ابن یمین

/~ebneyamin/

لغت نامه دهخدا

ابن یمین. [ اِ ن ُ ی َ ] ( اِخ ) فخرالدین محمودبن یمین الدین محمد طغرائی. شاعر فارسی شیعی. مولد او به فریومد خراسان و وفات او به سال 763 یا 765 یا 769 هَ. ق. هم بدانجا. پدر اوطغرائی نیز شاعر بوده است. ابن یمین شاعری متوسط است و پیروی طریقه انوری میکند و جز در چند قطعه معروف قصائد و غزلهای او از تکلف و تعسف خالی نیست. او بزمان سلطان محمد خدابنده در خراسان مورد عنایت وزیر دانشمند خواجه علاءالدین محمد بود و در ابتداء مداحی طغاتیمور میکرد. سپس بخدمت سربداران پیوست و ظاهراً بیش از هشتاد سال بزیست. دیوان او در جنگی بغارت رفت و بار دیگر آنچه در نزد دیگران از قصائد و غزل او یافت میشد گرد آورد. نسخه ای کامل از آن در کتابخانه سلطنتی ایران موجود است و نسخه دیگری که نگارنده باحدس و قیاس تصحیح کرده در کتابخانه مجلس ملی هست لکن غزلیات نسخه دوم با غزلهای ابن یمین دیگری که مردی صوفی مشرب ولی عامی بحت بوده ممزوج است و من در حاشیه هر یک غزلهای اصلی و الحاقی را معلوم کرده ام.

فرهنگ فارسی

( امیر ) محمحود بن ( امیر ) یمین الدین محمد طغرائی در اواخر قرن هفتم در قصبه فریومد خراسان متولد شد . ( ف . فریومد ۷۶۹ ه . ق . ) پدرش شاعر بود و با او مشاعره می کرد وی در آغاز مداح طغا تیمور بود و سپس به خدمت سربداران پیوست . در جنگی که بسال ۷۴۳ میان امیر وجیه الدین مسعود سربداری و ملک معز الدین حسین کرت رویداد دیوان ابن یمین گم شد ولی او بار دیگر آنچه در نزد دیگران از اشعارش یافت می شد . گرد آورد و مجموعه ای ترتیب داد . نسخه کامل دیوانش در کتابخانه سلطنتی تهران موجود است . ابن یمین شاعری متوسط و تا حدی پیرو انوری است . در زمان سلطان محمد خدابنده در خراسان مورد توجه وزیر دانشمند خواجه علائ الدین محمد بود . بیش از هشتاد سال بزیست و اواخر عمر را در زادگاه خویش فریومد سپری کرد و همانجا در گذشت و در مقبره پدر مدفون گردید.
شاعر فارسی شیعی

دانشنامه اسلامی

[ویکی اهل البیت] امیر فخرالدین محمود (م 769 ق) فرزند امیر یمین الدین طغرایی فریومدی از شعرای نامدار ایران. از او دیوانی 15000 بیتی بر جای مانده است.
پدرش از ترکستان به فریومد از توابع سبزوار کوچ کرد و با خرید املاکی در آنجا نشیمن گزید. وی در دستگاه وزیر خراسان مکانتی داشت و از استادان نظم و نثر زمان خویش بود. ابن یمین که پرورده چنین پدر فاضلی بود از سالهای جوانی به سرودن شعر پرداخت.
مدتی مستوفی علاءالدین محمد فریومدی، وزیر خراسان بود اما پس از چندی به تبریز رفت و به خدمت غیاثالدین محمد، وزیر ابوسعید آخرین امیر ایلخانی پیوست و او را مدح گفت. وی پس از بازگشت به خراسان بیشتر ایام را در زادگاهش به قناعت بسر می برد و از طریق کشت و کار گذران می کرد و در عین حال به سرودن اشعار حکمی و اخلاقی و نیز مدایح می پرداخت.
ابن یمین در قصاید خویش شصت و پنج کس از امرای خراسان و هرات، طغای تیموریه و سربداران و نیز ارکان دولت ایشان را ستوده است. اما بیشتر مدایح او به امرای سربداری اختصاص دارد که شاعر پس از برافتادن طغای تیمورخان (737ـ754 ق) از نوادگان چنگیز که دعوی ایلخانی داشت به آنان پیوست.
وی در جنگهای سربداران با امرا و ملوک اطراف حضور داشت و در جنگی که میان وجیه الدین مسعود سربداری و ملک حسین کرت درگرفت (743 ق) دیوان او به غارت رفت و شاعر ناچار شد به مدد حافظه و یارانش که اشعاری از وی نزد آنان بود دیوان تازه ای فراهم آورد.
ابن یمین در سرودن انواع شعر از غزل و قصیده و رباعی و ترکیب بند و ترجیع بند استادی داشت اما قطعات وی که همه در موضوعات اخلاقی سروده شده اند در زمره شاهکارهای ادب فارسی به شمار می روند. سخن وی ساده و روان و خالی از تکلفات لفظی و تعقیدات معنوی است، از همین روی اشعار وی رواج فراوان یافت و کسانی به تقلید از او به سرودن اشعار تعلیمی پرداختند.
ابن یمین شاعری شیعی مذهب بود، قرآن و حدیث در شعر او تاثیر آشکاری داشته است ، قصایدی در ستایش ائمه اطهار علیهم السلام، بالاخص علی بن ابی طالب علیه السلام دارد و از نخستین شعرایی است که مرثیه هایی در سوگ شهدای کربلا سروده است. ابیات زیر در وصف حضرت رضا علیه السلام نموه ای از اشعار او در مدح اهل بیت عصمت و طهارت است :
                      

پیشنهاد کاربران

امیر فخرالدین محمود بن امیر یمین الدین طغرایی مستوفی بیهقی فریومدی، مشهور و متخلص به «ابن یمین» یکی از شاعران ایران در سده هشتم هجری است.
محتویات [نمایش]
زندگی [ویرایش]
پدرش ترک نژاد بود و به روزگار سلطان محمد خدابنده در روستای فریومد زمینی خرید و در آن جا ساکن گشت.
...
[مشاهده متن کامل]

پدرش او را آموزش داد و از جوانی در شمار شاعران و منشیان دورهٔ خویش درآمد؛ و مقام استیفا یافت و «مستوفی» خوانده شد و چون مانند پدر متصدی نگارش طغرا در آغاز فرمان ها بود به «طغرایی» نیز مشهور گشت.
ابن یمین منصب استیفا و نگارش طغراها را در خدمت خواجه علاءالدین محمد فریومدی وزیر خراسان، به سال ۷۴۲ هجری بر عهده داشت و از منشآت او بعضی در کهن ترین ویرایش دیوانش که ظاهراً پیش از سال ۹۳۱ هجری نوشته شده، موجود است و دو نامه از آن ها نیز انتشار یافته است.
سال های نخستین زندگانی ابن یمین در خراسان گذشت. در دوران جوانی، به تبریز رفت و به درگاه غیاث الدین محمد بن رشیدالدین فضل الله وزیر پیوست و آن وزیر را ستایش کرد ولی کارش در آن شهر دوام نیافت؛ چنان که ناگزیر شد در قطعه ای که خطاب به غیاث الدین محمد سرود از او اجازه بازگشت به شهر خویش را بخواهد.
قطعه دیگری در دیوان او هست که نشان از زندگی وی در عراق عجم و بازگشتش به خراسان می دهد. پس از بازگشت به خراسان، ابن یمین بیشتر در زادگاه خود فریومد به سر برد و در همان حال با گروهی از امیران و وزیران عهد خود در بخش خاوری ایران ارتباط داشت و آن ها را می ستود.
از ممدوحان ابن یمین گذشته از خواجه علاءالدین محمد فریومدی، باید طغاتیمورخان، ملک معزالدین ابوالحسین محمد بن غیاث الدین کرت، خواجه وجیه الدین مسعود سربداری، خواجه علی سربداری، پهلوان حسن دامغانی سربداری و جانشین او خواجه نجم الدین علی مؤید سربداری را نام برد.
ابن یمین بینندهٔ کشاکش های پی درپی امیران خراسان در عهد فترت میان ایلخانان و یورش تیمور بود و گاه در این کشمکش ها و جنگ ها نیز حضور داشت. در رویدادی که در سیزدهم صفر سال ۷۴۳ هجری میان ملک معزالدین حسین کرت با خواجه وجیه الدین مسعود سربداری در زاوه رخ داد و به شکست و فرار خواجه وجیه الدین مسعود انجامید؛ دیوان ابن یمین در ضمن غارت بنگاه امیر به یغما رفت و بنا به گفتهٔ خواندمیر، خود شاعر نیز در این جنگ، به دست لشکر هرات گرفتار گشت، چون او را پیش ملک بردند، منظور نظر تربیت گردانید و بنابر آن که دیوان ابن یمین در آن مصاف تلف گشته بود، قطعه ای در آن باب گفت. اما تلاش برای یافتن دیوان او مؤثر نیفتاد و شاعر ناگزیر شد با گردآوردن شعرهای پراگندهٔ خویش از اینجا و آنجا و افزودن اشعاری که پس از رویداد گفته شده ساخته بود، دیوانی تازه ترتیب دهد.
زندگانی ابن یمین در سبزوار و فریومد به قناعت گذشت و اصولاً وی مردی قانع و گوشه گیر و دهقان پیشه و معتقد به بنیادهای اخلاقی بود. مرگش به سال ۷۶۹ هجری رخ داد.
آثار [ویرایش]
دیوان تازهٔ او که اکنون در دست است، با مقدمه ای که شاعر در آن نوشته، در سال ۷۵۴ فراهم آمده و از قصیده، غزل، ترکیب بند، قطعه و رباعی، مجموعاً در حدود ۱۵ هزار بیت دارد. سخن او روان و منسجم و خالی از تکلف و علم فروشی و به تمام معنی دنباله سبک خراسانی است.
قطعه های ابن یمین به سبب اشتمال بر اندرز و طعن و طنز رواج و شهرت بسیار یافت و بر زبان شعردوستان جاری گشت و از این بابت میان شاعران معاصر خود منفرد شد. در قصیده سرایی و مثنوی پردازی توانا بود. از میان مثنوی های او مثنوی «مجلس افروز» به بحر خفیف مخبون محذف در تحقیق و عرفان و مثنوی بی نام دیگری هم در این موضوع به بحر هزج مسدس مقصور مشهورتر است.
به جز دیوان مولف، کتاب «ریحانه الادب» این کتاب ها را نیز به او نسبت داده است: «انشا طغرل»، به نام مجموعهٔ منشات؛ «انوار المبارک»، «چشمه فائز»، «کلیات طغری»، مجموعهٔ اشعار؛ «مجموعه الغرائب»؛ «المرآت المفتوحه».
جستارهای وابسته [ویرایش]
شعر کلاسیک فارسی
شاعران پارسی گوی
منابع [ویرایش]
صفا، ذبیح الله. تاریخ ادبیات در ایران. چاپ سوم. تهران: انتشارات ابن سینا، ۱۳۴۲. ۴۴۸.
شورای گسترش زبان فارسی
رده های صفحه: اهالی سبزواردرگذشتگان ۷۴۶زادگان ۶۶۴شاعران اهل ایران شاعران پارسی سرای سده هشتم قمری شاعران پارسی سرای سده هفتم قمری
امیر فخرالدین محمود بن امیر یمین الدین طغرایی
زادروز ۶۶۴ خورشیدی
۶۸۵ هجری قمری
فریومد، جوین، خراسان
درگذشت پیش از ۷۴۶ خورشیدی
۷۶۹ هجری قمری
فریومد، جوین، خراسان
محل زندگی فریومد جوین
ملیت ایرانی
نام های دیگر ابن یمین
پیشه شاعر
سبک خراسانی
دوره فرمانروایی سربداران، تیموریان، آل کرت
مذهب شیعه
گفتاورد
آن کس که بداند و بداند که بداند
اسب شرف از گنبد گردون بجهاند
آن کس که بداند و نداند که بداند
آگاه نمایید که بس خفته نماند
آن کس که نداند و بداند که نداند
لنگان خرک خویش به منزل برساند
آن کس که نداند و نداند که نداند
در جهل مرکب ابدالدهر بماند
قس
محمود بن یمین الدین فریومدى از شاعران سده هشتم هجرى و از ستایشگران خاندان سربدارى از معروف ترین شعرای قطعه سرای ایران و یکی از شعرای نامدار قرن هشتم هجری است وی در حدود سال 685 هجری در قریه فریومد دیده به جهان گوشوده است تاریخ وفات ابن یمین را فصیحی خوانی در ماه تاریخی ذیل که شاعر آن را نام برده اینچنین آورده است
بود از تاریخ هجرت هفتصد با شصت ونه*روز شنبه هشتم ماه جمادی الاخرین
گفت رضوان جور را برخیز استقبال کن*خیمه بر صحرای جفت برزند ابن یمین
در تذکره شعرای دولتشاه سمرقندی آمده است که ابن یمین هنگام وفات رباعی ذیل را سروده است
منگر که دل این یمین پرخون شد*بنگر که از این جهان فانی چون شد
مصحف به کف و چشم به در دیده به دوست*با پی . . .

بپرس