ابوبکر شبلی
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
دانشنامه اسلامی
[ویکی فقه] شِبلی، کنیه اش ابوبکر، ملقب به تاج الصوفیه، عارف و فقیه و شاعر قرن سوم و چهارم است.
دربارۀ نام او و پدرش اختلاف هست؛ او را دُلَف بن جَحْدَر، دلف بن جعفر و جعفر بن یونس خوانده اند،
ابوعبدالرحمن سلمی، طبقات الصوفیه، ج۱، ص۳۳۷، چاپ نورالدین شریبه، حلب ۱۴۰۶/ ۱۹۸۶.
شبلی در ۲۴۷ در سامرا یا بغداد به دنیا آمد و تا پایان عمر در بغداد زیست.
ابوعبدالرحمن سلمی، طبقات الصوفیه، ج۳، ص۳۳۷ـ۳۳۸، چاپ نورالدین شریبه، حلب ۱۴۰۶/ ۱۹۸۶.
برخی
ابوالقاسم قشیری، رساله قشیریه، ج۱، ص۴۱۹، چاپ معروف زریو و علی عبدالحمید بلطه جی، بیروت ۱۴۰۸/ ۱۹۸۸.
...
دربارۀ نام او و پدرش اختلاف هست؛ او را دُلَف بن جَحْدَر، دلف بن جعفر و جعفر بن یونس خوانده اند،
ابوعبدالرحمن سلمی، طبقات الصوفیه، ج۱، ص۳۳۷، چاپ نورالدین شریبه، حلب ۱۴۰۶/ ۱۹۸۶.
شبلی در ۲۴۷ در سامرا یا بغداد به دنیا آمد و تا پایان عمر در بغداد زیست.
ابوعبدالرحمن سلمی، طبقات الصوفیه، ج۳، ص۳۳۷ـ۳۳۸، چاپ نورالدین شریبه، حلب ۱۴۰۶/ ۱۹۸۶.
برخی
ابوالقاسم قشیری، رساله قشیریه، ج۱، ص۴۱۹، چاپ معروف زریو و علی عبدالحمید بلطه جی، بیروت ۱۴۰۸/ ۱۹۸۸.
...
wikifeqh: ابابکر_شبلی
دانشنامه آزاد فارسی
رجوع شود به:شبلی، جعفر بن یونس (۲۴۷ ـ بغداد ۳۳۴ ق)
wikijoo: ابوبکر_شبلی
پیشنهاد کاربران
شیخ ابوبکر دلف بن جَحدر شبلی ( ۹۴۶–۸۶۱ میلادی ) صوفی معروف قرن سوم هجری؛ وی را ابن جعفر نیز نامیده اند. جامی می نویسد نامش جعفر بن یونس است و بر قبر وی در بغداد نیز همین نام را نوشته اند.
شبلی در سال ۲۴۷ ه. ق در شهر سامرا متولد و ۸۵ سال بعد در بغداد از دنیا رفت. اصل وی از خراسان قدیم و از مردم اسروشَنه از فرغانه بود. پدر شبلی حاجب بزرگ خلیفهٔ عباسی بود و خود وی نیز مدتی حاکم دماوند بود؛ و سپس حاجب موفق بالله سردار عباسی گردید. آنگاه مشاغل دیوانی را ترک گفت و به عبادت پرداخت. عاقبت در مجلس خیر نساج ( از بزرگان تصوف ) توبه کرد و پس از آن برای مصاحبت با جنید بغدادی به پیش او رفت اما جنید آمادگی لازم برای رشد معنوی را در او ندید پس او را به گدایی کردن دستور داد تا صفات رذیله ( همچون تکبر ) در او از بین برود، پس از آن تا مدت ها شبلی گدایی می کرد و تمام پولی را هم که به دست میاورد را به جنید میداد و او هم به فقرا و دراویش میبخشید، پس از گذشت مدتی به این منوال شبلی نزد جنید نشسته بود، جنید از او پرسید: خود را چگونه میبینی؟ شبلی پاسخ داد :من پائین ترین خلق خدا هستم. پس جنید دانست که حالا استعداد و آمادگی لازم برای مصاحبت و تربیت عرفانی و سلوکی را دارد، پس او را به دائره مریدان و شاگردانش راه داد' . شبلی به جز ضیاع و عقار، شصت هزار دینار از پدر به ارث برده بود که همه را در راه خدا بخشید. به سبب بسیاری مجاهده و اعمال خارق العاده، مردم وی را دیوانه می پنداشتند و مکرر وی را به دارالمجانین می بردند.
... [مشاهده متن کامل]
بنای یادبود شیخ شبلی در شهر دماوند به صورت یک برج قدیمی از دوران گذشته به جا مانده است. وی در گورستانی مشهور در بغداد به نام مقبره خیزران به خاک سپرده شده است.
اولین کتابی که دربارهٔ وی نوشته شده با عنوان «شبلی» توسط دکتر جواد نوربخش تألیف و در سال ۱۳۷۶ توسط انتشارات خانقاه نعمت اللهی ( لندن ) منتشر گردید. این کتاب ( ۳۲۶ صفحه ) در ۱۰ بخش و در برگیرنده اصل و نسب، بزرگداشت، استادان، اصحاب و معاصران و… وفات می باشد. مؤلف با استفاده از آثاری از قبیل شذرات الذهب، تذکرة الاولیا، طبقات الصوفیه انصاری، طبقات الصوفیه سلّمی، اللمع، تاریخ بغداد، کشف المحجوب هجویری، حلیة الاولیا ج ۱۰، شرح تعرف، طبقات الاولیا، شرح شطحیات روزبهان و صفوة الصفه، و … این اثر تحقیقی را نگاشته است. کتاب دیگری دربارهٔ زندگی و سیر و سلوک و افکار و اندیشه های او اثر کاظم محمّدی است با نام «شبلی مجنون عاقل» که چاپ های نخستین آن توسط انتشارات وزارت ارشاد اسلامی در سال ۱۳۸۲ و چاپ های بعدی توسط انتشارات نجم کبری در سال ۱۳۸۶ منتشر شده است.
شبلی در سال ۲۴۷ ه. ق در شهر سامرا متولد و ۸۵ سال بعد در بغداد از دنیا رفت. اصل وی از خراسان قدیم و از مردم اسروشَنه از فرغانه بود. پدر شبلی حاجب بزرگ خلیفهٔ عباسی بود و خود وی نیز مدتی حاکم دماوند بود؛ و سپس حاجب موفق بالله سردار عباسی گردید. آنگاه مشاغل دیوانی را ترک گفت و به عبادت پرداخت. عاقبت در مجلس خیر نساج ( از بزرگان تصوف ) توبه کرد و پس از آن برای مصاحبت با جنید بغدادی به پیش او رفت اما جنید آمادگی لازم برای رشد معنوی را در او ندید پس او را به گدایی کردن دستور داد تا صفات رذیله ( همچون تکبر ) در او از بین برود، پس از آن تا مدت ها شبلی گدایی می کرد و تمام پولی را هم که به دست میاورد را به جنید میداد و او هم به فقرا و دراویش میبخشید، پس از گذشت مدتی به این منوال شبلی نزد جنید نشسته بود، جنید از او پرسید: خود را چگونه میبینی؟ شبلی پاسخ داد :من پائین ترین خلق خدا هستم. پس جنید دانست که حالا استعداد و آمادگی لازم برای مصاحبت و تربیت عرفانی و سلوکی را دارد، پس او را به دائره مریدان و شاگردانش راه داد' . شبلی به جز ضیاع و عقار، شصت هزار دینار از پدر به ارث برده بود که همه را در راه خدا بخشید. به سبب بسیاری مجاهده و اعمال خارق العاده، مردم وی را دیوانه می پنداشتند و مکرر وی را به دارالمجانین می بردند.
... [مشاهده متن کامل]
بنای یادبود شیخ شبلی در شهر دماوند به صورت یک برج قدیمی از دوران گذشته به جا مانده است. وی در گورستانی مشهور در بغداد به نام مقبره خیزران به خاک سپرده شده است.
اولین کتابی که دربارهٔ وی نوشته شده با عنوان «شبلی» توسط دکتر جواد نوربخش تألیف و در سال ۱۳۷۶ توسط انتشارات خانقاه نعمت اللهی ( لندن ) منتشر گردید. این کتاب ( ۳۲۶ صفحه ) در ۱۰ بخش و در برگیرنده اصل و نسب، بزرگداشت، استادان، اصحاب و معاصران و… وفات می باشد. مؤلف با استفاده از آثاری از قبیل شذرات الذهب، تذکرة الاولیا، طبقات الصوفیه انصاری، طبقات الصوفیه سلّمی، اللمع، تاریخ بغداد، کشف المحجوب هجویری، حلیة الاولیا ج ۱۰، شرح تعرف، طبقات الاولیا، شرح شطحیات روزبهان و صفوة الصفه، و … این اثر تحقیقی را نگاشته است. کتاب دیگری دربارهٔ زندگی و سیر و سلوک و افکار و اندیشه های او اثر کاظم محمّدی است با نام «شبلی مجنون عاقل» که چاپ های نخستین آن توسط انتشارات وزارت ارشاد اسلامی در سال ۱۳۸۲ و چاپ های بعدی توسط انتشارات نجم کبری در سال ۱۳۸۶ منتشر شده است.