کردند و حال آن قطعه را در دیوان انوری مینویسند، لیکن در حقیقت از حکیم فتوحی است. قطعه ای دیگر بجهت انوری گفته است که نوشته خواهد شد. از اوست قطعه ای که به اسم حکیم انوری در هجو بلخ گفته :
چار شهر است خراسان را بر چار طرف
که وسطشان بمسافت کم صددرصد نیست
گرچه معمور و خرابش همه مردم دارد
نه چنانست که آبستن دیو و دد نیست
بلخ را عیب اگر چند به اوباش کنند
بر هر بیخردی نیست که صد بخرد نیست
مصر جامع را چاره نبود از بد و نیک
معدن زرّ و گهر بی سرب و بُسد نیست
مرو شهری ست بترتیب همه چیز در او
جدّ و هزلش متساوی و هری هم بد نیست
حبّذا شهر نشابور که در ملک خدای
گر بهشت است همین است و گرنه خود نیست.
و در تهنیت عید نوروز سلطانی گوید:
ایا راست گشته بتو کار ملک
ز غم پشت بدخواه تو کوز باد
گه بزم کلک تو جان بخش باد
گه رزم تیر تو دلدوز باد
می دانش لطف و قهرت مدام
ولی ساز باد و عدوسوز باد
بنوروز کردی نشاط و طرب
همه روزگار تو نوروز باد.بچنان قطعه ای مرا خواجه
چه عجب گر شراب نفرستاد
عجب آن است کو ز غایت جهل
رقعه را هم جواب نفرستاد.در چنین روز می پرستان را
گر صبوح آرزو کند شاید
سر بیرون شدن ندارد کس بیشتر بخوانید ...
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید