[ویکی فقه] اَبوجَهْل، ابوالحکم عمرو بن هشام بن مغیرة مخزومی، مشهور به ابوجهل (مقـ رمضان ۲ق/مارس ۶۲۴م)، از
اشراف قریش و از مشرکان بنام مکه.
از روایت بلاذری
بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۱، ص۱۷۳.
ابوجهل چون دیگر اشراف قریش به تجارت اشتغال داشت
واقدی، محمد بن عمر، المغازی، ج۱، ص۹، به کوشش مارسدن جونز، لندن، ۱۹۶۶م.
وی در جوانی میان
اشراف مکه جایگاهی ویژه یافت. در۵۸۴م، هنگامی که ۳۰ سال بیش نداشت، از آن روی که مردی کاردان بود، به عضویت
دارالندوه پذیرفته شد، در حالی که به رسم آن روزگار، اعضای دارالندوه (بجز بنی قصی) می بایست افزون بر ۴۰سال می داشتند.
ازرقی، محمد بن عبدالله، اخبار مکة، ج۲، ص۲۵۳، به کوشش رشدی صالح ملحس، مکه، ۱۹۶۵م.
...
[ویکی شیعه] ابوالحکم عمرو بن هشام بن مغیرة مخزومی، مشهور به ابوجهل (مرگ: ۲ ه.ق)، از اشراف قریش، از مشرکان بنام مکه و از مخالفین سرسخت اسلام بود. او
رنج و
آزار فراوانی بر مسلمانان و
بنی هاشم تحمیل کرد. تلاش برای قطع رابطه قریش با بنی هاشم، ممانعت از حمایت
ابولهب از پیامبر (ص) و طراحی
توطئه قتل پیامبر(ص)، از اقدامات او علیه اسلام و مسلمانان بود. وی در
جنگ بدر در ۷۱ سالگی کشته شد.
از روایت بلاذریبرمی آید که ابوجهل در ۵۵۴م زاده شد. پدرش هشام از اشراف مکه بود و بر بنی مخزوم، شاخه ای از قریش،
ریاست داشت.
مادرش اسماء دختر مخربة بن جندل حنظلی از بنی تمیم بود. به روایتی نگاهداری
پیمان نامه قریش برای تحریم بنی هاشم و مسلمانان را او یا خواهرش جُلاس(ام جُلاس)، خاله ابوالحکم، بر عهده داشت.
[ویکی اهل البیت] ابوجهل؛ ابوالحکم، عمروبن هشام بن مغیرهاز بزرگان مکه، و از دشمنان سرسخت پیامبر اکرم بود
وی از
قبیله بنی مخزوم و به ابوجهل مشهور بود و در انتساب به مادرش، ابن الحنظلیه نامیده شده است.
اطلاعات ما از
زمان ولادت و
زندگی او پیش از ظهور اسلام، چندان نیست. بعضی او را هم سن پیامبر صلی الله علیه و آله و برخی، هنگام ورود به دارالندوه (سال 584 م)، سی ساله دانسته اند که بدین ترتیب سن وی، از حضرت بیش تر خواهد بود. پدرش هشام از مردان سرشناس و
مهمان نواز مکّه به شمار می رفت تا آن جا که قریش،
مرگ او را برای خود
تاریخ قرار داد.
زیرکی، دانایی و
هوشیاری او در آن
عصر سبب شد تا برخلاف
سنت عرب جاهلی که عضویت در دارالندوه، برای غیر
بنی قصی را مشروط به چهل سالگی کرده بود، در نوجوانی که هنوز موی بر صورتش نروییده بود، یا نزدیک سی سالگی، عضو آن
شورا شود و در تصمیم گیری های سران، طرف
مشورت قرار گیرد.
او از بازرگانان
ثروتمند و اشراف مکّه بود که چون دیگر هم ردیفان خویش، برای دست یابی به ریاست
کعبه و در پی آن، ریاست مکه با بنی هاشم
نزاع داشت و
نبوت را نیز بر همین اساس
تحلیل می کرد. او می گفت: ما و فرزندان
عبدمناف در شَرَف و بزرگی به
تنازع برخاستیم؛
اطعام کردند، اطعام کردیم؛ عطا کردند، عطا کردیم تا به نزدیک هم رسیدیم. گفتند: از ما پیامبری است که بر او
وحی می شود! این را دیگر نفهمیدیم. به خدا سوگند! هرگز بدو
ایمان نیاورده، تصدیقش نخواهیم کرد.
ابوجهل از دشمنان سرسخت پیامبر و مسلمانان بود. تلاش و رفتار خشمگینانه و کینه توزانه وی با آنان، در
شکنجه تازه مسلمانانی چون
یاسر و سمیّه که به قتل این
زن و
شوهر انجامید،
تهمت و
افترا به آنان، جلوگیری از استماع قرآن، و برقراری رابطه دیگران با پیامبر، کوشش برای انعقاد
پیمان صحیفه مبنی بر یاری نرساندن به پیامبر صلی الله علیه و آله و کوشش بر عدم نقض آن، طراحی قتل پیامبر، به راه انداختن جنگ
بدر و... آشکار است.
ابوجهل وقتی شنید که عیّاش بن ابی ربیعه (برادر مادری اش) به اسلام گرویده، هر شیوه ای را برای بازگرداندن او به کارگرفت و هنگامی که اندک ملایمت
ولید بن مغیره را به پیامبر دریافت، وی را با
حیله بر آن داشت که کلام
خداوند را
سحر بخواند.
آیه 24 و 25 سوره مدثر/74 «إن هذا إلاّ سِحرٌ یُؤثَر × إن هذا إلاّ قَولُ البَشرِ» بیان گر این واقعه است. او برای
تضعیف پیامبر و اسلام از هر راهی استفاده می کرد. وقتی آیاتِ «و ما أدرکَ ما سَقَرُ × لاتُبقی وَ لاتَذَرُ × لوّاحةٌ لِلبَشرِ × عَلَیها تِسعَةَ عَشَرَ» (سوره مدثر/74، 27 ـ 30) را شنید، به قرشیان گفت: آیا هر ده تن از شما، از غلبه بر یک نفر از گماشته های
آتش ناتوانند؛ در حالی که شمار شما بیش تر است؟
رفیق شما
خبر می دهد که
جهنم نوزده گماشته دارد.
اصرار بیش از حد و جاهلانه او بر مخالفت با پیامبر و اسلام، حتی موجب
خشم دیگر سران مکّه شد و از سوی پیامبر به (ابوجهل) ملقب گردید. وی، در سال دوم هجری در جنگ بدر که خود
فرماندهی سپاه شرک را به عهده داشت، کشته و به همراه دیگر کشتگان در چاه (قلیب) بدر
مدفون شد. او
پسر و دختری داشت؛ امّا نسلش هرگز ادامه نیافت و
ابتر ماند. عکرمه (فرزند او) پس از
فتح مکه مسلمان شد و پیامبر برای این که مسلمانی آزرده نشود، مسلمانان را از سبّ ابوجهل منع فرمود.
مفسّران، در ذیل
آیات فراوانی از ابوجهل نام برده اند که بخشی از آن ها چنین است:
«أَرَءَیتَ الَّذِی یَنهی × عَبداً إذا صَلّی × أَرَءَیتَ إن کانَ علی الهُدی × أو أَمَر بِالتَّقوی × أَرَءَیتَ إن کذَّبَ و تَوَلّی × ألَم یَعلم بِأَنَّ اللّهَ یَری»؛ آیا کسی که بنده ای را چون به
نماز برمی خیزد؛ باز می دارد، نگریسته ای؟ آیا اندیشیده ای که اگر بر طریق
هدایت باشد یا به پرهیزکاری امر کند، ؟ آیا اندیشیده ای که اگر انکار کند و روی برتابد، ؟ آیا نمی داند که همانا خداوند می بیند؟». (سوره علق/96، 9 ـ14) گفته شده که ابوجهل
سوگند یاد کرد اگر پیامبر را به نماز ببیند، گردنش را بزند. یا سرش را بر صخره ای بکوبد، و درصدد عمل به سوگند خود بود که
اعجاز الهی با نزول آیات پیشین جلوش را گرفت.
[ویکی حج] ابوجهل، از سران قریش و از دشمنان سرسخت پیامبر اسلام(ص) در مکه. او از
تیره بنی مخزوم بود. به جهت
زیرکی و هوشش به او ابوالحِکَم می گفتند؛ اما پیامبر او را ابوجهل نامید. وی به شدت با پیامبر دشمنی می کرد و اقدامات بسیاری برضد او و مسلمانان انجام داد؛ از جمله شکنجه کردن مسلمانانی چون یاسر و سمیه، جلوگیری از
تبلیغ اسلام، آزار پیامبر، تهدید
ابوطالب به قتل پیامبر و طرح پیشنهاد مشارکت همه طوایف قریش در قتل پیامبر.
آیه ۸
سوره فرقان که می گوید: {وَقَالَ الظَّالِمُونَ إِن تَتَّبِعُونَ إِلَّا رَجُلا مَسحُورًا} (و ستمکاران گفتند: «جز مردى افسون شده را دنبال نمى کنید»)، درخصوص ابوجهل نازل شده است که با متهم کردن پیامبر به سحر، مسلمانان را پیروان فردی جادوگر می خواند. ابوجهل از عوامل اصلی شکل گیری
غزوه بدر بود. او در این جنگ که به شکست مشرکان مکه انجامید، به دست دو جوان کشته شد.
عمرو بن هشام بن مغیره از تیره بنی مخزوم قبیله قریش بود. از این رو که مادرش أسماء بنت مخربه/مخرمة بن جندل از بنی نهشل بن دارم بن مالک بن حنظله بود، ، او را ابن الحنظلیه نیز خوانده اند. پدرش هشام از مردان سرشناس و مهمان نواز مکه به شمار می رفت و بر بنی مخزوم ریاست داشت. قریش مرگ او را مبدأ تاریخ خود قرار داد. از زمان ولادت ابوجهل و زندگی او پیش از ظهور اسلام، آگاهی چندانی در دست نیست. وی از بازرگانان ثروتمند و اشراف مکه بود.
[ویکی فقه] ابوجهل (قرآن). ابوالحکم عمرو بن هشام، معروف به ابوجهل از قبیله قریش، تیره بنی مخزوم و از دشمنان سرسخت
پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) است.
اطلاعات ما از زمان ولادت و زندگی او پیش از ظهور اسلام، چندان نیست.
← نسب
بر اساس آیات
قرآن کریم و تفاسیر بزرگ اسلامی ابوجهل به اوصافی مانند؛ ائمه کفر، ابتر، عدم
بصیرت و اشقی توصیف شده است.
← پیشوای کافران
تلاش برای کشتن رسول خدا، جلوگیری از اقامه نماز، جلوگیری از شنیدن قرآن و تمسخر آیات الهی،
تحقیر مؤمنان و تمسخر رسول خدا و... از جمله اعمال و افعال ناپسند او می باشد.
← تلاش برای کشتن رسول خدا
...
[ویکی فقه] اَبوجَهْل، ابوالحکم عمرو بن هشام بن مغیرة مخزومی، مشهور به ابوجهل (مقـ رمضان ۲ق/مارس ۶۲۴م)، از اشراف قریش و از مشرکان بنام مکه.
از روایت بلاذری برمی آید که ابوجهل در ۵۵۴م زاده شد. پدرش هشام از اشراف مکه بود و بر بنی مخزوم، شاخه ای از قریش، ریاست داشت. مادرش اسماء دختر مخربة بن جندل حنظلی از بنی تمیم بود. به روایتی نگاهداری پیمان نامه قریش برای تحریم بنی هاشم و مسلمانان را او یا خواهرش جُلاس (ام جُلاس)، خاله ابوالحکم، بر عهده داشت. اسماء سپس اسلام آورد و به تجارت عطر پرداخت. ابوجهل را به مادرش نیز منسوب کرده، ابن حنظلیه هم نامیده اند.
شغل
ابوجهل چون دیگر اشراف قریش به تجارت اشتغال داشت و مردی ثروتمند بود و همانند پدر و برادرش از بخشندگان قریش در عصر جاهلیت به شمار می رفت.
جایگاه ابوجهل در میان اشراف مکه
وی در جوانی میان اشراف مکه جایگاهی ویژه یافت. در۵۸۴م، هنگامی که ۳۰ سال بیش نداشت، از آن روی که مردی کاردان بود، به عضویت دارالندوه پذیرفته شد، در حالی که به رسم آن روزگار، اعضای دارالندوه (بجز بنی قصی) می بایست افزون بر ۴۰سال می داشتند. تا ۱ق/۶۲۲م که ولید بن مغیره زنده بود و بر بنی مخزوم ریاست داشت، نتوانست پیشوایی آن تیره را به دست آورد، با این همه کلامش در قریش نافذ بود. نقش مهمی که در ناکامی قبیله یثربی اوس در انعقاد پیمان دفاعی با قریش ایفا کرد، گذشته از دوراندیشی، بر نفوذ او نیز
دلالت دارد. ابوجهل از اشراف و ثروتمندان مکه بود. او با توجه به وضعیت مالی و جایگاه خاص اجتماعی، در صدد دستیابی به ریاست بر مکه بود. او می گفت: «ما و فرزندان "قصی" در بزرگی به تنازع برخاستیم، اطعام کردند، اطعام کردیم، تا به نزدیک هم رسیدیم.»
ابوجهل و پیامبر
...